امکانسنجی خروج
آیا اروپا میتواند ایران را در برجام نگه دارد؟
روابط ایران با دنیای خارج در دو سال گذشته به قبل و بعد از برجام تقسیم شده بود و اکنون به قبل و بعد از خروج ترامپ از توافقنامه هستهای ایران؛ با تصمیم ترامپ مبنی بر خروج برجام سیاستهای ایرانی در قبال تمامی موضوعات داخلی و خارجی دستخوش تغییر و تحولات خرد و کلان شد و با توجه به تحولاتی که متعاقب آن روی داد زمزمههایی از درون و بیرون ایران به گوش میرسد که تهران در هفتههای آینده رسماً اعلام خواهد کرد که به برجام پایبند خواهند ماند یا خیر.
روابط ایران با دنیای خارج در دو سال گذشته به قبل و بعد از برجام تقسیم شده بود و اکنون به قبل و بعد از خروج ترامپ از توافقنامه هستهای ایران؛ با تصمیم ترامپ مبنی بر خروج برجام سیاستهای ایرانی در قبال تمامی موضوعات داخلی و خارجی دستخوش تغییر و تحولات خرد و کلان شد و با توجه به تحولاتی که متعاقب آن روی داد زمزمههایی از درون و بیرون ایران به گوش میرسد که تهران در هفتههای آینده رسماً اعلام خواهد کرد که به برجام پایبند خواهند ماند یا خیر؛ جواد ظریف و عباس عراقچی در روزهای اخیر طی اظهاراتی به این گمانهزنیها پاسخ گفتند و اعلام کردند که جمهوری اسلامی نمیتواند برای همیشه منتظر تصمیم دیگر امضاکنندگان برجام بماند و درصورتیکه فشارها بر ایران افزایش پیدا کند و اروپاییان هیچ راهحلی برای خروج ایران از شرایط حاضر ارائه ندهند بهطور قطع ایران طبق منافعش رفتار کرده و از برجام خارج خواهد شد.
زمانی که ترامپ در اوایل ماه می رسماً اعلام کرد آمریکا از توافقنامه هستهای با ایران خارج میشود و بالاترین سطح تحریمهای اقتصادی را علیه ایران برقرار خواهد کرد در واقع دیگر بازیگران را در موضع اجبار برای تصمیمگیری میان ایستادن در کنار آمریکا یا مقابل آمریکا قرار داد. اگرچه تحریمهای مرتبط آمریکایی در ششم آگوست یا چهارم نوامبر آینده در بخشهای مشخصی همچون نفت اجرا میشوند. در آن زمان، شرکتهایی که با ایران تجارت میکنند، از تجارت با آمریکا منع خواهند شد. طبق تحریمهای ثانویه آمریکا، شرکتهای مالی و بانکهایی که با ایران تجارت میکنند از بازارهای مالی آمریکا محروم خواهند شد؛ اما آنچه درواقع روی داد خروج آهسته و پیوسته شرکتها و سرمایهگذاران خارجی از بازار ایران و نیز محدود شدن سطح روابط دیپلماتیک ایران بود؛ دیگر بازیگران در چنین شرایطی اگرچه در ظاهر همراه ایران هستند و ایران را به ادامه برجام تشویق میکنند اما در این مسیر هیچ گامی که برای تهران یک پشتوانه برای سیاستگذاریهای آینده باشد، برنداشته و از همین روی عباس عراقچی بهوضوح اعلام کرد از دید ما برجام در حالت احتضار است و درصورتیکه دیگر امضاکنندگان خواهان بقای آن هستند باید به میدان بیایند و هزینههای پایبندی ایران را کاهش داده و حمایت خویش را علنی سازند.
بیان عراقچی را اگر بهعنوان نگاه ایرانی به آینده برجام بدانیم در این نگاه برجام و تحریم توأمان نمیتوانند زیست کنند و اروپاییان برای احیای اعتماد جامعه ایرانی باید از لاک خود خارج شده و تصمیم نهایی خویش را بگیرند. ایران خواهان ادامه روند تعاملات پولی مالی، بازگشت شرکتها و سرمایهگذاران خارجی، فروش نفت و مقابله با انزوای بینالمللی است و این اروپاست که باید راهحل مناسبی پیشروی ایران قرار دهد، در همین راستا عراقچی اعلام داشته که ایران منتظر بسته پیشنهادی اروپاست و تصمیم برای ماندن یا خروج وابسته به محتویات بسته و تامین منافع ایران در آن چارچوب است.
آمریکا و اتحادیه اروپا چهار موضوع اساسی را در قبال ایران مدنظر دارند: برنامه موشکی ایران، سیاستهای منطقهای ایران، بازرسی از تاسیسات ایران و لزوم تغییر برخی از بندهای توافقنامه هستهای؛ نکته حائز اهمیت که نباید از نظر دور داشت این است که اروپا در سه موضوع نخست با آمریکا همرای است و تنها در نحوه تغییر مفاد برجام است که دو طرف نتوانستهاند به راهحل میانهای دست یابند چراکه اروپاییان باور دارند بدون جلب رضایت ایران تغییر مفاد برجام امکانپذیر نیست و در صورت عملیاتی شدن، این عمل بدون پاسخ از سوی ایران که تاکنون از مفاد توافقنامه جاری عدول نکرده باقی نخواهد ماند.
ایران انتظار دارد که اروپاییان از هر طریقی که خود میدانند شرایط زیست امن ایران را فراهم کنند چراکه پایبندی ایران به برجام امری است که مزیت نسبی برای اروپاییان در جریان مذاکرات و پس از امضای توافقنامه به همراه آورد اما برای تهران همچنان هزینهآفرین است. در این میان گمانهزنیها از مفاد بسته پیشنهادی اروپا به ایران ذهن همگان را به خود مشغول داشته است؛ اما در این میان باید این واقعیت را پذیرفت و این باور اشتباه را از نگاه ایرانی زدود که شرکتهای بزرگ فرانسوی یا آلمانی مستقل هستند و دولتهای فرانسه و آلمان اگرچه میتوانند روی تصمیمات این شرکتها اثرگذار باشند از منظر ایجاد زمینه عقد قرارداد یا ایجاد شرایط امن برای سرمایهگذاری در دولتهای ثالث و حمایت دیپلماتیک و سایر موارد اما در انتها این خود شرکتها هستند که تصمیم میگیرند که ماندن در ایران و ایستادن مقابل آمریکا را به جان بخرند یا خیر. اینکه برای مثال دولت فرانسه با ایجاد چتر حمایتی از توتال در برابر تحریمهای احتمالی آمریکا حمایت کند به این معنا نخواهد بود که تضمینی برای افزایش یا کاهش ریسک سرمایهگذاریهای آینده توتال در آمریکا یا کشورها و شرکتهای همپیمان با او وجود داشته باشد. این نکتهای است که اکثراً در تحلیلها مغفول میماند و فراموش میشود سرمایه بهطور مستقل عمل میکند و اولویت برای آن ریسک حداقل و سود حداکثر است و از بازیهای سیاسی تا حد ممکن فاصله میگیرد.
در این میان دو سناریو پیش روی ایران خواهد بود. سناریوی اول، وابسته به تامین نظر ایران در بسته پیشنهادی اروپا و درنتیجه ادامه پایبندی ایران به برجام و سناریوی دوم، وابسته به عدم جذابیت پیشنهادات اروپاییان و خروج ایران از برجام و خواهد بود. هر یک از این دو سناریو در صورت وقوع تبعات مختلفی را برای ایران، منطقه و جهان در پی خواهد داشت. برای مثال در صورت پایان برجام گزینههای پیشروی ایران بهطورقطع آمریکا را مدنظر قرار خواهد داد و بهقرار زیر خواهد بود: 1- کنار گذاشتن تمامی تعهداتی که ایران بهواسطه برجام پذیرفته بود؛ 2- اقدامات نامتقارن علیه نیروهای آمریکایی و متحدانش در منطقه؛ 3- تلاش برای گشایش بازارهای جدید و راههای جدید برای جابهجایی پول در دوران فوق و 4- که میتواند تندترین واکنش ایران باشد خروج از معاهده NPT است. اینکه این گزینهها تا چه میزان نزدیک به واقعیت هستند و تا چه میزان بدبینانه همگی وابسته به شرایط و تحولات داخلی ایران خواهد بود و اینکه تحریمها و خروج سرمایه داخلی و خارجی از ایران تا چه میزان شرایط را برای دولت دشوار خواهد ساخت و او را به سمت اقدامات واکنشی سوق خواهد داد.
برجام برای اروپا یک مزیت ویژه محسوب میشود و از اینرو بسیاری بر این باور هستند که اتحادیه اروپا تمام تلاش خود را برای حیات آن مبذول خواهد داشت و پیام «اروپایی که از صلح و ثبات محافظت میکند» رویایی است که سیاست خارجی اتحادیه سالهاست در مسیر عملیاتی کردن آن است و برجام و ادامه حیات آن بزرگترین چالش پیشروی این رویاست. اروپا چند امکان پیشروی خود دارد: استفاده از قوانین حمایتی نظیر مسدودسازی برای حمایت از سرمایهگذارانی که از حضور در بازار ایران از سوی آمریکا صدمه خواهند دید و نیز افزایش تعرفه بر صادرات آمریکا به اروپا که ضرر شرکتهای اروپایی در صورت نقض تحریمهای آمریکا را جبران کند و... اما در این میان مهمترین دلمشغولی شرکتهای بزرگ و کوچک و نیز دولتها نحوه انتقال پول است که برخی پیشنهاد ایجاد یک بانک مستقل را که هیچ دادوستد مالی با آمریکا نداشته باشد و تنها برای معاملات با ایران ایجاد شده باشد دادهاند که برای این منظور بانک دویچه آلمان پیشنهاد شده که پیشتر نیز برای همکاری با ایران در دوره تحریمیها مجازات شده بود؛ اما نکته حائز اهمیت این است که ایران بههیچروی بهواسطه حضور سرمایهگذاران کوچک و پیشنهادات حمایتی بدون پشتوانه به اروپا اعتماد نخواهد کرد، در شرایطی که اقتصاد ایران ازلحاظ داخلی بهواسطه موج اضطراب عمومی و خروج سرمایههای داخلی و خارجی و برخی ناکارآمدیها با آن مواجه است ایران خواهان پشتوانههای جدی است که بتواند بهواسطه آن نفت بفروشد، معامله کند، سرمایهگذاری داخلی در زیرساختهای ایران صورت پذیرد، ایران از شرایط انزوا خارج شود چیزی که نشانههای آن را در اجلاس اخیر اوپک و افزایش سهم تولید روسیه و عربستان بهرغم مخالفت ایران شاهد بودیم، ایران به درست یا غلط در محاسبات خود در شرایط کنونی موضوعاتی را که توامان در پی هم میآیند یک معامله علیه خود تعبیر میکند و این درک اگر تبدیل به باور عمومی دولتمردان ایرانی شود، میتواند عواقب سنگینی در پی داشته باشد که بهطورقطع هزینههای هنگفت برای ایران، منطقه و جهان در پی خواهد داشت.