شیخ، با چراغِ قانون
محمود صادقی آرمانخواهی عرصه علم را با خود به عرصه عمل آورد
صادقی را باید جارچی قانون لقب داد. او حالا دیگر فقط دانشیار حقوق دانشگاه نیست، بلکه همان آرمانخواهی عرصه علم را با خود به عرصه عمل آورده و با این چراغ گرد شهر میگردد و آرزوی اخلاق و انسانیت میکند.
شاید فعالیتهای دکتر «محمود صادقی» یکی از دلایل پخش شدن این لطیفه باشد: «یه جوری شده که اگه از روی قانون اساسی بخونی به بعضیا بر میخوره.» اگر سری به صفحه توئیتر صادقی بزنیم، در مقابل تعداد زیادی از پرسشها فقط بخشی از قانون اساسی را بازخوانی میکند و اگر پرسشگر معترض شود تنها به همین نکته بسنده میکند: «من متن قانون را نقل کردم.» این مرام یک حقوقدان است. محمود صادقی پیش از اینکه نماینده تهران در مجلس دهم باشد، دانشیار دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر حقوق مالکیت فکری، قرارداد، حقوق زنان و خانواده، حقوق زیستی و اخلاق زیستی، حقوق فناوری اطلاعات و حقوق انتقال فناوری است. همین عرصهها کافی است برای یک نماینده مجلس تا بتواند در بسیاری از حوزههای مهم و نو امروزی حرفی برای گفتن داشته باشد. یعنی اگر صادقی یک کنشگر سیاسی هم نبود، با توجه به حوزههای تخصصیاش میتوانست حرفهای جنجالی زیادی داشته باشد.
پیر و پدر
پدرش «محمدحسین صادقی»، از شاگردان امام خمینی (ره) بود که پس از انقلاب، آیتالله مشکینی او را بهعنوان رئیس دادگاه انقلاب الیگودرز منصوب کرد. محمدحسین صادقی چندی بعد نماینده دورود و ازنا در دوره اول مجلس شورای اسلامی شد. تیر 60 محمود 19 سال بیشتر نداشت که پدر در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید. صادقی بعدها پس از گرفتن دیپلم مکانیک، به مدرسه حقانی رفت و لباس روحانیت به تن کرد. همچنین به جلسات درس خارج مقام معظم رهبری راه یافت و تقریرات درس ایشان را نوشت. البته صادقی پس از ورود به دانشگاه تهران در سال 64 در کسوت روحانی باقی نماند. کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه تربیت مدرس گرفت و سال 79 از پایاننامهاش در رشته حقوق خصوصی دفاع کرد و همان سال به استخدام دانشگاه تربیت مدرس درآمد. او جا پای پدر نهاد. هر چند به جای عبا، کت و شلوار استادی دانشگاه به تن کرد ولی با حضور در «لیست امید» پا در ائتلاف اصلاحطلبان و دولت تدبیر و امید گذاشت و شعار امید، آرامش و رونق اقتصادی سر داد. پس از اعلام نتایج با حدود یک میلیون و 164 هزار رای به عنوان نفر هفدهم تهران، به مجلس وارد شد. البته فعالیتهای صادقی به عنوان یک نماینده اصلاحطلب به گونهای پیش رفت که از زیر سایه پدر بیرون آمد. البته آنچه نام او را بیش از همه بر سر زبانها انداخته وظایفی است که به اقتضای ریاست بر «فراکسیون شفافسازی و سالمسازی اقتصادی و انضباط مالی مجلس» بر عهده دارد. همین وظایف پرچالش باعث شد که در همین مدت کوتاه نمایندگی گاهی مجبور شود گذشته از وکالت ملت، وکالت خویش را نیز بر عهده بگیرد؛ چون طی همین مدت کوتاه نمایندگی بارها از او شکایت شد و حتی ماجرا تا اقدام برای بازداشت شبانهاش نیز پیش رفت. برخی از موارد شکایت از او عبارتند از:
♦ انتقاد از بازداشت یاشار سلطانی، سردبیر معمارینیوز، و شکایت دادستانی از او
♦ شکایت سیدجواد ساداتینژاد از صادقی به اتهام نشر اکاذیب
♦ شکایت قوه قضائیه به خاطر درخواست شفافسازی درباره حسابهای بانکی این قوه
♦ شکایت دانشجویان بورسیه از صادقی؛ چون تمام بورسیهها را غیرقانونی دانسته بود.
اینها جدا از پاسخهای تندی است که از گوشه و کنار به سمت او شلیک میشود و کار به شکایت نمیکشد. البته گاهی هم مجبور شده عذرخواهی کند. مثل بر ملا کردن نام مدلل و انتساب او به آیتالله مکارمشیرازی که با واکنش ایشان مواجه شد و صادقی پس از پذیرفتن خطای خود، عذر خواست.
صادقی روی خط داغ
بررسی 12 ماه اخیر در Google Trends نشان میدهد که صادقی در زمانهایی خاص بیش از همیشه مورد توجه فضای رسانههای مجازی قرار گرفته است. به طوری که او در ماههایی چون خرداد، آذر و بهمن بیش از ماههای دیگر اظهارنظرهای جنجالی کرده و نقطه اوج آن مربوط به آذر تا دی 96 است. در ادامه میتوانید برخی از موضوعهای حساسی را که شفافسازی آقای نماینده باعث سر و صدای زیادی در جامعه شده ببینید:
♦ سوال از وزیر اقتصاد درباره مبانی حقوقی و شرعی افتتاح حسابهای سپرده توسط قوه قضائیه
♦ اگر برخی از وزرا دوباره در انتخاب هیات رئیسه مجلس دخالت کنند، سکوت نخواهم کرد.
♦ از دیروز شروع کردند به دپو کردن شن و پر کردن گونی و سنگرسازی در محوطه مجلس! مگر اینجا میدان جنگه؟! این در حالی است که مجلس یک سیستم هشدار نداره!
♦ پلاژهای خصوصی حریم شخصیاند و ورود به آن غیرقانونی است.
♦ همه منتخبان شورای شهر در میثاقنامه تعهد دادهاند در صورت انتخاب هیچ سمت دیگری را نپذیرند.
♦ نمایندگان عصاره فضایل شورای نگهباناند.
♦ انتقاد در جلسه مجلس از اقتصاد «رفاقتی و سفارشی» که باعث «رویش یک اقتصاد رانتی انگلی فسادزا و ظهور یک طبقه تازه به دوران رسیده قلدر و باجگیر شده است».
♦ مطرح کردن نام فردی به نام مدلل و ادعای رابطه خویشاوندی او با آیتالله مکارمشیرازی که پس از اعتراض دفتر آیتالله و مشخص شدن ماجرا صادقی مجبور به عذرخواهی شد.
♦ هیچکس را نباید به خاطر داشتن مذهبی دیگر از آموزش محروم کرد.
♦ ضربالاجل به بدهکاران بانک سرمایه
♦ احمدرضا جلالی(متهم به جاسوسی) فرصت کافی برای دفاع از خود نداشت.
♦ محمود صادقی لیست افراد و شرکتهای بدهکار بانک سرمایه را منتشر کرد.
♦ تحقیق و تفحص از حسابهای قوه قضائیه را به جریان میاندازم.
صادقی را باید جارچی قانون لقب داد. او حالا دیگر فقط دانشیار حقوق دانشگاه نیست، بلکه همان آرمانخواهی عرصه علم را با خود به عرصه عمل آورده و با این چراغ گرد شهر میگردد و آرزوی اخلاق و انسانیت میکند و هر جا نشانی از دیو و دَدِ رانت و فساد باشد، چراغ مبارزه با آن را پرنورتر میکند و یاد برخی میاندازد که خواندن از روی متن قانون اساسی و رعایت آن جرم نیست.