هزار باده ناخورده...
چرا باید همچنان از برجام محافظت کرد؟
«...باز تحریم جدیدی به سِنا رفت که رفت /جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت /ذوق بیهوده ز برجام خطا بود خطا /تکیه بر عهد عمو سام خطا بود خطا /عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست /بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست /هر چه میشد بَرَد از کیسه ما بُرد که بُرد /«بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد...» این ابیات بخشهایی از مداحی پرحاشیه عید فطر امسال در مصلای پایتخت بود.
«...باز تحریم جدیدی به سِنا رفت که رفت /جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت /ذوق بیهوده ز برجام خطا بود خطا /تکیه بر عهد عمو سام خطا بود خطا /عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست /بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست /هر چه میشد بَرَد از کیسه ما بُرد که بُرد /«بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد...»
این ابیات بخشهایی از مداحی پرحاشیه عید فطر امسال در مصلای پایتخت بود. اشعاری که بسیاری از علاقهمندان به نظام و همچنین حامیان حسن روحانی را به خشم آورد و موجب بروز واکنشهای متعددی در فضای مجازی و رسانههای ایران شد. این ادبیات اگرچه با هدف تخریب رئیسجمهوری منتخب از پشت تریبون قرائت شد، اما در بطن خود دارای برخی پیامهای مهم و کلیدی بود. اگر به خاطر داشته باشید حدود یک سال پیش سعید حجاریان، از چهرههای اصلاحطلب در یکی، دو گفتوگو و یک یادداشت که مورد توجه ویژه رسانههای داخلی قرار گرفت گسل جدیدی را در جغرافیای سیاست ایران معرفی کرد. گسلی با عنوان «برجامیان و نابرجامیان». طبق تحلیل این فعال سیاسی اصلاحطلب، حمایت و مخالفت از برجام نیز به یکی دیگر از معیارهای جدید در صورتبندیهای سیاسی ایران بدل شده است. هرچند که برخی از تحلیلگران امور ایران با اشاره به بازآرایی جغرافیای سیاست در سالهای پایانی دهه 80 و سالهای آغازین دهه 90 بر این باور بودند که این گسل تا حدود زیادی بر گسل پیشین- شکاف ائتلاف میانهروها، اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل با اصولگرایان منتقد دولت- منطبق است، اما باید گفت در بزنگاه برجام در اردوگاه منتقدان دولت، بر سر نفی همهجانبه این موافقتنامه اجماع کامل به وجود نیامد و بخشهایی از این اردوگاه با وجود مخالفت با دولت، حاضر به انتقاد از این دستاورد دیپلماتیک نشدند. با این توضیح میتوان گفت قاعدتاً وزنه برجامیان حتی از ائتلاف اصلاحطلبان، میانهروها و اصولگرایان معتدل نیز سنگینتر است. در ایام رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری دوازدهم نیز قابل پیشبینی بود که «برنامه جامع اقدام مشترک» یا همان برجام به یکی از مهمترین بخشهای منازعات نامزدهای این رقابت بدل شود. توافقنامهای که بخش عمده توش و توان حسن روحانی و تیمش را در دو سال نخست دولت یازدهم به خود اختصاص داد و در ایام انتخابات یکی از برگهای اصلی او برای مواجهه با رقبا ارزیابی میشد. در مقابل اما منتقدان روحانی با توجه به وضعیت اقتصادی کشور آن را فرصتی بزرگ برای ضربهزدن به کمپین انتخاباتی حسن روحانی و ریزش آرای او در جامعه بهویژه میان اقشار فرودست میدانستند. در آن روزها ادعاهای گستردهای درباره تعطیلی فعالیتهای هستهای ایران، باقی ماندن تحریمها و از همه مهمتر عدم تاثیرگذاری برجام بر اقتصاد ایران مطرح شد. برخی نامزدهای منتقد دولت با اشاره به شعار چهار سال پیش حسن روحانی مبنی بر اینکه «در کنار چرخیدن سانتریفیوژها، چرخ زندگی مردم نیز باید بچرخد» طعنه میزدند نهتنها چرخ زندگی مردم نچرخید که سانتریفیوژهای اتمی نیز از حرکت ایستادند.
گلابیهای برجام
سیدابراهیم رئیسی رقیب اصلی حسن روحانی در انتخابات 29 اردیبهشتماه در مناظرههای انتخاباتی در همین زمینه با استهزای ادبیات برجامیان از حسن روحانی پرسید گلابی برجام چه بود؟ و چرا مردم عادی از آن منتفع نشدهاند؟ در پاسخ به این پرسش حسن روحانی و سایر برجامیان بسیج شدند و در آن ایام فهرستی بلند از میوههای برجام از گلابی گرفته تا سیب و انگور آن را تهیه کردند. پاسخ مردم در انتخابات و تکرار رای به حسن روحانی نشان از آن داشت که دستکم نزدیک به 60 درصد شهروندان این مرزپرگهر حامی روحانی و تیم او هستند. منطقی به نظر میرسید که منتقدان برجام پس از پاسخ قاطع شهروندان تا مدتی هم که شده آرام بنشینند و منتظر فرصتی جدید برای حملات تازه علیه دولت باشند، با این حال با تورقی در مطبوعات یک ماه گذشته و همچنین بررسی موضعگیریها علیه دولت روحانی درمییابیم که توپخانه نابرجامیان یک لحظه نیز آرام ننشسته است و بدون وقفه حملات خود را تداوم بخشیده است. نقطه عطف این تخریبها نیز در مداحی برنامه وحدتآفرین عید فطر بود که موجب ناخرسندی بسیاری از دلسوزان نظام و کشور شد. این قبیل حملهها نشان از آن دارد که هنوز برجام با گذشت دو سال از تصویب آن و تایید همه ارکان نظام با مخالفان قدرتمندی در کشور مواجه است. مردم نیز با وجود حمایتهایی که از منتخب خود داشتهاند، منتظر میوههای نهالی هستند که در 24 تیرماه 1394 به همت دیپلماتهای ایرانی و 6 قدرت جهانی در وین غرس کردهاند. با توجه به اینکه در آستانه جشن تولد دوسالگی برجام قرار داریم در ادامه به برخی از مهمترین میوههایی که درخت برجام در سبد شهروندان این مرز پرگهر قرار داده است اشاره میکنیم.
طبق توافق برجام، بیش از 90 درصد تحریمهای مرتبط با هستهای در همان روز اجرا -زمستان 94- متوقف شد. تحریمهای ثانویه علیه بانکهای ایران، تحریم فروش نفت، تحریمهای ثانویه در مورد سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران و تحریمهای ثانویه در مورد بخش حمل و نقل ایران از همان روز نخست آغاز برجام برداشته شده است.
در کنار این موارد تحریمهای اروپا به ویژه در بخشهایی چون روابط بانکی، خرید نفت از ایران و بیمه نفتکشها و بخش حمل و نقل ایران در روز اجرا تعلیق شده و همچنین خدمات سوئیفت برای بانک مرکزی و برخی دیگر از بانکهای دولتی و خصوصی ایران از روز اجرا دوباره برقرار شد و در حال حاضر تنها سه بانک ایرانی از این خدمات محروم هستند.
با مرور توافقنامه ایران و 6 قدرت جهانی در زمینه انرژی اتمی درمییابیم که در این توافقنامه ضمن به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی از سوی ایران و مختومه اعلام شدن ماجرای PMD تحریمهای مرتبط با فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی در زمانبندی معین لغو شدهاند. طبق این سند تحریمهای ایران بر اساس منابع تحریمکننده به سه گروه تقسیم شدهاند.
تحریمهای ایالاتمتحده، تحریمهای اتحادیه اروپا و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل. با اجرای برجام هر سه گروه از تحریمها لغو یا تعلیق شد و غل و زنجیرهایی که در یک دهه اخیر موجب کندی و پرخرجی گردش چرخهای توسعه در ایران شده بود، برداشته شد.
وزارت امور خارجه برخی از تحریمهایی را که به مدد برجام لغو یا تعلیق شدهاند اینگونه فهرست کرده است:
♦ تحریم واردات نفت و گاز از ایران.
♦ ممنوعیت و محدودیتهای انتقال پول بانکهای ایرانی به ویژه بانک مرکزی و شعب خارجی آنها که در 2010 اجرا و در 2012 تشدید شد.
♦ ممنوعیت افتتاح شعب بانکها و موسسههای اعتباری ایرانی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ممنوعیت همکاری با بانکها و موسسههای اعتباری ایران به ویژه بانک مرکزی و همچنین ممنوعیت افتتاح دفاتر نمایندگی موسسههای مالی اروپایی در ایران.
♦ تحریم در زمینه ارائه خدمات بیمهای به دولت ایران یا نهادها و اشخاص وابسته و همچنین به افراد و نهادها و شرکتهای فعال در حوزه سرزمینی ایران.
♦ تحریم ارائه حمایت مالی از جمله از طریق ارائه خط اعتباری صادرات، ضمانتنامه و بیمهنامه به افراد و موسسههایی که قصد تجارت با ایران را دارند.
♦ تحریم در زمینه کمکهای بلاعوض، کمکهای مالی و وامهای ترجیحی.
♦ تحریمها در بخش همکاری یا ارائه کمک، خرید و فروش یا وساطت در انتشار اوراق قرضه از سوی دولت، بانک مرکزی، بانکهای مستقر در ایران یا بانکها، اشخاص یا نهادهای تحت کنترل ایران.
♦ تحریم واردات فرآوردههای پتروشیمی ایران.
♦ تحریم صادرات تجهیزات کلیدی بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی.
♦ تحریم سرمایهگذاری در بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی.
♦ تحریم کشتیرانی و کشتیسازی.
♦ تحریم بخش حمل و نقل.
♦ تحریم معامله طلا، فلزات گرانبها و الماس، اسکناس و سکه.
حمید بعیدینژاد سفیر ایران در بریتانیا و عضو ارشد تیم مذاکرات هستهای نیز چندی پیش در کانال تلگرامی خود 100 دستاورد بزرگ برجام را فهرست کرد. در این فهرست نیز اطلاعات جالبی درباره برجام ارائه شده است.
♦ تثبیت تداوم فعالیتهای هستهای غنیسازی در سایت هستهای نطنز.
♦ تثبیت و تداوم برنامههای «تحقیق و توسعه» (R&D) هستهای از جمله در حوزه غنیسازی در سایتهای هستهای.
♦ ادامه تحقیق و توسعه روی تمام ماشینهای پیشرفته به ویژه سانتریفیوژهای IR4 و IR5 و IR6 که تاکنون چند مرحله از مراحل پیشرفته تحقیق و توسعه را طی کردهاند.
♦ ادامه مراحل پیشرفته و تکمیل تحقیق و توسعه روی ماشین جدید سانتریفیوژ IR8 که جدیدترین سانتریفیوژ طراحیشده از سوی دانشمندان هستهای ایران است.
♦ شروع به تولید انبوه ماشینهای IR6 و IR8 از سال هشتم اجرایی شدن برجام.
♦ تقویت برنامه غنیسازی و چرخه تولید سوخت هستهای در پایان 10 سال با جایگزینی ماشینهای جدید تولیدشده پیشرفته که مراحل تحقیق و توسعه آنها تکمیل شده است به جای ماشین فعلی IR1.
♦ ایجاد مرکز فناوری پیشرفته فیزیک و دانش هستهای در فردو از طریق همکاری بینالمللی و با جلب آخرین فناوریهای پیشرفته جهان.
♦ آغاز به تولید ایزوتوپهای پایدار هستهای در سایت هستهای فردو با استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته که برای اولین بار در ایران صورت میگیرد و میتواند نیازهای داخلی ایران برای بهکارگیری ایزوتوپهای پایدار صنعتی و دارویی را تامین کند.
♦حفظ پیوسته مقدار 300 کیلوگرم اورانیوم غنیشده در تاسیسات هستهای ایران و فروش مازاد آن به بازارهای خارجی.
♦ آغاز تولید سوخت کامل هستهای در ایران برای به کارگیری رآکتورهای هستهای ایران با تضمین انتقال آخرین فناوریهای روز دنیا و از طریق پروژههای مشترک با کشورهای پیشرفته از میان کشورهای 1+5 یا دیگر کشورها.
♦ پایان پروژه سیاسی و امنیتیسازی برنامه هستهای ایران بهعنوان بخش اصلی پروژه بزرگ ایرانهراسی.
♦خارج شدن بحث هستهای ایران از فصل هفتم شورای امنیت که طی آن برنامه هستهای ایران بهعنوان تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت بینالمللی شناخته شده بود و مقابله با برنامه هستهای ایران تعهدی حقوقی و بینالمللی برای تمام کشورهای عضو سازمان ملل متحد شناخته میشد.
♦ لغو ساز و کار نظارتی شورای امنیت در قالب کمیته تحریم و گروه کارشناسان برای تضمین اجرای تحریمهای شورای امنیت.
♦ لغو تحریمهای وضعشده در اروپا نسبت به انتقال فلزات حساس برای استفاده در اهداف صلحآمیز به ایران.
♦ لغو تحریمهای نقلوانتقال و فروش نرمافزار و برنامههای نرمافزار برای اهداف صلحآمیز به ایران.
♦ لغو تحریمهای مسافرتی و انسداد حسابهای بیش از 400 نفر از اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی.
♦ توقف اجرای هرگونه تحریم و محدودیت در ارائه خدمات در خصوص نقلوانتقال ریال، خرید و فروش و چاپ اسکناس، نقلوانتقال داراییهای ایران در خارج از کشور و خدمات مرتبط به اوراق بانکی و دولتی ایران.
♦ توقف اجرای تحریمهای مربوط به بیمه افراد و شرکتها.
این دستاوردها وقتی محسوستر میشود که دریابیم امروزه به استناد گزارشهای وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران تولید نفت ایران به مرز چهار میلیون بشکه در روز و میزان صادرات نفت ایران به بازار اروپا با ۳۰۰ درصد افزایش در اردیبهشتماه 1396 به حدود یک میلیون بشکه در روز رسیده است. توافقنامه چند میلیارددلاری ایران و توتال فرانسه در هفته پیشین نیز از دیگر نشانههای به بار نشستن درخت برجام به شمار میرود. در یک سال گذشته با ورود هواپیماهای نو به ناوگان فرسوده هواپیمایی کشور، در این زمینه نیز میوه برجام در سبد شهروندان قرار گرفت. با این حال به نظر میرسد که هنوز بخشهای تولیدی کشور نتوانسته باشند از امکانات و فرصتی که برجام در اختیار آنها گذاشته است، بهره چندانی ببرند و در نتیجه هنوز گردش چرخهای تولید و همچنین زندگی مردم با اشکالات و کندیهای متعددی روبهرو است، اشکالاتی که حسن روحانی و تیم او وعده دادهاند در دولت دوازدهم برای آنها چارهای بیندیشند.
ما و برجام
مذاکرات هستهای ایران و 6 قدرت جهانی از همان ابتدا با مخالفتهایی مواجه بود؛ مخالفتهای خارجی و داخلی. مخالفان داخلی برجام به سه گروه اصلی تقسیم میشوند. گروه نخست برخی از چهرههای صادقی هستند که دستیابی به انرژی هستهای و فناوری آن را برای امنیت و همچنین آینده ایران در مناسبات بینالمللی ضروری دانسته و در نتیجه هر نوع امتیازدهی-یکی از ملزومات مذاکره سازنده امتیازدهی برای گرفتن امتیازهای دیگر است- را مغایر با منافع ملی دانسته و معتقدند باید برای رسیدن به این هدف هر نوع تحریم و تهدیدی را با جانودل پذیرفت. دومین گروه هر چند نفس مذاکره و توافق را لازم میدانند، اما به سبب اینکه افتخار لغو تحریمها و امضای برجام به پای حریف سیاسی آنها نوشته شده است، علم مخالفت با برجام را برداشتهاند. این گروه عملاً در تکافوی ادله برای مخالفت با برجامیان با بحران مواجه است و تنها به منفیبافی رسانهای در این زمینه پرداختهاند. در کنار این دو گروه گروهی خطرناک و فاسد نیز قرار دارند، گروهی که به تعبیر حسن روحانی، کاسب تحریم شمرده میشوند؛ افرادی که به سبب تولید روابط غیرشفاف اقتصادی در دوره تحریمها به ثروتهای افسانهای دست یافتند. قاعدتاً این افراد در وهله نخست برای ثروتاندوزی بیشتر و در وهله بعد برای جلوگیری از ایجاد شفافیت اقتصادی و رو شدن تخلفات خود، تمایلی برای توافق ایران و قدرتهای جهانی نداشتند. قابل پیشبینی است که این گروه با امکانات خود از صداقت گروه نخست و سیاستبازی گروه دوم برای پوشش اهداف نامبارک خود بهره گرفته و بحرانهای کوچک و بزرگی را در مسیر اجرای برجام ایجاد کند.
نابرجامیان اما در خارج از مرزهای این کهندیار عده و عُده بیشتری دارند. از اپوزیسیون برانداز نظام جمهوری اسلامی و اسرائیل گرفته تا رقبای منطقهای ایران. در غرب نیز در شش ماه گذشته یکی از مهمترین حامیان برجام -باراک اوباما رئیسجمهوری پیشین ایالات متحده- جای خود را به یکی از مخالفان دوآتشه برجام داده است. بسیاری از تحلیلگران امور جهانی بر این باورند که اگر میان زمان ریاستجمهوری اوباما و روحانی تقارنی به وجود نمیآمد، احتمال امضای توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی به شدت کاهش مییافت. دونالد ترامپ رئیسجمهوری جدید ایالات متحده در دوره تبلیغات خود بارها برجام را توافقنامهای با یک برنده-ایران- معرفی کرده بود و وعده داده بود با ورود به اتاق بیضی کاخ سفید این معاهده بهزعم او بد! را پاره خواهد کرد. با این حال با ورود او به کاخ سفید هرچند که از لفاظیهای او علیه ایران کاسته نشد، اما او و مشاورانش دریافتند که دیپلماتهای ایرانی با توجه به بدعهدیهای گذشته طرفهای خارجی، ضمانتهای بینالمللی محکمی را برای این معاهده دریافت کردهاند و هزینههای نقض آن حتی برای رئیسجمهور تازهکاری چون ترامپ نیز بسیار هنگفت است. در این برهه زمانی به ویژه با تغییر و تحولاتی که در راس حاکمیت عربستان سعودی -مهمترین رقیب منطقهای ایران- به وجود آمده است، به نظر میرسد که وزن نابرجامیان در جهان به صورت محسوسی افزایش یافته است و این معاهده مهم بینالمللی با تهدیداتی بسیار بزرگتر از پیش مواجه است. با توجه به اقدامات ترامپ به نظر میرسد که او اگرچه مشتاق به پاره کردن این توافق است، اما نمیخواهد هزینه نقض این پیمان را از جیب خود بپردازد. او با همراهی برخی کشورهای منطقه علاقهمند است به صورتی زیرکانه با لفاظیها و بحرانسازیهای مداوم، فضایی را به وجود آورد که جمهوری اسلامی ایران خود در نقض برجام پیشقدم شود؛ به این صورت هم از پرداخت هزینههای پاره کردن برجام درامان میماند، هم عملاً برجام را به بایگانی سپرده و جهان و خاورمیانه را وارد بحرانی جدید خواهد کرد. بهترین چهرههایی که میتوانند برجام را حفظ کنند، همانهایی هستند که برای تهیه این توافقنامه بیشترین تلاش را کردهاند، بدون شک حسن روحانی و تیم او به خوبی این راهبرد ترامپ و همپیمانان او را شناخته و برای مقابله با آن برنامههایی را تدوین کردهاند. در این برهه اما باید به شدت مراقب بود که مبادا برخی کاسبان تحریم از صداقت برخی منتقدان برجام سوءاستفاده کرده و در زمین نابرجامیان خارجی بازی کنند. به هر صورت باید گفت هنوز هزاران باده ناخورده در رگ تاک برجام جریان دارد؛ یخ بیاعتمادی جهان برای سرمایهگذاری در ایران به مدد برجام در حال آب شدن است و ایران برای اشتغالزایی و تولید به شدت محتاج سرمایهگذاری کلان خارجی است. این سرمایهها به فضایی آرام احتیاج دارند، باید منتظر ماند و دید حسن روحانی در کابینه دوازدهم خود برای جذب آنها چه برنامههایی تدوین و اجرا خواهد کرد؟