نقش پررنگ در چرخه صنعت
صنایع غذایی چه سهمی در رشد اقتصادی دارد؟
امنیت غذایی در مرتبه اول، درآمد ارزی حاصل از فروش مواد غذایی و اشتغالزایی در مرتبه دوم موجب شده است تا صنعت غذایی یکی از صنایع اصلی، مهم و پیشران رشد اقتصادی در کشور محسوب شود.
امنیت غذایی در مرتبه اول، درآمد ارزی حاصل از فروش مواد غذایی و اشتغالزایی در مرتبه دوم موجب شده است تا صنعت غذایی یکی از صنایع اصلی، مهم و پیشران رشد اقتصادی در کشور محسوب شود. از یک طرف امنیت غذایی، نگرانی اصلی 20 سال آینده کشور است که در سند توسعه چشمانداز به عنوان یکی از شاخصهای کلیدی و یکی از اهداف توسعهای مطرح شده و از طرف دیگر معضل بیکاری، چالش فعلی و حال حاضر کشور است. این دو نگرانی توامان باعث میشود سیاستگذاران نگاه ویژهتری به صنایع غذایی در کشور داشته باشند. صنعت غذایی جزو صنایعی است که هم به لحاظ گستردگی بازار منطقهای و جهانی، جنبه صادرات و ارزآوری و ایجاد اشتغال دارد و هم به جهت گستره مصرف مواد غذایی در داخل به عنوان کالاهای ضروری و نسبتاً ضروری برای تامین امنیت غذایی مهم و باارزش تلقی میشود. همچنین با توجه به اینکه در خیلی از حوزهها صنعت غذایی همپای علم روز دنیا پیشرفت کرده و جزو صنایعی است که کمتر وابستگی به خارج دارد و البته در حوزههای بستهبندی و صنایع تکمیلی و تبدیلی و زیرساختهای اساسی صادراتی همچنان مشکلات پابرجاست، از اینرو حمایت کارشناسانه و اصولی از صنعتگران و واحدهای تولیدی مواد غذایی به یقین موجب توسعه و سرعت گرفتن رشد اقتصادی در کشور میشود. برای تحقق این هدف مهم، رفع موانع سد راه تولید مواد غذایی و رعایت مقررات مربوطه در این حوزه و حذف قوانین زائد، مخل و دستوپاگیر بهرهوری و رقابتپذیری جهانی در این صنعت را افزایش داده و خالق ارزش افزوده و اشتغالزایی بیشتری در این صنعت خواهد شد. تحلیل پیشرو درصدد است ضمن برشمردن جایگاه صنعت غذایی به عنوان یکی از صنایع مهم و پیشران رشد اقتصادی، به بررسی چالشها و مشکلات این صنعت مهم بپردازد تا از این رهگذر نگاه تازهای به صنایع غذایی و صنایع جانبی وابسته به آن شود.
جایگاه و اهمیت صنایع غذایی
مطابق با گزارشهای مرکز آمار ایران، سازمان توسعه تجارت و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، عمدهترین فعالیتهای صنعتی در ایران، از نظر ارزشافزوده، در بخش صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی، تولید فلزات اساسی، صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی، صنایع تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی و صنایع تولید زغال کک، پالایشگاههای نفت و سوختهای هستهای صورت میگیرد. بنابراین توجه به ساختار فعلی و دقت در گزارشهای نهادهای مذکور نشان میدهد غیر از صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی، عمده بخش صنعت در ایران بر صنایع مبتنی بر نفت و گاز و مواد معدنی متمرکز شده است. نمودار 1 و 2 مطابق با آمارهای مرکز آمار برای کارگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر، ادعای مذکور را به خوبی به تصویر کشیده است. در نمودار 1 مشاهده میشود که سهم صنایع غذایی از کل اشتغال در حوزه صنایع 10 نفر کارکن و بیشتر 51 /16 درصد است که خود به خوبی از اهمیت این بخش در اشتغالزایی یاد میکند. در این نمودار سایر صنایع شامل تولید سایر وسایل حملونقل، تولید ابزار پزشکی و ابزار اپتیکی، تولید چوب و محصولات چوبی و... تولید پوشاک، عمل آوردن و رنگ کردن، انتشار و چاپ و تکثیر رسانهای، تولید رادیو و تلویزیون، دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف، تولید محصولات از توتون و تنباکو، تولید ماشینآلات اداری و حسابگر، بازیافت ضایعات فلزی و غیرفلزی است که روی همرفته 18 /6 درصد از کل اشتغالزایی در حوزه صنایع 10 نفر کارکن و بیشتر را به خود اختصاص دادهاند.
نمودار 2 سهم فعالیتهای مختلف از کل ارزش افزوده در کارگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر را نشان میدهد. مطابق با این نمودار صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی، تولید فلزات اساسی و صنایع مواد غذایی و آشامیدنی به ترتیب 71 /26، 03 /18، 77 /10 از کل ارزش افزوده در صنایع 10 نفر کارکن و بیشتر را به خود اختصاص دادهاند. در این نمودار سایر صنایع شامل تولید سایر وسایل حمل و نقل، تولید رادیو و تلویزیون، تولید ابزار پزشکی و ابزار اپتیکی، تولید مبلمان و مصنوعات طبقهبندی، تولید چوب و محصولات چوبی و...، انتشار و چاپ و تکثیر رسانهای، تولید ماشینآلات اداری و حسابگر، تولید محصولات از توتون و تنباکو، دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و...، تولید پوشاک، عمل آوردن و رنگ کردن و...، و بازیافت ضایعات فلزی و غیرفلزی میشود که روی هم رفته 86 /3 درصد از کل ارزش افزوده در بخش صنایع 10 نفر کارکن و بیشتر را به خود اختصاص دادهاند. آنچه از نمودار 1 و 2 استنباط میشود، اهمیت صنایع مواد غذایی و آشامیدنی در خلق ارزش افزوده و اشتغالزایی در بین همه صنایع مورد اشاره است که ضرورت دارد برای بیشتر شدن نقش آن در رشد اقتصادی توجه جدیتری از سوی نهادهای سیاستگذاری به آن صورت گیرد.
همچنین بررسیها نشان میدهد سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۱۵ درصد و سهم صنایع غذایی از کل صنعت ایران نزدیک به ۱۶ درصد است. بهرغم آنکه آمارهای گمرک نشان میدهد بیش از 70 کشور دنیا مقصد صادرات صنایع غذایی در ایران بودهاند اما بیشترین حجم صادرات صنعت غذا به دو کشور همسایه عراق و افغانستان صورت گرفته است که هم نوید رشد فزاینده صنعت غذایی را میدهد و هم اینکه نشاندهنده زیرساختهای ناکافی در این حوزه است چرا که عمده صادرات صنایع غذایی تنها با دو کشور همسایه انجام شده است. محصولات متنوع صنایع غذایی به جهت ایجاد ارزش افزوده بالاتر نسبت به محصولات کشاورزی، دارای مزیت بیشتری در صادرات هستند. آمارهای سازمان توسعه تجارت نشان میدهد صادرات محصولات صنایع غذایی کشور طی 12ماهه سال ۱۳۹۵ در مقایسه با سال ۱۳۹۴ با افزایش هشتدرصدی در ارزش، به رقم دو میلیارد و ۷۷ میلیون دلار و از نظر وزنی به یک میلیون و ۱۷۸ هزار تن رسیده است. همچنین طی سال گذشته صادرات ۹ گروه محصولات غذایی شامل روغن نباتی، اسانس و عرقیات، محصولات خوراکی گوناگون، فرآوردههای غلات، بیسکویت، نانشیرینی، فرآوردههای لبنی، خمیرهای غذایی، ماکارونی و خمیرمایه، رب گوجهفرنگی، قند و شکر و فرآوردههای آن افزایش ارزش دلاری داشتهاند و چهار گروه شامل کمپوت و کنسرو، کنستانتره و آبمیوه، عسل و نوشیدنیها با کاهش ارزش دلاری مواجه شدهاند و هدفگذاری 5 /3 میلیارد دلار در سال 1396 وزارت صنعت، معدن و تجارت به منظور صادرات در حوزه صنایع غذایی، اهمیت این حوزه را بیشتر آشکار میکند. صنعت غذایی و صنایع وابسته به آن برای سیاستگذاران و فرادستان اقتصادی، پیام مهمی دارد که هر اندازه صادرات مواد غذایی فرآیندشده افزایش پیدا کند، از صادرات مواد خام کشاورزی جلوگیری شده است و ارزش افزوده و اشتغالزایی بیشتری در داخل کشور به وجود میآید.
چالشها و مشکلات سد راه صنعت غذا
1- مشکل سرمایه در گردش و ضعف در جذب سرمایه خارجی
پوشیده نیست که مشکل سرمایه در گردش و رشد منفی تشکیل سرمایه ثابت در سالیان اخیر به پاشنه آشیل واحدهای تولیدی و صنعتی در کشور تبدیل شده است به گونهای که بسیاری از آنان را به حالت تعطیل و نیمهتعطیل و کارکردن زیر ظرفیت تولید کشانده است. ضمن اینکه به دلیل سایه سنگین رکود و تحریم در سالیان گذشته، سیاستهای نامناسب و کارسنجی نشده دولتهای نهم و دهم، عدم توزیع متناسب تسهیلات بانکی، متناسب نبودن نرخ سود بانکی با نرخ تورم طی چند سال اخیر، هم امکان بازپرداخت تسهیلات گذشته و هم امکان گرفتن تسهیلات جدید از بنگاههای تولیدی کشور سلب شده است. صنعت غذایی هم از این قضیه مصون نمانده است و شرایط کاملاً مشابهی با سایر صنایع کشور دارد. با توجه به اینکه ایجاد و توسعه صنایع تکمیلی و تبدیلی به عنوان صنایع پاییندستی صنعت غذایی برای جلوگیری از خامفروشی مواد غذایی و ایجاد ارزش افزوده و اشتغال بالا نیازمند سرمایه در گردش فراوان است و از طرف دیگر هم به دلیل آنکه تامین مواد اولیه محدودیت زمانی برای فرآوری دارد اقبال عمومی برای سرمایهگذاری در این بخش کم است. در حوزه سرمایهگذاری خارجی در صنایع غذایی اوضاع به مراتب بدتر است به طوری که از سال 2010 تا 2012 میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران در بخش کشاورزی تنها به میزان 6 /0 میلیارد دلار بوده است که در قالب سرمایهگذاری تنها چهار شرکت خارجی در ایران بروز یافته است. این در حالی است که تجربه ترکیه در این حوزه باید درس عبرتی برای فرادستان و سیاستگذاران اقتصادی کشور باشد. در سال 2010 جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی در بخش صنایع غذایی ترکیه حدود 123 میلیون دلار بوده است. یک سال بعد یعنی در سال 2011 میزان سرمایهگذاری در صنایع غذایی ترکیه به 648 میلیون دلار و دو سال بعد در سال 2012 این رقم به 1 /2 میلیون دلار میرسد. به این ترتیب کشور ترکیه که در سال 2011 در رتبه هفدهم جذب سرمایهگذاری خارجی در صنایع غذایی قرار داشت، در سال 2012 حائز رتبه اول در میان کشورهای جهان در حوزه صنایع غذایی میشود. آنچه مشهود است، جذب سرمایهگذاری خارجی که برای امروز اقتصاد ایران بسیار حیاتی است، نیازمند تعامل و گفتوگو با دنیا، دیپلماسی مناسب، فراهم کردن زیرساختها و اصلاح و بهبود مستمر فضای کسبوکار است.
2- مشکلات و چالشهای حوزه صنایع تبدیلی و تکمیلی
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از صنایع مهم و پاییندستی در صنعت کشاورزی و صنعت غذایی محسوب میشود. پایش صنایع غذایی و آمارهای منتشره نشان میدهد که صنایع تبدیلی و تکمیلی در سپهر اقتصادی کشور حال و روز چندان مناسبی ندارند. جالب توجه است که سالانه حدود 30 درصد از محصولات کشاورزی در قالب ضایعات از بین رفته و تباه میشود که ارزش آن به تنهایی بالغ بر 5 تا 10 میلیارد دلار است؛ هزینه قابل توجهی که در حضور کارای صنایع تبدیلی و تکمیلی به حداقل ممکن تقلیل خواهد یافت. صنایع تبدیلی و تکمیلی از آن جهت حائز اهمیت فراوان است که از خامفروشی مواد غذایی و محصولات کشاورزی ممانعت میشود و ارزش افزوده بسیاری در کنار اشتغال بالا و پایدار برای کشور ایجاد خواهد کرد. ضمن اینکه بهکارگیری صنایع تبدیلی موجب ارائه محصولات جدید به بازار و ایجاد اشتغال برای خیل جوانان تحصیلکرده و ارزآوری برای کشور میشود. آنچه موجب میشود نقش صنایع تکمیلی بیش از پیش روشن شود، ضایعات زیاد محصولات کشاورزی به دلیل کافی نبودن تجهیزات در این بخش و به روز نبودن بسیاری از دستگاهها و هدررفت دسترنج و زحمت کشاورزان است. این در حالی است که صنایع تبدیلی و تکمیلی با ایجاد فرآیندهای فرآوری و بستهبندی یکی از موثرترین گزینههای کاهش حجم ضایعات محصولات کشاورزی قلمداد میشود. همانطور که خوشبختانه دولت یازدهم در یک حرکت مفید اقدام به اعطای کمکهای بلاعوض به کشاورزان در حوزه آبیاری تحتفشار و کاهش مصرف آب و بهبود بهرهوری در این بخش کرده، لازم است به جهت اهمیت صنایع تبدیلی و تکمیلی به این حوزه نیز ورود و این زنجیره را تکمیل کند تا ضمن اینکه در حوزه کمیابی منابع آبی و افزایش بهرهوری در صنعت کشاورزی کمک کرده است، شاهد کاهش ضایعات در محصولات کشاورزی و صنایع غذایی، کمک به افزایش سرمایه در گردش واحدهای تولیدی و کمک به افزایش اشتغال در این زمینه کند تا برای اولین بار شاهد یک زنجیره مناسب و کارایی از تولید به مصرف داخلی و صادرات در کشور باشیم.
3- مشکلات حوزه بستهبندی مواد غذایی
یکی دیگر از مهمترین مشکلات صنایع غذایی ضعف در بستهبندی مناسب، شکیل، جذاب و مرغوب محصولات غذایی است. لازم به ذکر است که بهاندازهای که تاکنون کشور در حوزه صنایع تبدیلی و تکمیلی رشد داشته است متاسفانه توجه چندانی به حوزه بستهبندی مواد غذایی نشده است که این مساله موجب از دست رفتن بخشی از تقاضای داخلی و بخشی از بازارهای صادراتی و موجب پیشیگرفتن رقبای منطقهای و جهانی شده است. امروزه مساله بستهبندی آنقدر مهم شده است که حتی تا 40 درصد میتواند ارزش افزوده ایجاد کند. بنابراین ضروری است که توجه بیشتری به تجهیزات و ماشینآلات مورد نظر و تحقیقات مرتبط با بستهبندی صورت گیرد تا علاوه بر آنکه ارزش افزوده بیشتری خلق میکند، ایمنی مصرفکننده و مسائل زیستمحیطی نیز در آن ملحوظ شود. بستهبندی شکیل، مناسب و ایمن همانند پلی است که بین فروشنده محصول و خریدار ایجاد شده و به کالا هویت میبخشید. بستهبندی مناسب، زمان نگهداری و مدتزمان سلامت مواد غذایی را افزایش میدهد و خطر فساد مواد غذایی را به حداقل ممکن کاهش خواهد داد و حمل و نقل آن را آسانتر خواهد کرد. بنابراین مساله بستهبندی با توجه به ارزشافزودهای که ایجاد میکند، نیازمند حمایت هرچه بیشتر از طرف نهاد دولت است تا بهتر بتوان از این ظرفیت و پتانسیل استفاده کرد.
4- ضعف در زیرساختها و تکنولوژیهای مرتبط با صنعت غذایی
با توجه به پتانسیلهایی که در بخش کشاورزی وجود دارد و همچنین با سرلوحه قرار دادن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی یکی از قطبهایی که میتواند جایگزین مناسبی برای رهایی از وابستگی به نفت باشد، بخش کشاورزی و صنایع غذایی است. همچنین با توجه به اینکه حدود 25 درصد از جمعیت شاغل کشور در بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن فعالیت میکنند، این حوزه از اهمیت بسزایی برخوردار است و ضرورت دارد زیرساختهایی اساسی برای خلق ارزش افزوده بالاتر و ارزآوری بیشتر در صنعت غذایی در اولویت کار سیاستگذاران اقتصادی کشور قرار گیرد. شواهد نشان میدهد در حوزه صادرات نهتنها در صنایع غذایی که برای صادرات محصولات تمام صنایع زیرساختهای موجود از کارایی و کیفیت لازم برخوردار نیست مثلاً در حوزه صنایع غذایی، تجهیزات سردخانهای، ضعیف، ناکافی و قدیمی باعث اختلال در زنجیره فروش محصول و عدم ارائه محصولات جدید به بازار میشود. از طرفی زیرساختهای هوایی، زمینی و ریلی به عنوان صنایع مکمل برای صادرات محصولات غذایی در کشور ما به شدت کمکیفیت و فرسوده است. در حمل و نقل زمینی کمبود کانتینرهای یخچالدار و سردخانهدار، در حمل و نقل ریلی کمبود بسیار شدید واگنهای یخچالدار و سردخانهدار و در مورد صنعت هوایی ناوگان فرسوده و ناایمن از جمله مشکلات و چالشهای پیش روی صنایع غذایی است که نیازمند توجه ویژه و جدیتری هم برای کمک به تولید بیشتر، خلق محصولات جدید و توزیع سریعتر محصول و هم برای کمک به جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی بیشتر در حوزه صنعت غذایی است.