گلخانه متان
داریوش گلعلیزاده از اثر گاز گلخانهای متان بر اقلیم ایران و محیطزیست میگوید
داریوش گلعلیزاده، سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان محیط زیست، درباره گزارش ناسا از توده ابر متان بر فراز مرکز دفع زباله در جنوب تهران میگوید: واقعیت را باید پذیرفت چرا که مراکز دفع زباله یکی از منابع اصلی تولید گاز متان است. اینکه بخواهیم این موضوع را کتمان کنیم، حتماً در برنامهریزی و هدفگذاری ما را دچار انحراف میکند.
♦♦♦
گزارش ناسا از وجود توده یا ابری از گاز متان در جنوب تهران که مرکز ذخیره (دپوی) زباله است باعث نگرانیهایی شده؛ اگرچه شهردار تهران در یک اظهار نظر غیرکارشناسی وجود چنین پدیدهای را به طور کلی منکر شد. ایران تعهداتی برای کاهش گازهای گلخانهای به سازمانهای جهانی داده است. ایران تا چه اندازه و چه حجمی گاز آلاینده متان تولید میکند؟ آیا پیشتر میدانستیم چنین منطقهای در تهران مرکز تجمع گاز متان است؟
کنوانسیون تغییرات آبوهوایی سال 1992 در اجلاس زمین در ریو برزیل تعهدنامهای را امضا کرد و 196 کشور عضو آن هستند که ایران سال 1996 با تصویب مجلس شورای اسلامی به عضویت این کنوانسیون پیوست. ما یکی از کشورهایی هستیم که شدت بالایی در مصرف انرژی داریم. منابع تولید انرژی ما نیز سوختهای فسیلی است. ایران جزو هفت کشوری است که در این حوزه بیشترین انتشار گازهای گلخانهای را دارند. اگرچه فاصله ما با چند کشور اول بسیار زیاد است. ما تعهداتی در کنوانسیون پاریس برعهده داریم که از جمله آنها کاهش چهاردرصدی گازهای گلخانهای است. اما براساس توافقهای صورتگرفته باید کشورهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه مثل ایران، هم خدمات فنی بدهند، هم کمک مالی بکنند و در واقع فناوریهای مورد نیاز برای کاهش گازهای گلخانهای و انجام تعهدات کشورهای ضعیفتر را در اختیار آنها قرار دهند. از سال 97 تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع شده که عملاً انجام تعهدات ذیل کنوانسیون پاریس محقق نشد و ایران اکنون در این حوزه مطالبهگر است. در همین جنگ اخیر روسیه و اوکراین، وقتی اروپا بعد از جنگ با کمبود گاز مواجه و انرژی مورد نیاز این کشورها با مشکل تامین روبهرو شد، آنها به سمت مصرف سوختهای آلایندهتر از جمله زغال سنگ رفتند درحالیکه آنها تعهداتی در کنوانسیون پاریس داشتند و نباید زغال سنگ مصرف میکردند. آنها نیز در راستای منافع خود حرکت کردند. طبیعی است جمهوری اسلامی نیز در راستای منافع خود فکر میکند که به هیچ وجه نباید -این اقدامات داوطلبانه- به منافع اقتصادی کشور ضربه وارد کند. اما با توجه به قانون اصلاح الگوی مصرف که سال 89 به تصویب مجلس رسیده است، شاید اگر آن اقدامات را انجام دهیم عملاً خیلی از استانداردها برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای را رعایت میکنیم. یکی از اقدامات قانون اصلاح الگوی مصرف، ساماندهی کاهش مراکز دفن زباله خانگی است چرا که مراکز دفن پسماندهای خانگی یکی از مراکز اصلی انتشار گاز متان است که جزو مهمترین گازهای گلخانهای است.
منابع تولید گاز متان به عنوان یکی از مهمترین گازهای گلخانهای، با سوختهای فسیلی متفاوت است. ظاهراً یکی از مراکز تولید گاز متان گاوداریها (دامداریها) و مراکز دفع زباله است. مرکز دفع زباله در جنوب تهران دائم مسئله بوده و طی سالهای اخیر بارها خبرساز شده است. آیا این ملاحظه پیشتر پیرامون مرکز تولید متان در جنوب تهران وجود داشته است؟
چون در ایران انرژی ارزان است، ما به سمت استحصال گاز متان ذخیره در مراکز دامداری و مراکز دفن زباله نمیرویم. چیزی که امروز به عنوان تهدید ابر متان مطرح شده است، تهدید نیست بلکه یک فرصت برای اقتصاد کشور است. این گاز کاملاً قابل استحصال و قابل استفاده است. درآمد خیلی خوبی دارد اما ما داریم یک سرمایه را به راحتی از دست میدهیم و این فرصت دارد خسارتهایی به محیطزیست وارد میکند و در نهایت ما داریم از نظر اقتصادی متضرر میشویم. مرکز دفن زباله آرادکوه اکنون بالغ بر 60 سال است که دارد کار میکند و زبالههای شهر تهران را آنجا دفن میکنند. اما واقعیت این است که کمترین اقدامات در حوزه مدیریت گاز متان منتشره در این مرکز انجام شده است. برنامههای سالهای گذشته این بود که از ظرفیت مالی CDM (سازوکار توسعه پاک) در سال 2020 استفاده شود اما به خاطر تحریم، دولت کرهجنوبی از پروژه کنار کشید و اگر آن پروژه انجام میشد، میتوانست درآمد خیلی خوبی هم برای شهرداری داشته باشد و هم اینکه این وضعیت را ساماندهی کند و مشکلات زیستمحیطی را به حداقل میرساند، اما متاسفانه به سرانجام نرسید. سازمان محیطزیست نیز مکاتبات زیادی با سازمانهای متبوع انجام داد. در سالهای گذشته انتشار بویی نامطبوع در سطح شهر تهران سبب شد کارگروهی در مرکز ملی محیطزیست به درخواست دولت تشکیل شود و برنامههایی از مراکزی که باعث انتشار بو میشد، دریافت کردیم و مراکز انتشار بو شناسایی شدند. مجتمع دامپروری «دامگ...» که آن زمان 27 هزار رأس دام آنجا نگهداری میشد شناسایی شد. آنجا اتفاقاً یکی از مراکز انتشار گاز متان بود. شهرداری نیز برنامههایی داشت که در سالهای گذشته کار بازچرخش شیرابه روی زبالهها را انجام میداد که کار اشتباهی بود و سازمان محیطزیست مخالفت کرد و مانع ادامه این کار شد چرا که این کار نیز عامل انتشار گازهای آلاینده و بوزا بود. اینکه شما پرسیدید آیا در سالهای قبل این توده گزارش شده یا خیر، باید بگویم، این گیرنده اخیراً راهاندازی شده و طبیعی است که بسیاری از مطالعات محققان ما و خیلی از کشورها بر اساس دادههای ماهوارهای است. نمیتوان این موضوع را کتمان کرد. اما تکنولوژی که اخیراً استفاده شده توانسته جزئیات بیشتری از این توده شناسایی کند. اما واقعیت را باید پذیرفت چرا که مراکز دفع زباله یکی از منابع اصلی تولید گاز متان است. اینکه بخواهیم این موضوع را کتمان کنیم، حتماً در برنامهریزی و هدفگذاری ما را دچار انحراف میکند. ما باید جسارت مواجهه با خیلی از واقعیتهای تلخ را داشته باشیم و باید بپذیریم این مشکل وجود دارد و باید دست به دست هم بدهیم و با استفاده از ظرفیتهای موجود مشکل خودمان را حل کنیم. اینکه بگوییم مشکل وجود ندارد در واقع انگار میخواهیم بگوییم اساساً نیازی نیست ما اقدامی در راستای ساماندهی مرکز دفع آرادکوه بکنیم. درحالیکه اخیراً شهرداری تهران اقداماتی در حوزه MRF انجام داده است و امیدواریم این برنامهها به سرانجام برسد و ظرفیتهای اقتصادی آنجا هدر نرود. چرا که ظرفیتهای اقتصادی خوبی آنجا وجود دارد و طبق برنامههای قبلی قرار بود شهرداری یکسری اقدامات در حوزه ساماندهی دفع پسماند آرادکوه انجام دهد که هنوز موفق به انجام آن نشدهاند. به رغم اینکه ما در تهران مسائل و مشکلات محیطزیست عدیدهای به ویژه در جنوب تهران داریم و لازمه فائق شدن بر این مشکلات این است که همه دستگاهها دست به دست هم دهند و مشکلات محیطزیستی و بهداشتی آن منطقه را به حداقل برسانند. راهکار نیز وجود دارد. در اصفهان، مشهد و شیراز توانستهایم مدیریت پسماند را به شکل بهتری نسبت به تهران ساماندهی کنیم. در سطح شهر شیراز و اصفهان کمتر سطل یا مخازن زباله بزرگ دیده میشود. آنجا به نوعی مدیریت شده است که مردم به سمت تولید کمتر زباله بروند و اساساً تفکیک از درون خانهها آغاز میشود. چون در این شهرها یک شب در میان زباله جمعآوری میشود و طبیعی است مردم برای اینکه زباله کمتر در خانه نگه دارند، کمتر تولید میکنند. بنابراین تفکیک هم انجام میشود. اما در تهران و در سنوات گذشته سلیقه مردم را در بحث پسماند تغییر دادهایم. وقتی روی تمام معابر و کوچهها چندین سطل زباله وجود دارد، به مردم این پیغام را میدهیم که شما زباله تولید کنید ما زباله شما را جمع میکنیم. در برخی از مناطق تهران سه تا پنج بار زبالهها به وسیله شهرداری جمعآوری میشود. هزینه خدمات شهری در کشور و به خصوص در شهری مثل تهران چند برابر استاندارد است. در تهران در بحث پسماند واقعاً در شهرداری دارد هزینه میشود اما میتوان با یک مدیریت بهتر هم منابع حاصل از مدیریت پسماند را متوجه شهرداری کرد که بتواند خدمات بیشتری به مردم بدهد، هم اینکه باعث کاهش اثرات آلودگی ناشی از انباشت زباله و در نهایت تولید گاز متان و... شد. دورهگردهایی که زبالهها را جمعآوری میکنند منابع بسیار زیادی را از تفکیک زبالههای خشک به دست میآورند. در مناطق جنوب تهران این زبالهها به صورت غیربهداشتی تفکیک میشود. حتی پسماندسوزی در اطراف تهران اتفاق میافتد که اثرات آلودگی خطرناکی دارد. از طرفی همین زبالهگردها دچار مشکلات بهداشتی و سلامت میشوند و در جامعه هم تحرم دارند و سبب انتقال بیماری میشوند و چهره نازیبایی نیز به شهر میدهند. در حالی که اگر مسیر درستی برای مدیریت پسماند اتفاق بیفتد این منابع نصیب شهرداری تهران میشود و از حجم آلاینده و مخاطرات بهداشتی کسانی که در کار تفکیک غیربهداشتی هستند کاسته میشود. متاسفانه وزارت بهداشت به این چرخه خطرناک کمترین ورود را دارد و مسائل بهداشتی را جدی نمیگیرند.
اثر تولید گاز متان بر محیطزیست ایران و درنهایت بر محیطزیست جهان چیست؟
تغییرات اقلیمی صرفاً یک کشور را متاثر نمیکند، بلکه فرامرزی است و همه دنیا را به نوعی تحت تاثیر قرار میدهد. ذوب شدن یخچالها و بالا آمدن سطح آب دریاها، افزایش دما، تغییر الگوهای بارش و... تقریباً همه کشورها را درگیر خسارت میکند. ایران ما جزو 9 کشوری است که بیشترین آسیب را از تغییرات اقلیمی میبینند. سیلابهای اخیر در ایران یکی از نشانههای جدی تغییر اقلیم است. یکی از عوامل ایجاد تغییر اقلیم هم گازهای گلخانهای از جمله متان است. یکی از نشانههای تغییر اقلیم تغییر الگوی بارش و تغییر زمان و مکان بارشهاست. به خاطر اینکه در ایران مدیریت سیلاب وجود ندارد، ما بارشها را از دست میدهیم. تغییر اقلیم بر مناطق ساحلی کشور اثر میگذارد. زیرساختها را هدف میگیرد و بر کشاورزی و دامداری و شیلات کشور بسیار تاثیر منفی میگذارد. گرد و غبارهایی که برخی مناطق کشور را درگیر کرده به خاطر افزایش کانونهای فرسایش بادی و بیابانزایی شدیدی است که اتفاق افتاده و همه اینها اثر تشدیدی خشکسالی و از بین رفتن پوشش گیاهی و در نهایت تغییر اقلیم است. نیمه اول سال بسیاری از استانهای کشور درگیر طوفانهای گردوغبار بودند. جنگلها و مراتع کشور با تغییر اقلیم تحت تاثیر قرار میگیرند. اثر تغییر اقلیم نهایتاً بر تولید غذا نیز موثر است و در بحث بهداشت نیز بسیار مهم است. چرا که بسیاری از بیماریها ناشی از اثرات تغییر اقلیم است. تنوع زیستی ایران بسیار غنی است اما با تغییر اقلیم بسیار آسیب میبیند. آتشسوزی در مراتع و جنگلها با افزایش دما از علائم و اثرات جدی تغییر اقلیم است. در نهایت باید گفت سند مشارکت ملی در کاهش گازهای گلخانهای در کارگروه آب و هوا هفته پیش در سازمان محیطزیست تهیه شد و کلیات آن به تصویب رسید. این سند البته در سال 94 وجود داشت که دوباره آن را بازنگری کردیم. انشالله این سند به مراجع بینالمللی کنوانسیون تغییر اقلیم ارائه خواهد شد و در نهایت باید بحث پیوستن کشور از مسیرهای قانونی به کشورهای اجراکننده دستورات کنوانسیون تغییر اقلیم، طی شود. ما در کوتاهمدت نمیتوانیم اثر تغییرات اقلیم را کاهش دهیم باید میزان تابآوری کشور را در برابر آسیبها بالا ببریم و کشور را با وضعیت پیشآمده سازگار بکنیم. وقتی قرار است سیلابی در کشور رخ دهد، باید بر روی مدیریت سیلاب کار کنیم. ما در بحث تابآوری کشور باید کار کنیم تا این همه خسارت سیلاب کاهش پیدا کند. خسارت سیلاب فقط سیلی که به زندگی مردم وارد میشود و به مردم ضربه میزند، نیست. بلکه سیلاب خاک را که بزرگترین منبع و ثروت هر کشور است، از ما میگیرد. رودخانههای ما و منابع آبی کشور به خاطر سیلاب اغلب گلآلود میشوند چون خاک را میشوید و با خود میبرد. شاید بتوان با تمهیداتی هوا را بهبود داد اما اگر خاک کشور از دست برود نمیتوان خاک را به سادگی احیا کرد. تاسیسات برق و گاز و نیروگاههای ما به دلیل همین مشکلات در معرض آسیب است. گردوغبار میتواند سیستمهای ارتباطات ما را مختل کند. منابع آبی ما دارد به دلیل تبخیر زیاد و دمای بالا از دست میرود و... اینها گوشهای از اثرات تغییر اقلیم است که با گازهای گلخانهای از جمله متان بهوجود آمده و ایران را بیشتر از بسیاری از کشورهای جهان آسیبپذیر کرده است. دمای هوا به خاطر اثر گلخانهای دارد بالا میرود. ایران کشوری است که در جغرافیای خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد که با تغییر اقلیم به شدت شکننده است و منابع ما به راحتی از دست میرود. بنابراین منابعی که داریم باید به نحو احسن از آن استفاده شود.
بخشی از این مسائل ناگزیر اثر تغییر اقلیم است و بخشی واقعاً مربوط به سوءمدیریت در کشور است. کشور در شرایط تحریم نگه داشته شده است و در حوزههای تخصصی و علمی باید گفت با مدیریت همین منابع آلاینده از جمله ابر متان جنوب تهران میتوان کشور را از خسارت بیشتر نجات داد. راهحل آن هم قطعاً ارتباط با جهان و شکستن تحریم است.
درست است وقتی تغییر اقلیم رخ داده باید با برنامهریزی و مدیریت خسارت را به حداقل رساند. تصمیمسازی در کشور باید جدی گرفته شود. باید مراجع بالادست بر اساس ملاحظات کشور منافع کشور را تشخیص دهند. ما باید وضعیت کشور را تشریح کنیم. اگر به همین صورت جلو برویم شاید بسیاری از شهرهای را از دست بدهیم. سیل مهاجرت از جنوب کشور به سمت شمال کشور در حرکت است. این اتفاق علاوه بر از دست دادن سرزمین در بخشهای جنوبی سبب بالا رفتن ریسک و پایین آمدن تحمل سرزمین در بخشهای شمالی میشود. این یک خطر جدی است که با بالا رفتن جمعیت در شمال ظرفیت این مناطق از بین میرود و عملاً کشور با خطر جدی مواجه میشود. ما در آستانه تدوین برنامه هفتم توسعه کشور هستیم. در برنامه هفتم توسعه حتماً باید ملاحظات محیطزیستی به خصوص ملاحظات جدی تغییر اقلیم لحاظ شود. وگرنه خسارتی که کشور بابت عدم رعایت این ملاحظات میبیند قابل مقایسه با هیچ چیزی نیست. وزارت بهداشت در مورد مرگومیر ناشی از آلودگی هوا بررسی انجام داده که نشان میدهد در 27 شهر کشور طی سال 1400 -صرفاً از منظر ذرات معلق 5 /2 میکرون برای بزرگسالان با جمعیتی حدود 35 میلیون نفر- حدود 27 هزار مرگومیر منتسب به آلودگی هوا داشتهایم که خسارتی معادل 3 /11 میلیارد دلار یعنی 350هزار میلیارد تومان به قیمت امروز (براساس قیمت دلار در روز مصاحبه) به بار آورده است. در تهران رقم مرگومیر حدود شش هزار مرگ ناشی از اثر مستقیم و غیرمستقیم در سال 1400 ثبت شده است.