موهبت سیل
آیا میتوان تهدید سیلابها را به فرصت تبدیل کرد؟
گزارشهای دریافتی حکایت از آبگیری بخشهایی از تالابهای گاوخونی، جازموریان، طشک، پریشان، بختگان، دریاچه نمک قم، ارژن، مهارلو و اغلب تالابهای مرکزی و جنوبی ایران در سیلهای اخیر دارد که موهبتی ماندگار و نشانه برکت سیل در مرداد ۱۴۰۱ است. خواندن این توئیت در صفحه محمد درویش -فعال محیط زیست و پژوهشگر- شاید تنها مرهمی است که میتواند از شدت جراحت سیل مردادماه و تاثر عمیق افکار عمومی از تکرار بحران در مدیریت حوادث طبیعی کشور بکاهد. درویش همچنین با انتشار فیلمی در صفحه خود مینویسد سیل باعث تغذیه آبخوانها توسط شکافهای پدیدآمده ناشی از پدیده شوم فرونشست در ابرقو یزد شده و گویی طبیعت به کمک دولت آمده تا طرح معطلمانده «تعادلبخشی سفرههای آب زیرزمینی» را تسریع کند. دیدگاه این پژوهشگر درباره مزایای سیل البته خواندنی است. او بر این باور است که اگرچه سیل در کوتاهمدت باعث خسارت به بعضی از اراضی و محصولات میشود اما در میانمدت با سوددهی بیشتر همین زمینها همراه خواهد بود و حداکثر 10 یا 15 روز زمان میبرد تا بتوان از زمینهای کشاورزی که خسارت دیدهاند استفاده کرد. وی به خبرنگار انصافنیوز میگوید: «سیل بهطور کلی اثری مثبت در طبیعت و اکوسیستم دارد ولی چون انسانها قوانین حاکم بر طبیعت را به رسمیت نشناختهاند، میتواند بر زیرساختها، سکونتگاهها و سازههای مرتبط با فعالیتهای انسانی خسارت وارد کند.»
اما در کنار تمامی این مصائب، سیلها با مواد مغذی که از کوهها به دشتها میآورند، باعث افزایش حاصلخیزی خاک میشوند و همین که اراضی کشاورزی به کود شیمیایی نیازی نداشته باشد یک مزیت بهشمار میرود. سیل سبب تعدیل اقلیمی میشود، وضعیت مراتع را بهبود میبخشد و تالابها را به توان بالای زیستمحیطی خودشان نزدیک میکند. توان صیادی را برای هموطنان صیاد افزایش میدهد و باقیمانده سیلابها نیز به اکوسیستم خلیجفارس و دریای مازندران کمک بسیاری میکند.
اما مزایای سیلی که فعال محیط زیست کشور از آن به عنوان موهبت یاد میکند تا چه اندازه بر سیاستگذاران آشکار است و بهرهبرداری از فرصتهای آن، تا چه حد در برنامههای مدیریت منابع آب گنجانده شده است؟ تحلیلگران میگویند رویکرد اغلب مسوولان کشور در مدیریت منابع آب، ذخیره آن بهصورت سطحی و بهوسیله سد است. در حوضه آبهای زیرزمینی نیز شیوه مدیریتی حاکم، احیا و تعادلبخشی سفرهها صرفاً از طریق کاهش مصارف، مخصوصاً بخش کشاورزی است و تغذیه تالابها و آبخوانهای کشور به دست سرنوشت سپرده شده است! اگر بارشها مناسب باشد، سطح سفرهها افزایش مییابد، در غیر این صورت هیچ تدبیری برای ترمیم آبخوانها از طریق روانآبها وجود ندارد، رودخانهها بهصورت سطحی ذخیره میشوند و بر اثر تبخیر اتلاف بالایی دارند.
در حالی که تنش آبی حالا به یکی از جدیترین چالشهای پیشروی کشور تبدیل شده، ناآرامیهای اجتماعی اصفهان در پی خشکی زایندهرود و تشنه ماندن خوزستان و سیستان هنوز در خاطرههاست و ضروری است که از هر قطره از آب موجود برای شرب، کشاورزی، صنعت و محیطزیست محافظت شود. شواهد نشان میدهد از دست رفتن آب شیرین سیل تابستانی، خسارتی انکارناپذیر و همچون دیگر صدمات سیل، ناشی از ضعف راهکارها و فقدان راهبرد پایدار مدیریتی در حوزه منابع آبی کشور است. چرا از مزایای سیلابها غافلیم؟
از تهدید تا فرصت سیلاب
سیل شایعترین پدیده در میان بلایای طبیعی است؛ بسامد، بزرگی و هزینههای آن در سراسر جهان در حال افزایش است و در کنار آتشسوزی، به قاتل طبیعی شماره یک جهان تبدیل شده است. یکسوم خسارات اقتصادی بلایای طبیعی را ناشی از سیل میدانند. در 50 سال گذشته، جهان شاهد گسترش چشمگیر شهرنشینی بوده است. شهرهای بزرگ 10 برابر بیشتر از نیمقرن پیش جمعیت دارند و تلفات سیل نیز به همان اندازه افزایش پیدا کرده است. شواهد متقنی وجود دارد که نشان میدهد سیلهایی که مردم را میکشند به شدت در مناطقی با رشد جمعیت بالا متمرکز شدهاند. مهاجران فقیرِ مناطق روستایی در نهایت در شهرکها و مناطق زاغهنشین غیررسمی زندگی میکنند که اغلب در پایینترین و سیلخیزترین مناطق قرار دارند. این سکونتگاهها اغلب زهکشی ضعیفی دارند بنابراین سیلابها در آنجا تجمیع میشوند، راکد میمانند، به مکان شیوع بیماری تبدیل میشوند و مرگومیر ناشی از سیل را افزایش میدهند.
در میان این همه تهدید اما، محققان و فعالان زیادی بر موضوع «فرصتها و مزایای سیل» متمرکز شدهاند؛ نه فقط برای جلوگیری از تبدیل سیل به فاجعه، بلکه برای استفاده از تهدید آن به عنوان فرصتی برای تامین آیندهای پایدارتر برای بشریت.
در مرکز این ایدهها و اقدامات، یک اندیشه ساده نهفته است: سیل در حمایت از اکوسیستم در مناطق سیلابی تالابها، رودخانهها و جویبارها نقشی حیاتی دارد. البته میزان مزیت و فواید آن برای محیط زیست میتواند به عوامل زیادی بستگی داشته باشد از جمله اندازه سیل، مدت زمان و زمانی از سال که رخ میدهد. در هر حال، خسارات در کوتاهمدت وارد میشوند اما فواید عمدتاً در طول زمان و در چارچوب خدمات اکوسیستمی به دست میآیند. برخی از منافع سیلابها را اینگونه برشمردهاند:
تغذیه منابع آبی: سیلها فرآیندهای هیدرولوژیک طبیعی هستند و جریانهای رودخانهای متغیری ایجاد میکنند. ضمن آنکه منبع متناوب آب شیرین، پر کردن فرونشستهای طبیعی و شار مجدد آبهای زیرزمینی بهشمار میروند. طغیانهای دشتهای سیلابی به شارژ مجدد آبهای زیرزمینی -که منبع مهم آب آشامیدنی و برای کشاورزی ضروری است- کمک میکند. سیلاب همچنین منبع مهمی برای تامین منابع مصنوعی آب محلی مانند حوضچهها، آببندها و کانالهای آبیاری است و نیاز آبی مناطق مختلف را در طول سال تامین میکند.
کشاورزی: سیلاب مواد مغذی و رسوبات را حمل میکند و تا دشتهای سیلابی میبرد. این مواد مغذی در دشتها رسوب کرده و خاک را غنی میکنند. حتماً دیدهاید که شالیزارها را عمداً غرق آب میکنند -مشابه جریان سیلاب- تا از این فرآیند کوددهی طبیعی بهره ببرند.
پرورش ماهی: حوضه رودخانه یک واحد اکولوژیک است که برای انواع گونهها و سایر سیستمهای آبی، زیستگاههای تخمریزی بالادست را به زیستگاههای پرورش پاییندست متصل میکند. زیستگاههای فصلی در دشتهای سیلابی -که توسط جریانهای متغیر ایجاد میشوند- برای مراحل مختلف چرخه زندگی گونهها ضروری است. سیل در واقع یک محرک اکولوژیک برای تخمریزی و مهاجرت گونههای خاص است. برخی گونهها در خود دشت سیلابی تخمریزی میکنند در حالی که برخی دیگر به سمت بالادست مهاجرت میکنند تا در کانال رودخانه تخمریزی کنند. این فرآیند منبع فراوانی از ماهی و منابع درآمدی جایگزین را برای خانوارهای روستایی فراهم میکند.
جوانسازی اکوسیستم رودخانه: اکوسیستم رودخانه یک زیستگاه حیاتی برای جانداران است؛ ماهیها، حیات وحش و پرندگان آبزی. تنوع فصلی و رژیمهای رسوبی و جریان متغیر، به حفظ تنوع زیستی اکولوژیک رودخانهها و دشتهای سیلابی کمک میکند. تالابها، یا باتلاقهای واقع در دشتهای سیلابی به عنوان مناطق حائل طبیعی برای جریانهای بیش از حد سیلاب عمل میکنند و میزبان بسیاری از پرندگان، ماهیها و گیاهان هستند.
روانآب سطحی و جاری شدن سیل همچنین میتواند به شستن زمینهای شور و آلایندههای تهنشینشده در زمین -ناشی از استفاده شدید از آفتکشها و کودها- کمک کند. سیلاب همچنین مواد آلی انباشتهشده توسط آب زهکشی تصفیهنشده را از زمینهای کشاورزی، باغها، کارخانهها و مصارف خانگی خارج میکند و سلامت اکولوژیک رودخانهها و نهرهای راکد را با رقیق کردن آنها و تامین آب تمیز، بازیابی میکند.
از سوی دیگر میتوان برای ساکنان مناطق سیلخیز و حاشیه آن، فعالیتهای اقتصادی تکمیلی را در قالب فعالیتهای تفریحی و بومگردی امکانپذیر کرد؛ این با وجود اکوسیستم غنی رودخانهای که دارای گیاهان و جانوران فراوان است میسر میشود.
سیلدرمانی زمینهای کشاورزی
در تمامی برنامههای مدیریت سیل، بخش مهمی از اقدامات به انحراف و دور کردن سیلاب از مناطق مسکونی متمرکز است تا خسارات مالی و جانی آن به حداقل برسد. این اما یک روی ماجراست. روی دیگر اندیشیدن تدابیری است که بتوان با جمعآوری روانآب پس از بارندگیهای شدید، آن را به منبع جدیدی برای کشاورزی و تغذیه سفرههای زیرزمینی و سایر مصارف تبدیل کرد.
در سیستمهای جمعآوری سیلاب (Flood WH)، سیلابهای طوفانی ناشی از روانآب از حوضچههای کوهستانی از طریق مسیرهای مختلف به حوضچههای (آبگیر) بسته در زمینهای زراعی هدایت میشوند. با انتقال رسوبات از حوضههای آبریز به مناطق زراعی، این سیستمها خاک غنی از مواد مغذی ایجاد میکنند. این سیستمها در بسیاری از مناطق خشک و نیمهخشک جهان بهطور سنتی اجرا میشوند و در رونق کشاورزی نقش مهمی دارند.
هنگامی که سیلاب به منطقه زیر کشت هدایت میشود، در خاکهای آبرفتی عمیقی که از رسوبات حاصل از سیلهای قبلی تشکیل شده، ذخیره میشود. کشت سالانه، اغلب تحت سیستمهای اگروفورستری (جنگل-زراعی)، با استفاده از این رطوبت جذبشده، رشد میکند. در شیوهای دیگر، سیلاب جمعآوریشده در آبکندها/ مسیلها، در رسوبات بالای سازهها ذخیره میشود و برای رشد درختان، بوتهها یا محصولات علوفهای بهکار میرود.
بهرغم عدم قطعیتها در مورد زمان و سطح سیل، فناوریهای جمعآوری سیلاب میتوانند سیستمهای کشاورزی بسیار مولدی ایجاد کنند؛ قرنها سنت کشاورزی گواه این ادعاست. با این تبصره که این سیستمها به اقدامات جمعی بین کاربران بالادست و پاییندست و نیروی کار زیاد برای تعمیر و نگهداری سالانه نیاز دارند و به دلیل حجم بالای آب -که با خطر فرسایش زمین همراه است- باید مدیریت شوند.
هند یکی از نمونههای موفق تبدیل تهدید سیل به فرصت در بخش کشاورزی است. بارندگیهای نامنظم و فصول خشک طولانی در بسیاری از مناطق این کشور به این معناست که کشاورزان اغلب ناچارند با مزارع پرآب یا خشکسالی دستوپنجه نرم کنند؛ پدیدههایی که هر دو قاتل محصولات کشاورزی هستند. بسیاری از مناطق زراعی این کشور به شورهزار تبدیل شدهاند و کشاورزان زیادی را به ترک زمین و مهاجرت برای یافتن کار واداشتهاند. در حالی که مناطق زیادی تحت تاثیرات شدید بیابانزایی قرار دارد، یک شرکت اجتماعی با بهرهگیری از نوآوریها، تهدید بارانهای موسمی را به فرصتی برای کشاورزی، تبدیل کرده است. این شرکت Bhungroo را ابداع کرده که از تکنیک برداشت آب از یک مدول تزریقی برای ذخیره آب اضافی باران در زیر زمین، استفاده میکند.1
Bhungroo یک کلمه گجراتی به معنی نی است؛ لولهای به قطر 10 تا 15 سانتیمتر که در مکانهایی که غرقابی مشکلساز است در خاک کار گذاشته میشود. بنابراین در زمان بارانهای موسمی مانسون، آب اضافی از لولهها پایین میرود، فیلتر میشود و سپس به سفرههای زیرزمینی طبیعی در اعماق خاک سرازیر میشود؛ جایی که میتواند تا زمانی که در فصول خشک مورد نیاز است، باقی بماند. این بدان معناست که در فصل بارانهای مانسون هم کشاورزان میتوانند محصول خود را کشت کنند زیرا زمینها خیلی مرطوب نیست. در فصل خشک هم میتوانند از پمپ برای برداشت آب ذخیرهشده و آبیاری زمین استفاده کنند.
کشاورزان میگویند به دلیل بارانهای شدید موسمی و به دنبال آن یک دوره خشکی در تابستان و زمستان، قبلاً هیچ محصولی نداشتند و ناچار برای کار به دیگر مناطق گجرات کوچ میکردند. اما حالا هر خانواده با یک بهونگرو به راحتی میتواند در یک سال زراعی دو محصول را کشت و برداشت کند.
رویکرد مدرن در مدیریت روانآب
مدیریت سنتی آب و فاضلاب با استفاده از آنچه اکنون «زیرساخت خاکستری» نامیده میشود، برای بیش از یک قرن، امکان مدیریت منابع آب و فاضلاب و سیل را در جهان فراهم کرده است. گرچه کمتر کسی سیل را یک نعمت میداند، سیل نیز بخشی از چرخه آب است- اگر آن را آبی تعریف کنیم که منطقهای را میپوشاند که معمولاً خشک است. از این منظر سیلابها تنها زمانی مشکلساز میشوند که بهطور قابل توجهی بر تلاشهای انسانی تاثیر بگذارند یا بهطور غیرقابل جبرانی به سیستمهای زیستمحیطی آسیب بزنند. همه ما مثل مردم سراسر جهان، مایل نیستیم آب را در مکانهایی ببینیم که نباید باشد؛ مانند گودالهای بزرگ در خیابانها! به همین دلیل در سیستم سنتی مدیریت روانآب، زهکشیهای شهری حرف اول را میزنند؛ جایی که بارندگی اضافی از طریق لولهکشی یا کانالها به خروجیهای امن -رودخانهها- تخلیه میشود.
این رویکرد سنتی به زهکشی شهری و مدیریت آب، تا حد زیادی سلامت و ایمنی عمومی را در کشورهای توسعهیافته برای بیش از دو قرن حفظ کرده است. با این حال به نظر میرسد رویکردهای سنتی برای مقابله با چالشهای جدید ناکافی هستند و همچنین فرصتهای گستردهتر برای استفاده از روانآب را هدر میدهند. به همین دلیل است که سیاستها و شیوهها برای مدیریت آب و سیلاب در این هزاره بهطور قابل توجهی تغییر کرده است. پارادایم سنتی حذف سریع و ایمن آب از مناطق شهری دیگر معتبر نیست. جمعآوری آب در لولههای زیرزمینی به عنوان «فاضلاب» یا جمع کردن آب بارندگی در مناطق شهری به همان شیوه، از فرصتهایی که آب در همان منطقه بارندگی ایجاد میکند استفاده نمیکند.
در اینجا یک الگوی نوظهور از اتخاذ رویکرد یکپارچه به چرخه آب شکل گرفته است. در این رویکرد همه اشکال آب به عنوان فرصتهای بالقوه بهرهبرداری از منابع، افزودن بر کیفیت مناطق شهری و اولویتبخشیدن به رویکردهای طبیعتمحور تلقی میشود. رویکردهای جدید البته، بدون ریسک نیستند. پیچیدگی گزینهها، زمینهها و فرهنگهای غالب به این معناست که مشکلات تنها با یک راهحل ساده برطرف نمیشود و رفع آن مستلزم حضور تعداد زیادی از بازیکنان است و نه صرفاً مهندسان.
درک فزاینده از ارزش بهرهبرداری از آب به شیوههای مختلف، از بسیاری از پروژههای تحقیقاتی و آزمایشی پیشگام در سراسر جهان حاصل شده است. برای مثال، در مدت سه دهه گذشته در استرالیا تحولات قابل توجهی در مسائل مربوط به آب ایجاد شده است. این پیشرفتها در ابتدا بر مقابله با آلودگی آب ناشی از روانآب شهری و جمعآوری و استفاده از آب بارندگی با استفاده از زیرساختهای آبی و سبز متمرکز بود. اما اخیراً ایدههای جدیدی ظهور کرده که مدیریت سیل و سیلاب را به بخشی از سیاستگذاری شهرهای قابل زیست و تابآور (liveable and resilient cities) تبدیل کرده است.2
فراتر از این نوشتار یادآوری این نکته ضروری است که جلوگیری از سیل، مانند هر حادثه طبیعی دیگری، افسانهای بیش نیست؛ اما مدیریت آن پدیدهای «ممکن» است که موفقیتش به درایت سیاستگذار بستگی دارد. کشوری که گرفتار در یک تنش آبی بزرگ است، با دعا باران نمیبارد، منابع آبی رو به پایاناند، تالابها و رودخانههایش خشکیده، فرونشست زمین به تهدیدی مرگبار تبدیل شده، مهاجرتهای آب و هوایی در آن شدت گرفته و ناآرامیهای اجتماعی در پی هر کمبود و نبودِ آبی محتمل است، به همان اندازه که نیازمند دوراندیشی برای کنترل خسارات است، به رویکردهای جدیدی برای بهرهبرداری موثر از موهبت سیلاب نیاز دارد. موهبتی که به گفته محمد درویش، «مرهم طبیعت ایران» است.
پینوشتها:
1- Peerrzada, Aamir. Saving flood water to get through the droughts. BBC News, Gujarat, India. 25 May 2018.
2- Ashley Richard, Gersonius Berry and Horton Bruce (2020). Managing flooding: from a problem to an opportunity. https://doi.org/10.1098/rsta.2019.0214