تبدیل تهدید به فرصت
درسآموختهها از سیلابهای تابستان 1401 ایران چه بود؟
سیلاب اواخر تیرماه تا اواسط مردادماه سال 1401 در گستره سرزمینی ایران، یادآورد سیلاب نهچندان دور سال 1398 است و این دو رخداد با فاصله زمانی نهچندان زیاد، گویای کوتاهتر شدن دورههای بازگشت سیلابهای گسترده و با دبی بالا در پهنه ایرانزمین است. نظراتی که در پی گرم شدن نسبی متوسط دمای هوا در کل کشور در مورد تغییر شکل نزولات جوی و تبدیل بارش برف به باران به صورت رگباری و سیلزا و انتظار وقوع مکرر سیلابهای فراگیر در کل کشور، از سوی متخصصان اقلیمشناسی و هواشناسی در سالهای اخیر بهطور مکرر بیان شده و برآورد کلی از آن و نیز تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات آب و هواشناختی نیز موید درستی این نکته مهم است که باید در ادامه و در سالهای آتی انتظار رخداد پدیدههای سیلابی را بهطور مکرر داشته باشیم. بر پایه این پیشبینیها، مهمترین رویکرد، به کار بستن درسآموختههای سیلابهای رخداده در کشور است تا از تلفات و خسارتهای سیل کاسته شود و نیز از سوی دیگر، از روانآبهای جاری ناشی از آن به بهترین وجه استفاده کنیم. مسلماً در کشور ما که با معضل فرونشست زمین در سطحی گسترده روبهروست و در 30 استان از 31 استان کشور، پدیده فرونشست زمین در اثر افت سطح ایستابی مستمراً در حال وقوع و گسترش است، وجود آب و استفاده از آن یک فرصت ممتاز است. به عبارت سادهتر، تبدیل تهدید به فرصت در مورد سیلابهای گسترده در کشور که انتظار رخداد مکرر آنها در سالهای آتی نیز میرود، یک نگرش ارزشمند مدیریتی است. به شرط آنکه قبل از رویداد، محور تفکر مدیریت خطر و ریسک سیل، بر پایه اقدامات پیش از وقوع و اقدامات پیشگیرانه بنا نهاده شده باشد. رویکردی که فقدان آن متاسفانه پاشنه آشیل مدیریت بحران به معنی عام کلمه در کشور ما بوده است و نتیجه فقدان آن، خسارتهای قابل ملاحظهای که در مخاطرات طبیعی در کشور شاهد آن هستیم، خسارت زلزلهها، سیل، زمینلغزش، خشکسالی، آتشسوزی و... .
در سیل 1398، طبق گفته وزیر وقت کشور، 30 تا 35 هزار میلیارد تومان خسارت به کشور وارد شد، برابرسازی با نرخ دلار آن زمان مبین خسارت 7/2 میلیارددلاری سیل 1398 در کشور است. تلفات جانی سیلهای تابستان 1401 در مقایسه با سیل 1398 به مراتب بیشتر و نزدیک به 100 نفر (طبق اعلام مراجع رسمی با احتساب مفقودین حادثه که شش نفر هستند) است. در تابستان 1401 طبق برآورد کلی و آماری براساس اعلام مسوولان محلی، استانی و کشور و انتشار آنها در رسانهها، نزدیک به 28 استان کشور درگیر سیلاب تابستانی شدند. در این مورد سیلابهای ناگهانی و نیز سیلابهای شهری از نظر خسارت به مستحدثات و تلفات جانی، نقش برجستهتری داشتند. سیلهای ناگهانی (flash flood) بهویژه در حوضههای پرشیب منتهی به سکونتگاههای جمعیتی، مسلماً تلفات جانی بالایی خواهند داشت. این واقعیت را در سیل 5 فروردینماه 1398 دروازه قرآن شیراز و سیل امامزاده داوود (5 مردادماه 1401) در کشور تجربه کردیم و پیشتر از آن در سال 1366 در سیل تجریش نیز با تلفات جانی نزدیک به 300 نفر، تلفات جانی سیلابهای ناگهانی شهری گزارش شده است. سیلهای تابستان 1401، علاوه بر تلفات جانی قابل ملاحظه که گفته شد، دارای خسارتهای متعددی نیز بود که این خسارتها به خودی خود نشان از آن دارد که ما در ایران، از به کار بستن درسآموختههای سیلهای گذشته در مدیریت سیلاب کوتاهی کردهایم. تخریب حدود 250هزار هکتار از اراضی کشاورزی و خسارت 10 هزار میلیاردتومانی آن به کشاورزی، آسیب دیدن حدود 150هزار واحد مسکونی، تخریب بیش از 700 پل و 14هزار کیلومتر از راههای اصلی، فرعی و روستایی از جمله خسارتهای قابل توجه سیلابهای رخداده در اواخر تیرماه تا اواسط مردادماه 1401 است.
با توجه به خسارتهای عمده سیلابهای اخیر و حزنانگیزتر از آن تلفات جانی 100نفره آن، ضرورت توجه به آموزههای این رخداد روشن و الزامی مینماید. عمدهترین عناوین موضوعی درسها و آموختههای سیلهای رخداده در تابستان 1401 چه بودهاند؟ بر پایه این سوال مبنایی، که میتوان گفت سوال کلیدی تمامی مدیران و کارشناسان مرتبط با موضوع مخاطرات طبیعی و اقدامات کاهش ریسک است، بعد از فروکش کردن زمان اوج سیلابهای تابستانی 1401، تلاش به عمل آمد تا با روش جمعآوری «نظرات کارشناسی» یا «Expert Opininons» موارد اولویتدار و مهم بر پایه این سوال که مهمترین درسآموخته سیلهای تابستان 1401 ایران چه بوده است، جمعبندی شود. نظرسنجی در بازه سهروزه از 13 تا 15 مردادماه صورت گرفت. در نهایت و برمبنای این نظرسنجی از کارشناسان در فضای مجازی و دریافت 217 نظر، عناوین موضوعی زیر بهعنوان مهمترین درسآموختههای سیلابهای تابستان 1401 ایران، جمعبندی شد.
1- احترام به طبیعت و عدم دستکاری و انسداد مسیلها و حریم بستر (بهویژه در شهرها)
2- آبخیزداری، آبخوانداری و احیای قنوات با رفع اشکالات فنی و اجرایی آنها
3- مدیریت کارشناسانه و مبتنی بر تخصص و تخصیص اعتبار ریسک و بحران
4- تحلیل خطر سیل، تعیین حریم بستر و رعایت مبانی آمایش سرزمین
5- راهاندازی سامانههای هشدار میدانی سیل و ضرورت توجه جدی به هشدارها
6- ارتقای انگیزه و حس مسوولیتپذیری جامعه و مسوولان و به کار بستن درسآموختهها
7- ضرورت آموزشهای عمومی و ارتقای آگاهی مردم در مورد خطر سیل
8- بازنگری در مسوولیتهای دستگاههای اجرایی (اصلاح ساختار).
عناوین اشارهشده شایان توجه ویژه هستند و هر کدام از آنها بیانگر نقطه ضعفهای مدیریتی در کشور در زمینه مدیریت مخاطرات طبیعی است. روح حاکم بر تمامی عناوین مذکور، اولویت ویژه اقدامات پیشگیرانه در کنترل سیلاب است که میتوان در مورد هر کدام از آنها مطالب جزئی و کاربردی و اجرایی مهمی را ذکر کرد.
توجه به عدم دستکاری طبیعت، آبخیزداری فنی و مهندسی، مدیریت کارشناسانه بحران همراه با تخصیص اعتبار برای اقدامات پیشگیرانه، تعیین حریم بستر، راهاندازی سامانههای هشدار میدانی سیل، مسوولیتپذیری و به کار بستن درسهای حوادث سیلابی گذشته، ضرورت آموزشهای همگانی و بازنگری در مسوولیتهای دستگاههای اجرایی متولی، سرفصلهای مهمیاند که اقدام به اجرایی شدن هر کدام از آن تحقیقات، به کاهش خسارتها و نیز تبدیل تهدید به فرصت و استفاده از آب سیلابها برای جبران کاهش ذخیره سفرههای آب زیرزمینی و نیز اقدامات موثر برای کاهش نرخ فرونشست زمین در پهنههای دشتی ایرانزمین و نیز کاهش قابل ملاحظه تلفات جانی سیل در کشور منجر خواهد شد.
در مورد عناوین درسآموختههای مهم سیلابهای تابستان 1401 ایران، بیان دو نکته پراهمیتتر به نظر میرسد. اول اینکه مشاهده رفتار مردم در مواجهه با سیل و خطرات بالقوهای که جان آنها را تهدید میکند و مواردی که متاسفانه به تلفات جانی ناراحتکننده سیلاب در برخی مناطق منجر شد، نشان میدهد که نیاز به آموزشهای همگانی و آموزش رفتار صحیح در زمان رخداد سیل بسیار مهم است. این درس بسیار مهم و در عینحال بسیار آسان است و اجرای آن نیز هزینه به مراتب پایینی دارد. بنابراین لازم است بهطور ویژه روی آموزش که قابلیت اجرایی آسانی دارد تاکید ویژه شود. دوم ضرورت راهاندازی هشدارهای میدانی سیل بهویژه در مسیلهای منتهی به سکونتگاههای جمعیتی است. سامانههای هشدار سیل با استفاده از ابزار کمهزینه در کشور ما کاملاً قابلیت اجرایی داشته و در مسیلهایی که از پیش اولویتبندی شدهاند، امکان راهاندازی آنها وجود دارد. مهمترین نتیجه کارکرد اینسامانه، هشدار به افراد حاضر در پهنههای در معرض خطر سیل با هدف حفظ جان آنهاست. سامانههای هشدار، آن وجه بحرانساز سیل را که همانا تلفات جانی است، بهطور چشمگیری کاهش میدهد و نقش برجستهای در مدیریت بحران سیل خواهد داشت. اهمیت کارکرد این سامانه در سیلابهای شهری به مراتب بالاتر است. در کلانشهر تهران که هفت روددره مشرف بر آن در شمال شهر گستردگی دارند و بارشهای رگباری و سیلزا همزمان در آنها میتواند کلانشهر تهران را با بحران جدی روبهرو کند، اجرایی کردن این سامانهها میتواند بخش عمدهای از حواشی بحرانی سیلاب شهری را کاهش دهد. در سیل امامزاده داوود که در حوضه آبریز با مساحت تقریبی 5500 هکتار با طویلترین آبراهه مشرف بر امامزاده به طول تقریبی 3700 متر و شیب متوسط 32 درصد و حداکثر شیب حدود 75 درصد رخ داد، اگر چنین سامانهای وجود داشت، مردم حاضر در آن محل، حداقل 10 دقیقه وقت داشتند که خود را از کف دره به بالادست دامنه دره برسانند و جانشان را نجات دهند.
در هر حال از آنجا که مسیر جریان سیلاب و روانآب کاملاً قابل شناسایی است، مدیریت ریسک سیل به مراتب آسانتر از زمینلرزه خواهد بود و این مهم تنها با رویکرد اقدامات پیشگیرانه با تخصیص اعتبار و تدوین برنامه اجرایی به ازای هر محدوده در معرض خطر سیل امکانپذیر است.