شناسه خبر : 42011 لینک کوتاه

دوستی طبقاتی

تمایل دوستی میان طبقات غنی و ضعیف جامعه چگونه است؟

 

نیما صبوری / نویسنده نشریه 

68در محافل گوناگون، نگرانی‌های روزافزونی پیرامون طبقه‌بندی و قطبی‌شدن جوامع وجود دارد. کاهش تعاملات میان نژادها، طبقات اقتصادی-اجتماعی و گروه‌های سیاسی مختلفِ جوامع، دست‌اندرکاران محافل علمی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... را به نگرانی وا‌داشته است. این فقر تعاملاتِ میان گروه‌های مختلف مردم با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نامطلوب همراه است. به عنوان مثال راج چتی و همکارانش در مقاله پیشین خود با بهره‌گیری از آمارهای شبکه دوستان فیس‌بوک نشان دادند در جوامعی که طبقات اقتصادی-اجتماعی ضعیف با طبقات اقتصادی-اجتماعی قوی تعاملات پایین دارند، ارتقای درآمدی بین‌نسلی آنها کمتر است.

با الهام گرفتن از مقاله مذکور، جمعی (18 نفر) از اقتصاددانان دانشگاه‌های هاروارد، استنفورد و مدرسه کسب‌وکار استرن دانشگاه نیویورک آمریکا به همراه چهار نفر از کارشناسان پلت‌فرم متا (فیس‌بوک سابق) در مقاله‌ای که به تازگی در کمیته ملی تحقیقات اقتصادی این کشور به چاپ رسیده است، به بررسی ریشه‌های تعاملات اجتماعی طبقات مختلف جامعه پرداخته‌اند، تعاملاتی که به نوعی بیانگر ارتباطات اقتصادی هستند. مطابق با یافته مقاله پیشین، مردمی که وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالا دارند بیشتر متمایل به برقراری ارتباط با هم‌نوعان خود هستند تا مردمی از طبقات ضعیف‌تر جامعه. اما چرا؟ بنا بر نتایج مطالعات این حوزه، دو سازوکار برای این تفاوت در دوست‌گیری قابل تشریح است: اول، تفاوت در تعداد اشخاصی از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا که در حوالی و برخورد با افراد حضور دارند، که با تعداد اشخاصی از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا که در گروه‌هایی که افراد در آن عضویت دارند (به عنوان مثال در گروه‌های مدرسه یا مذهبی) سنجیده می‌شود؛ دوم، تفاوت در سوگیری دوست‌گیری، یعنی تمایلی که مردم برای دوستی با افراد با وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالا دارند. فهم تمایز این دو سازوکار برای سیاستگذاری‌های حوزه تقویت ارتباطات اقتصادی حیاتی است: اگر سازوکار افراد در معرض تعامل ‌محور باشد، باید به منظور افزایش ارتباطات تلاش‌ها را به سوی تقویت یکپارچگی اقتصادی-اجتماعی در محله‌ها و مدارس سوق داد. در مقابل اگر سوگیری دوست‌گیری ‌محور باشد، تلاش‌ها باید در جهت افزایش ارتباطات اجتماعی طبقات مختلف درون محله‌ها و مدارس انجام گیرند.

به منظور ارزیابی کمی نقش این دو سازوکار در ارتباطات اقتصادی، در مقاله از آمارهای مربوط به شبکه دوستان 3 /70 میلیون کاربر آمریکایی فیس‌بوک که بین 25 تا 44 سال دارند استفاده شده است. در این باره وضعیت اقتصادی-اجتماعی هر فرد با ترکیب چند شاخص از جمله سطح درآمد محله و دستاوردهای تحصیلی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. با استفاده از اطلاعات به‌دست‌آمده از پروفایل فیس‌بوک و عضویت در گروه‌ها، دوستی‌های هر فرد در گروه‌هایی که طبق این دوستی‌ها شکل گرفته‌اند -نظیر دبیرستان، دانشگاه، گروه‌های مذهبی، محل کار و همسایه‌ها- نیز تعریف می‌شوند. با کنار هم قرار دادن این آمارها، برای هر گروه (همچون گروه دبیرستان، دانشگاه، محله و کشور) معیارهایی از دو سازوکار فوق‌الذکر یعنی تفاوت در تعداد افراد در معرض تعامل و سوگیری دوست‌گیری طراحی می‌شود.

یافته‌های مقاله حاکی از آن است که حدود نیمی از تفاوت در تعداد دوستان از طبقات اجتماعی-اقتصادی بالا را تعداد افراد در حوالی توضیح می‌دهد. به عنوان مثال، اشخاص از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا در مدارسی ثبت‌نام می‌کنند که به‌طور قابل ‌توجه نرخ ثبت‌نام دانش‌آموزان از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا در آنها بیشتر است. نیمی دیگر از تفاوت نیز تا حد زیادی به واسطه سازوکار سوگیری دوست‌گیری قابل توضیح است: در هر گروه، افرادی از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا در مقایسه با افرادی از طبقات ضعیف‌تر با احتمال بیشتری هم‌نوعان خود از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا را دوست می‌گیرند. بنابراین تعداد افراد در حوالی و در معرض تعامل برای ارتباطات بین طبقات اقتصادی-اجتماعی مختلف شرط ضروری است اما شرط کافی نیست: حتی زمانی که ثروتمندان و نیازمندان در یک محله زندگی می‌کنند و به یک مدرسه می‌روند، مردم طبقات اقتصادی-اجتماعی پایین در مقایسه با طبقات بالا، دوستان کمتری از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا دارند، و آن هم به دلیل سوگیری دوست‌گیری افراد است. نکته دیگر این است که تفاوت در افراد در حوالی و سوگیری در دوست‌گیری به‌طور یکسان تفاوت‌ها در ارتقای درآمدی بین نواحی را پیش‌بینی می‌کنند. به عبارتی دیگر این تعاملات میان طبقات اقتصادی-اجتماعی مختلف است که به جای یکپارچگی فیزیکی ساده، جابه‌جایی اقتصادی را پیش‌بینی می‌کند.

پس از فهم اینکه هر دو سازوکار -تعداد افراد در معرض تعامل و سوگیری دوست‌گیری- در ارتباطات و جابه‌جایی اقتصادی نقش دارد، حال نوبت به ارزیابی عوامل تعیین‌کننده این دو سازوکار می‌رسد. در ادبیات علمی حوزه تفاوت‌های درآمدی میان محله‌ها، مدارس و سایر گروه‌ها، عوامل تعیین‌کننده تعداد افراد در معرض تعامل به قدر کافی مورد بحث قرار گرفته است. بنابراین تمرکز اصلی این مقاله روی ارزیابی عوامل تعیین‌کننده سوگیری دوست‌گیری است، آن هم با بهره‌گیری از قابلیت منحصربه‌فرد داده‌های شبکه اجتماعی جمع‌آوری‌شده برای روشن کردن اینکه افراد مختلف در درون گروه‌ها چگونه تعامل می‌کنند.

مشابه با سازوکار افراد در معرض تعامل که وابسته به انتخاب‌های نهادی و سیاستی نظیر سیاست‌های پذیرش دانشگاه‌هاست، سوگیری دوست‌گیری نیز در مجموعه‌های مختلف متفاوت، و متاثر از ساختارهای نهادی است. برای مثال، سوگیری دوست‌گیری در نهادهای مذهبی در مقایسه با سایر مجموعه‌ها بسیار کمتر است: دوستی‌ای که افراد طبقات ضعیف در گروه‌های مذهبی شکل می‌دهند نسبت به دوستی‌های مدرسه و محله با احتمال بیشتری تمام طبقات اقتصادی-اجتماعی را در بردارد. همچنین افرادی از طبقات اقتصادی-اجتماعی ضعیف در گروه‌های بزرگ‌تر و متنوع‌تر، سوگیری بیشتری در دوست‌گیری از خود نشان می‌دهند. در مجموع، هر دو مولفه نقش‌آفرین در ارتباط اقتصادی -یعنی تعداد افراد در معرض تعامل و سوگیری دوست‌گیری- به واسطه ویژگی‌های ساختاری جامعه تعیین می‌شوند، ویژگی‌هایی که یکپارچگی اجتماعی را شکل می‌دهند و اهداف سیاستگذاری برای تقویت تعاملات طبقات مختلف را مشخص می‌کنند. در بخش دیگر مقاله نشان داده می‌شود که برآوردهای نهادی از دو سازوکار مذکور می‌تواند به مداخلات سیاستی آگاهی بخشد. به عنوان مثال، ارزیابی‌ها از ارتباطات درون مدرسه نشان می‌دهد در شرایطی که سوگیری دوست‌گیری در گروه‌های مختلف پایین است، با افزایش تعداد دانش‌آموزان طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا، احتمال دوستی میان طبقات ضعیف و قوی افزایش می‌یابد. برعکس، زمانی که سوگیری دوست‌گیری بالاست، افزایش تعداد دانش‌آموزان از طبقات بالا، تاثیر چندانی در بهبود دوستی طبقات ضعیف و قوی ندارد. این یافته پیشنهاد می‌کند که یکپارچگی اقتصادی در گروه‌هایی که سوگیری دوست‌گیری در آنها پایین است می‌تواند به بهبود ارتباطات اقتصادی منجر شود. در مقابل، در گروه‌هایی که سوگیری دوست‌گیری آنها بالاست، بهتر است به ریشه‌های این سوگیری رسیدگی شود؛ برای مثال از طریق تغییر در برنامه‌های درسی که موجب تعامل بیشتر دانش‌آموزانی از طبقات مختلف در کلاس‌ها می‌شود.

 

عوامل تعیین‌کننده ارتباطات اقتصادی

در راستای مقاله پیشین راج چتی -اقتصاددان دانشگاه هاروارد- و همکارانش، در مقاله دیگری از آنها، تعاملات میان طبقات مختلف که «ارتباط اقتصادی» نامیده می‌شود از لنز تعداد دوستانی که جمعیت طبقات پایین از طبقات بالا دارند مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. در این ارزیابی مقدار صفر ارتباط اقتصادی بیانگر شبکه اجتماعی است که مردم غنی و فقیر هیچ ارتباطی با هم ندارند، در حالی که مقدار یک حالتی را نشان می‌دهد که در آن افراد طبقات ضعیف تعداد دوستان یکسانی از طبقات ضعیف و غنی دارند. طبق یافته‌های مقاله راج چتی، میانگین نمره ارتباط اقتصادی افراد طبقات پایین جامعه آمریکا 776 /0 است، به این معنا که به‌طور معمول در جمع دوستان افراد طبقات پایین، افراد طبقات بالا 4 /22 درصد سهم کمتر دارند (یک منهای 776 /0). بر این اساس هدف اصلی مقاله، مشخص کردن عوامل تعیین‌کننده این 4 /22 درصد سهم کمتر دوستان طبقات بالاست.

همان‌طور که در مقدمه نیز اشاره شد، درون هر گروه از دوستان -نظیر گروه دوستان مدرسه یا محله- دوستی افراد طبقات اقتصادی-اجتماعی پایین با افراد طبقات بالا بستگی به دو عامل دارد: الف- تعداد افرادی که در حوالی و در معرض تعامل هستند، یا به عبارتی دیگر تعداد افرادی که از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا عضو گروه دوستان هستند؛ و ب- سوگیری دوستی، حالتی که در آن افراد تمایل بیشتری به دوستی با افراد طبقات مختلف دارند. برای مثال در رابطه با مدارس، دانش‌آموزان طبقات اقتصادی-اجتماعی ضعیف ممکن است دوستان کمتری از گروه طبقات اجتماعی بالا داشته باشند به این خاطر که معمولاً به مدارسی می‌روند که حضور دانش‌آموزان طبقات بالا در آنها نادر است، یا اینکه اگر در آنها حضور هم داشته باشند، سوگیری در دوست‌گیری مانع از دوستی میان آنها می‌شود.

در این رابطه به منظور اندازه‌گیری تعداد افراد در معرض تعامل، از سهم تعداد افرادی که از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالای متوسط عضو گروه هستند ضربدر دو استفاده می‌شود. در گروه‌هایی که سهم افراد طبقات متوسط به بالا 50 درصد است، معیار تعداد افرادی که از طبقات بالا در معرض تعامل هستند مقدار یک می‌گیرد. برای گروه‌هایی که سهم مذکور کمتر از میانگین (50 درصد) است معیار افراد در معرض تعامل مقدار کمتر از یک و برای گروه‌های دارای سهم بالاتر از مقدار میانگین مقدار بیشتر از یک می‌گیرد. سوگیری دوست‌گیری افراد در هر گروه نیز به واسطه یک منهای سهم دوستانی که در آن گروه پیدا می‌کند (کسانی که دوستان بیشتری از طبقات اجتماعی بالا دارند) تقسیم بر تعداد افرادی که از طبقات بالا عضو گروه هستند حاصل می‌شود. اگر دوست‌یابی‌ها تصادفی می‌بود -و اگر افراد طبقات غنی و فقیر تعداد دوستان یکسانی داشتند- آنگاه سهم تعداد دوستان طبقات اقتصادی بالای افراد در هر گروه معادل با سهم تعداد افراد از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالای عضو آن گروه می‌شد، و سوگیری دوست‌گیری نیز صفر می‌شد. سوگیری دوست‌گیری بیشتر از صفر بیانگر آن است که افراد در مقایسه با حالت دوست‌گیری تصادفی، با احتمال کمتری دوستانی از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا می‌یابند.

باید توجه داشت که فرق میان دو سازوکار افراد در معرض تعامل و سوگیری دوست‌گیری بستگی به سطحی دارد که این سازوکارها اندازه‌گیری می‌شوند، بنابراین به جای تمایز مفهومی بیشتر تمایز سیاستگذاری مطرح است. به عنوان مثال، سوگیری دوست‌گیری در مدارس ممکن است ناشی از تفاوت در ترکیب افراد در معرض تعامل دانش‌آموزان باشد. با این حال، اندازه‌گیری معیارهای افراد در معرض تعامل و سوگیری دوست‌گیری در سطح مدارس با موضوع سیاستگذاری تقارن دارد، چرا که بسیاری از سیاستگذاری‌ها در جهت افزایش یکپارچگی اقتصادی-اجتماعی متمرکز بر یکپارچگی بین مدارس است و نه درون مدارس. به‌طور مشابه، مفهوم سوگیری دوست‌گیری باید در مصداق‌های آماری تفسیر شود، و نه اظهارات قاعده‌مند پیرامون ترجیحات افراد. علاوه بر اثرگذاری نوع افرادی که در معرض تعامل قرار دارند و سوگیری دوست‌گیری، مکان‌هایی که دوست‌یابی اتفاق می‌افتد نیز ارتباطات اقتصادی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به عنوان مثال، افراد از طبقات اقتصادی-اجتماعی پایین با احتمال کمتری در دانشگاه‌ها حضور می‌یابند و در نتیجه نسبت به سایرین دوستان دانشگاهی کمتری دارند. از آنجا که در دانشگاه‌ها از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا جمعیت قابل‌توجهی حضور می‌یابند و سطح ارتباطات بالاست، بنابراین نرخ پایین حضور طبقات ضعیف در دانشگاه‌ها به کاهش ارتباطات اقتصادی آنها منجر می‌شود. در مقاله به منظور اندازه‌گیری افراد در معرض تعامل، سوگیری دوست‌گیری و سهم دوستان افراد، شش مجموعه‌ای که متداول‌ترین مکان‌های دوستیابی به‌شمار می‌روند مورد ارزیابی قرار می‌گیرد: دبیرستان، دانشگاه، گروه‌های مذهبی، گروه‌های تفریحی، محل کار و محله. در این باره برآوردهایی به تفکیک هر یک از گروه‌ها ارائه می‌شود. آمارهای مقاله از کاربران 25 تا 44ساله آمریکایی فیس‌بوک که حداقل یک‌بار در 30 روز اخیر فعال بوده‌اند، در فیس‌بوک حداقل 100 دوست مستقر در آمریکا دارند و از کد پستی معتبر برخوردارند، جمع‌آوری شده است. نمونه نهایی 3 /70 میلیون کاربر فیس‌بوک را شامل می‌شود که متناظر با 82 درصد از جمعیت 25 تا 44ساله جامعه آمریکاست. با مقایسه نظرسنجی‌های ملی و تحلیل‌های تکمیلی مشاهده می‌شود که آمارهای جمع‌آوری‌شده، نمونه قابل‌قبولی از جمعیت آمریکاست. در نهایت از آمارهای فیس‌بوک در جهت جمع‌آوری اطلاعات از دوستی‌ها، موقعیت‌های جغرافیایی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی شخصی و خانوادگی و گروه‌های عضو استفاده می‌شود.

 

کلام پایانی

سطح پایین تعاملات طبقات اجتماعی-اقتصادی مختلف جامعه نگرانی‌های روزافزونی را پدید آورده است، وضعیتی که احتمالاً با پیامدهای ناگواری همراه خواهد بود. در این مقاله جمعی (22 نفر) از اقتصاددانان دانشگاه‌های برجسته آمریکا و صاحب‌نظران پلت‌فرم متا با بهره‌گیری از آمارهای به‌دست‌آمده از شبکه اجتماعی فیس‌بوک، عوامل تعیین‌کننده تعاملات طبقات اقتصادی-اجتماعی جامعه آمریکا را مورد ارزیابی قرار می‌دهند. یکی از موضوعات مورد بررسی مقاله این است که چه سهمی از دوستان طبقات ضعیف جامعه را افرادی از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا تشکیل می‌دهند. در این باره نشان داده می‌شود که حدود نیمی از تفاوت در تعاملات طبقات مختلف جامعه ناشی از نوع اشخاصی است که افراد در گروه‌های مختلف با آنها در تعامل هستند، اینکه چه سهمی از گروه دوستان را افرادی از طبقات اقتصادی-اجتماعی بالا تشکیل می‌دهند. نیمه دیگر از این تفاوت به واسطه سوگیری در دوست‌گیری توضیح داده می‌شود، اینکه افراد چقدر تمایل دارند با اشخاصی غیر از طبقه اجتماعی خود دوست شوند. سوگیری دوست‌گیری به واسطه ساختار گروه‌هایی که افراد در آن تعامل دارند شکل می‌گیرد. به عنوان مثال، سوگیری دوست‌گیری در گروه‌های بزرگ و متنوع بیشتر، و در سازمان‌های مذهبی در مقایسه با مدارس و محل‌های کار کمتر است.

فهم تمایز دو سازوکار مطرح‌شده -یعنی افراد در معرض تعامل و سوگیری دوست‌گیری- در طراحی و اجرای مداخلات سیاستی تقویت‌کننده ارتباطات اقتصادی حیاتی است. در این رابطه با تحلیل گروه‌های دوستی دبیرستان‌های آمریکا نشان داده می‌شود که در دبیرستان‌هایی که سوگیری دوست‌گیری کمتر است، هر چه سهم دانش‌آموزان طبقات بالایی در گروه‌ها بیشتر شود، دانش‌آموزان طبقات ضعیف دوستان بیشتری از طبقات مرفه می‌یابند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت در جوامعی که در آنها سوگیری دوست‌گیری پایین‌تر است، سیاست‌های یکپارچه‌سازی اقتصادی-اجتماعی، می‌تواند به تقویت ارتباطات اقتصادی کمک کند. در مقابل زمانی که سوگیری دوست‌گیری بالاست، برای بهبود ارتباطات اقتصادی باید به افزایش ارتباطات میان طبقات مختلف متوسل شد. 

دراین پرونده بخوانید ...