شناسه خبر : 26850 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اجنبی‌ها

آیا می‌توان از مدیران خارجی در اقتصاد ایران بهره برد؟

داستان حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران به این سادگی که این روزها دیده می‌شود، نبود. تاریخ فوتبال ما کم ندارد مربیانی که با سلام و صلوات به روی نیمکت آمدند و با ناسزا بدرقه شدند.

  رضا طهماسبی: داستان حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران به این سادگی که این روزها دیده می‌شود، نبود. تاریخ فوتبال ما کم ندارد مربیانی که با سلام و صلوات به روی نیمکت آمدند و با ناسزا بدرقه شدند. زمانی که نه پروین طاقت دیدن راینر زوبل را روی نیمکت پرسپولیس داشت و نه امیر قلعه‌نویی راضی بود موفقیت و برد رولند کخ را ببیند. مربیان خارجی در بدو ورود با کارشکنی‌های بسیار از سوی مربیان ایرانی، دستیاران، مقامات باشگاه و لیدرها مواجه می‌شدند و اگر در برابر این مشکلات از خود ضعف نشان می‌دادند یا درگیر حواشی می‌شدند زمان زیادی نمی‌برد که عطای نیمکت مربیگری را به لقایش ببخشند. این مساله حتی در مورد ایرانی‌هایی که از خارج آمده بودند مانند افشین قطبی هم صدق می‌کرد. با این حال کم‌کم موفقیت‌های مربیان خارجی، چه در تیم ملی و چه باشگاهی، باعث شد تا فرهنگ بهره‌گیری از مربی خوب خارجی مغتنم شمرده شود و این مربیان مورد احترام مردم و تماشاگران و مربیان داخلی قرار گرفتند؛ نمونه‌هایی چون کی‌روش، برانکو، اسکوچیچ، و این اواخر وینفرد شفر. حالا فضا برای حضور مربیان خارجی بسیار فراهم‌تر از گذشته است. حالا کمتر پیش می‌آید که کسی آنها را اجنبی و مدافعان آنها را اجنبی‌پرست بخواند. مربیان خارجی با عملکرد نسبتاً موفق خود توانسته‌اند جای خود را در فوتبال ایران باز کنند.

اما آیا بازی در زمین اقتصاد هم می‌تواند همانند فوتبال با یک مدیر خارجی انجام شود؟ تفاوت‌های عظیم و بنیادین عرصه سیاستگذاری اقتصادی و مربیگری فوتبال قاعدتاً نمی‌تواند عمل مشابه را توصیه کند. در ایران همان‌طور که نسبت به مربی خارجی در فوتبال موضع‌گیری‌های تندی وجود داشت، در سایر حوزه‌ها نیز خارجی‌ها «بیگانگان» خوانده می‌شوند که احتمالاً کاری جز استعمار و چپاول ندارند. خارجی‌ستیزی از دهه‌های دور در فرهنگ ما نهادینه ‌شده است و تغییر آن زمان زیادی می‌خواهد. مردم همان‌قدرکه ممکن است از دیدن یک گردشگر خارجی ذوق‌زده شوند، نگاه مثبتی به سپردن کارها به خارجی‌ها ندارند. این نگاه توام با سوءظن در بین مدیران و ذی‌نفعان نظام بوروکراسی که چرخشی جای خود را از یک میز به میزی دیگر تغییر می‌دهند و عملاً از دایره بسته مناصب خارج نمی‌شوند، بسیار قوی است. دیده نشده است که تاکنون یک مدیر ارشد یا وزیر جسارت استفاده از کارشناسان خارجی را داشته باشد و این مساله محدود به طرح‌های تحقیقاتی و مشاوره‌ای شده است. در سال‌های گذشته این تنها محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت بود که چند باری بر لزوم استفاده از مدیران خارجی در صنعت صحبت کرد. حرفی که شنیده نشد و اگر هم شد، پاسخی جز استهزا برای مدیر کهنه‌کار صنعت نداشت.

در مدح استفاده از مدیران مجرب خارجی، شاید بسیاری بدانیم که رئیس بانک مرکزی انگلستان، یک خارجی است. مارک کارنی اهل کانادا که سابقه ریاست بانک مرکزی این کشور را در پرونده داشت، توانست مهم‌ترین پست سیاستگذاری پولی بریتانیا را بر عهده بگیرد. مساله‌ای که در کشور ما قطعاً روی آن حساسیت زیادی است. زمانی که در کشور ما پست گرفتن ایرانیان دوتابعیتی تاب آورده نمی‌شود و حتی دوتابعیتی به عنوان یک نکته کاملاً منفی، گاه ناسزا، به کار می‌رود چگونه می‌توان از دانش و توان مدیر خارجی در اقتصاد سود برد؟ 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها