تکانه اقتصادی
شکل شکافی بازارها پس از پایان نمایش ترامپ در گفتوگو با پویا جبلعاملی
پویا جبلعاملی میگوید: اگرچه کشورهای اروپایی اعلام کردهاند که از تداوم برجام در هر صورت دفاع خواهند کرد اما در سایه تحریمهای آمریکا شرکتهای بینالمللی تضمین چندانی برای ادامه همکاری یا آغاز همکاری برای ایران نخواهند داشت.
سناریو پردازی در رابطه با آینده برجام و پیگیری خط داستان این سناریوهای مختلف تا اثرگذاری بر اقتصاد ایران، طی هفته اخیر یکی از پرفرکانسترین موضوعات مطرحشده در فضای خبری کشور بوده است. شرایط پرالتهاب بازارها بهخصوص بازارهای ارز، طلا و سکه در روزهای اخیر که در برخی از تحلیلها تا حد زیادی متاثر از محتملتر شدن خروج «دونالد ترامپ» از برجام عنوان شده بود، تصویر پرالتهابی از شرایط بازارها پس از قطعی شدن خروج آمریکا از برجام به ذهن متبادر میکند. برای دستیابی به تصویری بهتر از مختصات بخشهای مختلف اقتصاد ایران در پی خروج آمریکا از برجام با پویا جبلعاملی به گفتوگو نشستیم. به عقیده این اقتصاددان خروج ترامپ از برجام حتی با فرض تداوم حمایت اروپا از برجام، رفته رفته علائم حیاتی این معاهده را به حداقل خواهد رساند. چنین سناریویی در کوتاهمدت میتواند منجر به ورود تکانه ارزی به کشور و در نتیجه شیوع این تکانه در بدنه اقتصاد شود. تکانهای که در نهایت به صورت یک اثر تورمی بر مختصات بازارهای مختلف اثرگذار خواهد بود. اثری که البته شکل آن در کوتاهمدت و بلندمدت تفاوتهایی با یکدیگر خواهد داشت. به عقیده این کارشناس اقتصادی احتمالاً در ماههای پیشرو روندی معکوس با روند پیمودهشده از زمان برداشته شدن تحریمها سپری خواهد شد. این به معنای محتمل بودن افزایش تورم و کاهش رشد اقتصادی در سال جاری است. به عقیده فارغالتحصیل اقتصاد دانشگاه لستر افزایش تورم میتواند با کاهش نیاز سیاستگذار به انجام اصلاحات بانکی مانع اجرای این پیشنیاز ضروری برای توسعه اقتصاد کشور شود.
♦♦♦
دونالد ترامپ چند روز زودتر از موعد قانونی مقررشده تصمیم گرفت که به صورت یکجانبه از تفاهمنامه برجام خارج شود. رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد که در نظر دارد هر چه سریعتر تحریمهای هستهای را بازگردانده و تحریمهای شدیدتری بر ایران وارد کند. البته به دنبال این اظهارات مقامات اروپایی و رئیسجمهور ایران به طور ضمنی از تداوم این معاهده بدون مزاحمت ترامپ گفتند. آیا خروج دونالد ترامپ از برجام میتواند به منزله مرگ برجام تلقی شود؟
به عقیده من تداوم برجام به شکل فعلی و با فرض خروج آمریکا کمی دور از ذهن به نظر میرسد. اگرچه کشورهای اروپایی اعلام کردهاند که از تداوم برجام در هر صورت دفاع خواهند کرد اما در سایه تحریمهای آمریکا شرکتهای بینالمللی هیچ تضمینی برای ادامه همکاری یا آغاز همکاری برای ایران نخواهند داشت. نمایشهای ترامپ در ماههای گذشته نیز در عمل باعث شده بود که بسیاری از شرکتها در حضور ریسک بالقوه ترامپ قید همکاری بلندمدت با ایران را بزنند. روندی که به روشنی در کاهش سفر هیاتهای تجاری پس از افزایش حمله ترامپ به «توافق بد» نیز قابل مشاهده است. به این ترتیب افزایش ریسک تجارت با ایران در عمل باعث کاهش تدریجی منافع ما از این توافق بینالمللی شده بود.
بنابراین شاید پایان حضور ترامپ در برجام برای ما تفاوت معناداری با گذشته نداشته باشد. البته این تا حدود زیادی به نحوه همراهی کشورهای اروپایی بستگی دارد، اما به نظر من قدرت اقتصادی آمریکا در نهایت باعث خواهد شد که بسیاری از کشورها حتی با وجود اظهارات امیدوارکننده مقامات اروپایی انگیزهای برای تداوم همکاری با ایران نداشته باشند. آنچه اکنون به ذهن متبادر میشود این است که اقتصاد ایران به احتمال بسیار رفته رفته به سمت شرایط پیش از برجام حرکت خواهد کرد و متغیرهایی مانند نحوه تعامل ایران و قدرتهای جهانی باقی مانده در این توافق تنها بر سرعت بازگشت اقتصاد ایران به شرایط پیش از تحریم اثرگذار خواهد بود.
طی ماههای اخیر نمایشهای ترامپ باعث تقویت ملاحظات و ریسک سیاسی در ارتباط تجاری با ایران شده بود. عاملی که باعث عدم دستیابی ایران به منافع حداکثری در این توافق بینالمللی شد. اما به نظر من خروج آمریکا از برجام رفتهرفته همین سطح از منافع از جمله بازگشت ایران به بازارهای جهانی نفت را رفتهرفته محو خواهد کرد. البته تمامی این فرضیات بر این انگاره استوار است که ایران در واکنش به تصمیم ترامپ مقابله به مثل نکند و همانطور که رئیسجمهور اعلام کرد در صورت دستیابی به راهحلی که منافعش را تمدید کند، در این توافق بماند. در غیر این صورت ما با سرعت بیشتری به شرایط قبل از تحریم باز خواهیم گشت. بهخصوص اینکه از نظر برخی از مخالفان داخلی برجام اصلاً منطقی نیست که در صورت ترک برجام از سوی آمریکا و با وجود عدم احساس گشایش محسوس در اثر برجام ایران به حضور در این توافق چندجانبه تداوم دهد. بنابراین به نظر من دولت برای تداوم برجام بیش از همه با برخی از اصطکاکهای داخلی مواجه خواهد بود. اصطکاکی که در روزهای پس از انعقاد برجام نیز فضای خبری کشور را داغ کرده بود.
با توجه به اینکه عنوان شده است که دستاورد تحققیافته ایران از برجام تاکنون تنها به افزایش فروش نفت ایران محدود بوده است و در حوزههایی مانند تجارت خارجی و برقراری روابط کارگزاری اثر معناداری احساس نمیشود. آیا خروج ترامپ از برجام و بازگشت تحریمهای بینالمللی میتواند اثر چشمگیری بر وضعیت اقتصادی کشور ما بگذارد؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، با خروج آمریکا از برجام تمامی منافع حاصلشده برای ایران از برجام رفته رفته از اقتصاد ایران نقش خواهد بست. اگرچه اثر احساسشده برجام بر اقتصاد ایران به گفته بسیاری از مقامات و کارشناسان تنها به افزایش فروش نفت ایران محدود شده است. اما باید توجه کرد که این تغییر طی این سالها تا حدود زیادی دست ایران برای دستیابی مستقیم به درآمد نفتی را باز گذاشت و تداوم آن در بلندمدت نیز میتوانست منافع بیشتری برای ما به همراه داشته باشد. با خروج ترامپ از برجام فروش نفت ایران رفته رفته کاهش خواهد یافت، البته با توجه به همراهی نکردن قدرتهای جهانی با آمریکا احتمالاً نه تا سطح پیش از برجام. از سوی دیگر رفته رفته دستیابی ایران به ارز حاصل از فروش نفت نیز محدودتر و محدودتر خواهد شد و برخی از مشتریان نفتی ما نیز بهجای ارز بدهی خود را با کالا جایگزین خواهند کرد. بنابراین میتوان انتظار داشت که کاهش دستیابی ایران به منابع حاصل از فروش نفت از یکسو و انتظارات شکلگرفته مبتنی بر افزایش ریسک سیاسی در ایران از سوی دیگر باعث ایجاد یک تکانه ارزی در کوتاهمدت شود. تکانهای که شدید بودن آن میتواند به معنای ورود یک شوک اقتصادی منفی به کشور باشد. به نظر من در سال جاری میتوان انتظار داشت نرخ رشد اقتصادی در کشور کاهش پیدا کند. تورم نیز میتواند در سال جاری تا چهار یا پنج درصد افزایش یابد. تغییراتی که احتمالاً سایر بازاها را نیز به همراه خود به تحرک وادار خواهد کرد.
طی هفته اخیر قیمت ارز و طلا بار دیگر روند پرنوسانی به خود گرفت. برخی از تحلیلگران یکی از دلایل این نوسانات شدید قیمتی را اظهارات منتشرشده در سطح بینالملل در رابطه با آینده برجام عنوان کردهاند، از جمله سخنرانی ماکرون در رابطه با قطعی بودن تصمیم ترامپ برای خروج از برجام و شوی بنیامین نتانیاهو درباره اسنادی که ادعا میکرد ایران در زمینه هستهای در دهههای گذشته فعالیت داشته است، به نظر شما با خروج ترامپ از برجام قیمت ارز و طلا چه تغییراتی خواهند کرد؟
باید توجه داشت که در شرایط فعلی اگر بهبودی در اقتصاد در مقایسه با چند سال قبل اتفاق افتاده باشد این تغییر نه در اثر انجام اصلاحات و برنامه اقتصادی دولت بلکه در اثر رفع سایه سنگین تحریم از اقتصاد ایران بوده است. در حال حاضر با خروج آمریکا از این توافق بینالمللی دولت ایران گزینههای محدودی را پیشرو دارد و در نتیجه به نظر من اگر تا پیش از این اقتصاددانان بر انجام اصلاحات اقتصادی تاکید داشتند پس از این قدرت مانور دولت در انجام اصلاحات اقتصادی تا حدود زیادی کاهش خواهد یافت. همانطور که اشاره شد به نظر من با خروج آمریکا از برجام بازار ارز پتانسیل بالایی برای ملتهب شدن دارد. با توجه به اثرپذیری مستقیم قیمت طلا از قیمت دلار نیز بازار فلز زرد نیز احتمالاً طی هفتههای پیشرو روندی احتمالی و پرنوسان را تجربه کند. تغییراتی که مسلماً بر سایر بازارها نیز تاثیرگذار خواهد بود. میتوان گفت خروج ترامپ از برجام میتواند روند معکوسی را در مقایسه با حذف تحریمها در اقتصاد ایران بر جای بگذارد. بنابراین میتوان انتظار داشت ثبات نسبی برقرار شده تا حدود زیادی خدشهدار شده و دستاورد تورم تکرقمی در معرض تهدید قرار بگیرد.
به عقیده کارشناسان در شرایط نااطمینانی این انتظارات هستند که نقش اصلی را در جهتدهی به رفتار بازیگران اقتصادی ایفا میکنند و برخی از مقامات نیز طی ماههای اخیر نوسانات اقتصادی را به عوامل غیراقتصادی نسبت دادهاند. به نظر شما آیا این تغییرات آنی در قیمت ناشی از عوامل بنیادینی به غیر از انتظارات است؟
اگرچه انتظارات عامل اصلی ملتهب شدن بازارها در شرایط اینچنینی هستند اما علاوه بر انتظارات عواملی مانند کاهش درآمد ما از فروش نفت از یکسو و کاهش دسترسی ایران به درآمد ارزی میتواند به عنوان عامل تاثیرگذار دیگر موجب تحرکات قیمتی در بازارها شود. نرخ ارز و بهخصوص دلار شاخص ذهنی مهمی در جهتدهی به رفتار شهروندان هستند. تجربیات افزایش قیمت در بازار ارز به خوبی نشان میدهد که انتظارات افزایشی تا چه حد میتواند بر قیمت اثرگذار باشد، اما به نظر من نمیتوان افزایش احتمالی نرخ ارز در کشور را تنها به موارد ذهنی و انتظاری نسبت داد و عوامل بنیادین هم احتمالاً در این رفتار احتمالی نقشآفرین ظاهر خواهد شد. انتظارات در کوتاهمدت خود را در صورت تحرکات در بازارهای کلامی نشان خواهد داد اما در میانمدت متغیرهای واقعی اثر خود را بروز خواهند داد و نمود این اثر محدودسازی نرخ رشد اقتصادی کشور در سال جاری خواهد بود.
بررسی واکنش بازارهای مختلف به اخبار سیاسی نشان میدهد که افزایش نااطمینانی حاصل از تصمیم ترامپ در ماههای اخیر علاوه بر بازارهای سکه و طلا بر بازار بورس و مسکن نیز اثرگذار بوده است. برای مثال این تحرکات قیمتی روند شکلگرفته در رونقگیری بخش مسکن را به یک دوربرگردان هدایت کرد و نرخ رشد بخش مسکن پس از سه ماه بار دیگر منفی شد. واکنش بازار سهام و مسکن به خروج احتمالی ترامپ از برجام را چگونه پیشبینی میکنید؟
به نظر من بازگشت تحریمها تا حدود زیادی رشد اقتصادی و تورم کشور در سال جاری را تحت تاثیر قرار خواهد داد. انتظارات افزایشی شکلگرفته در کنار سایر محدودیتهای تحمیلشده به اقتصاد ایران احتمالاً باعث افزایش تورم در حدود چهار یا پنج درصد شود. بنابراین به نظر من بازارهای سهام و مسکن نیز همسو با این روند انبساطی و در راستای تورم رونق خواهد یافت. البته این رونق میتواند یک حالت ظاهری باشد، چراکه مقدار واقعی تحرکات در این بازارها با حذف اثر تورمی میتواند کاملاً در جهت معکوس تغییرات اسمی در این بازارها باشد.
طی هفته اخیر سیاستگذار به یک ایده با قدمت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران جامه عمل پوشاند و یورو جایگزین دلار در ارز گزارشگری شد. آیا این تغییر به معنای پیشبینی خروج دونالد ترامپ از برجام است؟ با توجه به اینکه یکی از انگیزههای سیاستگذار از این اقدام جانشین کردن دلار با یورو به عنوان متغیر ارزی بااهمیت در ذهن شهروندان بود، آیا در کوتاهمدت و با فرض بازگشت تحریمها به کشور این سیاست میتواند مانع تنگنای ارزی شود؟
اگرچه هارمونی تجاری ایران نشان میدهد که سهم یورو در سبد تجارت ایران بیشتر از دلار است و احتمالاً چالشهای کمتری در دسترسی به ارز در قالب یورو در مقایسه با دلار پیش روی ایران قرار دارد اما به نظر من این تغییر در مقطع فعلی نمیتواند چندان بر فضای شکلگرفته اثرگذار باشد. جابهجایی دلار با یورو وقتی اثرگذار خواهد بود که سیاستگذار بتواند این دو متغیر ارزی را در ذهن شهروندان با یکدیگر جابهجا کند. دلار در حال حاضر نقشی اساسی در معادلات ذهنی شهروندان ایرانی دارد. به نحوی که افزایش قیمت این ارز جهانروا در بسیاری از مقاطع بیشتر از آمارهایی مانند تورم بر فضای ذهنی و در نتیجه رفتار شهروندان اثرگذار خواهد بود. اگر یورو بتواند جایگزین دلار در این مکانیسم اثرگذاری شود در این صورت ایده جایگزینی دلار با یورو اثرگذار خواهد بود. به نظر من چنین تغییری لااقل در کوتاهمدت بسیار بعید به نظر میرسد. بنابراین میتوان انتظار داشت که کماکان قیمت دلار به عنوان مهمترین متغیر در بازار ارز مطرح باشد. البته سیاست جایگزینی دلار با یورو در کوتاهمدت نیز میتواند اثری جزئی بر رفع تنگنای ارزی کشور داشته باشد اما نمیتوان انتظار داشت که این تغییر کمک خیلی بزرگی به سیاستگذار در کنترل شرایط ارزی کند.
بانک جهانی در آخرین گزارش خود در رابطه با بررسی چشمانداز اقتصادی کشورهای خاورمیانه، سیاستگذاران ایرانی را به تسریع در انجام اصلاحات اقتصادی تشویق کرده بود. بر مبنای این گزارش سیاستگذاران باید بدون توجه به ترشرویی ترامپ در رابطه با توافق هستهای به عنوان اولویت نخست اقدام به اصلاح نظام بانکی کشور کنند. با توجه به وجود موانع فنی بر سر تشکیل روابط کارگزاری با ایران آیا انجام اصلاحات بانکی و پیادهسازی استانداردهای بینالمللی حتی با وجود ریسک ناشی از تحریمها میتواند بانکهای بزرگ را به سمت ایجاد روابط کارگزاری با ایران سوق دهد؟ برخی از کارشناسان اقتصادی عقیده دارند با وجود تصویر ناخوشایند تورم و ارز در ماههای پیش رو تغییرات این متغیرها میتواند فرصتهایی مانند جبران کسری بودجه و تسهیل شرایط برای اصلاحات بانکی را به همراه داشته باشد، آیا شما با این دسته از کارشناسان موافقید؟
عدم پیادهسازی استانداردهای بینالمللی در نظام بانکداری و وضعیت ناخوشایند سنجههای سلامت نظام بانکی در سالهای اخیر باعث شد که نظام بانکی علاوه بر عدم توانایی در پشتیبانی از رشد اقتصادی، جذابیتی برای متقاعد کردن بانکهای بزرگ برای برقراری روابط کارگزاری با ایران نداشته است. تا پیش از این نیز بسیاری از کارشناسان اقتصادی بارها اصلاحات نظام بانکی را به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای کشور مطرح کرده بودند. اما سیاستگذار در این بازه که اتفاقاً احساس نیاز بیشتری نیز به انجام اصلاحات بانکی میکرد نتوانست تغییری قابل توجه در نظام بانکی کشور ایجاد کند. به نظر من انجام اصلاحات اقتصادی در سطح خود به شجاعتی احتیاج دارد که در حال حاضر به نظر نمیرسد در فضای تصمیمگیری سیاستگذاران حضور داشته باشد. بهخصوص اینکه در حال حاضر از قدرت مانور سیاستگذار نیز تا حدودی کاسته شده است.
به نظر من در صورت صعود تورم ممکن است وضعیت بدتر از این نیز بشود از این لحاظ که در چنین شرایطی با باز شدن قفل برخی از داراییهای منجمدشده بانکی احساس نیاز به اصلاحات بانکی نیز کاهش پیدا کند. بنابراین حساسیت سیاستگذار میتواند در یک روند معکوس نسبت به انجام اصلاحات در نظام بانکی کشور کاهش یابد. بنابراین به نظر من بسیار محتمل است که گام معناداری در اصلاح نظام بانکی برداشته نشود مگر اینکه سیاستگذار شجاعت کافی و درک درستی از شرایط نظام بانکی کشور داشته باشد. شرایطی که فقدان آن در ذهن سیاستگذاران ایران طی دورههای مختلف باعث شکلگیری وضعیت فعلی در نظام بانکی کشور شده است.