هدیه ماندگار
اعتماد در وقف چگونه شکل میگیرد؟
وقف ترکیبی از حس انساندوستی و دیانت است. انسانها به طور ذاتی و بر اساس حس همنوعدوستی و همچنین مهربانی نسبت به یکدیگر تلاش میکنند رضایت همدیگر را جلب کنند و موجبات آسایش هم را فراهم کنند. این حس نیکوکاری و همنوعدوستی در زمانی که با احساسات و باورهای مذهبی ترکیب شود نیرویی مضاعف پیدا میکند که از آن میتوان در جهت حل مشکلات جامعه و به ویژه قشر محروم و همچنین از بین بردن اختلاف طبقاتی استفاده کرد.
وقف ترکیبی از حس انساندوستی و دیانت است. انسانها به طور ذاتی و بر اساس حس همنوعدوستی و همچنین مهربانی نسبت به یکدیگر تلاش میکنند رضایت همدیگر را جلب کنند و موجبات آسایش هم را فراهم کنند. این حس نیکوکاری و همنوعدوستی در زمانی که با احساسات و باورهای مذهبی ترکیب شود نیرویی مضاعف پیدا میکند که از آن میتوان در جهت حل مشکلات جامعه و به ویژه قشر محروم و همچنین از بین بردن اختلاف طبقاتی استفاده کرد.
مومنان نیکوکار از گذشته از وقف برای کمکرسانی به جامعه استفاده میکردند و در کارهای عامالمنفعه به ویژه در مواردی مانند ساختن کاروانسرا برای مسافران، احداث راه و ایجاد کسبوکارهایی که درآمد آن برای رفع محرومیت و کمک به فقرا هزینه شود مشارکت داشتند. این نوع اعمال نیکوکارانه ابتدا به صورت فردی و پس از آن به شکل جمعی رواج پیدا کرد و گسترش آن نیاز به وجود سازمانی برای هماهنگسازی و همچنین هدایت منابع حاصل از وقف به سمت اهداف اولیه آن را آشکار ساخت. اولین سازمان وقف در دوره سامانیان (389 - 261 هجری) به نام دیوان موقوفات تشکیل شد و کار آن رسیدگی به امور مساجد و اراضی موقوفه بود. تا قبل از آن زمان معمولاً افراد نیکوکار و وقفگذار فردی را به عنوان متولی اجرای امور وقف تعیین میکردند و این متولی برای خود جانشینی تعیین میکرد و امور وقف در طول سالها و نسلها پیش میرفت. با این حال پس از مدتی آشکار شد که اهداف عمومی وقف شامل کمک به محرومان، نشر علم و دانش، گسترش فرهنگ، احداث و اداره مساجد، کتابخانهها، مدارس، بیمارستانها، دانشگاهها، راهها و پلها و سایر مراکز عامالمنفعه از طریق یک فرد متولی بهتنهایی قابل اجرا نیست و علاوه بر آن با گذشت زمان ممکن است مورد وقفشده از اهداف اصلی خود فاصله گیرد. علاوه بر این اجرای جمعی امور وقف این امکان را فراهم میسازد که قطرهها را به دریا تبدیل کرده و با استفاده از آن اموری را امکانپذیر ساخت که بهتنهایی و با یک مورد وقفی قابل اجرا نیستند. شاید بتوان گفت که هدف اصلی از تاسیس سازمانی مانند سازمان اوقاف و امور خیریه چنین چیزی باشد یعنی از یک طرف تجمیع امور نیکوکاری و تحقق اهداف آن توسط یک نهاد مرکزی و از سوی دیگر ایجاد تضمینی برای آن که مورد وقفشده در راستای هدف واقعی به کار میرود.
اعتماد اجتماعی
متخصصان اقتصاد اجتماعی و توسعه یکی از عوامل شکوفایی کشورها را فرهنگ آن جامعه میدانند که در ارتباط با وقف دو موضوع میتواند تاثیر بیشتری داشته باشد؛ مورد اول تاثیر باورهای مذهبی در توسعه اقتصادی کشورهاست که در آن میان میتوان به نظریات و تحقیقات وبر در مورد تاثیر مکتب پروتستان و رشد اقتصادی کشورهای دارای این مذهب اشاره کرد. به این ترتیب باورهای مذهبی نوعی سرمایه اجتماعی به وجود میآورند که ناشی از عادات مذهبی افراد در زمینه امور مالی است. به عنوان مثال نمیتوان تاثیر فوقالعاده مسائل مالی مذهبی مانند خمس و زکات را در شکوفایی جامعه اسلامی انکار کرد. یکی دیگر از تاثیرات آن را هم میتوان در بحث بانکداری بدون ربا و امور قرضالحسنه مشاهده کرد که هماکنون در سراسر جهان و حتی در کشورهای غیرمسلمان نفوذ پیدا کرده و بانکداری متعارف معمولاً تلاش میکند باجه یا به اصطلاح پنجرهای را برای بانکداری اسلامی باز کند. وقف نیز جزو همین مسائل دینی مالی به حساب میآید. از سوی دیگر یکی از عوامل فرهنگی موثر در رشد اقتصادی و ایجاد عادات اقتصادی خوب در جامعه وجود اعتماد بین افراد و دولتهاست. تعاملات بین افرادی که به یکدیگر اعتماد دارند باعث میشود نتایج کارهای اقتصادی کارآمدتر و موثرتر باشد در حالی که نبود اعتماد، غلبه بر ناکارآمدیها را دشوارتر میسازد. اعتماد باعث میشود مبادلات بازاری و انعقاد توافقنامهها و قراردادها آسانتر صورت گیرند بدون آنکه ترسی یا تردیدی در مورد تقلب و فریبکاری وجود داشته باشد. اگر افراد انگیزه بالایی برای موفقیت داشته باشند و پیشرفت و شکوفایی اقتصادی را ناشی از انتخابهای آزادانه خود بدانند احتمال بیشتری وجود دارد که سخت کار کنند، برای آینده سرمایهگذاری کنند، نوآوری کنند و فعالیتهای جدید اقتصادی را به وجود آورند. هزینههای معاملات و پایش پایینتر میآید و از طرف دیگر حقوق مالکیت تضمین میشود. سطوح بالاتر از اعتماد در جامعه به معنای رشد اقتصادی بیشتر و توسعه بهتر است و دانشمندان و اقتصاددانانی همانند فوکویاما بر این موضوع تاکید دارند. اما فارغ از اعتماد بین افراد، اعتماد بین مردم و دولت نیز اهمیت ویژهای پیدا میکند. در اینجا اعتماد به سازمان اوقاف و امور خیریه اهمیت زیادی دارد چراکه این سازمان باید اهداف اصلی خود را برای مردم آشکار سازد و نتایج عمل خود را به آنها نشان دهد تا نیکوکاران با اعتماد کامل به مشارکت و همکاری در امور خیریه روی آورند و سعادت دنیوی و اخروی خود را تضمین کنند.
فاستبقوا الخیرات
اما اعتماد چگونه به دست میآید؟ شاید سادهترین و مناسبترین پاسخ برای این سوال شفافسازی باشد. تعلیمات قرآنی صراحتاً به مومنان میگویند کار خیر را آشکار کنید. آشکارسازی فعالیتها به سازمان اوقاف و امور خیریه کمک میکند که اعتماد مردم به وقف جلب شود و آنها اطمینان پیدا میکنند آنچه وقف میکنند به مصرف صحیح میرسد و از آن بالاتر مورد سوءاستفاده قرار نمیگیرد.
آثار شفافسازی
1- ایجاد اعتماد: وقتی مردم ببینند سازمان اوقاف با شفافیت کامل اثرات وقف را در جامعه نشان میدهد به آن اطمینان پیدا میکنند و این اعتماد به سازمان اوقاف باعث خواهد شد مشارکت اجتماعی یا آنچه وقف مشارکتی خوانده میشود بیشتر شود. به این ترتیب هدف قطرهقطره جمع گردد وانگهی دریا شود به شکل راحتتری تحقق پیدا خواهد کرد.
2- تشویق به وقف: آشکارسازی تاثیرات وقف به ویژه به شکل نصب تابلوها روی بیمارستانها و مدارس موقوفه یا اطلاعرسانی دقیق در مورد اثرات نیک موقوفات باعث میشود حس انساندوستی و همچنین احساسات مذهبی افراد تحریک شده و آنها تمایل بیشتری برای مشارکت در امور خیریه و وقف اموال خود پیدا کنند.
3- ایجاد رقابت بین نهادهای وقف: شفافسازی اطلاعات مربوط به امور موقوفه باعث خواهد شد نهادهای مختلفی که درگیر کارهای نیک و امور خیریه هستند بتوانند هرچه بیشتر اعتماد و اطمینان مردم را جلب کنند و به این ترتیب امور و فعالیتهای نیکوکاران را به سمت خود بکشانند. به عنوان مثال متولیان یک مسجد یا امامزاده میتوانند با شرکت در فعالیتهای عامالمنفعه و سپس نشان دادن آن فعالیتها و اثرات مفید آن در جامعه به مردم، کارهایی فراتر از صرف امور عبادی و مذهبی در مسجد یا امامزاده انجام دهند و -به عنوان مثال- به فعالیتهای فرهنگی و پرورش جوانان روی آورند.
روشهای اطلاعرسانی
نهادهای متولی اوقاف و امور خیریه باید راههایی را برای شفافسازی کارهای خود و همچنین آشکارسازی امور خیریه پیدا کنند. در این راستا نقش روابط عمومی نهادهای وقف پررنگتر میشود. همزمان این نهادها باید ارتباط نزدیکتری را با رسانهها و مطبوعات برقرار سازند تا بتوانند به طور شفافتر عملکرد خود را گزارش دهند. آن دسته از رسانهها و مطبوعاتی که به گزارشدهی دقیق و بیطرفانه و همچنین به صداقت و راستگویی شهرت دارند نقش مهمتری ایفا خواهند کرد.
تحقق این هدف همچنین میتواند از طریق همکاری با دولت صورت گیرد که معمولاً در نظام ما توجه کافی به آن مبذول نمیشود به این صورت که نهادها و سازمانهای متولی وقف موظف باشند هر سال صورتهای مالی خود را به طور شفاف از کلیه مخارج و هزینهها مانند حقوق کارکنان گرفته تا میزان درآمدها و عایدی حاصل از نذورات و موارد وقفشده ارائه دهند. حتی در مواردی که طبق قانون مالیاتی برای درآمد این موسسات و نهادها در نظر گرفته نمیشود باز هم بهتر آن است که صورتهای مالی آنها طبق استانداردهای حسابداری و حسابرسی تهیه و بازبینی و میزان مالیات تعلقگرفته به درآمدهای مشابه آن برای آن اعمال و در نهایت بنا بر قانون آن مالیات بخشوده شود. هدف اصلی از چنین کاری شفافسازی امور مالی سازمانهای خیریه و وقف خواهد بود و همانطور که در این مطلب به آن اشاره شد هدف اصلی از این شفافسازی و اطلاعرسانی، افزایش اعتماد در بین مردم به سازمانهای متولی وقف است؛ اعتمادی که تاثیر خود را به طور آشکار در افزایش مشارکت مردم در وقف و امور خیریه نشان خواهد داد.