قطع ارتباط
اعتراضهای اجتماعی چگونه میتوانند موثر واقع شوند؟
جامعه متشکل شده از انسانها و به سبب پیچیدگی انسانها جامعهای پیچیده ایجاد میشود. با توجه به این موضوع میتوان فهمید که نظر همه افراد جامعه نسبت به یک موضوع واحد یکسان نیست و گاهی ممکن است سر همان موضوع بحث و درگیری پیش بیاید. دلیل آن هم واضح است؛ چون همه ما باورهای یکسانی نداریم و در زمان شکلگیری این باورها در شرایط و محیط برابر بزرگ نشدهایم. در مواقعی که مشکلی در یک گروه کوچک به وجود میآید، عده بسیاری برای حل مشکل نظر اکثریت را ارجح میداند که یکی از آسانترین راهها برای برخورد با موضوعات است. این عده از افراد با اشاره به خرد جمعی، بیان میکنند که رای اکثریت در اغلب مواقع کارگشاست. اما میدانیم که در جامعه ممکن است مساله کمی متفاوتتر باشد. حتی در دموکراتیکترین کشورها نیز اغلب تصمیمات توسط گروهی گرفته میشود که نماینده یک یا چند گروه از کل جامعه است. به عبارت دیگر، انحصار تصمیمات به نوعی در اختیار این چند گروه خاص است. این موضوع نهتنها در حکمرانی کشور، بلکه در مدیریت و انتخاب مدیرعامل شرکتهای خصوصی هم مشاهده میشود. گاهی پیش میآید که مدیرعاملی که برای شرکت انتخاب میشود، تنها منافع گروه خاصی از سهامداران را تامین میکند؛ در چنین شرایطی، دیگر سهامداران شرکت ممکن است از این امر ناراضی شده و اقدام به اعتراض کنند. در مواقعی که گروهی از مردم با اقدامات دولت مخالف هستند، گاهی دادخواستی تهیه و امضا میکنند و از این طریق شکایت یا خواسته خود را به گوش سیاستمداران میرسانند. البته نوعهای دیگر بیان اعتراض مانند تحصن، اعتصاب، تظاهرات و راهپیمایی و درگیری خیابانی وجود دارد که میزان خشونت و سرعت تاثیرگذاری چنین اعتراضهایی متفاوت است. در خیلی از مواقع تاثیرگذاری یک اعتراض یا درخواست به رسانههای اجتماعی و دسترسی به اطلاعات مرتبط است. با توجه به وجود اینترنت و در دسترس بودن رسانههای اجتماعی، بسیاری از دولتها در زمان ناآرامیهای اجتماعی درباره استفاده مردم از رسانههای اجتماعی نگران میشوند. بیشتر آنها، ارتباط رسانههای اجتماعی در جریان اعتراضها را راهی برای هماهنگ کردن افراد متفاوتی میدانند که میخواهند دست به اعتراض گسترده بزنند که کنترل آن کار بسیار سختی برای حکومت خواهد بود. اما گروهی دیگر به این موضوع اشاره دارند که تعاملات رسانههای اجتماعی علاوه بر آن، راهی است که در آن گروههای اجتماعی نگرانیها و اطلاعات مربوط به سیاستهای عمومی را در زمانی که هنوز در نظرات خود نامطمئن هستند به اشتراک میگذارند. این حقایق تعدادی سوال را ایجاد میکند. رابطه بین فعالیت عمومی و رسانههای اجتماعی چیست؟ انتشار اطلاعاتی که معترضان در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند به چه نتایجی منجر میشود؟ برای پاسخ به این سوالات، مارکو باتاگلینی، ربکا مورتون و الئونورا پاتاچینی در مقالهای که تحت عنوان «گروههای اجتماعی و اثرگذاری تظاهرات» در سال 2020 در ژورنال NBER به چاپ رسید، آزمایشی طراحی کردند و تاثیرگذاری به اشتراک گذاشتن اطلاعات در بین گروههای اجتماعی را بر روی اعتراضها بررسی کردند. یافتههای این مقاله نشان میدهد که افراد به جای آنکه بر اساس تجربیات شخصی خود دست به اعتراض بزنند، بیشتر تحت تاثیر اطلاعاتی که در دسترسشان قرار میگیرد، اقدام به اعتراض میکنند. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه خواهد شد.
نقش رسانههای اجتماعی در اعتراضها
گسترش اینترنت، جهان امروز را با سرعت بیشتری به سمت تحول در عرصههای اقتصادی و اجتماعی سوق داده و جوامع بشری را به یک جامعه اطلاعاتی تبدیل کرده است. در چنین جامعهای دسترسی به اطلاعات و استفاده از آن نقش مهمی در پیشرفت آنها ایفا میکند. رسانه نیز ابزاری برای نقل و انتقال اطلاعات، دانش، افکار و ایده محسوب میشود و نقش و جایگاه آن به گونهای است که نمیتوان آن را از زندگی حذف کرد و کسب موفقیت در هر حوزهای بدون حضور آن امکانپذیر نیست. همانطور که رسانه در زندگی عادی ما نقش پررنگی دارد، میتوان گفت که تاثیر آن بر سازماندهی حرکتهای اجتماعی و اعتراضهای خیابانی قابل توجه است. حتی میتوان گفت که رسانههای اجتماعی در موج انقلابی تظاهرات و اعتراضهای خاورمیانه و شمال آفریقا در بین سالهای 2010 تا 2012 و بروز انقلاب در کشورهای این منطقه تاثیر بسزایی داشته است. معترضان از رسانههای اجتماعی برای سازماندهی تظاهرات (اعم از موافق و مخالف دولت)، انتشار اطلاعات در مورد فعالیتهای خود و افزایش آگاهی محلی و جهانی از وقایع استفاده میکردند. رسانههای اجتماعی نقشی اساسی در شکلگیری بحثهای سیاسی در بهار عربی دارند. در برخی از این کشورها، دولتها بر ترافیک اینترنت نظارت میکردند یا دسترسی به وبسایتها را برای جلوگیری از قیام مسدود میکردند؛ به عنوان مثال در مصر دسترسی به اینترنت را قطع کردند. داستان تحولات این کشورها از آنجا شروع شد که در روز 17 دسامبر سال 2010 (26 آذر 1389) «محمد البوعزیزی» جوان دستفروش تونسی در اعتراض به نوع برخورد مسوولان و نیروهای پلیس با وی در خصوص کسب روزی، خود را مقابل استانداری «سیدی بوزید» به آتش کشید و جان باخت. پس از آن، با پخش شدن خبر این واقعه در رسانههای اجتماعی، مردم در اعتراض به نوع برخورد با این جوان و امثال وی و وضعیت بد اقتصادی خود، تجمعاتی برگزار کردند که در نهایت با دخالت نیروهای پلیس به خشونت کشیده شد. کمکم دامنه این اعتراضها و تظاهرات به شهرهای دیگر تونس کشیده شد و چهار هفته پس از خودسوزی البوعزیزی، تظاهرات بیشتر مناطق تونس را فرا گرفت و به حکومت 23ساله بنعلی پایان داد. بنعلی به همراه همسرش به عربستان گریخت. پخش خبر خودسوزی این جوان موجب موجی انقلابی شد که نهتنها عامل سرنگونی بنعلی، دیکتاتور تونس شد، بلکه شعلههای این انقلاب به کشورهای مصر، لیبی، یمن و بحرین رسید و در ادامه موجب برکناری «حسنی مبارک» دیکتاتور مصر، «معمر قذافی» در لیبی و قتل وی و «علی عبدالله صالح» در یمن شد. رسانههای اجتماعی حتی در اعتراضهای ایران هم اثر بسزایی دارد. در ایران، تا قبل از رواج استفاده از امکانات فضای مجازی، رسانه ابزاری بود که انحصار آن عمدتاً در اختیار حاکمیت قرار داشت؛ از صداوسیما تا نشریات کاغذی که تحت نظارت دولت بودند و تنها رقیب رسانه ملی، شبکههای رادیویی و تلویزیونی ماهوارهای فارسیزبان بودند که آن هم از رواجشان زمان زیادی نمیگذرد. اما از اوایل دهه ۹۰ و با افزایش دامنه و پهنای باند اینترنت و افزایش استفاده از گوشیهای هوشمند و اپلیکیشنهای ارتباطی و اطلاعرسانی و همچنین با اقبال جامعه به شبکههای نمایش خانگی، انحصار حاکمیت به تدریج کمرنگ شد و نوعی توازن و رقابت میان رسانههای حاکمیتی و جریانهای خارج از حاکمیت شکل گرفت. اما در این میان دولت با اقدام به قطعیهای اینترنت در زمان اعتراضها سعی در کنترل آن داشته است. همچنین در سال گذشته بود که در ادامه اتفاقات مربوط به محدودیتهای اینترنتی، نمایندگان مجلس دوره یازدهم طرحی با نام طرح صیانت از فضای مجازی را در دستور کار قرار دادند. میتوان گفت که این طرح یکی از پرحاشیهترین و جنجالیترین طرحهایی است که در سالهای گذشته در مجلس مطرح شده است. به طوری که واکنشهای شدید، فوران انتقاد و خشم خواسته و ناخواسته کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال داشت. با اینکه کلیات این طرح با ۱۸ رای موافق و یک رای مخالف در تاریخ ۳ اسفند ۱۴۰۰ در کمیسیون مشترک مجلس شورای اسلامی تصویب شد ولی یک روز بعد هیاترئیسه این مجلس تصمیم کمیسیون مشترک در تصویب این طرح را به دلیل ایرادهای شکلی در چگونگی بررسی طرح لغو کرد. با وجود این در چند روز گذشته زمزمههای اجرای بیسروصدای آن به گوش میرسد. برای جلوگیری از محدودیتهای اینترنتی که مشکلات زیادی برای کاربران و استارتآپهای ایرانی به وجود میآورد، کارزاری با هدف لغو طرح صیانت مطرح شد که بسیاری از مردم با امضای آن خواستار لغو این طرح شدند. کارزارها نیز نوعی از اعتراضها هستند که در عصر حاضر عموماً از طریق اشتراک اطلاعات و ارتباطات رسانههای اجتماعی شکل میگیرند.
کارزارها در عصر اینترنت
کارزارهای مقاومت مدنی، تاکتیکهای بیان اعتراض با تاکید بر خشونت هستند که میخواهند به یک هدف ویژه و بلندمدت سیاسی یا اجتماعی دست یابند. کارزارها عموماً شش تا دو سال را دربر میگیرند. یکی از کارزارهای مهم در جهان، راهپیمایی نمک در سال 1930 در هند، متشکل از راهپیمایی نمک به سوی شهر داندی در کرانه دریای غرب بود. این کارزار که از 12 مارس 1930 آغاز شد، چندین راهپیمایی پس از آن و تلاش برای اشغال و به دست آوردن نمک به همراه داشت. به موازات این کارزار، سازماندهندگان آن، خواستار نافرمانی مدنی در سراسر کشور و تحریم کالاهای انگلیسی شدند. این کارزار نزدیک به یک سال به درازا کشید و هنگامی که گاندی با لرد روین، نایبالسلطنه انگلیس در هند گفتوگو کرد، نتیجه آن آتشبسی شد که به امضای پیمان رسمی در 5 مارس 1931 منجر شد. پیکارهای انتخاباتی گاندی به دو پیشرفت انجامید: مالیات نمک در پاسخ به کنش جمعی نافرمانی مدنی در نزدیکی کرانه دریا لغو شد، و بریتانیاییها وادار شدند به گونهای مذاکره و گفتوگو کنند که برابری هندیها را قانونی جلوه دهند. طی چند سال گذشته نیز چندین کارزار در سطح جهانی مشاهده شده است. در اکتبر 2017، هزاران اقتصاددان طوماری را امضا کردند که طبق آن خواستار توقیف یک سایت کاریابی که متهم به جنسیتزدگی بود، شدند. در ژانویه 2018، نزدیک به 500 هزار نفر برای بسته شدن کانال یوتیوب فردی به نام پال لوگان امضا جمع کردند. در مارس 2018 نیز هزاران دانشآموز به دنبال اعتراض به تیراندازی در پارکلند فلوریدا، به خیابانها آمدند. این گروه از اقدامات اعتراضی در سالهای اخیر بیش از پیش انجام میشود و دلیل آن هم مشخص است. با فراهم شدن بستر مناسب برای ارتباط گرفتن با دیگران، تشکیل گروهها و گفتوگو درباره اتفاقات مختلف از جمله سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بیشتر شده است که این خود موجب میشود افراد بتوانند به راحتی برای اعتراضهای گستردهتر، اجتماع تشکیل دهند. سایتهایی همچون Change.org، ipetitions.com و Gopetitions.com نمونهای از همین پلتفرمهایی هستند که بستر مناسبی برای بیان اعتراضهای گروهی و مطالبهگریهای مدنی است. اما تاثیر رسانههای اجتماعی بر این کارزارها و جنبشهای همگانی به چه مقدار و چگونه است؟
یافتههای پژوهش
در این مقاله با استفاده از طراحی آزمایشی به بررسی اثر اشتراکگذاری اطلاعات بر تصمیمگیری اعتراضی افراد پرداخته میشود. طبق یافتههای پژوهش افراد بر اساس تجربیات اکثریت در گروه خود و نه صرفاً تجربیات خودشان دست به اعتراض میزنند و عموماً شهروندان اعتراض میکنند تا تجربه کلی خود را بازگو کنند؛ در این صورت اعتراض آنها میتواند در انتقال اطلاعات به سیاستگذار موثر باشد. علت هم این است که گروهی از افراد هستند که ترجیحات سیاستی آنها ممکن است به طور قابل توجهی متفاوت از بقیه باشد. این دسته از شهروندان عموماً به راحتی متقاعد نمیشوند. به این ترتیب، اشتراکگذاری اطلاعات در درون گروههای اجتماعی میتواند به آگاهی این گروه از شهروندان و در نتیجه گروه بزرگتری از معترضان منجر شود که میتوانند دغدغه خود را به گوش سیاستگذار برسانند. در آن طرف قضیه زمانی که شهروندان ناآگاه که اطلاعات مناسبی از وضعیت سیاسی کشور ندارند، حتی در صورت وجود مشکلات سیاسی عدیده در کشور، نمیتوانند اعتراضهای خود را در قالب مناسب بیان کنند، سیاستگذاران نیز از خواستههای مردم مطلع نخواهند شد و در نتیجه اصلاح سیاستی نیز اعمال نمیشود. به طور کلی میتوان گفت که اشتراکگذاری اطلاعات در میان شهروندان میتواند بر کارآمدی سیاستهای عمومی نیز اثر مثبت بگذارد. این موضوع میتواند به خوبی یادآور این مساله باشد که با وجود ممنوعیت استفاده از شبکههای اجتماعی در زمان اعتراضهای مردمی، اگرچه ممکن است قدرت بسیجشوندگی جمعیت کاهش پیدا کند اما حیطه فعالیت مصلحان جامعه، فعالان مدنی، رسانههای رسمی و کنشگران سیاسی را محدود میکند و باعث میشود ساختارهای سیاسی از دریافت سیگنالهای اعتراضی و اطلاعات مفیدی که اعتراضها میتوانند به آنها منتقل کنند، محروم بمانند.