محافظان بانک
چرا نوبل اقتصاد به «بن برنانکی»، «داگلاس دایموند» و «فیلیپ دیبویگ» رسید؟
ساعتی پس از ظهر هجدهمین روز مهرماه، آکادمی سلطنتی علوم سوئد نام سه اقتصاددان را به عنوان برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال 2022 اعلام کرد. بر اساس اعلام این آکادمی، «بن برنانکی»، «داگلاس دایموند» و «فیلیپ دیبویگ» مشترکاً برای پژوهشهایشان در زمینه بانکها و بحرانهای مالی، برنده جایزه امسال شدند.
سالهاست که این رویداد مهم جهانی، برای آکادمیسینهای ایران نیز اهمیت دارد و مثل همه محافل علمی جهان، پس از اعلام برندگان جایزه نوبل، نام آنها در ایران نیز سر زبانها میافتد. در این یادداشت قصد داریم به طور مختصر با زندگینامه نوبلیستهای امسال بیشتر آشنا شویم.
بن برنانکی کیست؟
آشناترین نام در میان برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال 2022 بن برنانکی است. در ایران نیز آکادمیسینها و آحاد اقتصادی با او و سیاستهایش آشنایی دارند و کتابهای زیادی درباره او منتشر شده است. برنانکی چهاردهمین رئیس فدرالرزرو ایالات متحده آمریکاست که طی سالهای 2006 تا 2014 در این سمت فعالیت داشت. همزمانی ریاست او با بحران مالی 2008-2007 و اقدامات موثر فدرالرزرو تحت مدیریت او نام وی را بیش از پیش بر سر زبانها انداخت.
بن برنانکی با نام کامل بنیامین شالوم برنانکی، سیزدهم دسامبر سال 1953 در شهر آگوستا در ایالت جورجیا به دنیا آمد. وی در دیلون که شهری کوچک در ایالت کارولینای جنوبی بود بزرگ شد. پدرش که فیلیپ نام داشت، داروساز بود و همچنین به عنوان یک مدیر پارهوقت تئاتر فعالیت میکرد. مادرش -ادنا- معلم مدرسه ابتدایی بود و همچنین در اداره امور داروخانه به همسر خود کمک میکرد. برنانکی یک خواهر و برادر دیگر نیز دارد. برادرش -ست- اکنون در کارولینای شمالی، در شهر شارلوت، یک وکیل دادگستری است و خواهرش-شارون- مدت زیادی است که مدیریت کالج موسیقی برکلی در بوستون را بر عهده دارد. برنانکی مشاهدات و تجاربی را که در شهر کوچک دیلون کسب کرده بود یکی از عواملی میداند که او را به سمت تحصیل در رشته اقتصاد سوق داده است. او در دوران نوجوانی خود در این شهر کوچک فعالیتهای مختلفی مانند کار در ساختمان و پیشخدمتی در رستوران را تجربه کرد. تلاش بیوقفه مردم در این شهر کوچک و امید و جاهطلبی آنان برای پیشرفت تجربیاتی است که او را به سمت تحصیل در رشته اقتصاد سوق داد.
او برای دنبال کردن اهداف خود در سال 1971 وارد دانشگاه هاروارد شد و در سال 1975 مدرک کارشناسی اقتصاد را از این دانشگاه به عنوان شاگرد نمونه دریافت کرد. پس از آن برای دوره دکترای رشته اقتصاد وارد دانشگاه MIT شد و مدرک دکترای خود را در سال 1979 و در زمانی که 29 سال داشت دریافت کرد. موضوع پایاننامه دوره دکترای وی تعهدات بلندمدت، بهینهسازی پویا و چرخه تجاری بود که آن را زیر نظر «استنلی فیشر» به انجام رساند.
زمانی که برنانکی در MIT مشغول به تحصیل بود با همسر خود، آنا که دانشجوی دانشگاه ولزلی بود آشنا شد. آنا اکنون معلم مدرسه است و ثمره این ازدواج، دو فرزند با نامهای جوئل و آلیساست. اولین جایگاه استادی که به برنانکی پیشنهاد شد مربوط به دانشگاه استنفورد بود. برنانکی از سال 1979 تا 1985 در این دانشگاه به تدریس اقتصاد پرداخت. وی سپس به دانشگاه پرینستون رفت، جایی که او در سال 1985 در آن به مقام استادتمامی رسید. همچنین در این زمان بود که در دانشگاه نیویورک و MIT به عنوان استاد مدعو خدمت میکرد. وی به دلیل پژوهشهای گسترده خود در زمینههای اقتصاد کلان، سیاست پولی، رکود بزرگ و چرخههای تجاری جوایز گوگنهایم و اسلون را دریافت کرد. وی در سال 2001 سردبیر آمریکن اکونومیک ریویو که یکی از معتبرترین نشریات اقتصادی است، شد.
در سالهای بعد از 2001 او ابتدا به عضویت شورای حکمرانی فدرالرزرو درآمد. در آنجا بود که به دلیل پژوهشها و دیپلماسی دقیقش به هنگام اختلافنظر میان سایر اعضا به نامی برجسته بدل شد. همچنین نقاط قوت سیاسی او زمانی که در اوایل سال 2005 به عنوان رئیس شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور ایالات متحده انتخاب شد بیش از پیش نمایان شد. برنانکی سرانجام در سال 2006 به ریاست فدرالرزرو رسید. او با سابقه بسیار قوی آکادمیک به طور واضحی از روسای پیشین فدرالرزرو که عموماً از میان افراد فعال والاستریت انتخاب میشدند فاصله و برتری داشت. این سابقه و برتری علمی و آکادمیک بود که او را قادر کرد تا بتواند تصمیمات بسیار مهم و حیاتیای در بحبوحه بحران مالی 2008-2007 بگیرد. به گفته بسیار از اقتصاددانان اگر عملکرد مناسب و مبتنی بر علم اقتصاد فدرالرزرو در آن سالها نبود ممکن بود بحران مالی 2008-2007 صدمات غیرقابل جبرانی به اقتصاد جهان وارد کند و عملاً اقتصاد جهان بهطور کامل فرومیپاشید. در مورد تصمیمات و عملکرد درخشان وی در فدرالرزرو میتوان بهتفصیل صحبت کرد، اما در اینجا قصد نداریم به جزئیات این مساله بپردازیم. در صورتی که تمایل دارید زندگینامه برنانکی و سیاستهای او در فدرالرزرو را با جزئیات بیشتری مورد مطالعه قرار دهید و به مباحث سیاستهای پولی و اقتصاد کلان و سیاستگذاری علاقهمند هستید توصیه میکنیم کتاب «شجاعت اقدام» که نوشته او در همین رابطه است حتماً مطالعه بفرمایید.
برنانکی بهخاطر تصمیمات و مدیریتش در حین بحران مالی 2008-2007 که عملاً مانع از فروپاشی اقتصادی جهان شد در سال 2009 از سوی مجله تایم به عنوان شخصیت سال 2009 انتخاب شد. وی پس از پایان دوره مسوولیتش در فدرالرزرو در موسسه بروکینگز در واشنگتندیسی مشغول به فعالیت است.
دو اقتصاددان نامشهور
دو برنده دیگر جایزه نوبل اقتصاد 2022 به اندازه برنانکی مشهور نیستند و اطلاعات و جزئیات زیادی از زندگی شخصی آنها هنوز برای ما قابل دسترسی نیست. اما هر دو این برندگان که از قضا سابقه دوستی و آشنایی بلندمدتی با یکدیگر از دوره تحصیلی دکترای خود دارند، دارای سابقه علمی بسیار قوی و پژوهشهای بسیار تاثیرگذار در حوزه بحرانهای مالی هستند.
داگلاس دایموند و فیلیپ دیبویگ نیز در تئوری خود نشان دادند که بانکها با ایفای نقش به عنوان نهاد واسطه چگونه میتوانند به سپردهگذاران اجازه دهند در صورت تمایل، به پول خود دسترسی داشته باشند و در عین حال به وامگیرندگان وامهای بلندمدت نیز اعطا کنند. پیش از انتشار نتایج تحقیقات آنها این سوال مطرح بود که اگر تعداد زیادی از پساندازکنندگان در صورت وقوع بحرانی تصمیم بگیرند پول خود را از بانکها خارج کنند، بانکها چگونه میتوانند وامگیرندگان را از جمله مشاغل و خریداران خانههای قسطی برای بازپرداخت پیش از موعد وامها تحت فشار قرار ندهند و در عین حال ورشکست هم نشوند. طرحکنندگان این سوال در واقع نقش تعریفشده بانکها برای هدایت پساندازها به سمت سرمایهگذاری مولد را با تعهد آنها در قبال سپردهگذاران در تضاد میدیدند. اما این دو اقتصاددان با ارائه راهحلهایی از جمله ارائه بیمه سپرده از سوی دولت و ایفای نقش دولت به عنوان آخرین مرجع وامدهنده به بانکها در رفع این تضاد کمک کردند.
اقتصاددانی با کلکسیونی از جوایز
«داگلاس وارن دایموند» در اکتبر 1953 متولد شد. وی یکی از سه برنده نوبل اقتصاد سال 2022 است. زمینه تخصصی وی مطالعه واسطههای مالی، بحرانهای مالی و نقدینگی است. او اکنون استاد اقتصاد مالی در دانشگاه شیکاگو است؛ جایی که از سال 1979 در آن مشغول به تدریس بوده است. وی همچنین یکی از پژوهشگران همکار در دفتر ملی تحقیقات اقتصادی در ایالات متحده است. همچنین عضویت در آکادمی ملی علوم ایالات متحده، انجمن اقتصادسنجی، آکادمی هنر و علوم آمریکا و انجمن مالی آمریکا بخش دیگری از سوابق علمی و پژوهشی این دانشمند برجسته است. وی همچنین پیش از این رئیس انجمن مالی آمریکا و رئیس انجمن مالی غرب بوده است.
پروفسور دایموند پیش از دریافت جایزه نوبل در سال 2022 توانسته بود جوایزی چون «جایزه اوناسیس» در زمینه اقتصاد مالی در سال 2018 و «جایزه گروه CME» را برای نوآوری در کاربردهای محاسباتی در سال 2016 دریافت کند. همچنین دریافت «جایزه مورگان استنلی» از طرف انجمن مالی آمریکا در سال 2012 بخش دیگری از افتخارات وی است. دایموند در سال 1975 مدرک کارشناسی اقتصاد خود را از دانشگاه براون دریافت کرد. وی در سالهای 1976 و 1977 دو مدرک کارشناسی ارشد در زمینه اقتصاد از دانشگاه ییل گرفت و وارد دوره دکترای اقتصاد در این دانشگاه شد. او در سال 1980 دوره دکترای خود را با موفقیت به پایان رساند و توانست مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه ییل اخذ کند. در همین دوره بود که او با «فیلیپ دیبویگ» آشنا شد. استاد راهنمای دوره دکترای دایموند و دیبویگ که هر دو در سال 2022 مشترکاً برنده جایزه نوبل شدند، «استفان راس» بود.
همکاری مشترک دایموند و دیبویگ از همین دوران آغاز شد. تا جایی که آن دو مقاله بسیار مشهور خود در زمینه بحران بانکی، بیمه سپرده و نقدینگی را در سال 1983 به چاپ رساندند. آنها در این مقاله توضیح میدهند که بانکها چگونه عملکرد اساسی تولید نقدینگی را انجام میدهند و در نتیجه آن فعالیتهای اقتصادی را با تبدیل موثر پسانداز سپردهگذاران به سرمایهگذاریهای مولد توسط وامگیرندگان ممکن میسازند.
دایموند پس از ارائه مدل دایموند-دیبویگ در مقاله 1983 و مدل دایموند در مقاله 1984 بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. وی پیش از دریافت جایزه نوبل توسط «موسسه تامسون رویترز» در فهرست پژوهشگران لایق دریافت جایزه نوبل قرار گرفته بود. او همچنین در دانشگاه ییل به تدریس اقتصاد به عنوان استاد مدعو پرداخته است. وی در دانشگاه MIT و دانشگاه هنگکنگ نیز سمت استاد مدعو را داشته است.
اقتصاددانی که نوازنده جاز است
در میان سه برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2022 شاید بتوان ادعا کرد که «فیلیپ دیبویگ» بهخاطر ظاهر متفاوتش بیشتر و پیشتر از سایرین توجهات را به سمت خود جلب میکند. ظاهر متفاوت دیبویگ و پوشش جالب او که به گفته خود علاقهمند به موسیقی جاز و ورزشهای آسیایی است این روزها در میان علاقهمندان به اقتصاد بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفته است.
فیلیپ دیبویگ در 22 می سال 1955 متولد شد. وی در دایتون از شهرهای ایالت اوهایو بزرگ شد و مدرک کارشناسی خود را همزمان در دو رشته ریاضی و فیزیک از دانشگاه ایندیانا در سال 1976 دریافت کرد. وی توانست مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه ییل در سال 1979، زمانی که تنها 24 سال داشت دریافت کند. پیشتر از این او توانسته بود در فاصله کوتاهی مدرک کارشناسی ارشد خود را از همین دانشگاه دریافت کند و البته پیش از آن برای دوره کوتاهی در دانشگاه پرینستون به عنوان دانشجوی دکترای اقتصاد تحصیل کند. همانطور که گفته شد استاد راهنمای دوره دکترای وی استفان راس بود. دیبویگ در این دوره با دایموند آشنا شد و زمینه تحقیقات آتی آنها در این دوره اتفاق افتاد.
بعد از دریافت مدرک دکترا از دانشگاه ییل دیبویگ دوره کوتاهی مشغول به تدریس در دانشگاه پرینستون شد. بعد از آن مجدداً به ییل بازگشت و در همانجا مدارج استادی را تا استادتمامی طی کرد. دیبویگ سپس دانشگاه ییل را به مقصد دانشگاه واشنگتن ترک کرد و در آنجا مشغول تدریس اقتصاد مالی شد. دیبویگ همچنین یک دوره پژوهشی در چنگدو در سیچوان چین را برگزار میکند که در آنجا به عنوان مدیر موسسه مطالعات مالی دانشگاه مالی و اقتصاد جنوب غربی مشغول است.
بیشتر پژوهشهای دیبویگ در واقع یک تحلیل نظری بنیادی از مسائل عملی را ارائه میکند. مشهورترین مقاله وی مقالهای است که او به همراه همکار و دوست خود دایموند در سال 1984 در زمانی که تنها 29 سال داشت به چاپ رسانده است. در این مقاله همانطور که گفته شد آنها مدل مشهور دایموند-دیبویگ را ارائه کردند که هنوز پس از گذشت سالها در تحلیل مسائل مربوط به بحرانهای بانکی مورداستفاده است. به گفته بسیاری از پژوهشگران و اقتصاددانان این مقاله بهترین منبع برای درک بحرانهای مالی است.
دیبویگ همچنین رئیس انجمن مالی غرب بوده است و به عنوان سردبیر با مشهورترین نشریات حوزه اقتصاد مالی همکاری داشته است. او همچنین در کمیته سرمایهگذاری دانشگاه واشنگتن و چندین کمیته دیگر ملی حضور فعال داشته است. وی همچنین در طول دوران کاری خود در مناصب مشورتی گوناگونی حضور داشته است. وی عمدتاً از مدلهای کمی برای حل مسائل عملی، بهخصوص در مسائل سرمایهگذاری، بهره میگیرد. وی به طور مشخص در مسائل مربوط به صندوقهای درآمد ثابت و تخصیص داراییها از این مدلهای کمی استفاده میکند. وی همچنین بر روی مسائلی مانند قیمتگذاری مشتقات فلزی، نقض قراردادهای ضد دامپینگ و... کار کرده است.
به گفته وی، او در سالهای اخیر زمان زیادی را در کشورهای خاور دور و بهخصوص چین میگذراند. او هر تابستان دوره پژوهشیای را در چنگدو در سیچوان چین برگزار میکند. او همچنین در دانشگاههای مدیریت سنگاپور، دانشگاه پکن، دانشگاه آجو در کره جنوبی و... به طور مقطعی مشغول به فعالیت بوده است. وی همچنین بازدیدهای کوتاهی اغلب برای ارائه مقالات یا برگزاری کنفرانس و سمینارهای علمی به کشورهای آسیایی داشته است.
فیلیپ دیبویگ علاوه بر اقتصاد علاقهمندیهای دیگری نیز دارد. به گفته خودش او از نواختن موسیقی جاز لذت میبرد و همچنین برخی سازهای سنتی دیگر مانند ارهو و هولوسی را به خوبی مینوازد. دیبویگ همچنین در اوقات فراغت خود به وزنهبرداری و تایچی و پیادهروی میپردازد و به ورزشهای شرقی علاقهمند است.