شناسه خبر : 42564 لینک کوتاه

دانش‌آموز اخراجی

چرا نام راینهارد سیلتن در تاریخ علم اقتصاد ماندگار شد؟

 

سارا بنی‌صدر / نویسنده نشریه 

80«راینهارد سیلتن» اقتصاددان آلمانی که در سال 1994 جایزه نوبل را در علوم اقتصادی دریافت کرد، در پنجم اکتبر 1930 در شهر بروسلاو متولد شد که در آن زمان بخشی از قلمرو آلمان بود؛ اما بعد از جنگ جهانی دوم این شهر جزئی از لهستان شد و جمعیت آلمانی آن تقریباً به‌طور کامل با لهستانی‌ها جایگزین شدند. پدر سیلتن زمانی که او به دنیا آمد پوشه‌های حاوی مجموعه‌ای از مجلات را به مدت یک هفته به مشتریان قرض می‌داد تا برای گذران زندگی درآمد اندکی داشته باشد. زندگی سختی بود و درآمد ناچیزی نصیب خانواده می‌شد. به‌خصوص که هرچه مجله‌ها قدیمی‌تر بودند اجاره‌شان هم ارزان‌تر بود و پولی برای خرید مجلات جدید وجود نداشت. از همان ابتدا مشخص بود که مسیر زندگی راینهارد سیلتن پر از دست‌انداز است. جز فقر و تنگدستی که در کودکی پدرش را آزار می‌داد، در جوانی نیز نابینا شده بود و تنها سه سال تحصیلات مدرسه‌ای داشت. اما در اواسط دهه 30 مجبور شد کسب‌وکار خود را به دلیل یهودی‌ستیزی آلمانی‌ها ترک کند، چراکه یهودیان از اداره کسب‌وکارهای مرتبط با مطبوعات منع شده بودند.

والدین سیلتن ابتدا تصمیم داشتند او را بدون گرایش مذهبی خاصی بزرگ کنند و به او این فرصت را بدهند تا در آینده خودش تصمیم بگیرد. با این حال در شرایط سیاسی حاکم او را به عنوان یک پروتستان غسل تعمید دادند. او بعدها در جوانی کلیسای پروتستان را ترک کرد و مذهب دیگری نیز انتخاب نکرد. پدر او برخلاف دوستان و آشنایانش، قربانی هولوکاست نشد چراکه پس از گذراندن یک بیماری سخت در سال 1942 و قبل از آغاز «وحشت بزرگ» درگذشت. البته غسل تعمید داده شدن به عنوان یک مسیحی پروتستان راینهارد سیلتن را از مشکلات بزرگ شدن در آلمان نازی با وجود پدری یهودی درامان نگه نداشت. زمانی که 14ساله بود مجبور شد دبیرستان را ترک کند و فرصت یادگیری کار نیز از او گرفته شد. تنها شغلی که به آن دسترسی داشت کار کردن به عنوان یک کارگر غیرماهر بود. اما این شرایط زیاد طول نکشید چراکه در می 1945 او به همراه خانواده‌اش شهر بروسلاو را با یکی از آخرین قطارها ترک کردند. جنگ جهانی دوم رو به پایان بود، و با نزدیک شدن نیروهای شوروی به شهر زیبای بروسلاو، مردم ناچار شدند این شهر را ترک کنند. خانواده سیلتن برای مدتی در زاکسن زندگی کردند و سپس به اتریش رفتند. سیلتن در این مدت به عنوان کارگر ساده، در مزرعه کار می‌کرد. آنها سپس به ایالت هسن نقل مکان کردند و در روستایی کوچک ساکن شدند. در سال 1946 پس از جنگ جهانی دوم مدارس آلمان دوباره افتتاح شدند و سیلتن توانست به تحصیل ادامه دهد. در سال 1947 خانواده سیلتن در ملزونگن ساکن شدند که شهری کوچک در شمال هسن بود و راینهارد در همین شهر به دبیرستان رفت و در همان سال‌ها بود که علاقه زیادی به ریاضیات پیدا کرد.

زمانی که دبیرستان را تمام کرد با وجود آنکه به اقتصاد و روانشناسی هم علاقه داشت تصمیم گرفت در رشته ریاضی تحصیل کند. او در دوره دبیرستان، مجذوب مقاله‌ای درباره «نظریه بازی» شده بود که «جان مک‌دونالد» آن را نوشته بود. در سال 1951 برای تحصیل در رشته ریاضی وارد دانشگاه گوته فرانکفورت شد. با وجود این مطالعات او تنها متمرکز بر رشته ریاضی نبود؛ او واحدهای بسیاری را گذراند که ارتباطی با رشته تحصیلی‌اش نداشت اما بعدها مشخص شد که برخی از واحدهای فوق برنامه برای حرفه‌اش مفید بودند. البته نظریه بازی بخشی از ریاضیات بود و او علاقه خود را به این موضوع با خواندن نظریه بازی و رفتار اقتصادی «فون نویمان» و «مورگنشترن» در کتابخانه دانشگاه ادامه داد. سیلتن با ادامه کار در فرانکفورت برای مدرک کارشناسی ارشد، مجبور بود علاوه بر نوشتن پایان‌نامه ریاضی، موضوع فرعی دیگری را نیز ارائه کند. دانشکده علوم طبیعی، اقتصاد ریاضی را به عنوان رشته فرعی مقطع کارشناسی ارشد تایید کرد و سیلتن اولین کسی بود که این انتخاب را انجام داد. سیلتن در یک سمینار دانشجویی درباره نظریه بازی شرکت کرد که «اوالد برگر»، استاد ریاضیات پیشرفته آن را برگزار کرد. شرکت در این سمینار این شانس را به او داد تا پایان‌نامه‌اش را با موضوع نظریه بازی‌های تعاونی با مشاوره او بنویسد.

سیلتن پس از دریافت مدرک فوق لیسانس در سال 1957 از سوی پروفسور «هاینس زائرمان»، اقتصاددان دانشگاه گوته فرانکفورت، استخدام شد و به مدت 10 سال در سمت‌های مختلف دستیاری فعالیت کرد. وظیفه او در این مدت انجام تحقیقاتی بود که از طرف بنیاد پژوهش آلمان تامین مالی می‌شد. در ابتدا قرار بود تئوری تصمیم را در تئوری شرکت به کار ببرد اما به زودی درگیر آزمایش‌های اقتصادی شد. داوران پیشنهادهای تحقیقاتی زائرمان این سویه تحقیقاتی جدید را تایید کردند و این امر امکان تامین مالی برای گروه کوچکی از جوانان را که در حال انجام تحقیقات تجربی بودند فراهم کرد و سیلتن مدیریت آنها را برعهده داشت.

سیلتن در سال 1959 با دختری به نام «الیزابت لانگرینر» ازدواج کرد؛ هر دو آنها در «جنبش اسپرانتو» شرکت داشتند و از همین طریق هم با هم آشنا شدند. این زبان بین‌المللی تاثیر مهمی در زندگی آنها داشت. زبان اسپرانتو معروف‌ترین زبان میانجی جهانی است که در میان زبان‌های ابداعی موجود بیشترین گویش را دارد.

 اولین مقاله سیلتن «یک تجربه انحصاری» بود که با مشارکت «هاینس زائرمان» نوشته شد و در سال 1959 به چاپ رسید. زمانی که او شروع به کار روی اقتصاد تجربی کرد هنوز چنین رشته‌ای وجود نداشت. تلاش او برای یادگیری روانشناسی در حین تحصیل ریاضیات سبب شد با تکنیک‌های تجربی آشنا شود. سیلتن در سال 1961 مدرک دکترای ریاضیات خود را دریافت کرد. اندکی بعد «اسکار مورگنشترن» این امکان را برای او فراهم کرد تا در یک کنفرانس نظریه بازی در پرینستون شرکت کند. مورگنشترن از او حمایت مالی کرد تا بتواند چند هفته بیشتر در پرینستون بماند. سخنرانی سیلتن در کنفرانسی او را تحت تاثیر قرار داده بود. این بازدید کوتاه اما تاثیر مهمی در زندگی سیلتن گذاشت چراکه به او فرصت داد با «رابرت اومان» ریاضیدان و اقتصاددان سرشناس و «مایکل ماشلر» ریاضیدان که آن زمان از اعضای گروه تحقیقاتی مورگنشترن بودند دیدار کند.

قبل از بازگشت به آلمان سیلتن چند روزی را در پیتزبورگ گذراند تا بتواند با «هربرت سیون» که روی موضوع عقلانیت محدود کار کرده بود دیدار کند. مساله عقلانیت محدود ذهن او را برای مدت طولانی به خود مشغول کرده بود ولی به نتایجی که امیدوار بود نرسید. او هر روز بیشتر به این نتیجه می‌رسید که رویکردهای صرفاً نظری ارزش محدودی دارند و ساختار رفتار اقتصادی منطقی را نمی‌توان در صندلی راحتی اختراع کرد بلکه باید به صورت تجربی بررسی شوند. سیلتن در اوایل دهه 60 آزمایشی را روی یک بازی انحصاری با تقاضای ثابت انجام داد. تجزیه و تحلیل نظریه بازی از این مدل بسیار دشوار بود اما او توانست یک مدل ساده‌شده را حل کند. او به یک تعادل نرمال رسید اما تعادل‌های بسیار دیگری هم وجود داشت. مقاله او با عنوان «یک مدل انحصاری باثبات تقاضا» در سال 1965 منتشر شد. اما او خیلی زود فهمید که مشکل کمال (perfectness) به‌طور کامل با این موضوع حل نمی‌شود. بنابراین در مقاله‌ای که در سال 1975 منتشر کرد مفهوم دقیقی از کمال ارائه کرد که از آن به عنوان «تعادل کامل لغزش دست» یاد می‌شود.

سیلتن در 1965 به یک کارگاه نظریه بازی به بیت‌المقدس دعوت شد که بیشتر محققان مهم نظریه بازی در آن حضور داشتند. نظریه بازی در آن زمان هنوز یک حوزه کوچک به‌شمار می‌رفت اما سیلتن در این زمینه بحث‌های پرحرارتی با «جان هارسانی» داشت و این آغاز همکاری طولانی این دو بود. مدت کوتاهی پس از این کنفرانس، سیلتن به عضویت گروهی از نظریه‌پردازان بازی درآمد که شرکت تحقیقاتی متمتیکا برای کار روی پروژه‌هایی برای آژانس کنترل تسلیحات و خلع‌سلاح آنها را استخدام کرده بود. سیلتن با هارسانی در چانه‌زنی تحت اطلاعات ناقص همکاری کرد و کارهایی هم روی مدل‌های بازدارندگی هسته‌ای انجام دادند. این گروه به پیشرفت‌های نظری مهمی دست یافت از جمله در تجزیه و تحلیل بازی‌های تکرارشونده با اطلاعات ناقص.

آغاز فصلی جدید

81در آلمان مدرک دکترا آخرین شرط رسمی برای معلمی در دانشگاه نیست. علاوه بر این، از فرد انتظار می‌رود رساله استادی ارائه دهد که اغلب یک تک‌نگاری از یک حوزه تحقیقاتی است. رساله استادی سیلتن در حوزه قیمت‌گذاری چندمحصولی بود. پس از آن، او سال تحصیلی 1968-1967 را به عنوان استاد مدعو در مدرسه بازرگانی دانشگاه کالیفرنیا برکلی گذراند. مدت کوتاهی قبل از اینکه برکلی را ترک کند رساله دکترای خود را به پایان رساند که در سال 1970 به صورت کتاب منتشر شد.

سیلتن در سال 1969 پیشنهاد دانشگاه آزاد برلین را پذیرفت و به عنوان استادتمام اقتصاد مشغول به کار شد. او و همسرش دوست داشتند در برلین غربی زندگی کنند. در آن سال‌ها آلمان دوره‌ای از ناآرامی دانشجویی را تجربه می‌کرد که تدریس را دشوار و گاهی غیرممکن می‌کرد. جنبش دانشجویی به ویژه در دانشگاه آزاد قوی بود، اما به گفته سیلتن این دلیل نقل‌مکان او به دانشگاه بیلفلد در سال 1972 نبود. برنامه ایجاد یک موسسه بزرگ اقتصاد ریاضی او را جذب کرد، ولی این برنامه‌ها در نهایت محقق نشد و تنها یک موسسه کوچک با سه استاد تاسیس شد. سیلتن موفق شد کمیته انتصاب را متقاعد کند که همه سمت‌ها به نظریه‌پردازان بازی اختصاص داده شود. این موقعیت‌ها به «یواخیم روزن‌مولر»، «ولف آلبرز» و خود سیلتن رسید و به آنها فرصت داد تا به شهرت بین‌المللی برسند.

سال‌های حضور سیلتن در دانشگاه بیلفلد دوران پرباری بود. تحقیقات تجربی او ادامه یافت و بیشتر روی نظریه بازی و کاربرد آن در سازمان‌های صنعتی کار می‌کرد. بعد از آنکه به همراه هارسانی کار خود را در مورد چانه‌زنی تحت اطلاعات ناقص کامل کردند تصمیم گرفتند به مشکل انتخاب یک تعادل منحصربه‌فرد برای هر بازی بپردازند. سیلتن اغلب برای دوره‌های کوتاه‌مدت یک یا دوماهه به برکلی می‌رفت. حدود 18 سال طول کشید تا آنها بتوانند یک نظریه کلی معقول درباره انتخاب تعادل در بازی‌ها بسازند. کتاب آنها در سال 1988 به چاپ رسید و تنها نظریه‌ای را توصیف می‌کرد که در نهایت با آن موافقت کردند. آنها مفهوم تعادل نش را اصلاح کردند که در آن با حذف سناریوهای بعید دو یا چند بازیکن با تغییر استراتژی خود به‌طور یک‌جانبه چیزی به دست نمی‌آورند. او در بازدیدهای مکررش در برکلی با «تام مارشاک» نیز همکاری می‌کرد که در نهایت به انتشار کتابی درباره قیمت‌گذاری چندمحصولی در سال 1974 منجر شد.

سیلتن در سال 1984 به دانشگاه بن نقل مکان کرد و تدریس اقتصاد را ادامه داد. او قصد داشت یک آزمایشگاه کامپیوتری برای اقتصاد تجربی تاسیس کند و دانشگاه بن مایل بود شرایط بهتری برای او در این زمینه فراهم کند. او در سال 1987 به بیلفلد بازگشت تا به تحقیقاتی درباره نظریه بازی در علوم رفتاری در مرکز تحقیقات بین‌رشته‌ای بپردازد. همکاری یک گروه بین‌المللی از شرکت‌کنندگان با پیشینه‌هایی در اقتصاد، زیست‌شناسی، ریاضیات، علوم سیاسی، روانشناسی و فلسفه، در نهایت موجب انتشار کتاب چهارجلدی «مدل‌های تعادل بازی» در 1991 شد. کار سیلتن در دانشگاه بن عمدتاً روی اقتصاد تجربی تمرکز داشت. هدف او ایجاد یک شاخه توصیفی و نظریه بازی بود که عقلانیت محدود رفتار انسانی را جدی بگیرد.

سیلتن در سال 1994 برای کارهای تحقیقاتی‌اش در نظریه بازی جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد. او تنها اقتصاددان آلمانی برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی به شمار می‌رود که این جایزه را با «جان نش» و «جان هارسانی» به صورت اشتراکی برنده شده است. آنها به توسعه مفاهیمی برای توضیح رفتار انسانی از طریق نظریه بازی کمک کرده بودند. سیلتن نظریه «عقلانیت محدود» خود را در جنگ کوزوو و رقابت ابرقدرت‌ها در خلیج‌فارس در دهه 1970 به کار برد و گفت ظهور جنبش‌های توده‌ای می‌تواند دقت این نظریه را تضعیف کند که با اتفاق افتادن انقلاب اسلامی در ایران نشان داده شد. به گفته خودش وضعیت او به عنوان عضوی از یک اقلیت طردشده او را واداشت که خیلی زود به مسائل سیاسی توجه کند؛ او یاد گرفت که به قضاوت خودش اعتماد کند تا به تبلیغات رسمی یا افکار عمومی، و این تاثیر زیادی بر رشد فکری‌اش داشت. سیلتن و همسرش در سال 1991 هر دو مبتلا به دیابت تشخیص داده شدند. همسرش به دلیل این بیماری هر دو پای خود را از زیر زانو از دست داد. سیلتن در سال 1994 در 85سالگی درگذشت.

سیلتن در زمان دریافت جایزه نوبل در مصاحبه‌ای با نیویورک‌تایمز گفته بود، این مانند بازی شطرنج است، شما باید در مورد آنچه حریفتان انجام خواهد داد سخت فکر کنید و سپس استراتژی خود را بر اساس آن برنامه‌ریزی کنید؛ ممکن است همیشه حق با شما نباشد، اما چنین تفکری احتمالاً باعث می‌شود بهتر بازی کنید و شما را از انجام حرکات احمقانه باز می‌دارد. 

دراین پرونده بخوانید ...