شناسه خبر : 41720 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نئولیبرال کیست؟

آیا افراد همواره اصول بازار آزاد را دنبال می‌کنند؟

 

نیما صبوری / نویسنده نشریه 

76دو اقتصاددان به نام‌های آگوستین لندیر از مدرسه کسب‌وکار اچ‌ای‌سی پاریس و دیوید تِسمار از مدرسه مدیریت اسلوان دانشگاه ام‌آی‌تی آمریکا در مقاله‌ای که به تازگی در کمیته ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا به چاپ رسیده است به بررسی نقش فردگرایی در حمایت سیاسی از سازوکار‌های سنتی اقتصاد (رقابت و حداکثری سود) پرداخته‌اند. در ایدئولوژی فردگرایی منافع فرد بر جامعه اولویت دارد. در زمینه حمایت از سازوکار‌های سنتی اقتصاد، ایده‌های متفاوتی میان مردم عادی و اقتصاددانان وجود دارد: در حالی که عمده اقتصاددانان موافق توافق‌های تجارت آزاد، برداشتن یارانه‌های کسب‌وکار و توسعه مالیات بر آلاینده کربن هستند اما بسیاری نیز با آن مخالفت می‌کنند. سه دیدگاه اصلی پیرامون این اختلاف نظرات وجود دارد:

1- نخست، دیدگاه منفعت شخصی است، جایی که افراد پیرو سیاست‌هایی هستند که منفعت مادی آنها را حداکثر می‌کند. برخی بر این عقیده‌اند که این دیدگاه نمی‌تواند به‌طور کامل نگرش‌ها به سازوکار‌های بازار را توضیح دهد. برای مثال، فرانک (2005) و راسل هاشچایلد (2016) در مطالعات خود شرایطی را توصیف می‌کنند که در آنها افراد بر ضد منافع مادی خود تصمیم می‌گیرند.

2- دیدگاه جایگزین دیگر این است که گرایش‌های سیاسی ناشی از برداشت‌های نادرست از چگونگی کارکرد اقتصاد است.

3- و در نهایت اینکه سایرین نیز معتقدند به جای اصول اقتصادی و منفعت‌طلبی، این ترجیحات اخلاقی است که دیدگاه‌ها را شکل می‌دهد. ارزیابی این مقاله معطوف به دیدگاه سوم است. حتی کسانی که معمولاً نگاه مثبت به بازارها دارند نگران‌اند که ما هنگام سرگرم شدن به فعالیت‌های بازاری، روحمان را می‌فروشیم. مشخصاً نگرانی این است که هر چه بیشتر سرگرم فعالیت بازاری می‌شویم احتمال بیشتری وجود دارد که در بهترین حالت خودخواه و فاسد و در بدترین حالت حریص و پست بشویم. همان آدام اسمیتی که مشهور است از ظرفیت بازارها برای به ارمغان آوردن ثروت مادی تقدیر می‌کرد، باور داشت که زندگی در جوامع بازار با هزینه‌های اخلاقی همراه است.

 

نقش ترجیحات اخلاقی

نویسندگان مقاله با نظرسنجی از شش هزار نفر در سه کشور آمریکا، فرانسه و آلمان سعی کرده‌ا‌ند نقش ترجیحات اخلاقی را در گرایش به سازوکار‌های بازار مورد ارزیابی قرار دهند. به منظور تفکیک باورها از ترجیحات، در مقاله از یک آزمون عقیدتی ساده استفاده شده است. در این آزمون، مشارکت‌کنندگان به‌طور ساده در دوراهی انتخاب میان کارایی سازوکار بازار و سیاست‌های عام‌المنفعه قرار می‌گیرند. این فروض الهام‌گرفته از مساله ترولی تحلیل‌های فلسفی است. بر این اساس سه پرسش پیرامون رقابت و دو پرسش پیرامون حداکثرسازی سود طراحی می‌شود. سه پرسش نخست تضادهای متفاوتی را میان اصول رقابت و حمایت‌های اجتماعی به نمایش می‌گذارد:

1- خرید کالاهای داخلی با هزینه بالاتر برای نجات مشاغل داخلی

2- اعمال تعرفه‌های هزینه‌زا برای دفاع از اصول اخلاقی

3- اعطای یارانه به کسب‌وکارهای داخلی با پرداخت مالیات بیشتر.

 دو پرسش پیرامون حداکثرسازی منافع نیز عبارت‌اند از: برای حمایت از اقدامات عام‌المنفعه؛ 1- مصرف‌کنندگان کالاهای گران‌تر را خریداری کنند؛ و 2- شرکت‌ها بخشی از نقدینگی خود را هزینه کنند. در نظرسنجی هر بار از مشارکت‌کنندگان خواسته می‌شود تصمیمات خود را در مقیاس 1 تا 10 میان بازار کامل و حمایت از اقدامات اجتماعی بیان کنند. بر این اساس با توجه به توضیحاتی که در بالا پیرامون نظریه فردگرایی دورکیم مطرح شد، مشارکت‌کنندگانی که فکر می‌کنند نیازها و آرزوهای مادی افراد بر جامعه اولویت دارد، برچسب «فردگرا» بر آنها زده می‌شود.

به منظور اندازه‌گیری کمی فردگرایی، فردگراها افرادی در نظر گرفته می‌شوند که نمرات پایین‌تری در مقیاس عددی ارزش‌های اخلاقی کسب می‌کنند؛ ارزش‌هایی که در ادبیات حوزه به پنج معیار تقسیم می‌شوند: مراقبت، عدالت، وفاداری، صلاحیت و تقوا.

 

آمارها

نظرسنجی مقاله از سوی شرکت تحلیلی-مشاوره‌ای کانتار در ژوئن 2021 انجام گرفت. پرسشنامه‌های نظرسنجی نیز از طریق ای‌میل به دست مشارکت‌کنندگان که نمونه‌ای از عموم جامعه هستند رسید. این نظرسنجی در سه کشور انجام شد، هر کدام با دو هزار مشارکت‌کننده: آمریکا، فرانسه و آلمان. در مجموع 51 درصد از مشارکت‌کنندگان زن هستند و 18 درصد مشاغل با مهارت بالا دارند (دکتر، وکیل، مدیر، مهندس و...). از لحاظ سنی حدود 11 درصد زیر 24 سال، 66 درصد بین 24 تا 64 سال و 23 درصد هم بالای 64 سال سن دارند.

 

گرایش نسبت به سازوکارهای بازار

انحراف از سازوکار رقابتی

در نظرسنجی، دسته اول از پرسش‌ها مربوط به انحرافات از اصول رقابتی به منظور حمایت‌های اجتماعی است. پرسش اول پیرامون حمایت از مشاغل داخلی، پرسش دوم پیرامون تقویت اصول انسانی از طریق حمایت‌گرایی و پرسش سوم حمایت از کسب‌وکارهای داخلی از رقابت است. 

پرسش نخست این‌گونه مطرح می‌شود: «برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی، مقامات حمل‌ونقلی شهر شما ملزم شده‌اند تنها واگن‌های ساخت شرکت (دو حالت: داخلی / اروپایی) را بخرند. این الزام به افزایش قیمت بلیت‌ها (تا سه حالت: 5 درصد، 10 درصد، 50 درصد) منجر می‌شود، اما در مقابل از هزار شغل (در دو حالت: داخل / اروپا) حفاظت می‌شود. شما تا چه حد با این طرح موافق هستید؟ پاسخ خود را در مقیاس 1 (کاملاً مخالف) تا 10 (کاملاً موافق) بیان کنید.» همان‌طور که مشخص است پرسش دو متغیر دارد: نخست اینکه تولیدکننده واگن داخلی است یا اروپایی، و اینکه هزینه پذیرش این طرح در حمایت از شرکت داخلی معادل 5، 10 یا 50 درصد است. پیشتر روش مشابهی در ادبیات حوزه به کار گرفته شد که نتایج نشان داد در زمان شوک‌های تجاری مشارکت‌کنندگان، سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی نظیر اعمال تعرفه را ترجیح می‌دهند؛ یافته‌ای که ترجمه اخلاقی آن «وفاق ملی» است.

پرسش دوم هزینه حمایت‌گرایی را در دفاع از ارزش‌های اخلاقی می‌سنجد. متن پرسش بدین شرح است: «دولت قصد دارد مالیات جدیدی بر واردات البسه از یکی از این سه کشور وضع کند: الف- استانداردهای محیط‌زیستی پایین‌تری از کشور شما دارد؛ ب- استانداردهای اجتماعی ضعیف‌تری از شما دارد؛ و ج- به حقوق بشر احترام نمی‌گذارد. با اعمال این مالیات، هزینه البسه شما حدود 10 درصد افزایش خواهد یافت. شما تا چه حد با این طرح موافق هستید؟ لطفاً پاسخ خود را در مقیاس 1 (کاملاً مخالف) تا 10 (کاملاً موافق) بیان کنید.»

در پرسش سوم و نهایی این بخش نیز نظر مشارکت‌کنندگان پیرامون حمایت از مالیاتی که به حفاظت از خرده‌فروشان محلی منجر می‌شود سوال می‌شود. این مالیات بین 10، 50 تا 100 یورو فرض شده است. پرسش به این شرح است: «فرض کنید شما در شهر کوچکی زندگی می‌کنید. مغازه‌ها، کافه‌ها و رستوران‌ها در مرکز شهر با چالش مواجه هستند. برای کمک به سرپا ماندن آنها، دولت / شهرداری قصد دارد تخفیف مالیاتی برایشان در نظر بگیرد. این اقدام به افزایش مالیات سالانه شما (سه حالت 10، 50، 100 دلار) منجر می‌شود. آیا شما موافق این طرح هستید؟ لطفاً پاسخ خود را در مقیاس 1 (کاملاً مخالف) تا 10 (کاملاً موافق) بیان کنید.»

تولیدکنندگان و مصرف‌کننده غیربهینه‌ساز

دسته دوم از پرسش‌های نظرسنجی، رفتارهای حداکثرسازی سود را هدف قرار می‌دهد. دو پرسش این دسته میزان تمایل مصاحبه‌شوندگان به کنار گذاشتن اصول اقتصادی نظیر حداکثرسازی امکانات مادی (پرسش اول) و حداکثرسازی سود (پرسش دوم) را ارزیابی می‌کند. پرسش اول مصاحبه‌شوندگان را در وضعیت خرید کالاهایی قرار می‌دهد که نسبت به کالاهای عادی گران‌تر هستند اما مطابق با اصول اخلاقی تولید و عرضه می‌شوند. البته هزینه اضافی مربوط به ماهیت مزیت اخلاقی است: «سوپرمارکتی یک بسته گوشت مرغ را به قیمت هفت دلار می‌فروشد. این سوپرمارکت همچنین بسته مشابهی را که در تولید و عرضه آنها استانداردهای اخلاقی رعایت شده است در ازای هر یک از سه حالت زیر پیشنهاد می‌کند: الف- 50 سنت اضافی به کشاورز تولیدکننده پرداخت شود؛ ب- 50 سنت اضافی به موسسه‌ای که به کشاورزان دچار مشکل کمک می‌کند پرداخت شود؛ و ج- 50 سنت اضافی به یارانه حمل‌ونقل محصولات ارگانیک تعلق گیرد. بنابراین محصولات با استاندارد اخلاقی به جای هفت دلار، 5 /7 دلار برای شما هزینه خواهد داشت. در مقیاس 1 تا 10، آیا شما بسته معمولی (عدد 1) را خریداری می‌کنید یا بسته دارای استاندارد (10)»

در نهایت از مشارکت‌کنندگان خواسته می‌شود تصور کنند کارمند شرکتی هستند که مبادرت به فعالیت‌های بشردوستانه دارد. شرکت، پروژه خیریه جدیدی را برنامه‌ریزی کرده است که نیاز به تامین مالی دارد. هزینه این پروژه را می‌توان یا از طریق سود سهامداران یا دستمزد کارکنان تامین کرد. بر این اساس از مشارکت‌کنندگان پرسش می‌شود: «یک شرکت چندملیتی قصد دارد فعالیت داوطلبانه‌ای را به منظور کمک به کشورهای درحال‌توسعه و حمایت از توسعه روش‌های کشاورزی سازگار با محیط‌ زیست آنها آغاز کند. این فعالیت برای شرکت سودآور نیست، اما برای کشاورزان کشورهای هدف بسیار مفید است. برای تامین مالی این فعالیت این سه گزینه پیش‌رو است: الف- شرکت جبرانی کارکنان را برای سه سال در اختیار گیرد؛ ب- شرکت پاداش کارکنان و سهامداران را برای سه سال در اختیار گیرد، و ج- شرکت پاداش سهامداران را برای سه سال در اختیار بگیرد. شما چقدر با این پروژه موافق هستید؟ لطفاً پاسخ خود را در مقیاس 1 (کاملاً مخالف) تا 10 (کاملاً موافق) بیان کنید.»

ارزش‌های اخلاقی و سیاست

در نظرسنجی مقاله از مشارکت‌کنندگان خواسته می‌شود تا خود را در موقعیت چهار ارزش اخلاقی قرار دهند: همدردی، مرجع صلاحیت‌دار، وفاداری و عدالت. ارزیابی کمی این مشارکت‌کنندگان در این چهار معیار از طریق پرسش زیر مشخص می‌شود: میزان موافقت خود را با جملات زیر از مقیاس 1 (کاملاً مخالف) تا 10 (کاملاً موافق) بیان کنید: 1- همدردی با کسانی که رنج می‌برند مهم‌ترین ارزش اخلاقی است؛ 2- احترام به مرجع صلاحیت‌دار چیزی است که همه کودکان باید یاد بگیرند؛ 3- مردم باید به اعضای خانواده خود وفادار باشند حتی زمانی که کار اشتباهی انجام می‌دهند؛ 4- من فکر می‌کنم از لحاظ اخلاقی درست نیست که فرزندان پولدار ارث هنگفت ببرند در حالی که فرزندان فقیر چیزی به ارث نمی‌برند. پس از این، از مشارکت‌کنندگان پیرامون گرایش سیاسی آنها پرسش می‌شود. یافته مطالعات پیشین حاکی از آن است که حمایت از ارزش‌های اخلاقی در میان افراد از لحاظ سیاسی چپگرا بیشتر است. شواهد این مقاله نیز این یافته را برای دو معیار همدردی و عدالت تایید می‌کند.

یافته‌ها

در ارزیابی پرسش نخست -اینکه افراد حاضرند برای حفظ مشاغل داخلی، هزینه بالاتر بپردازند- تمایل به اقدامات حمایت‌گرایانه به عنوان تابعی از افزایش قیمت‌ها، ارزش‌های اخلاقی و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی برآورد شده است. برآوردهای اولیه حکایت از اثرگذاری منفی هزینه بر تمایل افراد به اقدامات حمایت‌گرایانه دارد. طبق برآوردها، در میان معیارهای مورد بررسی از ارزش اخلاقی نیز سه معیار همدردی، مرجع صلاحیت‌دار و وفاداری جمعی بیشترین نقش را در تمایل به اقدامات حمایت‌گرایانه دارند.

در برآوردی دیگر، به جای ارزش‌های اخلاقی از دو معیار فردگرایی و محافظه‌کاری استفاده می‌شود. بر این اساس گرچه ضریب معناداری برای محافظه‌کاری حاصل نشده، اما برای فردگرایی این ضریب از لحاظ آماری معنادار و قابل‌ توجه است به این معنی که فردگرایی آثار قابل ‌توجهی بر ترجیحات افراد نسبت به سیاست‌های عام‌المنفعه دارد. طبق برآوردها، یک انحراف معیار کاهش در فردگرایی مشارکت‌کنندگان باعث افزایش ترجیحات آنها به حمایت از مشاغل داخلی به اندازه 15 /0 انحراف معیار می‌شود. بخش دوم برآوردها مربوط به رفتار حداکثرسازی سود است؛ رفتاری که به‌طور مستقیم با فردگرایی مرتبط است. در این باره برآوردها حکایت از آن دارند که متغیر مجازی تحمیل هزینه‌ها به کارکنان بخش قابل ‌توجهی از متغیر وابسته حمایت از سیاست‌های عام‌المنفعه را توضیح می‌دهد. در نهایت یافته‌ها نشان می‌دهند افراد دارای مشاغل با مهارت بالا، اهتمام بیشتری به سیاست‌های عام‌المنفعه دارند، چرا که رفتارهای اخلاقی برایشان کالای لوکس به حساب می‌آید.

 

کلام پایانی

در گشت‌وگذار مقالات اقتصادی این هفته، مطالعه‌ای مورد بررسی قرار گرفت که در آن تقابل اصول بازار آزاد و ارزش‌های اخلاقی در بوته آزمون نهاده شد؛ مطالعه‌ای الهام‌گرفته از عقاید امیل دورکیم، جامعه‌شناس مشهور فرانسوی. دورکیم که بیش از یک قرن پیش می‌زیست معتقد بود در جوامع مدرن، فردگرایی مفرط شکل گرفته است. ظهور این فردگرایی که او آن را «منفعت‌طلبی شخصی» می‌نامید پس از پایان یافتن جهانی سلسله‌مراتبی، انعطاف‌ناپذیر و مذهب‌پندارانه است. این مقاله که به دنبال آزمون کمی روابط فوق‌الذکر است از انجام نظرسنجی در سه کشور آمریکا، فرانسه و آلمان بهره می‌گیرد. بر این اساس در صورتی به مشارکت‌کنندگان برچسب فردگرایی زده می‌شود که در چهار معیار اخلاقی مورد پرسش به‌طور میانگین نمره پایین کسب کنند. این چهار معیار که تشریح آنها در بالا آمده است عبارت‌اند از: همدردی، عدالت، مرجع صلاحیت‌دار و وفاداری جمعی. در مقابل این افراد، گروهی از مشارکت‌کنندگان هستند که جامعه را مقدم بر خود می‌دانند؛ افرادی که انتظار نمی‌رود همواره به دنبال حداکثرسازی سود خود و رقابت با دیگران باشند.

در مقاله پرسش‌های ساده‌شده‌ای طراحی شده تا مشارکت‌کنندگان در تقابل میان حمایت از اصول بازار آزاد و حمایت از سیاست‌های عام‌المنفعه هزینه‌زا قرار گیرند. در واقع یک ویژگی مشترک عمده سیاست‌های عام‌المنفعه این است که در تضاد با مبانی رقابت کامل هستند؛ نظیر اعطای یارانه به کسب‌وکارهای نوپا، افزایش تعرفه، کنار گذاشتن حداکثرسازی سود برای کمک به دیگران و... . 

دراین پرونده بخوانید ...