ضربه به کارآموزان
کرونا چگونه اثر دورههای آموزش شغلی را از بین برد؟
هدف اصلی دورههای آموزش شغلی کمک به افراد برای یافتن مشاغلی مطمئن و باثبات است. برخی از دورههای آموزشی در کوتاهمدت به بهبود مشاغل مردم کمک میکنند. با این حال نگرانیهایی مبنی بر اینکه مزایای این دورههای آموزشی در کوران بحرانهای اقتصادی ناپدید میشود وجود دارد. برای نمونه هانوشک در مقاله 2017 خود توضیح میدهد که اگر دورههای آموزش شغلی خیلی تخصصی باشند، ممکن است مهارتهایی به کارآموزان ارائه کنند که برای سازگاری با شوکهای بازار کار ناکافی هستند.
در اینباره سه محقق با نامهای فیلیپه بارِرا-اوسوریو از دانشگاه واندربیلت، میکو سیلیمَن از دانشگاه هاروارد و آدریانا کوگلر از دانشگاه جرجتاون در مطالعهای به این موضوع پرداختهاند که آیا دورههای آموزش شغلی پیش از همهگیری کرونا (برای جامعه هدف جوانان خانوار کمدرآمد) توانسته است مزایای شغلی خود را در بحبوحه بیماری ادامه دهد. به این منظور در شهر کالی کلمبیا متقاضیانی که به طور تصادفی برای حضور در دورههای آموزش شغلی منتهی به دسامبر 2018 پذیرفته شدند با دادههای شغلی ماهانه دربردارنده هر دو شوک ابتدای بیماری کرونا و دورههای متعاقب آن ربط داده شد. پیشتر، اوسوریو در مطالعهای (2021) نشان داد که این دورههای آموزش شغلی و کارآموزی به افراد کمک کرد تا در یک بازه هشتماهه به استخدام رسمی دربیایند. با این حال در این مقاله نشان داده میشود بهرغم مزایای درآمدی (8 /15دلاری یا 18درصدی) و شغلی پایدار پیش از همهگیری، اما همه مزایای دورههای آموزشی در ماههای نخست بیماری ناپدید شدند. در واقع همه آنهایی که به طور تصادفی برای دورههای آموزش شغلی انتخاب شدند پس از بیماری، دیگر هیچ مزیتی را در بازار نیرویکار مشاهده نکردند. با توجه به منافع بالاتری که پیش از بیماری نصیب متقاضیان شرکتکننده در دورههای آموزشی شد، حتی پیامدهای منفی آن نیز برایشان نسبت به سایرین دو برابر بود. تا آگوست 2021، یک سال و نیم پس از شیوع بیماری، هنوز نیز بهبودی در وضعیت آنها حاصل نشده است، چراکه شاخصها هیچ اثری از بهبود اشتغال را نشان نمیدهند.
نتایج این مقاله برخی شواهد تجربی اولیه از تابآوری منافع برنامههای آموزش شغلی و کارآموزی در برابر شوکهای اقتصادی ارائه میکند. در یک مطالعه مشابه، بوئرمن و همکارانش (2021) در مقاله خود به مجموعه نتایج متناقضی دست یافتند. آنها نشان دادند زنانی که تجارب تحصیلی بیشتری دارند به طور معناداری از آسیبهای ناشی از همهگیری کرونا کمتر متضرر میشوند. از طرفی نتایج مقاله مطابق با یافتههای مطالعه فیلد و همکارانش (2019) است. آنها در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند افرادی که از برنامههای آموزشی شغلی فارغالتحصیل شدند، در بحرانهای اقتصادی عملکرد ضعیفتری را از خود به نمایش گذاشتند.
به عقیده نویسندگان مقاله، روایتهای مختلفی میتوان برای ناپدید شدن مزایای دورههای کارآموزی متقاضیان شغلی شهر کالی پس از بیماری کرونا عنوان کرد. اولین آنها، شدت و بزرگی شوکهای اقتصادی ناشی از همهگیری «کووید 19» است. در اینباره نزدیک به نیمی از خانوارهای نظرسنجیشونده در آمریکای لاتین اعلام کردند که یکی از اعضای خانوادهشان شغل خود را در پی شیوع کرونا از دست داد. علت دیگر میتواند ناشی از کوتاه بودن طول دوره برنامههای آموزشی باشد (در مقایسه با سرمایهگذاریهای آموزشی بلندمدتتر). سوم، ممکن است آسیبهای شغلی که مشارکتکنندگان در برنامههای کارورزی شهر کالی تجربه کردند ناشی از این واقعیت باشد که بخش خدمات - رایجترین بخش برای گذراندن دورههای کارورزی - بیشترین آسیب را از شوکهای پاندمی کرونا متحمل شد. چهارم، همه این کارکنان کمتر از یک سال و نیم تجربه کاری داشتند، و در مقابل نیز ضررهای شغلی به گونهای بوده که اولین نفر اخراجشونده احتمالاً آخرین نفر استخدامشونده بوده است. باید گفت متاسفانه دادههای در دسترس مقاله به گونهای نیست که به نویسندگان اجازه دهد تعیین کنند کدام یک از این روایتها علت نتایج حاصله است.
یافتههای این مقاله همچنین ابعاد جدیدی را به روی ادبیات حوزه ناهمگنی هزینههای شوکهای اقتصادی میگشاید. به عنوان مثال، فاربر (2011 و 2015) مطالعهای روی بحران اقتصادی 2008 داشت و به این نتیجه رسید که شوکهای اقتصادی با احتمال بیشتری به افراد با تحصیلات کمتر آسیب میزنند. به طور مشابه، کائوهانن و ریوکولا (2019) نشان دادند افرادی که در مشاغلی با وظایف عادی و تکراری مشغول هستند نسبت به آنهایی که در مسوولیتهای اجتماعیتر فعالیت میکنند با هزینههای بالاتر از دست دادن مشاغل مواجه میشوند. در این مقاله نشان داده میشود در بحبوحه ویرانیهای کرونا - نسبت به دوران پیش از آن- هزینههای از دست دادن شغل (شامل متغیرهای اشتغال و درآمد) برای متقاضیانی که از دورههای کارآموزی وارد بخش رسمی شدند نسبت به سایرین بالاتر بوده است. یک دلیل میتواند این باشد که متقاضیانی که به طور تصادفی برای دورههای کارآموزی انتخاب شدند نسبت به همتایان خود در گروه مقایسه، پیش از بیماری دستاوردهای بیشتری داشتند. به همین دلیل با شیوع بیماری زیان آنها شدیدتر شد. دلیل بالقوه دیگر این است که به خاطر اینکه دورههای یادگیری عمدتاً برای بخشهای خدماتی بود، متقاضیان استخدامشونده بیشتر از بحرانهای کووید 19 آسیب دیدند.
در کل یافتههای مقاله مورد بررسی حکایت از هزینههای اقتصادی چشمگیر همهگیری «کووید 19» دارد. بر این اساس حتی بازارهای کار فعال و برنامههای اجتماعی که پیشتر عملکرد خوبی را به نمایش گذاشتند، در دنیای پس از بیماری احتمالاً نیاز به تجدیدنظر خواهند داشت. در ادامه نگاهی جزئیتر به مقالهای میاندازیم که جنبههای کمتر دیدهشده پیامدهای «کووید 19» بر بازار نیرویکار را به نمایش میگذارد.
دادههای مقاله
آمارهای این مقاله از شهر کالی، سومین شهر بزرگ کلمبیا با 2 /2 میلیون جمعیت استخراج شده است. جامعه هدف هم متقاضیان برای برنامه آموزش شغلی یا کارآموزی هستند که تقاضای بیشتر از ظرفیت داشت و از ژوئن تا دسامبر 2018 فراهم شد. در مجموع در این برنامه 18 کلاس 160ساعته برای هشت حوزه مختلف از بخش خدمات برگزار شد، شامل: فروش و خدمات مشتریان، خدمات عمومی، خدمات نظارتی و حفاظتی، تحویلداری، کارشناس کنترل کیفیت، دستیار پختوپز، نیروی حملونقل و مسوول انبار. پس از فراخوان بنیاد کارواخال- بنیادی که اجراکننده برنامههایی برای کمک به اشتغال جمعیت فقیر شهر کالی است- متقاضیان به طور داوطلبانه در کلاسها ثبتنام کردند. در این رابطه عمده افرادی که برای کلاسها ثبتنام کردند از طبقه اقتصادی-اجتماعی ضعیف جامعه بودند.
با توجه به تقاضای بیش از ظرفیت برای کلاسها، بنیاد مذکور متقاضیان را به طور تصادفی و از طریق قرعهکشی برای شرکت در دورههای آموزشی انتخاب کرد. گروه کنترل یا مقایسه مطالعه هم آنهایی هستند که در این قرعهکشی انتخاب نشدند. در پی این انتخاب تصادفی، افراد تقسیمبندیشده در گروهها، نوعاً ویژگیهای مشابهی دارند. در مجموع 663 نفر برای حضور در برنامه آموزش شغلی ثبتنام کردند که از این تعداد، 451 نفر انتخاب شدند و 212 نفر هم در گروه کنترل قرار گرفتند.
آمارهای اصلی این مقاله از «اسناد امنیت اجتماعی کلمبیایی» جمعآوری شده و شامل اطلاعاتی از درآمد و روزهای اشتغال رسمی است. بهعلاوه معیار دیگری نیز معرفی شده است که نشان میدهد افراد به طور کلی در هر ماه شاغل بودهاند یا خیر. این آمارها مربوط به بازه زمانی ژوئن 2016 تا آگوست 2021 است.
نمودارهای توصیفی از جزئیات هر یک از سه معیار در شکل یک آورده شده است. این نمودارها بیانگر آن هستند که پیش از برگزاری دوره آموزش کارآموزی، روند معیارها برای متقاضیانی که برای دوره انتخاب شدند و متقاضیانی که انتخاب نشدند و در گروه کنترل قرار گرفتند مشابه است. پس از پایان دوره آموزش اما متقاضیانی که در این دورهها پذیرفته شدند در مقایسه با سایرین به طور قابلتوجهی عملکرد شغلی و درآمدی بهتری داشتند. در ادامه و در مارس 2020 (اوایل همهگیری کرونا) اما به نظر میرسد تمام متقاضیان وضعیتی متزلزل در بازار نیرویکار یافتند. به عبارتی چندی پس از آغاز شوکهای اقتصادی کرونا، متقاضیانی که در دورههای آموزش شغلی و کارآموزی شرکت کرده بودند، مزیت پیش از همهگیری خود را نسبت به سایرین همتایان در گروه کنترل از دست دادند. در نهایت نیز هیچ نشانهای وجود ندارد که نشان دهد متقاضیان شرکتکننده در دورههای آموزشی در روند رو به بهبود اخیر مزیت خود را مجدد بهدست آورده باشند.
به منظور ارزیابی توازن میان کارکنان پذیرفتهشده و سایرین قبل از انتخاب تصادفی آنها، در کنار دادههای رسمی از اطلاعات بهدستآمده از نظرسنجی پیش از دورههای آموزش شغلی نیز استفاده شده است. تجزیه و تحلیل این اطلاعات نشان میدهد عمده افراد حاضر در نمونه مورد بررسی، از قشری با پیشزمینه ضعیف هستند. دوسوم از این افراد را نیز زنان تشکیل میدهند.
الگوی برآورد
در این باره سه پرسش مرتبط مطرح شده است: الف) چگونه پذیرش در دورههای آموزش شغلی بر اشتغال و درآمد پیش از همهگیری اثرگذار است. ب) شوکهای اقتصادی ناشی از کووید 19 چگونه بر کارکنان اثر میگذارد. ج) چطور تجربه حضور در دوره کارآموزی بر اشتغال دوره بهبود بعد از شوکهای اقتصادی اولیه اثرگذار است.
به منظور ارزیابی اثرگذاری دورههای کارآموزی بر اشتغال و درآمدِ پیش و پس از همهگیری کرونا، از مزیت انتخاب تصادفی متقاضیان در این دورههای آموزشی بهره گرفته شده است. بر این اساس ابتدا در معادله اقتصادسنجی در یک سو شاخصهای عملکردی متقاضیان شامل اشتغال و درآمد به عنوان متغیر وابسته و اثرپذیر، و در سوی دیگر حضور یا عدم حضور در دورههای آموزشی به عنوان متغیر مستقل و اثرگذار در نظر گرفته شده است. سپس در گام بعدی، شدت اثرگذاری شوکهای اقتصادی کرونا بر هر دو گروه آزمایش و کنترل از طریق ارزیابی معیارهای عملکردی کارکنان (اشتغال و درآمد) برآورد میشود. بر این اساس به الگوی اقتصادسنجی ساده پیشین، متغیرهای دیگری نیز اضافه میشود. از جمله این متغیرها میتوان به متغیر مجازی دوره همهگیری کرونا که برای پیش از مارس 2020 مقادیر صفر و برای بعد از آن مقادیر یک میگیرد اشاره کرد. همچنین با ایجاد رابطه متقابل میان انتخاب تصادفی متقاضیان برای دورههای کارآموزی و شوکهای اقتصادی (ضرب جبری متغیر مجازی حضور در کارآموزی در متغیر مجازی دوره پیش و پس از کرونا)، میتوان پیامدهای اقتصادی «کووید 19» را برای هر یک از دو گروه آزمایش و کنترل به طور مجزا مورد ارزیابی قرار داد. با توجه به اینکه به نظر میرسد یک روند خطی در متغیرهای عملکرد کارکنان وجود داشته باشد، متغیر زمانی خطی نیز وارد مدل شده است. با ضرب این متغیر در متغیر مجازی حضور (گروه آزمایش) یا عدم حضور (گروه کنترل) در دورههای کارآموزی، میتوان سیر متفاوت دو گروه آزمایش و کنترل در بازار نیرویکار را زیر نظر داشت. در نهایت نیز متغیر مجازی اثرات ثابت افراد وارد مدل میشود تا نقش ویژگیهای افراد کنترل شود، و اثرگذاری خالص شوکهای اقتصادی بر عملکرد شغلی کارکنان برآورد شود. سوم، نقش حضور در دورههای آموزشی بر بهبود از شوکهای اقتصادی همهگیری مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این بخش برآوردها متمرکز بر بازه زمانی مارس 2020 تا آگوست 2021 است (برای این بازه، متغیر مجازی حضور در دورههای آموزشی برای افرادی که حضور داشتند مقدار یک میگیرد). در این باره نخستین چهار ماه پس از مارس 2020 به عنوان دوره شوکهای اولیه، و ماههای پس از آن تا آگوست 2021 به عنوان دوره بهبود در نظر گرفته میشود. بر اساس اطلاعات اداره آمار کلمبیا، اقتصاد این کشور رشد قابلتوجهی را تا سال 2021 تجربه کرد و نرخ رشد اقتصادی در فصل دوم این سال به 27 درصد رسید. به منظور برآورد نقش حضور در دورههای آموزشی بر بهبود از شوکهای اقتصادی کرونا، میتوان از ضرب متغیر مجازی دوره کارآموزی در متغیر مجازی دوره بهبود استفاده کرد. در واقع ضریب این متغیر ترکیبی، تفاوت عملکرد کارکنانی را که در دورههای کارآموزی حضور داشتند نسبت به آنهایی که شرکت نداشتند برای بازه زمانی بهبود برآورد میکند.
کلام پایانی
در نهایت هر یک از سه الگویی که در بخش قبل توضیح داده شد، برای متغیرهای عملکردی کارکنان یعنی اشتغال و درآمد برآورد میشود. نتایج این برآوردها تا حد زیاد مشابه نمودارهای توصیفی شکل یک است. همانطور که در بخش آمارها توضیح داده شد، این نمودارها بیانگر آن هستند که پیش از برگزاری دوره کارآموزی، روند معیارها برای متقاضیانی که برای دوره پذیرفته شدند و متقاضیانی که انتخاب نشدند و در گروه کنترل قرار گرفتند مشابه است. پس از پایان دوره آموزش اما متقاضیانی که در این دورهها پذیرفته شدند در مقایسه با سایرین به طور قابلتوجهی عملکرد شغلی و درآمدی بهتری داشتند. در ادامه و در مارس 2020 (اوایل همهگیری کرونا) به نظر میرسد تمام متقاضیان وضعیتی متزلزل در بازار نیرویکار یافتند. به عبارتی چندی پس از آغاز شوکهای اقتصادی کرونا، متقاضیانی که در دورههای آموزش شغلی و کارآموزی شرکت کرده بودند، مزیت پیش از همهگیری خود را نسبت به سایرین همتایان در گروه کنترل از دست دادند. بهعلاوه هیچ نشانهای وجود ندارد که نشان دهد متقاضیان شرکتکننده در دورههای آموزشی در روند رو به بهبود اخیر از شوکهای اقتصادی کرونا مزیت خود را مجدد بهدست آورده باشند.
در نهایت به طور خلاصه میتوان گفت حضور در دورههای آموزش شغلی یا کارآموزی پیش از همهگیری کرونا، به بهبود 20درصدی اشتغال و درآمد کارکنان منتخب نسبت به سایر کارکنان منجر شد. تعداد روزهای استخدام رسمی در هر ماه نیز افزایش 8 /1 روز یافت؛ جایی که احتمال اشتغال نیروی کار در هر ماه هشت درصد افزایش مییابد. مقدار عددی افزایش درآمد ماهانه هم 8 /15 دلار است. با این حال پس از شوکهای اقتصادی ناشی از کرونا (مارس 2020 به بعد) مزیتهای حضور در دورههای کارآموزی از بین رفت. در واقع، در مقایسه با 12 ماه پیش از بیماری، متقاضیان شغلی که در دورههای کارآموزی پذیرفته شدند نسبت به همتایان پذیرفتهنشده خود دو برابر آسیب بیشتر را تجربه کردند، آسیبی که حتی در دوره اخیر بهبود از شوکهای کرونا هنوز جبران نشده است.