آینده پول
چگونه انقلاب دیجیتالی، ارزها و امور مالی را متحول میکند؟
گوبلای خان در قرن سیزدهم اولین «پول فیات» در دنیا را ایجاد کرد، پولی که پشتوانه آن نه طلا، بلکه قدرت مرکزی کشور بود. اولین پول فیات که شکل پول کاغذی داشت در چین و سپس در بقیه نقاط دنیا رایج شد. پولی که ما اکنون میشناسیم در واقع همین پول گوبلای خان است که ارزش آن به عرضه و تقاضا وابسته است نه به ذخایر طلای کشورها. ولی به نظر میرسد که عمر پول فیات هم به پایان رسیده است. اکنون چین و کشورهایی مانند سوئد، پرچمدار جنبشی شدهاند برای حذف پول کاغذی و جایگزین کردن آن با ارز دیجیتال بانک مرکزی که به CBDS معروف است. به عبارتی، ما در میانه یک انقلاب دیگر هستیم که ریشه در نوآوری بخش خصوصی دارد و بخش دولتی را نیز به حرکت درآورده است. جرقه این انقلاب در سال 2009 زده شد وقتی بیت کوین، اولین ارز دیجیتال خصوصی، بدون هیچ پشتوانهای شکل گرفت. تفکر پشت این ارز، تفکری لیبرال بود که میخواست سیستم مالی بدون دخالت یک دولت مرکزی شکل گیرد؛ آرمانی که از اقتصاددان اتریشی به نام فردریک فون هایک، حامی «پول غیرملی» الهام گرفت. طرفداران این نظریه معتقدند که دولتها سالهاست که با استفاده از قدرت خود از پول ملی سوءاستفاده کردهاند که دستاوردی نیز به جز تورم برای کشورهایشان نداشته است. ولی در مقابل ارزهای دیجیتال خصوصی به نیروی بازار وابسته هستند، رشد آنها بر اساس فعالیتهای واقعی اقتصادی تعیین میشود و عقلانیت جمعی مانع از ایجاد تورم در کشورها میشود. واقعیت این است که چنین سازوکار مالی که مستقل از دولت عمل کند، میتواند خدمات مالی را با قیمت بسیار پایینتر برای همه افراد بهطور یکسان فراهم کند. حالا برنده این رویارویی کیست؟ ارزهای دیجیتال خصوصی یا پول بانک مرکزی؟
«اسوار پراساد» اقتصاددان هندی-آمریکایی، در کتاب جدیدش به نام «آینده پول: چگونه انقلاب دیجیتالی، ارزها و امور مالی را متحول میکند» به طور مفصل این موضوع و فناوریهای جدید مالی، مزایا و معایب آن را مورد بررسی قرار داده است. او استاد دانشگاه کرنل، محقق ارشد موسسه تحقیقاتی بروکینگ و مشاور اقتصادی دفتر ملی مطالعات اقتصادی است که سابقه کار در صندوق بینالمللی پول را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
همه میدانستند که نوآوریهایی که در بخش مالی در دهههای گذشته شروع شده است، ما را به مرحلهای خواهد رساند که باید منتظر تغییرات بزرگتری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باشیم. آقای پراساد در کتابش توضیح میدهد که رشد سریع فناوریهای بخش مالی که به ظهور رمزارزها و ارز دیجیتال ثابت (استیبل کوین) منجر شده است، پول کاغذی را به تدریج از میدان خارج خواهد کرد که این برای هیچکس جای تعجبی ندارد. سالهاست که اکثریت مردم در حال انجام امور مالی خود از طریق لپتاپ و گوشیهای موبایل هستند. با اینکه نوآوری در حوزه امور مالی پدیده جدیدی نیست ولی پراساد معتقد است این نوآوری ماهیت بسیار متفاوتی دارد. نوآوریهای قدیم در جهت بهبود سیستم موجود بود، در حالی که پایان پول نقد به انقلاب بیشتر شبیه است تا نوآوری.
اینکه چنین تحولی پیامدهای مثبت یا منفی به دنبال دارد، بسیار بستگی به واکنش و انعطافپذیری بانک مرکزی و دولت کشورها دارد؛ دیر یا زود بانکهای مرکزی چارهای نخواهند داشت برای اینکه از کار بیکار نشوند، ارزهای دیجیتال خود به نام CBDC را صادر کنند؛ همان کاری که چین و سوئد به طور آزمایشی شروع کردهاند. این ارز همان پول بانک مرکزی خواهد بود با ماهیتی دیجیتال و با پشتوانه دولت مرکزی که میتواند با ارزهای دیجیتال بخش خصوصی به رقابت بپردازد.
البته از آقای پراساد به عنوان کسی که سابقه کار در صندوق بینالمللی پول را دارد، انتظار دیگری نمیرود به جز آنکه روی راهکارهای دولتی بیشتر تمرکز کند و حتی اگر در عمل توانایی بخش خصوصی در ارائه خدمات مالی بیشتر باشد، باز هم بانک مرکزی را در قلب امور مالی بداند. او در کتابش ابراز امیدواری میکند که CBDC بتواند سیستمهای کهنه مالی را بهروز کند، در زندگی مدرن بسیار کارآمدتر از پول نقد باشد و بتواند در صورت بروز مشکلات در سیستمهای پرداخت دیجیتالی شرکتهای خصوصی، به کمک آنها بیاید. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی میتوانند برای افرادی که حساب بانکی ندارند، دسترسی به پرداختهای دیجیتال و سایر خدمات مالی را فراهم کنند. ولی پراساد آنقدر هم متعصب نیست، او از اینکه ارز دیجیتال بانک مرکزی میتواند نسبت به نفوذ هکرها و باگها آسیبپذیر باشد ابراز نگرانی میکند. علاوه بر آن او باور دارد که این ارزها میتوانند نوآوری در بخش خصوصی را سرکوب کنند و زمینه بیثباتی را فراهم آورند. او همچنین خطراتی مانند از دست رفتن استقلال بانک مرکزی و افشا شدن اطلاعات خصوصی افراد در یک سیستم تمام دیجیتال را خاطرنشان میکند.
اما پراساد نگاه فنی بسیار دقیقی دارد. او در کتابش بررسی مفصلی روی فناوریهای دیجیتال و تحولات آن در سالهای گذشته انجام داده است. از رشد چشمگیر پول موبایلی در شرق آفریقا و چین تا ظهور وامدهی فردبهفرد و بیمههای خرد. در واقع فناوریهای مالی با سرعت در حال دگرگون کردن امور مالی و تحت تاثیر قرار دادن صدها میلیون نفر از کاربران این بخش به خصوص در بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه است. پراساد در کتاب جدیدش از خاطرات سفرهایش به چین قبل از پاندمی کرونا میگوید. او میگوید: «من عادت داشتم که در کیف پولم اسکناسهای یوآن داشته باشم که از دید دوستانم خیلی بیمورد به نظر میآمد. میتوانستم نگاه بهتزده دوستان چینیام را ببینم وقتی به جای استفاده از تلفن همراهم، اسکناسهای چینیام را از کیف پول درمیآوردم تا پول قهوهام را حساب کنم. آنها قبل از اینکه من بتوانم اسکناسهایم را بشمارم با تلفن همراهشان پول صورتحساب من را پرداخت میکردند.» پراساد میگوید اسکناسهای کاغذی که چنینیها در قرن هفتم اختراع کردند در حال جایگزین شدن با اسکناسهای دیجیتالی است. این یعنی پول نقد به تدریج جایگاه خود را از دست میدهد و شاید در آیندهای نهچندان دور، پول دیگر شکل کاغذی نخواهد داشت. در حال حاضر چین در تلاش است که با تولید ارز دیجیتال بانک مرکزی خود به نام eCNY یا یوآن دیجیتال چین و تبدیل یوآن به ذخیره ارزی بینالمللی، گوی سبقت را از آمریکا برباید. ولی چین سابقه اقدامات ناگهانی بدون برنامه و سیاستهای حمایتی زیادی در کارنامه خود دارد. واقعیت این است که این کشور راه زیادی در پیش دارد تا بتواند اعتماد دنیا را جلب کند تا یوآن جایی در معاملات پیدا کند یا به عنوان منبع ارزش شناخته شود، از اینرو جنگ دلار و یوآن جنگی طولانیتر از انتظار همگان خواهد بود.
پراساد از بیتکوین، اتریوم و فناوریهای زیرساخت آنها میگوید. اکنون بیش از 9 هزار توکن ارز دیجیتال وجود دارد. در سال 2021 ارزش همه ارزهای دیجیتال به بیش از دو تریلیون دلار رسید که نشان میداد در طول یک سال ارزش آنها بیش از 10 برابر شده است. قیمت هر بیت کوین از یک دلار به 66 هزار دلار رسید. به اعتقاد طرفداران رمزارزها، به کمک ارزهای دیجیتال میتوان به دنیایی با ارزی واحد نزدیکتر شد که نقش دلار در تجارتهای بینالمللی را کمرنگ میکند و بهبود سیستمهای خصوصی پرداخت، افزایش مشارکتهای مالی، بهبود انتقال سیاستهای مالی و مبارزه با فساد را به همراه دارد. البته پراساد تاکید دارد که کاهش استفاده از پول نقد لزوماً نمیتواند به معنی کاهش جرمهای مالی باشد زیرا نهادهای نظارتی توانایی لازم برای کنترل پلتفرمهای مالی جدید را ندارند. به گفته پراساد انقلاب تکنولوژیک مالی، قابلیتهای مخرب زیادی دارد زیرا این تحولات، برخی بخشهای بنیادین مالی را نشانه گرفتهاند ولی از سوی دیگر نمیتوان منکر زیرساختهای فنی و ظرفیتهایی شد که به دنیای خدمات مالی اضافه شده است.
با وجود همه ریسکهای موجود در ارزهای دیجیتالی، پراساد بیتکوین را پدیدهای ناب و خلاقانه مینامد. در فصل چهارم کتاب، پراساد با جزئیات زیاد ظهور بیتکوین و فناوری بلاکچِین را توضیح میدهد که میتواند برای کسانی که میخواهند تاریخچه دقیق آنها را بدانند بسیار مفید واقع شود. پراساد خطرات موجود در ارزهای دیجیتالی خصوصی را نیز مرتب در کتابش گوشزد میکند. او نسبت به دور زدن بانکها، از دست رفتن حریم خصوصی و افزایش نظارت دولت بر عملکرد شهروندان هشدار میدهد ولی معتقد است میتوان به کمک ارائه طرحهای صحیح و نظارتهای قانونی از پیامدهای این خطرات کم کرد.
یکی از مفیدترین بخشهای کتاب، بخش پایانی آن است که به موضوع چگونگی واکنش سیاستگذاران کشورهای مختلف، نسبت به رونق گرفتن ارزهای دیجیتال میپردازد. واقعیت این است که دولت بسیاری از کشورها سالهاست که از تسلط جهانی دلار ناراضی هستند، زیرا نه فقط در کشورهای کوچک، کمترین نوسانِ ارزش پولشان نسبت به دلار، پیامدهای زیادی در کل کشور به همراه دارد بلکه کشورهای بزرگ هم باید پول نفت و بقیه کالاهای مورد نیاز خود را به دلار پرداخت کنند و این باعث میشود که شرایط ذخیره پول برای آمریکا به گونهای مهیا شود که برای تامین کسری بودجه خود بتوانند وامهای ارزان بگیرند. از اینرو آمریکا نهتنها میتواند شرایط زندگی فراتر از توان مالیاش فراهم کند بلکه هرگز بابت ریختوپاشهای بیحساب و کتابش جواب پس نداده است. همین امر باعث شده است که بسیاری از سیاستمداران و رهبران خارجی همواره از برتری که وضعیت دلار آمریکا برای اقتصاد آن کشور فراهم کرده است، انتقاد کردهاند. همین نارضایتی جهانی بسیاری از بانکهای مرکزی خارج از آمریکا را گرد هم آورده تا برای ایجاد یک ارز دیجیتال بانک مرکزی، تبادل نظر داشته باشند و جای تعجبی ندارد که فعلاً بانک مردمی چین پیشرو این حرکت است. ولی به گفته پراساد از آنجا که مردم نیروی محرکه نوآوری در حوزه تکنولوژی خدمات مالی هستند، احتمال اینکه در طولانیمدت دلار ارزش خود را از دست بدهد بسیار کم است. تصور کنید که یک کاربر خدمات مالی دیجیتال بخواهد برای استیبلکوین خود پشتوانه ایجاد کند و باید بین دلار، ین، یورو و یوآن یکی را انتخاب کند، به احتمال زیاد او دلار را انتخاب خواهد کرد. احتمال دارد آن پتانسیلهای سابق را نداشته باشد ولی دلار همچنان قویترین ارز در دنیا محسوب میشود.
اما چه کسی برنده جنگ بین بانک مرکزی و بخش خصوصی است؟ تا همین چند سال پیش نویسندگانی مانند راگوف در کتاب «نفرین پول نقد» با اطمینان گفتند، که دولت یا همان بانک مرکزی میتواند همه رقبای خود در بخش خصوصی را از میدان به در کند. ولی پراساد که کتاب خود را در سال 2021 به چاپ رسانده است، خیلی با اطمینان از توانایی بانک مرکزی صحبت نمیکند. البته او معتقد است که بانک مرکزی همیشه مرکزی خواهد ماند ولی اضافه میکند که ارزهای دیجیتال بخش خصوصی، به دلیل پایین بودن هزینههای نقلوانتقال و دسترسی بیشتری که به کاربرانشان میدهند میتوانند رقیب جدی بانکهای مرکزی محسوب شوند.
به اعتقاد پراساد، ارزهای دیجیتال و میزان ثابت عرضه آنها باعث میشود که پولهای بانکهای مرکزی همچنان نسبت به این ارزها دست بالا را داشته باشند. منطق او این است که بانکهای مرکزی توانایی دارند که پول کشورشان را به مقدار لازم و در مقادیر کلان عرضه کنند و همین امر باعث رونق تجارت و تقویت نهادهای مالی میشود و به آنها انگیزه میدهد که از همان پول در قراردادهای خود استفاده کنند. البته طرفداران فناوریهای مالی میگویند بانکهای مرکزی همواره تحت تاثیر شرایط سیاسی کشور و در معرض اشتباهات سیاستگذاری هستند و شاید تا الان توانسته باشند پول موردنیاز کشور خود را تامین کنند ولی اگر روزی به هر دلیلی قادر به چنین کاری نباشند، ارزهای دیجیتال رقیب جدی برای پولهای رایج محسوب خواهد شد. پراساد در کتاب خود این خطر بالقوه را نیز گوشزد میکند که بانکهای مرکزی تحت فشار دولت میتوانند ارزهای دیجیتال بیشتری صادر کنند که مانند چاپ پول کاغذی فقط تورم و به خطر انداختن سیاستهای مالی را به دنبال خواهد داشت.
پراساد در کتاب خود میگوید که اکنون در دوران جدایی مالی بخش خصوصی از بخش دولتی هستیم. در حالی که پول رایج که از سپردههای بانکی شکل گرفته است وابسته به بانکهایی است که با پشتوانه بانک مرکزی فعالیت میکنند، فناوریهای جدید به قطع چنین وابستگیهایی منجر شده است. پول ملی کشور میتواند منبع ارزش محسوب شود و ارزهای دیجیتال خصوصی برای پرداختها مورد استفاده قرار بگیرد. بیتکوین و پولهای دیجیتال دیگری که بعد از آن پدید آمدند، قابلیت این را دارند که تغییرات بنیادین ایجاد کنند. آنها با ایجاد شبکهای از کاربران و اعتبار بخشیدن به تراکنشها میتوانند بدون نیاز به نهادی مرکزی و قابل اعتماد، خدمات پرداخت را انجام دهند. اگرچه پراساد در کتاب خود با عدم اطمینان نسبت به پیشی گرفتن ارزهای دیجیتال نسبت به پولهای بانکهای مرکزی صحبت میکند اما منکر این واقعیت هم نمیشود که شرکتهای بزرگی مانند فیسبوک، با میلیاردها کاربر و نفوذ مالی و قابلیتهای فناوری که دارند، میتوانند ارزهای خصوصی را به ابزارهایی جذاب برای دادوستد و منبع ارزش تبدیل کنند.
ارز دیجیتال فیسبوک به نام Diem میتواند انقلابی در پرداختها و نقلوانتقالهای پرهزینه بینالمللی ایجاد کند. در حال حاضر پرداختهای بینالمللی به کمک چند بانک واسطه انجام میشود که نه تنها هزینه انتفال را افزایش میدهند بلکه به تکرار بازرسیهای پولشویی پرهزینه منجر میشوند. ولی Diem را به راحتی میتوان منتقل کرد. همین راهکار ساده میلیونها مهاجر بختبرگشتهای را نجات میدهد که برای انتقال دستمزدشان به خانوادههایشان، هیچ دسترسی به حسابهای بانکی و خدمات بانکی ندارند.
از زمان نگارش کتاب «آینده پول» قوانین محدودکننده زیادی برای ارزهای دیجیتال اجرا شده است. چین خرید و فروش بیتکوین در صرافیها را ممنوع کرده است و دیم فیسبوک نیز به دلیل مخالفت نهادهای نظارتی کشورهای غربی هنوز به صورت کامل به مرحله اجرا نرسیده است. سرعت تحولات در این حوزه بسیار سریع و غیرقابل پیشبینی است. پراساد در صفحه 145 کتاب خود داستان مرد جوانی را روایت میکند که اولین بیتکوین خود را با قیمت 400 دلار خریده بود و پراساد نسبت به سرمایهگذاری او و سایرین که پساندازهای خود را در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری میکنند ابراز نگرانی میکند. ولی به دنبال همین داستان میگوید: «با توجه به قیمتی که بیتکوین اکنون در سال 2021 دارد، همانطور که در حال انجام آخرین ویرایشهای کتابم هستم، به این نتیجه رسیدهام که شاید بهتر بود به جای نوشتن این کتاب در سالهای گذشته، وقتم را صرف خرید بیتکوین میکردم!»