یگانه اقتصاد
محمد یگانه، برای اقتصاد ایران چه کرد؟
در میان تکنوکراتهای دوران پهلوی، یکی از کسانی که کمتر از او یاد شده است، محمد یگانه است. او در سازمان ملل مشغول به کار بود و متن نطق دکتر مصدق در سازمان ملل را تنظیم کرد و به تشویق او به ایران بازگشت و سالها در کنار علینقی عالیخانی، از معاونان وزارت اقتصاد بود. در چهار منصب رئیس کل بانک مرکزی، وزیر دارایی، وزیر مشاور و وزیر آبادانی و مسکن فعالیت کرد. او از مخالفان سرسخت ارزان کردن نرخ ارز بود، و معتقد بود پایین نگه داشتن نرخ ارز، صنایع ملی را از میان میبرد. پس از پیروزی انقلاب مجدداً در صندوق بینالمللی پول مشغول به فعالیت شد و در دانشگاه کلمبیا تدریس میکرد. به مناسبت زادروزش، مروری کوتاه کردهایم بر خدمات دکتر محمد یگانه.
سازمان ملل
محمد یگانه فرزند حاج محمداسماعیل شکرچی که بعدها به یگانه تبدیل شد، در سال 1302 در زنجان متولد شد. تحصیلات ابتدایی و سیکل را در زادگاه خود انجام داد و در دو رشته قضایی و اقتصاد از دانشگاه تهران درجه لیسانس گرفت و دکترای خود را از دانشگاه کلمبیای آمریکا دریافت کرد.
او در سال 1328 شمسی وارد دبیرخانه سازمان ملل متحد شد و هشت سال در شعبه خاورمیانه به عنوان کارشناس اقتصادی مشغول به کار بود. در این دوره، او مسافرتهای متعددی به کشورهای خاورمیانه کرد و در سال 1336 شمسی، از سوی سازمان ملل برای تهیه برنامههای عمرانی تونس به این کشور رفت. زمانی در مقر سازمان ملل بر عملیات بیش از 20 کارشناس بینالمللی و دهها طرح مطالعاتی نظارت میکرد.
یگانه خاطره خود را از ارتباط اولیه با سازمان ملل چنین شرح میدهد: «یک روز تلفنی شد که اینجا سازمان ملل است و ما میخواهیم بدانیم که آیا شما علاقهمند به کار در این دستگاه هستید یا نه؟ چیز عجیبی بود و من فکر میکردم بعضی از رفقای ما که با همدیگر شوخی دارند، یکی از اینها دارد با من شوخی میکند. در آوریل 1949 من در سازمان ملل استخدام شدم و روی مسائل خاورمیانه داشتم کار میکردم که از جمله مسائل انرژی بود. در آن موقع، اطلاعات راجع به نفت در خارج بسیار کم بود. گزارش صدصفحهای برایشان تهیه کردم که اینها اصلاً باورشان نشد که چطور فرضاً در آن موقع، مقدار استثمار به چه اندازه است.»
یگانه کسی بود که نطق دکتر مصدق را در سازمان ملل تنظیم کرد. او خاطره تهیه نطق برای سخنرانی دکتر مصدق در سازمان ملل را چنین شرح داده است: «دکتر مصدق تصمیم گرفته که بیاید خودش برای دفاع، اینها خودشان را آماده میکردند. به من تلفن کردند، بیایید به ما کمک کنید. من، «علی آغاسی» که در قسمت شورای امنیت سازمان ملل کار میکرد و دوست ایشان به نام «شوارتز» سهنفره نطقی تهیه کردیم. آقای مصدق، صالح، شایگان، سنجابی، بقایی و عده دیگر نطق دیگری تهیه کردند. مصدق در مقابل این قرار گرفت که دو تا نطق وجود داشت که میبایستی انتخاب کند. برده بودند پیش مصدق، مصدق دیده بود این چیزی را که ما تهیه کرده بودیم، گفته بود بدون هیچگونه تغییری از اول تا آخر بایستی خوانده شود. پس از ایراد نطق، مصدق ما را به حضورش خواست و اظهار محبت کرد و خیلی تشکر و گفت شما آقا جایتان اینجا نیست و بایستی برگردید به ایران و خدمت کنید.»
در وزارت اقتصاد
یگانه سالها در سازمان ملل، در زمینه توسعه اقتصادی تونس از جمله برای تهیه حسابهای ملی و جدول دادهها و ستادههای تونس کار کرد و کار او خیلی مورد توجه قرار گرفت. در بازگشت از تونس مسوول قسمت برنامهریزی صنعتی سازمان ملل شد و سرپرستی 150 طرح را بر عهده داشت. در سال 1341 که جهانگیر آموزگار وزیر بازرگانی شده بود به یگانه اصرار کرد که به ایران بازگردد. یگانه از طریق آموزگار با علینقی عالیخانی آشنا شد و به دعوت او به ایران بازگشت و در دیماه 1342 معاون اقتصادی وزارت اقتصاد شد و مرکز بررسیهای توسعه صنعتی و بازرگانی را با کمک سازمان برنامه تاسیس کرد. این مرکز خود باعث جلب بسیاری از جوانان تحصیلکرده ایرانی در رشتههای صنعت و معدن و اقتصاد به وزارت اقتصاد شد.
عالیخانی درباره معاونت یگانه در وزارت اقتصاد میگوید: «سازمان برنامه پذیرفت که ما مرکز بررسیهای اقتصادی را در وزارت اقتصاد برپا بکنیم و مقررات و شرایط استخدامیاش همانند سازمان برنامه باشد با همان مزایا و حقوق. یگانه آمد ایران و شد معاون وزارت اقتصاد و مسوول قسمت بررسیهای اقتصادی. به این ترتیب یگانه هم شروع کرد به کار ولی باز برای اینکه به شما بگویم سختی کار چقدر است، در ماههای اول به قدری کار ما بطئی پیشرفت میکرد که یک موقعی یگانه به کلی مایوس شده بود و به من میگفت ترجیح میدهد برگردد به کار خودش در سازمان ملل. من به او اطمینان دادم همیشه سختترین مرحله کار، مرحله اولش است. اما پس از سه چهار ماه اولیه، یک مرتبه خودش هم تایید کرد که کارها به راه افتاده است؛ البته در کار خودش فوقالعاده ماهر بود و به ویژه در اقتصاد کاربردی تجربه استثنایی داشت. به آمارگران بانک مرکزی و سازمان برنامه واقعاً یاد داد که چگونه باید محاسبه درآمد ملی بکنند، چگونه میبایست از جدول دادهها و ستادهها استفاده کنند و طرحها را به چه صورتی باید آنالیز بکنند. یگانه عامل موثری بود در پیشرفت کمی و کیفی کاری که ما داشتیم و در نتیجه اثری که او در کارهای ما گذاشت، فوقالعاده بود. همچنان که دیگر همکارانم هر کدام به سهم خودشان و در رشتههای خودشان اثر داشتند؛ بنابراین، به تدریج ما توانستیم یک مشت آدمهایی را که به نسبت گذشته صلاحیت بسیار بالاتری داشتند، به کار بکشیم.» عالیخانی معتقد است بررسیهای اقتصادی دیدگاه اقتصادی سازمان برنامه و دستگاههای دولتی در مورد توسعه اقتصادی را دگرگون کرد.
یگانه پنج سال و نیم در این سمت بود و در بسیاری از مذاکرات دوجانبه بینالمللی با کشورهای بلوک شرق ریاست هیات نمایندگی ایران را بر عهده داشت. او در طرحریزی بسیاری از واحدهای عظیم صنعتی کشور نیز سهم مهمی داشت. یگانه به جای نیکپی در 23 مرداد 1348 به سمت وزیر آبادانی و مسکن منصوب شد. در این مقام، او با مسائل بسیاری روبهرو شد و به زبان خودش هر بار که این مسائل را با هویدا در میان میگذاشت، او به عکس شاه اشاره میکرد و میگفت شما بروید پیش ایشان و مسائل خود را حل کنید. بعد یک گروه ارزشیابی به وزارت آبادانی و مسکن میآیند و نظر میدهند که «این دستگاه مریض است». یگانه هم میگوید «بله، ما هم تصدیق میکنیم. این مریض تب 39 درجه دارد ولی مساله این است که آیا قبلاً تبش 38 درجه بوده و حالا مریض بدتر شده یا 40 درجه بوده و مریض رو به بهبود است». یگانه نسبت به این گزارش شدیداً اعتراض کرد و از وزارت آبادانی و مسکن استعفا داد و به مدت یک سال در هیاتمدیره بانک جهانی خدمت کرد.
انجمن ایران و آمریکا
محمد یگانه در 1349 انجمنی به نام ایران و آمریکا با همکاری قاسم لاجوردی، اکبر محلوجی، رشتی، اویسی، جواد وفا و تعدادی دیگر تشکیل داده بود که یگانه منشی آن بود. درباره این انجمن نیز میگوید: «ما به کارهای بیشتر اجتماعی میپرداختیم و ایرانیها را دور هم جمع میکردیم. در این انجمن، تجار و ماموران دولت و سیاستمداران سابق و محصلان و... حضور داشتند. انتشاراتی داشتیم برای شناساندن ایران به آمریکاییها، که خیلی محدود بود. این فعالیتها خیلی موفقیتآمیز بود.»
در بانک مرکزی
یگانه از تاریخ 15 مرداد 1352 تا 4 آبان 1354 رئیس کل بانک مرکزی بود. او در سال 1350 به جای جهانشاهی به سمت عضو علیالبدل هیاتمدیره بانک جهانی عازم واشنگتن شد. او در این مقام موفق شد گروه جدیدی از الجزیره، تونس، مراکش، غنا، یونان، افغانستان، عمان و یمن درست کند و به رهبری ایران دارای یک کرسی در هیاتمدیره صندوق بینالمللی پول شود. در سال 1351 به عنوان مدیر اجرایی گروه ایران در صندوق انتخاب شد. بعد از استعفای جهانشاهی در مرداد 1352، رئیس بانک مرکزی شد، و بعد از ریاست بانک، وزیر مشاور و مسوول مذاکره شمال و جنوب از طرف ایران شد. او در کابینه آموزگار در 16مرداد 1356، به سمت وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه و در 9 آذر همان سال به سمت وزیر امور اقتصادی و دارایی منصوب شد. در همین سمت ماموریت یافت به عنوان نماینده دولت ایران در اوپک شرکت کند. از سمتهای مهم او میتوان به عضویت در هیاتمدیره بانک بینالمللیترمیم و توسعه، مدیریت اجرایی بانک جهانی و ریاست کل بانک مرکزی اشاره کرد. او در خاطرات خود، انتصابش به ریاست بانک مرکزی را مفصل شرح میدهد؛ او پس از ریاست بانک مرکزی نیز چند بار در دولتهای مختلف قبل از انقلاب، در حوزههای اقتصادی وزیر بود. یگانه درباره قبول کردن سمت ریاست بانک مرکزی میگوید پس از اینکه یک سال در هیاتمدیره بانک بینالملل عضویت داشت، هویدا به منزل او تلفن کرد و از وی خواست رئیس بانک مرکزی شود: «هویدا اصرار کرد که مسوولیت بانک مرکزی را بنده قبول کنم. بانک مرکزی یک دستگاه صالحی بود، من هم علاقهام خدمت به مملکت خود بود، ولی درست از اوضاع و احوال اطلاع نداشتم. وقتی که رفتم، دیدم نه، اینها آماده هستند که تا حدی استقلال عمل بدهند و... که ما بتوانیم کار خودمان را انجام بدهیم، بدون دخالت ناروای زیاد، من قبول کردم. مسوولیت خیلی مهمی بود و میتوانست کارهای خودش را از روی اصول انجام بدهد. ما توانستیم موجودیهای ارزیمان را که بیش از یکی دو میلیارد دلار نبود، به حدود 10 میلیارد دلار برسانیم.»
یگانه کمکهای مالی ایران به کشورهای مختلف جهان را چنین شرح داده است: «وزارت دارایی هرچه به دستشان میرسید، دنبال خرج کردن بود و مرتب به کشورهای دیگر کمکهایی انجام میدادند، مثلاً پاکستان چه مقدار پولهایی گرفت به چه عناوین ویا مصر و... . برای ترکیه مثلاً یک میلیارد و 600 میلیون دلار، آقای انصاری رفته بود قول داده بود که به اینها کمک بشود و همینطور اندونزی، مکزیک، برزیل و...».
جلسات شورای عالی اقتصاد از جمله مواردی است که یگانه در خاطرات خود با دلخوری از آنها یاد کرده است. «اگرچه اسم این شورای اقتصادی جنبه شورا داشت، ولی در عمل بیشتر جنبه ابلاغ دستورات و اوامر را داشت تا اینکه مسائل در اینجا مطرح بشود. در هر حال این شورای اقتصاد که آن به صورت قانونی به وجود آمده بود و در قانون برنامه و بودجه وجود داشت و برنامه پنجساله و... و ریاست آن جلسه و اجلاسیههای اینها را شاه به عهده داشتند.
حالا من نمیدانم از نقطهنظر قانون اساسی چه جنبهای داشت، هیچوقت من مطالعه نکردم و مطالعه هم نشده بود. ولی بیشتر شورای اقتصاد همینطور که قبلاً عرض کردم، برای ابلاغ دستور و اوامر شاه بود و در عین حال آگاهی ماموران عالیرتبه دولت در سطح وزرا از اینکه نظرات ایشان چیست و دنبال چه کارهایی بایستی بروند و کارهای خودشان را با هم تلفیق بکنند و هماهنگ بکنند، از این قبیل. در این باره برای اینکه این کارها هم، این دستورات هم روی اصولی جلو برود که بسته به شرایط آن زمان داشت، طوری کرده بودند که از طرف آقای هویدا و دولت آن روز قبلاً یک جلسه مقدماتی تشکیل بدهند و مطالبی را که بایستی ببرند به حضور شاه آن مطالب قبلاً درباره آنها مذاکره بشود و معلوم بشود که اولاً کدام مسائل را بایستی ببرند پیش او و درباره آنها چه حرفهایی، چه پوزیسیونهایی، چه موقعیتهایی این وزرا دارند و بعد از اینکه نظرشان با همدیگر هماهنگ شد و اختلافات خودشان [را] با همدیگر حل کردند و... ببرند پیش شاه و سعی هم میشد که اگر گرفتاریهایی دارند این گرفتاری را خیلی کوچک جلوه بدهند و در حضور شاه فقط آن مسائلی مطرح میشد که ایشان علاقه داشتند یا قبلاً گفته بودند در نامههای مختلفشان و... دستوراتی یا اوامری داده بودند. یا اطلاعاتی خواسته بودند. پس در این جلسات به این ترتیب مطالبی میرفت که یا مورد علاقه وی بود یا اینکه به نحوی از انحا دولت تشخیص میداد پیش ایشان برود.
آن وقت وزرا هم دستورات خودشان را میگرفتند و میرفتند دنبال کار و اگر یکی از وزرا در این صحبتها از مسیر خودش خارج میشد در این صورت، خب، یا در همان جلسه فوری آقای هویدا یا رئیس سازمان برنامه یا وزیر مشاور آقای اصفیا اشاره میکردند که بله قربان اجازه داده بشود که این مساله مورد مطالعه بیشتر قرار بگیرد تا بروند با همدیگر صحبتهایشان را بکنند و بعداً بیاورند یا اینکه اگر شخصی جوابش را میداد اگر در جهت شاید خوشایندی بود اشکالی نداشت، ولی اگر در جهت ناخوشایندی بود در این صورت ممکن بود مورد سوال قرار بگیرد.
در این باره بایستی بگویم که بهطور کلی خود شاه علاقهمند به این بود که تا حدی که میتوانستند دست به حقایق پیدا کند، ولی در عین حال به هیچ وجه دوست نداشت وقتی که ایشان تصمیمش را گرفت یا ایشان یک نظر بهخصوصی دارد، آن نظر بهخصوص مورد challenge قرار بگیرد آن هم در ملأعام، کسی میتوانست برود پشت در با او حرفهایی را بزند نظرات خودش را بگوید ولو اینکه در جهت خلاف نظرات باشد، ولی در ملأعام در میان گروه این به صلاح نبود و مقاومت میشد و فوری قطع میکرد حرف آن شخص را.»
محمد یگانه از حامیان صنایع بود. او معتقد بود دلار ارزانتر صنعت کشور را از بین خواهد برد. بعد هم به چه مناسبت ثروت مملکت به عدهای ثروتمند فروخته شود که تنها هدفشان بیرون کردن سرمایه از مملکت است و تازه بعد که تمام ذخایر ارزی از این طریق از دست رفت، چه میشود؟ راه مبارزه با تورم فروش ارز ارزان نمیتواند باشد. با اصل مرض باید مبارزه کرد. شاه به کمک این گروه آمد و رای داد که دلار ارزان نشود و از دید صحیح، او اینطور نتیجهگیری کرد که با ارزان کردن دلار عملاً کشور نفت خود را ارزانتر به فروش میرساند، پس وقتی نفت تمام شد، آنوقت قیمت دلار لابد باید سر به آسمان بزند.
در زمان ریاست او بر بانک مرکزی تغییر عمدهای در ترکیب شورای پول و اعتبار پیش نیامد، جز اینکه با تغییر وزرا، معاونان وزارتخانههای عضو شورا نیز تغییر یافتند. از اعضای هیات عامل احمد کورس بانک را ترک کرد و به جای او بهمن همایون از دوم شهریور 1353 عضو هیات عامل شد. یگانه شرکا را در 26 آبان به جای سلمانپور، که با او نمیتوانست کار کند، به این شغل انتخاب کرد. بعدها یگانه به علت ناراحتی قلبی بنا به توصیه خواهرش به آمریکا رفت و در شهر پته تاک ساکن شد. در این مدت در سازمان ملل و صندوق بینالمللی پول شاغل بود و تا سال 1379 که درگذشت در دانشگاههای آمریکا تدریس میکرد. یگانه در مدت زمان تصدی دبیرکلی بانک مرکزی، تلاش کرد جلوی کمکهای با پشتوانه پول نفت را به کشورهایی مانند پاکستان، مصر، ترکیه، اندونزی، مکزیک و برزیل بگیرد و این پولها را برای مبارزه با فساد رایج در دستگاهها به کار گیرد. یگانه درباره «بیخبری شخص شاه از اوضاع داخلی» مینویسد: «شاه در موقعیتی نبود که مسائل مملکتی را آن اندازهای که هویدا از آن اطلاع دارد، در جریان بوده باشد. با مردم در تماس نبود، یک عده محدود درباری او را احاطه کرده بودند. اطلاعاتی که به او میرسید، محدود بود. اطلاعاتی بود که فقط برای خوشحالی او بود که اوضاع و احوال مملکت از هر لحاظ خوب است.» حسنعلی مهران درباره او مینویسد: «یگانه محققی برجسته بود. اهل مطالعه بود، آدمی بود اصولی و یکدنده. دوستی بود وفادار و دشمنی سرسخت، مردی سختکوش و شجاع در مقابل فشار. یگانه مرد وطنپرستی بود و واقف به اوضاع اقتصادی و روابط سیاسی بینالمللی. دوران ریاست یگانه، دوران پولدار شدن بیسابقه ایران است. زمان درآمدهای چندین میلیارددلاری نفت و تسریع فشارهای تورمی، گسترش نظام بانکی و ایجاد بانکهای جدید. مسائل مهم ارزی از جمله نرخ ارز در این زمان مطرح شد.» نحوه اجرای سیاست پولی برای جذب نقدینگی، متوقف کردن فعالیت دو بانک متخلف بیمه بازرگانان و اصناف، درگیری مداوم با هژبر یزدانی و کشمکشهای دیگر مربوط به جواهرات سلطنتی، مشغولیتهای عمده یگانه بود که شرح مفصل آن در خاطراتش آمده است. او همچنین در خاطراتش موضوعات متنوعی همچون دلیل استعفای عالیخانی از وزارت اقتصاد، ماجرای ساخت ذوبآهن توسط روسها، خانهسازی برای کارگران، وام به دولتهای خارجی، سرمایهگذاری در انرژی اتمی، شهرسازی فرح در سنگال، چاپ اسکناس در ایتالیا، اختلاف نظر با ساواک، بانک ایران و ژاپن، برادران رضایی، گزارش وضع اقتصادی کشور به دولت و شاه و دخالت روزافزون دربار در کارها را شرح داده است.