بانک انگلیسی
بانک شاهنشاهی ایران چه نقشی در سیاستهای بریتانیا در ایران ایفا کرد؟
عصر ناصری، مقارن بود با گسترش بیسابقه نفوذ و سلطه کشورهای بزرگ استعماری، در همین برهه از تاریخ ایران بود که بیشترین امتیازات اقتصادی به کشورهای خارجی واگذار شد و در چنین شرایطی وقتی دو کشور استعماری انگلستان و روسیه تزاری، بر دامنه نفوذ خود در ایران افزودند، نظام سیاسی ناتوان حاکم بر کشور، خواسته یا ناخواسته، برخوردی انفعالی و از سر عجز با آنها پیدا کرد. اگرچه، رقابت دو کشور انگلستان و روسیه تزاری بر سر گسترش نفوذ خود در ایران، مانع از تبدیل ایران به مستعمره سلطهجویان خارجی شد؛ اما طی دوره طولانی سلطنت ناصرالدینشاه و بهخصوص بیست سال آخر، شاهد واگذاری امتیازات اقتصادی-تجاری متعدد، به انگلستان و روسیه تزاری هستیم که یکی از مهمترین این امتیازات، حق تاسیس بانک شاهنشاهی و اعطای امتیاز انحصاری انتشار اسکناس به مدت 60 سال به انگلستان بود. در این خصوص با مظفر شاهدی پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده کتاب «تاریخ بانک شاهنشاهی ایران» به گفتوگو نشستهایم.
♦♦♦
علت تاسیس بانک شاهنشاهی چه بود و چگونه امتیاز تاسیس بانک و مهمتر از آن حق انتشار اسکناس به آن داده شد؟
قبل از آنکه بانک شاهنشاهی ایران تاسیس شود، مقدمات تاسیس و ورود شیوههای نوین بانکداری در ایران فراهم شده بود. بالاخص بانک جدید شرق، طی چندساله منتهی به تاسیس بانک شاهنشاهی ایران، شعبههایی در تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ ایران تاسیس کرده بود که نوعی پول کاغذی یا همان اسکناس هم به مشتریان خود ارائه میداد. تا آن هنگام، عمده مراودات و تبادلات پولی و اعتباری ایران توسط صرافان و مالک-تاجر-صرافان بزرگ ایرانی، در شهرهای مختلف ایران صورت میگرفت که برخی از بزرگترین و ثروتمندترین آنها هم، علاوه بر ایران، در برخی از شهرهای بزرگ آسیایی و اروپایی نمایندگیهایی داشتند. قرائن بسیاری هم وجود داشت که نشان میداد در آستانه تاسیس بانک شاهنشاهی ایران، که اساساً بانکی انگلیسی بود، مقدمات تاسیس بانکها و موسسات مالی-اعتباری متاثر از بانکداری نوین در ایران فراهم میشد. در واقع، بهتبع گسترش دامنه مراودات تجاری و مالی-اعتباری، در شرایط حضور و بلکه نفوذ سراسر گسترشیابنده اقتصادی، تجاری و مالی کشورهای انگلستان، روسیه تزاری و برخی دیگر از کشورهای آسیایی و اروپایی در ایران، تاسیس بانک و تبعیت از شیوه نوین بانکداری، به ضرورتی ناگزیر در حیات اقتصادی و مالی کشور تبدیل شده بود. در آن میان، در شرایطی که هر دو کشور انگلستان و روسیه تزاری برای اخذ امتیازات اقتصادی و تجاری در ایران تلاش میکردند، بارون جولیوس (ژولیوس) دو رویتر، از اتباع انگلستان، درصدد برآمد بهدستاویز جبران بخشی از خسارت ناشی از لغو امتیاز معروف رویتر، با جلب نظر مساعد دولت و دربار بریتانیا، امتیاز تاسیس بانک شاهنشاهی را در ایران تحصیل کند. در واقع فصل بیستم از امتیاز 24مادهای رویتر، که در 26 جولای 1872 برابر با 20 جمادیالاول 1289، با کارگردانی میرزاحسینخان سپهسالار صدراعظم وقت ناصرالدینشاه، با حکومت ایران منعقد شده بود، اولویت تاسیس هرگونه بانکی در ایران را بهصاحبان امتیاز رویتر داده بود. بههمین دلیل، بخشی از مستندات رویتر برای اخذ امتیاز بانک شاهنشاهی در ایران به مفاد همین بند بیستم قرارداد ملغیشده رویتر مربوط میشد. علاوه بر اینها، در آن برهه، دامنه مراودات تجاری و مالی ایران با اتباع انگلستان و بسیاری دیگر از کشورهای جهان گسترش روزافزونی پیدا میکرد و بهتبع آن، تاسیس بانکی جدید که بتواند با شیوههای نوین بانکداری، مبادلات و مراودات پولی و اعتباری ایران در سطح داخلی و بینالمللی را تسهیل کند، بهضرورتی گریزناپذیر تبدیل شده بود. بنابراین در سال 1888 م / 1306 ق که بانک شاهنشاهی ایران تاسیس شده، تقریباً بهسرعت شعبههایش را در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران افتتاح کرده و بهرهگیری از نظام نوین و کارآمد مبادلات پولی و اعتباری بهامری اجتنابناپذیر تبدیل شده بود.
اما در آن میان میتوان گفت، مهمترین بند امتیازنامه، که مدت آن 60 سال تعیین شده بود، واگذاری انحصاری نشر اسکناس در ایران، به بانک شاهنشاهی بود. باید عرض کنم، بانک شاهنشاهی ایران تا سال 1309 ش، که در ازای دریافت 200 هزار لیره انگلیسی از امتیاز نشر اسکناس در ایران صرفنظر کرد، بر پایه ارزش نقره، در مجموع، به میزان قریب بهپانصد میلیون قران اسکناس 1، 2، 3، 5، 10، 20، 50، 100، 500 و 1000تومانی در ایران منتشر کرد. بانک شاهنشاهی موظف بود معادل ارزش اسمی حداقل نیمی از اسکناسهای منتشره خود (سپس یکسوم) پشتوانه طلا در شعبه مرکزیاش در تهران ذخیره کند. بانک در قبال دریافت مسکوک نقره، اسکناس در اختیار مشتریانش میگذاشت.
آیا حضور این بانک در تهران و فعالیتهای مالی آن برای نظام اقتصادی ایران دارای مزیت هم بود؟
بانک شاهنشاهی علاوه بر دو شعبهای که در تهران داشت، در دهها شهر دیگر ایران هم شعبههایی دایر کرده بود. ضمن اینکه در برخی از کشورهای خارجی (از جمله در عراق، هندوستان و انگلستان) هم دارای شعبه بود. اما اینکه پرسیدهاید آیا این بانک برای نظام اقتصادی ایران دارای مزیت هم بود، باید بگویم: بله. در هر حال، بانک شاهنشاهی ایران بهنوعی بنیانگذار و پیشگام شیوه نوین بانکداری در ایران بود و از طریق شعب داخلی و خارجی خود، در مقاطع مختلف، در مراودات و مبادلات پولی و اعتباری مشتریان ایرانی خود، که اقشار وسیعی از جامعه ایرانی را تشکیل میدادند، نقش قابل توجهی ایفا میکرد؛ همچنانکه با کاهش نرخ تسهیلات بانکی تا حدود شش درصد، در کاهش نرخهای کلان سود وامهایی که تا آن هنگام صرافان و تجار داخلی در اختیار مشتریان بخش خصوصی و حکومتی خود قرار میدادند (گاه نرخ سود تا 35، 40 درصد میرسید)، نقش مهمی ایفا میکرد. بانک شاهنشاهی بهدلیل ارتباط با شبکه بانکی جهانی، میتوانست انضباط مالی-اعتباری بیسابقهای را در مبادلات پولی-اعتباری داخلی و خارجی مشتریان ایرانی خود بهوجود بیاورد. در همان حال، بانک شاهنشاهی ایران، با در اختیار داشتن امتیاز انحصاری نشر اسکناس، برای اولین بار در سطح ملی، جامعه ایرانی را با پول کاغذی آشنا ساخت و بهتبع آن در تسهیل مراودات تجاری و نیز مبادلات پولی، در سطح ملی و بینالمللی نقش قابل توجهی ایفا میکرد.
چرا دولت ایران با پرداخت غرامت سنگین حق انتشار پول را از این بانک گرفت؟
بانک شاهنشاهی ایران، در تمام سالهای منتهی به لغو امتیاز انحصاری نشر اسکناس در سال 1309 شمسی، از این اقتدار منحصر بهفرد خود در راستای کنترل مالی-اعتباری و اقتصاد پولی کشور بهره میبرد و بهویژه شروط محدودکننده مربوط بهاعمال سلطه بانک شاهنشاهی بر فرآیند نشر و گردش اسکناس، طی چند دهه گذشته، مشکلات پرشماری را برای اقشار مختلف جامعه ایرانی (شامل تجار و بازرگانان، کسبه، صاحبان حرف، مردم عادی و نیز حکومت) بهوجود آورده بود. اسناد و مدارک پرشمار موجود بهوضوح نشانگر آن است که کلیت جامعه ایرانی از اینکه بانک شاهنشاهی در جایگاه یک بانک خارجی و بیگانه بر مقدرات پولی و اعتباری کشور سلطه انحصاری کمابیش کمتر محدودشوندهای اعمال کند، رضایت نداشتند. در آن میان، مشکلات ناشی از ارزش و اعتبار محلی اسکناسهای منتشره در شعبههای شهرستانی بانک، در مسیر مبادلات تجاری و حتی گردش عادی پول در کشور گرفتاریهای زیادی ایجاد میکرد. در اکثر مواقع دارندگان اسکناسهای فرسوده در مبادلات پولی و احیاناً معاوضه اسکناس با پول فلزی با دشواریهای زیادی روبهرو بودند. این احساس عمومی وجود داشت که بانک شاهنشاهی عامدانه در مسیر گردش بیحرف و حدیث اسکناسهای منتشره خود در اقصی نقاط کشور مشکلاتی ایجاد میکند و در جایگاه بانک ناشر اسکناس، بهندرت خواستها و علایق اقتصادی و مالی دارندگان اسکناس و بهطور کلی مشتریان خود را در دستور کار خود قرار میدهد. اما، شاید مهمترین دلیل لغو امتیاز نشر اسکناس، ضرورتهای اقتصادی و بلکه سیاسی-حیثیتی کنترل پول ملی از سوی دولت مرکزی باشد، که بهدنبال تاسیس بانک ملی ایران (در سال 1307) تمهیدات لازم برای واگذاری نشر اسکناس بهیک موسسه بانکی داخلی فراهم شده بود. آنچه بود، بانک شاهنشاهی، بیآنکه مخالفت زیادی بکند، در برابر دریافت مبلغ 200 هزار لیره انگلیسی غرامت، حاضر شد از امتیاز انحصاری نشر اسکناس (که طبق امتیازنامه تاسیس بانک شاهنشاهی در سال 1888 م، میتوانست بهمدت 60 سال و تا سال 1949 م / 1327 ش ادامه پیدا کند) چشمپوشی کند.
درباره مداخلات سیاسی بانک و رفتار غیراقتصادی آن نیز توضیح دهید.
اگرچه بانک شاهنشاهی ایران، بانکی خصوصی و غیردولتی محسوب میشد، اما امتیازنامه اصلی آن از سوی ملکه وقت بریتانیا صادر شده بود و در واقع امتیازنامه حکومت ایران برای تاسیس بانک شاهنشاهی در ایران بهتبع مجوز دربار بریتانیا (و نه لزوماً مطلع از مفاد آن) صادر شده بود. در آن میان، بهرغم آنکه بانک شاهنشاهی در جایگاه ناشر انحصاری اسکناس در ایران، انتظار میرفت ولو غیرمستقیم وظیفه یک بانک وابسته بهحاکمیت ایران را ایفا کند، اما در عمل، این بانک هیچگاه نشان نداد در دفاع از منافع اقتصادی کلیت جامعه ایرانی وظیفهای برعهده میشناسد. بههمین دلیل، بهتبع رقابتهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی انگلستان و روسیه تزاری در ایران، که با اعمال فشار سراسر گسترشیابنده و بلکه پایانناپذیر بهمردم و حاکمیت ایران هم همراه بود، بانک شاهنشاهی، در مقاطع مختلف، مستقیم و غیرمستقیم، در جایگاه یک موسسه مالی- اعتباری انگلیسی، اهداف اقتصادی خود را با پیشبرد منظور سیاسی کلان دولت بریتانیا و احیاناً حکومت بریتانیایی هند توامان میساخت. همچنانکه عمده وامهای اعطایی بانک شاهنشاهی به حکومت ایران، در رقابت سیاسی و اقتصادی کلان انگلستان و روسیه تزاری، صورت عملی بهخود میگرفت و گاهوبیگاه شاهد همگرایی و همزمانی فشارهای مالی-اعتباری و سیاسی بانک شاهنشاهی و دولت بریتانیا بهحکومت و جامعه ایرانی هستیم. در واقع هم، در تمام دوره 60ساله فعالیت بانک شاهنشاهی در ایران، جامعه ایرانی، هیچگاه این احساس را پیدا نکرد که بانک شاهنشاهی ایران بهعنوان یک موسسه مالی و اعتباری، مستقل و بدون تاثیرپذیری از سیاستهای دولت بریتانیا در ایران، علایق اقتصادی و مالی خود را پیش میبرد. بنابراین، درستتر آن است که بگوییم فرآیند تاسیس و فعالیت بانک شاهنشاهی در ایران، از همان آغاز تا پایان با منظور و اهداف سیاسی کلان دولت استعماری بریتانیا در ایران توامان بود؛ بهویژه اینکه تقریباً تمامی روسا و مدیران ارشد بانک شاهنشاهی در لندن، در ردیف بانکداران و سرمایهداران بزرگ انگلیسی و حتی جهانی قرار داشتند و ضمن نفوذ و بلکه حضور در بخشهای مختلف هیات حاکمه انگلستان، از حضور و سلطه استعماری آن کشور در ایران، برای ارتقای موقعیت اقتصادی-مالی بانک شاهنشاهی بهره میبردند.
به نظر میرسد این امتیاز بیشتر سیاسی بوده تا اقتصادی تا جایی که حتی لرد کرزن هم امتیاز بانک را مادر امتیازات میدانست.
پیش از این هم اشاره کردم، بانک شاهنشاهی یک موسسه مالی-اعتباری خصوصی بود و هیات حاکمه بریتانیا در انگلستان یا حکومت بریتانیایی هند سرمایهگذاری مالی یا نقش هدایتگرانه و مدیریتی مستقیمی بر آن بانک اعمال نمیکردند. اما در شرایط حضور و نفوذ سلطهجویانه و استعماری انگلستان در ایران، که رقابت تمامعیار با روسیه تزاری هم آن را تشدید میکرد، موسسات مالی و اقتصادی و دیگر بنگاههای اقتصادی یا غیراقتصادی بریتانیایی در ایران، ناگزیر از فضای حاکم بر مناسبات استعماری مذکور متاثر میشدند و به انحای گوناگون و در شرایط و مقاطع مختلف، گزیر یا ناگزیر درگیر منازعات و رقابتهای فیمابین دو کشور انگلستان و روسیه تزاری در صحنه سیاسی، امنیتی و اقتصادی ایران میشدند. در آن میان، همچنان که لرد کرزن بهدرستی اشاره کرده بود، بانک شاهنشاهی بهدلیل نقش تسهیلکنندهای که در مراودات و مبادلات مالی-اعتباری موسسات و بنگاههای تجاری، اقتصادی، خدماتی و نمایندگیهای سیاسی، امنیتی و نظامی بریتانیا در ایران ایفا میکرد، جایگاه بهمراتب مهمتری در توسعه و تقویت موقعیت کلان بریتانیا در ایران ایفا میکرد. بانک شاهنشاهی با اعطای وامهای ریز و کلان به حکومت قاجار، که معمولاً با شروط تحمیلکننده سیاسی، امنیتی و اقتصادی متعددی هم همراه بود، مستقیم و غیرمستقیم موقعیت بریتانیا را در برابر رقیب قدرتمندش روسیه تزاری تقویت میکرد؛ در همان حال، در مقاطع مختلف، وامهای کلان بانک شاهنشاهی ایران به رجال و دولتمردان قاجاری، بهمثابه ابزاری سخت تاثیرگذار برای تحمیل علایق سیاسی و امنیتی آن کشور بر کلیت حاکمیت وقت عمل میکرد. ضمن اینکه، نقش تعیینکننده بانک استقراضی روس در پیشبرد سیاستهای مالی و سیاسی روسیه تزاری در ایران، بانک شاهنشاهی در جایگاه بانک ناشر اسکناس که حوزه فعالیتهای اقتصادی و تجاری و مالی-اعتباری خود را در شئون گوناگون گسترش داده بود، میتوانست دامنه فعالیتهای رقابتآمیز موسسات مالی و اقتصادی آن کشور را در ایران بهنفع کشور متبوع خود محدود کند و احیاناً با شکست مواجه سازد. بالاخص پس از کشف نفت در ایران و انتقال اکثر سهام شرکت نفت بهدولت بریتانیا، نقش بانک شاهنشاهی در تقویت و تسهیل موقعیت مالی-اعتباری انگلستان در ایران افزایش محسوستری پیدا کرد. در طول جنگهای جهانی اول و دوم، بانک شاهنشاهی نقش بیبدیلی در نقل و انتقالات پولی دولت بریتانیا و همپیمانان منطقهای و جهانی آن در آسیای غربی ایفا میکرد. در اغلب موارد شعب، ماموران و روسای بانک شاهنشاهی در بخشهای مختلف کشور بهمثابه مراکز و ماموران سیاسی و اطلاعاتی بریتانیا در ایران عمل میکردند. فرآیند همکاری مستقیم و غیرمستقیم بانک شاهنشاهی با دولت بریتانیا در مسائل مختلف سیاسی، اطلاعاتی-امنیتی و اقتصادی-مالی تا پایان دوران حضور و فعالیت بانک شاهنشاهی در ایران ادامه یافت.
دلایل تعطیلی این بانک چه بود و آیا ایران بابت ملی کردن آن متحمل خسارت شد؟
بر اساس آنچه در امتیازنامه بانک شاهنشاهی ایران آمده بود، فعالیت رسمی آن بانک، پس از 60 سال شمسی، در دیماه سال 1327، در ایران بهپایان رسید و بهرغم ابراز تمایل روسای بانک شاهنشاهی، دولت ایران حاضر نشد مدت امتیازنامه بانک را در ایران تمدید کند. با این حال، مسوولان بانک تعطیلشده شاهنشاهی ایران، با بهرهگیری از مردهریگ بانک مذکور و با کسب نظر موافق دولت ایران، موجبات تاسیس بانک جدیدی را در ایران فراهم آوردند: بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه. اما، برخلاف آنچه انتظار داشتند، دامنه فعالیتهای بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه، نهتنها افزایش نیافت بلکه بهدلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ایران، تقریباً بهسرعت، دچار رکود و ناکامی شد. میدانیم که در آن برهه نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، در سراسر کشور، رو بهگسترش بود. متاثر از نهضت ملی شدن صنعت نفت، احساسات قاطبه ملت ایران بهشدت علیه موسسات و بنگاههای مختلف انگلیسی فعال در ایران تحریک شده بود. بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه که فعالیت آن، خواسته یا ناخواسته یادآور حضور دیرپای بانک شاهنشاهی در ایران بود، سخت با مخالفت مردم کشور مواجه شد که بهدرستی آن را از مهمترین تسهیلگران مالی-اعتباری شرکت نفت انگلیس و ایران ارزیابی میکردند. بههمین دلیل، در تمام سالهای پایانی دهه 1320 و اوایل دهه 1330 که مقارن با دوره نخستوزیری دکترمحمد مصدق بود، ضمن بایکوت مالی-اعتباری بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه، از دولتهای وقت تقاضا میشد به فعالیت آن بانک در ایران پایان داده شود. این احساس عمومی وجود داشت که بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه در کنار شرکت خلعیدشده نفت انگلیس و ایران، در کنار دولت استعماری انگلیس علیه ملت ایران توطئه میکند. در چنین شرایطی بود که وقتی در سال 1331 و بهدنبال بالا گرفتن تعارضات سیاسی میان ایران و انگلستان، دولت دکتر مصدق رابطه سیاسی دو کشور را قطع کرد، بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه هم که در آن برهه عملاً کمترین فعالیت مالی-اعتباری در ایران نداشت و تنها شعبه دایر آن در تهران وضعیت بهشدت نابسامانی را تجربه میکرد، کلیه فعالیتهای خود را در ایران متوقف کرد. هرچند پس از کودتای 28 مرداد 1332 و شروع دور جدیدی در مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران و بریتانیا، تلاشهایی صورت گرفت بلکه فعالیتهای بانک انگلیس در ایران و خاورمیانه تجدید شود، اما این کوششها به جایی نرسید.