نفس عمیق طبیعت
ناصر کرمی از روندهایی میگوید که ایران را بیشتر به سمت خشکسالی پیش میبرند تا ترسالی
بارشهای سیلآسای بهار امسال اگرچه در ادامه سال آبی خوبی است که از مهرماه سال 97 آغاز شده اما به نوعی بر وضعیت متفاوت اقلیم سرزمین ایران تاکید داشت. آنطور که متخصصان اقلیم و آب و محیطزیست میگویند؛ تغییر اقلیم در ایران رخ نداده و این بارش غیرمتعارف نشانه هیچ تغییری در ساحت اقلیمی ایران نیست.
بارشهای سیلآسای بهار امسال اگرچه در ادامه سال آبی خوبی است که از مهرماه سال 97 آغاز شده اما به نوعی بر وضعیت متفاوت اقلیم سرزمین ایران تاکید داشت. آنطور که متخصصان اقلیم و آب و محیطزیست میگویند؛ تغییر اقلیم در ایران رخ نداده و این بارش غیرمتعارف نشانه هیچ تغییری در ساحت اقلیمی ایران نیست. سرزمینی که میل به خشکیدگی در اعماق تاریخش میجوشد و بهرغم بارشهای شدید امسال نمیتوان از هیچ مدلی الگویی برای آغاز دوران ترسالی در آن یافت. با این حال ناصر کرمی، اقلیمشناس و استاد دانشگاه تروندهایم نروژ، میگوید: امسال به دلیل بالاتر بودن صددرصدی بارش نسبت به نرمال بارش میانگین سالانه در ایران، ترسالی است اما ترسالی یکساله با ترسالی دورانی فرق بسیار دارد. او بر این باور است که روندها هماکنون ایران را کشوری در مسیر خشکیدگی نشان میدهد اما بارش بیش از نرمال امسال میتواند مرهمی بر زخمهای تن خشکیده ایران باشد. میتواند تالابها را سیراب کند، رطوبت را اندکی به خاک ایران برگرداند اما هرگز نمیتوان با یک بارش هرچند بسیار زیاد بحران خشکسالی ایران را برای همیشه یا حتی برای چند سال از بین برد. به گفته کرمی سال ترسالی با دوران ترسالی فرق میکند. دوره ترسالی این است که سالیان متمادی قرار است بارانهای بیشتر از نرمال و پشت سر هم بیاید. این ادعا را هیچ کس نمیتواند ثابت کند و از قضا در ایران روندها برعکس است و ما به بارشهای زیر نرمال برخواهیم گشت.
***
آخرین آمارهای بارندگی در سال آبی 98-97 در کشور بهخصوص در زاگرس، تفاوت معناداری با بارش در چند دهه گذشته دارد. این تفاوت آماری چه معنای علمی از منظر هواشناسی دارد؟ آیا ما در حال تجربه شرایط جدیدی هستیم یا این یکسال صرفاً پربارش است که ممکن است دیگر اتفاق نیفتد؟
بارش امسال از مهرماه 97 تا فروردینماه 98 بهطور متوسط در سراسر کشور تقریباً دو برابر متوسط بلندمدت است. البته باید در نظر گرفت، بارشها در یک جایی چهار برابر متوسط بلندمدت است در یک جایی نه، اینطور نیست و حتی بارش بالاتر از نرمال نیز نبوده است. این مناطق سه استان جنوب شرق ایران هستند. در سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان حتی بارشها به حد نرمال هم نرسیده ولی ممکن است در نهایت برسد. این تعریف از نظر اقلیمی میشود ترسالی! یعنی امسال ما یک ترسالی شدید داریم، چراکه بارش صددرصد افزایش پیدا کرده است. برعکس سال آبی 97-96 بارش از نصف متوسط بلندمدت نیز کمتر بود. پارسال خشکسالی شدید بود و امسال ترسالی شدید است. اینها به نوعی نشان میدهد هر دو سال غیر نرمال بودهاند. در عین حال اینها را پدیدههای عجیب و غریب هم نمیدانیم. چون در گذشته چنین ترسالیهایی را تجربه کردهایم. خشکسالی پارسال نیز در گذشته سابقه داشته است. به هر جهت این یک ترسالی با دوره برگشت طولانی است. این یک مدل ثابت نیست ولی گفته میشود در یک دوره ده یازدهساله، چیزی حدود چهار سال خشکسالی، سه سال ترسالی و سه سال نرمال است و متوسطهاست که تعیینکننده است و دقیقاً این مدل تکرار نمیشود. در هر سه دوره 10 تا 11ساله از آن دورههای خشکسالی چهارساله یکی شدیدتر است. در دورههای ترسالی نیز یکی شدیدتر است. ما به نوعی ترسالیهایی داریم که هر 10 یا 11 سال تکرار میشوند. همچنین نوعی ترسالی داریم که هر 30 سال یکبار تکرار میشود. دوره ترسالی نیز وجود دارد که ممکن است هر 90 سال یا 100 سال یکبار تکرار شوند. به نظر میرسد آنچه امسال تجربه میکنیم یک ترسالی دورانی باشد. یعنی از آن مدل ترسالیهایی که دوره برگشت آن 100ساله است. همچنان که خشکسالی سال گذشته نیز از خشکسالیهای با دوران بازگشت 100ساله بود. ما هر سال با چنین خشکسالی شدیدی مواجه نیستیم که هر 10 سال یکبار اتفاق بیفتد. بهخودیخود و به صورت منفرد نمیتوان گفت در ایران تغییر اقلیم رخ داده است یا نشاندهنده یک تغییر بلندمدت اقلیمی است. هیچ سال بارشی نمیتواند یک روند بارش را نشان دهد. اما اگر در درازمدت تکرار شود و مدلها بگویند این روند در حال تکرار است آنوقت ما میتوانیم به سمت فرض تغییر اقلیم برویم. در مورد خشکسالیها نیز چنین است. مثلاً مدلها میگوید خشکسالی در حال تشدید است و ما میگوییم الگوی اقلیمی در ایران قدری در حال خشکتر شدن است. و در عین حال این به این معنی نیست که لزوماً در ایران حتماً ما بارش زیر نرمال داریم. بنابراین ممکن است سالهایی مثل امسال حتی ترسالی شدید داشته باشیم. اما روندهای کلی به این سمت میرود که ما داریم کشور خشکتری میشویم ولی ممکن است سالی مثل امسال نیز ترسالی داشته باشیم.
بارها بحث شده است که با یکسال بارش نمیتوان گفت ما وارد یک دوره ترسالی شدهایم. البته در صحبتهای شما نیز بر استمرار فرض خشکی تاکید میشود. میتوان این برداشت را داشت که ممکن است یکسال هم شدیداً بارش داشته باشیم ولی لزوماً وارد دوره ترسالی نشدهایم. بلکه روندها همچنان بر استمرار خشکسالی تاکید دارند؟
سال ترسالی با دوران ترسالی متفاوت است. سال ترسالی یعنی هر سالی که بارش بیشتر از سال قبل باشد. اما دوران ترسالی این است که سالیان متمادی قرار است بارانهای بیشتری پشت سر هم بیاید. این ادعا را هیچ کس نمیتواند ثابت کند و از قضا در ایران روندها برعکس است و ما به بارشهای زیر نرمال برخواهیم گشت. امسال ترسالی داریم بهطور قطعی چون متوسط بارش بالاتر از نرمال بوده است. اما احتمال بسیار زیاد ما در سالهای آینده بارشهای نرمال یا حتی زیر نرمال را داشته باشیم.
برای بسیاری از مردم ممکن است این سوال به وجود آمده باشد که اساساً به چه نوع سالی ترسالی میگویند و ریشه بارشهای امسال از کجاست؟
بارش بالاتر از نرمال را ترسالی میگوییم. ایران بهطور میانگین بارشی حدود 200 میلیمتر را در شرایط نرمال تجربه میکند. بارش کمتر از نرمال را خشکسالی میگوییم. همانطور که چندین سال ما با کاهش بارش از سطح نرمال مواجه بودهایم. اما معمولاً تا 25 درصد بالاتر از نرمال را باز نرمال در نظر میگیریم. آنچه متوسط اقلیمی گفته میشود، مبنای آماری دارد و به اصطلاح فحش محسوب نمیشود که به آنها میانگینهای احمقانه میگویند! مثال مشهورش این است که شما 100 تومان پول دارید من هیچ مقداری پول ندارم، میانگین پول من و شما با هم میشود 50 تومان! احمقانه است چون شما دو برابر این پول را دارید و من هیچ ندارم. در عین حال از نظر ریاضی میانگین درستی است. میانگینهای اقلیمی نیز چنین است. یکسال 200 میلیمتر باران میبارد و یکسال 100 میلیلیتر، یکسال 50 میلیمتر و ما در نهایت مثلاً میگوییم 120 میلیمتر بارندگی میانگین داریم. این 120 میلیمتر همانقدر ممکن است هر 10 سال یکبار رخ دهد که آن 200 میلیمتر یا 50 میلیمتر! به همین خاطر ما تا 25 درصد بالاتر و پایینتر از میانگین را سال نرمال نامگذاری میکنیم. بعد اگر اندکی بالاتر برود، ترسالی خفیف نامیده میشود. اندکی پایینتر بیاید خشکسالی خفیف میگوییم. اگر به صددرصد برسد ترسالی یا خشکسالی شدید گفته میشود.
با توجه به بارشهای کمسابقه که شما از آن به عنوان سال ترسالی نام بردید، در حوضههای آبی مختلف که در ماههای اخیر بارش خوبی را تجربه کردهاند و نسبت به متوسط بلندمدت با رشد قابل توجهی همراه بودهاند، آیا چنین وضعیتی به روند بلندمدت خشکیدگی و ورشکستگی آبی ایران کمک میکند، یا اینکه این روند مقطعی و در مدت زمان اندکی نتایج مثبتش پایان مییابد؟
امسال از نظر بارش سال خوبی است. به نوعی امسال ترسالی است. این بارشها میتواند به تغذیه آبهای زیرزمینی هم کمک کند. میتواند دریاچهها و تالابها را پرآب کند. فرصت یک نفس عمیق به طبیعت ایران میدهد تا شرایط سخت خود را ترمیم کند اما باید پذیرفت که ما یک خشکسالی انباشته داریم که چند دهه طول کشیده است و با یکسال بارش بسیار و به نوعی ترسالی این خشکسالی اصلاً جبران نمیشود و اثرات آن از بین نمیرود. در نهایت هیچ مدلی به ما نمیگوید سال آینده یا دو سال یا سه سال آینده هم اینقدر باران خواهد بارید. شاید سال آینده یک خشکسالی شدید باشد شاید نرمال باشد. ما اساساً نمیدانیم سال آینده چه خواهد شد. به همین خاطر ما وقتی در چشمانداز قرار میگیریم، با وجود همین بارشها چند ماه دیگر و در فصل تابستان، کماکان میتوانیم جاهای خشک و تفتیده و کویرهای تشنه را در ایران ببینیم.
آن چیزی که تا حدودی سوالبرانگیز است این است که چرا در شرایطی که فلات ایران طی سه دهه گذشته بهطور پیوسته گرمتر و خشکتر شده، ناگهان با چنین جهشی در بارشها و تغییرات جوی مواجه شدیم؟
این رویدادی طبیعی است. حتی پربارانترین مناطق دنیا مانند چراپونچی بنگلادش یا در منطقه انزلی در استان گیلان خودمان، گاهی بارشها نصف نرمال است. در این مناطق حتی ممکن است خشکسالی رخ دهد و بارشهایی کمتر از نرمال داشته باشند. حتی خشکترین مناطق دنیا نیز ممکن است در یکسال بارشهای بسیار و سالهای بسیار تری داشته باشند. این خیلی عجیب نیست که در منطقهای که روند به سمت خشکسالی یا به سمت ترسالی است، سالهایی پیش بیاید که بارشها برعکس باشد. این یک پدیده رایج و نرمال در طبیعت و شرایط آب و هوایی است.
به دلیل اینکه سال گذشته بهخصوص و البته سالهای قبل از آن، ایران با تنش آبی بسیار شدیدی مواجه بود بسیاری از مردم ممکن است این پرسش را داشته باشند که آیا این بارندگیها کمکی به روند بلندمدت خشکیدگی سرزمین و ورشکستگی آبی ایران میکند؟ آیا بارندگیهای اخیر فایدهای به حال منابع آبی ایران دارد؟ آیا ما از روند ته کشیدن سفرههای زیرزمینی رها شدهایم یا این مساله ممکن است تکرار شود؟
در سوالهای پیشتر هم توضیح دادم که ما به دلیل اینکه خشکسالیهای انباشته داریم با یکسال ترسالی نمیتوان امید داشت مشکلات انباشتشده خشکسالی حل شود ولی این سال را میتوان سال خوبی دانست. مضاف بر اینکه مدلهای ما میگوید در آینده امکان وقوع خشکسالی بیشتر از ترسالی است. بنابراین باید با پدیدههای طبیعی و بهخصوص آب و هوایی با منطق علمی برخورد کنیم. ما نمیدانیم سال آینده چه خواهد شد و وضعیت چگونه خواهد بود اما بالاخره این بارش خوب در این سال برای مدتی میتواند وضعیت را بهبود بخشد اما مشکلات خشکسالی ایران را برطرف نمیکند. بارشهای امسال میتواند اثر محدودی بر منابع آبی داشته باشد. رودخانهها وضعیت بهتری دارند. تالابها در حال پر شدن هستند و آبهای جاری بهبود داده و در بعضی از جاها رطوبت خاک را افزایش داده است. اما چون خشکسالی زیاد است اثر این بارش محدود است. در تابستان میتوان به خوبی فهمید که این بارش اثر محدودی داشته است و چشمانداز خشک است.
نسبت این افزایش بارشها در ایران با تغییر اقلیم که مرتب از آن صحبت میشود، چیست؟ آیا سرزمین ایران دچار تغییر اقلیم شده است؟
این سوال بسیار خوبی است. تغییر اقلیم چند نشانه دارد. یکی متوسط گرمایش جهانی است که دارد بالاتر میرود. تا الان جهان یک درجه گرمتر شده است. سطح آب اقیانوسها بالاتر میآید. یکی دیگر اکستریمها یا همان رخدادهای اقلیمی است. تعداد، شدت و مدت وقوع این رخدادها تغییر میکند. یعنی قبلاً هر صد سال یکبار میآمدند ولی از این به بعد ممکن است هر 10 سال یکبار بیایند یا ممکن است اصلاً پدید نیایند. خشکسالی شدید مثلاً هر 50 سال یکبار بوده ولی ممکن است حالا هر دو سال یکبار ما خشکسالی شدید داشته باشیم. این طوفانهای حارهای که به آمریکا حمله میکنند پیشتر هر 10 سال یکبار رخ میدادند و الان هر دو سال یکبار ممکن است رخ دهند. اینکه اکستریمهای اقلیمی نظمشان به هم میخورد و شدتشان تغییر میکند، یکی از نشانههای تغییر اقلیم است. عدهای معتقدند بارشی که اکنون در جنوب غرب ایران و مثلاً در خوزستان بارید در 70 سال گذشته سابقه نداشته است. یا بارشی که در گلستان رخ داد هم عدهای گفتند در 70 سال گذشته بیسابقه بوده است. یکبار در سال 1324 نزدیک به این میزان بارش در ایران باریده است. یعنی از زمانی که آمارهای اقلیمی دارد رکورد میشود ما چنین ثبت بارشی نداشتهایم. در یک دوره یک ماه و نیم دوبار در جنوب غرب ایران و یکبار در شمال شرق ایران بارشهایی بوده که در 70 سال گذشته بیسابقه بوده است. درست سال قبل یکی از شدیدترین خشکسالیها را داشتیم که بر اساس آمارها در 50 سال گذشته بیسابقه بوده است! یک طوفان، یک خشکسالی یا یک ترسالی بهتنهایی نمیتوانند نشاندهنده تغییر اقلیم باشند ولی اگر این اتفاقات مکرر رخ دهد ما میتوانیم بگوییم تغییر اقلیم رخ داده است چراکه یکی از نشانههای تغییر اقلیم به هم ریختن نظم وقوع رخدادهاست. این میتواند فرض ما مبنی بر تغییر اقلیم را تقویت کند.
آبگیری تالابها و سیراب شدن دریاچهها به نوعی یکی از مهمترین دلخوشیهای سیلابهای اخیر بود. از منظر محیطزیستی تاثیر این بارشها بر سرزمین چه خواهد بود؟
مهمترین مشکل و مشکل اصلی محیطزیست ایران خشکیدگی بوده است. خاک در ایران رطوبت خود را از دست داده است. وقتی خاک رطوبتش را از دست میدهد، زایایی زمین کمتر میشود و در ایران زمین پوشش گیاهیاش را از دست داده است. با تغییر پوشش گیاهی فرسایش خاک بیشتر شد و بیابانزایی رخ داده و بر حیات جانوری تاثیر گذاشته است. این روند شبیه یک سیر قهقرایی است. ما در مسیر قهقرای سرزمین هستیم. این در چشمانداز ایران قابل مشاهده است. رطوبت خاک میتواند ما را از این روند قهقرایی سرزمین نجات دهد. بارشهایی مثل بارش امسال یک شانس قابل توجه است اما تاثیر بلندمدت ندارد مگر اینکه این بارشها در سالهای بعد هم ادامه داشته باشد.
جنگلهای زاگرسی به نظر میرسد طی یک دهه گذشته رو به خشکی رفته بودند. اما مشاهدات ما در ایام تعطیلات نشان میدهد بارندگیای که از پاییز در زاگرس شروع شده توانسته بخشی از جنگلها را زنده کند. تاثیر خشکسالی و کمبارشی بر جنگلها چگونه است؟ اثر این بارشها را بر این جنگلها چگونه میبینید؟
جنگلهای زاگرسی عمدتاً به واسطه عمل انسانی تخریب شدهاند. در زاگرس نوع بهرهبرداری که از پوشش گیاهی توسط مردم و عشایر صورت گرفته و بعد چرای بیرویه دام سبب شده وضعیت در زاگرس بحرانی شود. چرای دام در زاگرس سه برابر توان اکوسیستم است. عامل انسانی عامل اصلی در مرگ زاگرس است تا عامل طبیعی. اگرچه شاید کاهش بارش نیز در ایجاد این وضعیت بیتاثیر نباشد. قطعاً موثر بوده است اما با یکسال بارش آن هم پوشش جنگلی اصلاً نمیتوان گفت احیا شده است یا وضعیت جنگل بهتر شده است. شاید سال آینده ما یک ذره زاگرس را سرسبزتر ببینیم ولی امسال بعید میدانم شرایط تغییر کند. میتوان گفت امسال چشمانداز زاگرس بیشتر تحت تاثیر خشکسالی شدید سال قبل است. مشکل اصلی زاگرس بهرهبرداری انسانی است و مولفه انسانی توانسته وضعیت را در این منطقه از کشور دچار مشکل کند و در نهایت کاهش بارش هم بیتاثیر نبوده اما عامل اصلی دخالتهای انسانی است.