ترمز نقدینگی
آیا سیاست اخذ مالیات از سود سپرده منطقی است؟
مجید حیدری: نقدینگی با سرعت قابل توجهی افزایش داشته است و به یکی از اصلیترین نگرانیهای سیاستگذار تبدیل شده است. اگرچه در سالهای گذشته، این سیاستگذار توانسته بود با بهرهگیری از نرخ سود مثبت از ورود این سیل نقدینگی جلوگیری کند، اما التهاب در بازارها عملاً باعث شده که نتوان با قدرت گذشته از این ابزار استفاده کرد، ضمن اینکه خلق نقدینگی در بانکها، خود باعث ایجاد مشکل در بانکها شده است، پویا ناظران هفته گذشته، در گفتوگو با «تجارت فردا» پیشنهاد داد که برای کاهش التهاب بازارها و جابهجایی سیل نقدینگی هم سپرده بانکی و هم خرید و فروش ارز، طلا و سکه مشمول مالیات بر سود سرمایهگذاری شود، که این درآمد به جای قرار گرفتن در بودجه، در ترازنامه بانک مرکزی قرار گیرد و بتواند اثر کاهنده در پایه پولی داشته باشد، در نتیجه با توجه به بالا بودن نرخ ضریب فزاینده میتواند اثر کاهشی در حجم نقدینگی داشته باشد، آخرین آمارها نشان میدهد که در پایان اسفندماه میزان حجم کل نقدینگی به 1530 هزار میلیارد تومان رسیده است. نکته قابل توجه دیگری که در هفتههای گذشته، عنوان شده بود اخذ مالیات از خریداران سکه بود که این موضوع نیز باعث بروز برخی از نگرانیها از سوی خریداران شد. مالیات در درجه نخست به عنوان یک ابزار درآمد، برای بهبود بازتوزیع به کار گرفته میشود و به همین دلیل میتوان از آن به عنوان یک ابزار کنترلی نیز استفاده کرد، اما سوال مهم این است که آیا در شرایط کنونی اخذ مالیات بر سود سپرده یا سایر سرمایهگذارها روش منطقی است؟ جالب است که این نخستینبار نیست که حرف از اخذ مالیات از سود سرمایهگذاری به میان آمده است. پیش از این در دولت یازدهم نیز علی طیبنیا، وزیر سابق اقتصاد از لزوم اخذ مالیات از سود سپرده صحبت کرده بود که البته با واکنش منفی بانک مرکزی در آن زمان روبهرو شد. دریافت مالیات از سود سپردههای بانکی اکنون در بسیاری از اقتصادهای پیشرفته دنیا رایج است و علاوه بر اینکه برای تامین درآمدهای دولت کمک میکند که فشار از گروههای خاصی از اقتصاد کشور برداشته شود، بعضاً به عنوان ابزاری به کار میآید که دولتها مانع از کسب درآمد مردم از پول شوند و در واقع به نحوی آنها را هدایت کنند که پول خود را در تولید به کار گیرند.
با این همه برخی کارشناسان معتقدند این موضوع در اقتصاد ایران باید زمانی در دستور کار قرار بگیرد که بسیاری از مشکلات اقتصاد ایران از جمله چالشهای اقتصادی حل شده باشد. اخذ مالیات از سود سپرده قطعاً باعث خروج منابع از بانکها میشود و پول خارجشده از بانک یا به سوی بازارهای موازی مانند مسکن و ارز یا به سوی موسسات غیرمجاز هدایت خواهد شد، در این شرایط اگر هجوم برای دریافت سپردهها آغاز شود، آیا نظام بانکی کشور شرایط پاسخ به این میزان سپرده را داراست؟ آیا با توجه به اینکه سیاستگذار بسیاری از تصمیمهای آسان را برای کنترل نقدینگی اتخاذ نکرده، حاضر میشود که این تصمیم سخت را در شرایط کنونی عملی کند؟