نان درآوردن ازاینستاگرام
چهرههای سرشناس اینستاگرام چگونه پول درمیآورند؟
رقصیدن در جمع، تن دادن به شوخیهای سخیف، مسخره کردن پدر و مادر، ضایع کردن همسر، روایت داستانهای دروغین، شوخیهای زشت جنسی و مسخره کردن افراد ناتوان. اینها بخشی از شوخیهای رایج در صفحات اینستاگرامی برای جذب دنبالکننده /فالوئر (Follower) بیشتر است. در شرایطی که تورم و بیکاری جوانان را تحت فشار قرار داده، کسب درآمد آسان از طریق شبکههای اجتماعی جذابتر از مسیرهای سنتی مثل کار کردن است. بسیاری از چهرههای سرشناس اینستاگرام با همین رفتارها و حتی بدتر از اینها، موفق به جذب دهها و صدها هزار دنبالکننده شدهاند. با این میزان دنبالکننده، آنها میتوانند تبلیغ بیشتری داشته باشند، برنامههای زنده بیشتری برگزار کنند و پول بیشتری بگیرند و درآمد بالا داشته باشند.
اما در نقطه مقابل، جوانان تحصیلکرده قرار دارند که سالها زحمت کشیدهاند تخصصی را فراگیرند، اما امروز که جذب بازار کار شدهاند، درآمدشان اندک است، شناختهشده هم نیستند و جامعه هم آنها را موفق نمیداند. این وضع برای آنها ناامیدکننده است و این پیام را به آنها میدهد که موفقیت با میانبرهای غیراخلاقی به دست میآید، نه با تحصیل و تلاش. فراگیر شدن این پیام میتواند به سرخوردگی، تغییر ارزشها و کاهش اعتماد به نظام اجتماعی در بخش بزرگی از افراد جامعه منجر شود. وقتی موفقیت با رفتارهای غیراخلاقی به دست میآید، جوانان تحصیلکرده ممکن است به این نتیجه برسند که نظام اجتماعی عادلانه نیست و به تلاشهای واقعی پاداش نمیدهد.
از سوی دیگر این خطر وجود دارد که رفتارهایی همانند مسخره کردن دیگران، شوخیهای جنسی زشت، یا تحقیر افراد بهتدریج ارزشهای اخلاقی و انسانی مثل تلاش، احترام، همدلی و صداقت را تضعیف کنند. این محتواها بهجای ترویج فرهنگ مثبت، سطحینگری و بیاخلاقی را عادیسازی میکنند.
مسئله این است که شبکههای اجتماعی همانند اینستاگرام براساس الگوریتمهایی کار میکنند که محتواهای جنجالی و سطح پایین را بیشتر ترویج میکنند، چون این محتواها پسندیدن /لایک (like) و اظهارنظر کردن /کامنت (Comment) بیشتری میگیرند و این تقاضای مخاطبان است که چنین افرادی را موفق میکند.
آیا عادیسازی رفتارهایی همانند تمسخر و تحقیر در شبکههای اجتماعی میتواند به افزایش خشونت کلامی یا رفتاری در جامعه منجر شود؟ آیا موفقیت مالی افراد معروف شبکههای اجتماعی، نشانهای از شکست بازار کار سنتی در ارائه فرصتهای شغلی مناسب برای جوانان است؟
طبق گزارش تخصصی پلتفرم استاتیستا (Statista) در سال 2023، اینستاگرام با بیش از 4 /2 میلیارد کاربر فعال ماهانه، یکی از قدرتمندترین پلتفرمهای جهان است که اَلگوریتمهای آن محتواهای جنجالی و پربازدید را ترویج میکند. در ایران، جایی که نرخ بیکاری جوانان (15 تا 24 سال) طبق گزارش مرکز آمار ایران (1403) به 6 /23 درصد رسیده، تولید محتوای سطحی به میانبری جذاب برای کسب درآمد تبدیل شده است. اما این پدیده چه تاثیری بر ارزشهای اخلاقی، روابط اجتماعی و اعتماد به نظام بازار کار دارد؟
محتوای سخیف، که اغلب شامل شوخیهای جنسی، تمسخر دیگران، یا تحقیر افراد آسیبپذیر است، بهتدریج هنجارهای اجتماعی را تغییر میدهد. بر اساس مطالعهای در سال 2022 در ژورنال علمی Social Media + Society، مواجهه مستمر با محتوای غیراخلاقی در شبکههای اجتماعی میتواند حساسیت افراد را نسبت به رفتارهای ناپسند کاهش دهد و آنها را به بخشی از فرهنگ روزمره تبدیل کند. در ایران، جایی که 68 درصد جمعیت (حدود 58 میلیون نفر) طبق گزارش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (1403) به اینترنت دسترسی دارند، این محتواها بهسرعت در میان جوانان منتشر میشوند.
این روند میتواند ارزشهایی همانند احترام، همدلی و صداقت را تضعیف کند و بهجای آن، سطحینگری و بیتوجهی به حقوق دیگران را عادی کند. وقتی تمسخر یک فرد ناتوان هزاران لایک (پسندیدن) میگیرد، پیامی ضمنی به مخاطبان منتقل میشود: «بیاخلاقی میتواند محبوبیت و موفقیت به همراه داشته باشد.»
شبکههای اجتماعی نهتنها ارزشهای اخلاقی را تحت تاثیر قرار میدهند، بلکه روابط اجتماعی را نیز بازتعریف میکنند. براساس پژوهش دانشگاه تهران (1402)، 74 درصد از کاربران جوان ایرانی معتقدند شبکههای اجتماعی به کاهش تعاملات حضوری و عمیق منجر شدهاند. وقتی محتوای غالب در اینستاگرام به تمسخر و تحقیر دیگران اختصاص دارد، این رفتارها بهتدریج در تعاملات واقعی نیز بازتولید میشود. بهعنوان مثال، شوخیهای سخیف در مورد والدین یا همسر میتوانند حرمت روابط خانوادگی را از بین ببرند.
این موضوع زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم طبق گزارش یونیسف (2023)، 61 درصد از جوانان ایرانی احساس انزوای اجتماعی بیشتری نسبت به یک دهه پیش دارند. محتوای سخیف بهجای تقویت همدلی، فاصله میان افراد را افزایش میدهد و روابط را به سطحی از رقابت و نمایشگری تقلیل میدهد.
تهدید واقعی
آیا محتوای سخیف میتواند به افزایش خشونت کلامی یا حتی رفتاری منجر شود؟ پاسخ به این پرسش مثبت است. مطالعهای در سال 2021 از سوی ژورنال علمی ارتباطات نشان داد که مواجهه مداوم با محتوای تحقیرآمیز در شبکههای اجتماعی، احتمال بروز پرخاشگری کلامی را تا 38 درصد افزایش میدهد. در ایران، جایی که 49 درصد از کاربران اینستاگرام (حدود 28 میلیون نفر) روزانه بیش از دو ساعت در این پلتفرم وقت میگذرانند، این تاثیر میتواند گستردهتر باشد. شوخیهای زشتی که در فضای مجازی عادی به نظر میرسد، بهتدریج در مکالمات روزمره نیز ظاهر میشود. بدتر از آن، تحقیر افراد ناتوان یا اقلیتها میتواند به کاهش حساسیت اجتماعی نسبت به خشونت فیزیکی بینجامد. بهعنوان مثال، گزارش پلیس فتا(1403) نشان داد جرائم سایبری مرتبط با توهین و افترا نسبت به سال قبل 22 درصد افزایش یافته است.
موضوع بعدی این است که بسیاری بر این باورند که اینستاگرام و افراد تاثیرگذار /اینفلوئنسرها نشانهای از نابرابری اجتماعی هستند. در حالی که بسیاری از جوانان تحصیلکرده برای یافتن شغل مناسب تلاش میکنند، افراد تاثیرگذار اینستاگرام با محتواهای سطحی به درآمدهای میلیونی دست مییابند. طبق گزارش Influencer Marketing Hub در سال 2024، یک اینفلوئنسر (فرد تاثیرگذار) با 100 هزار فالوئر میتواند بهطور متوسط ماهانه 10 تا 50 میلیون تومان از تبلیغات درآمد کسب کند. در مقابل، میانگین درآمد کارمندی با مدرک لیسانس در ایران، بر اساس دادههای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی (1403)، حدود 12 میلیون تومان در ماه است. این شکاف درآمدی پیام خطرناکی به جوانان منتقل میکند: موفقیت مالی نیازی به تخصص یا تلاش ندارد، بلکه با میانبرهای غیراخلاقی بهدست میآید. این موضوع زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم نرخ بیکاری تحصیلکردگان دانشگاهی در ایران به 31 درصد رسیده است، در حالی که اینفلوئنسرها بدون مدرک یا مهارت خاص، به شهرت و ثروت دست مییابند.
شکست بازار کار سنتی
در شماره 571 نشریه «تجارت فردا»، محسن جلالپور، کارآفرین و فعال بخش خصوصی، درباره رابطه نسل جدید با بازار کار سنتی هشدارهایی داده و گفته بود: «جوان نسل زد (Z) از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی به راحتی میتواند خود را با جوانان کشورهای دیگر مقایسه کند.» از آنجا که بازار کار سنتی در ایران با چالشهای متعددی روبهروست، این مقایسه ابعاد مختلفی به خود میگیرد. متوسط نرخ تورم 42 درصد در سال 1403، کاهش ارزش پول ملی و کمبود فرصتهای شغلی، جوانان را به سمت راههای جایگزین سوق داده است. شبکههای اجتماعی به دلیل دسترسی آسان و پتانسیل درآمدزایی بالا، به گزینهای جذاب تبدیل شدهاند. اما این روند میتواند به کاهش اعتماد به نظام اجتماعی منجر شود. طبق نظرسنجی گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان (گَمان) در سال 1402، 67 درصد از جوانان ایرانی معتقد بودند نظام اقتصادی در داخل کشور به تلاشهای واقعی پاداش نمیدهد. وقتی اینفلوئنسری با شوخیهای سخیف به درآمد میلیونی میرسد، اما مهندس یا معلم پس از سالها تحصیل، درآمد ناچیز دارد، احساس نابرابری و سرخوردگی در میان تحصیلکردگان تقویت میشود. این موضوع میتواند انگیزه برای ادامه تحصیل یا کار سخت را کاهش دهد.
در همین باره باید به الگوریتمهای شبکههای اجتماعی نیز اشاره کنیم. یکی از عوامل کلیدی در فراگیری محتوای سخیف، الگوریتمهای شبکههای اجتماعی است. اینستاگرام بر اساس الگوریتمهای مبتنی بر تعامل (Engagement) عمل میکند که محتواهایی با لایک، کامنت و اشتراکگذاری بیشتر را ترویج میدهند. طبق گزارش دیجیتال موسسه Hootsuite (2024)، پُستهایی با محتوای جنجالی یا طنز سطحی تا 47 درصد بیشتر از محتوای آموزشی یا فرهنگی دیده میشوند. این سازوکار باعث میشود تولیدکنندگان محتوا به سمت موضوعهای تحریکآمیز و غیراخلاقی گرایش پیدا کنند، زیرا این محتواها سریعتر به مخاطبان بیشتری میرسند. در ایران، جایی که 82 درصد از کاربران اینترنت از اینستاگرام استفاده میکنند، این الگوریتمها تاثیری عمیق بر شکلگیری فرهنگ دیجیتال دارند و تولید محتوای باکیفیت را به حاشیه میرانند.
ضرورت بازتعریف جرائم سایبری
پلیس فتا در ایران، بهعنوان مسئول برخورد با جرائم سایبری، در سالهای گذشته تلاشهایی برای مقابله با ناهنجاریهای اینستاگرامی انجام داده است. این اقدامها، جنبههای مثبت و منفی متعددی داشتهاند. پلیس فتا در مواردی توانسته است با شناسایی و برخورد با مجرمان سایبری، از جمله کلاهبرداران اینستاگرامی، به قربانیان کمک کند. همچنین، انتشار هشدارهای امنیتی و آموزشهای مربوط به فضای مجازی، به افزایش آگاهی عمومی و کاهش جرائم سایبری کمک کرده است. برخورد با تولیدکنندگان محتوای هنجارشکن نیز از دیگر اقدامهای پلیس فتاست. با این حال، گستردگی و تنوع ناهنجاریهای اینستاگرامی، چالش بزرگی برای آنان محسوب میشود. برخی از مجرمان سایبری از روشهای پیچیده و پنهان برای ارتکاب جرم استفاده میکنند که شناسایی و پیگیری آنها را دشوار میکند. همچنین، تحریمهای بینالمللی، همکاری با پلتفرمهای خارجی همانند اینستاگرام را برای پیگیری جرائم سایبری با محدودیتهایی مواجه کرده است.
در مورد میزان موفقیت این اقدامها، نظرهای متفاوتی وجود دارد. تعدادی از کاربران فضای مجازی، از اقدامهای پلیس فتا رضایت دارند، در حالی که تعدادی دیگر بر این باورند که این اقدامها کافی نیست و باید با رویکرد جدی با این ناهنجاریها برخورد شود. همچنین، برخی کاربران از نحوه برخورد پلیس فتا انتقادهایی را مطرح میکنند. در مجموع، پلیس فتا در ایران تلاشهایی برای مقابله با ناهنجاریهای اینستاگرامی انجام داده، اما این تلاشها با چالشهایی نیز روبهروست و ارزیابی میزان موفقیت آنها، نیازمند بررسی دقیق و جامع است.
در یک سال گذشته، جامعه اینستاگرامی به طور مکرر با برخورد قضایی پلیس با تعدادی از تولیدکنندگان محتوا روبهرو بود که به نام عفاف و حجاب دستگیر شده بودند. خیلی از رستورانها، بوتیکها، باشگاههای ورزشی و... با این عنوان صفحههای خود را از دست دادند. شاید این اقدام در میان اندکی طرفدار داشته باشد اما در میان اکثریت استفادهکنندگان شبکه مجازی برخوردی سخت و غیرضروری محسوب میشود. وقتی نهادی که باید به موضوعهای مهمتر ورود پیدا کند، درگیر حواشی مثل بستن صفحه اینستاگرامی یک باشگاه ورزشی زنانه برای نوع شادی پس از برد میشود، اقدامهای موثرش دیگر به چشم نمیآید.
تمام آنچه گفته شد، به تغییر ارزشها و سرخوردگی اجتماعی میانجامد. وقتی موفقیت با رفتارهای غیراخلاقی تعریف میشود، ارزشهای سنتی همانند تلاش، صداقت و احترام به دیگران کمرنگ میشود. بر اساس مطالعهای در Journal of Youth Studies (2023)، جوانانی که بر این باورند که موفقیت از مسیرهای غیراخلاقی بهدست میآید، 29 درصد بیشتر در معرض سرخوردگی و انزوای اجتماعی هستند. در ایران، این موضوع میتواند به کاهش سرمایه اجتماعی منجر شود، زیرا اعتماد به نهادهای آموزشی و اقتصادی کاهش مییابد. وقتی جوانان تحصیلکرده میبینند که همسنوسالانشان با تولید محتوای سخیف به شهرت و ثروت میرسند، ممکن است به این نتیجه برسند که تحصیل و کار سخت ارزشی ندارد. این دیدگاه میتواند به کاهش مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و افزایش احساس بیعدالتی منتهی شود.
برای مقابله با این بحران، راهکارهای متعددی وجود دارد. نخست، تقویت سواد رسانهای در میان جوانان ضروری است. طبق گزارش یونسکو در سال 2023، کشورهایی که برنامههای آموزش سواد رسانهای را اجرا کردهاند، تا 35 درصد کاهش در تاثیرهای منفی شبکههای اجتماعی را گزارش کردهاند. در ایران، آموزش سواد رسانهای میتواند به کاربران کمک کند محتوای سخیف را تشخیص دهند و از آن فاصله بگیرند. دوم، اصلاح بازار کار و ایجاد فرصتهای شغلی مناسب برای تحصیلکردگان حیاتی است. دولت میتواند با کاهش موانع کارآفرینی و حمایت از استارتآپها، جوانان را به مسیرهای سازنده هدایت کند. در نهایت، پلتفرمهای اجتماعی باید الگوریتمهای خود را اصلاح کنند که محتوای باکیفیت و اخلاقی را ترویج دهند، نه محتوای جنجالی و غیراخلاقی.
در پایان بهعنوان جمعبندی گزارش میتوان بار دیگر مرور کرد که شبکههای اجتماعی همانند اینستاگرام، با تمام مزایایی که دارند، میتوانند به ابزاری برای تضعیف ارزشهای اخلاقی، روابط اجتماعی و اعتماد به نظام اقتصادی تبدیل شوند. محتوای سخیف نهتنها رفتارهای غیراخلاقی را عادی میکند، بلکه با نمایش موفقیتهای مالی آسان، احساس نابرابری و سرخوردگی را در میان جوانان تحصیلکرده تقویت میکند. در ایران، جایی که چالشهای اقتصادی همانند تورم و بیکاری فشار زیادی بر جوانان وارد کرده، این پدیده میتواند به کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش خشونت کلامی و رفتاری منجر شود. برای پیشگیری از این بحران، همکاری دولت، جامعه مدنی و پلتفرمهای دیجیتال ضروری است که فرهنگ دیجیتال سالم و بازار کاری عادلانه ایجاد شود. بدون این اقدامها، خطر از دست رفتن ارزشهای انسانی و اعتماد اجتماعی بیش از پیش جدی خواهد شد.