پالس تحول
بررسی بایدهای اینترنت در دولت جدید در گفتوگو با علیرضا بزرگمهری
مسعود پزشکیان در دوران انتخابات بارها و بارها از ضرورت رفع محدودیتها بر فضای مجازی و توسعه اینترنت کشور یاد کرد. او پیشتر هم در قامت یک نماینده مجلس با برخی از طرحهای ضد توسعه اینترنت مخالفت کرده بود. اما امروز او و اطرافیانش همان کسانی هستند که دیگری میتواند از مجلس با طرحهای ضدتوسعهای او مخالف باشد یا خود او در راستای رفع محدودیتها محبوب مردم شود. از طرفی وزیر او وزارتخانه ارتباطات و فناوری اطلاعات را از گروهی تحویل میگیرد که نهتنها به گواه مصرفکنندگان داخلی، که بر اساس شواهد آماری بینالمللی بدترین دوره را برای اینترنت ایران رقم زدند؛ ایدههای ضد حقوق شهروندی مانند اینترنت طبقاتی، دستکاری اینترنت مصرفی کاربران حرفهای، کاهش سرعت و پهنای باند، قطعیهای چندماهه اینترنت در راستای منافع دولت و... .
مسعود پزشکیان در دوران انتخابات بارها و بارها از ضرورت رفع محدودیتها بر فضای مجازی و توسعه اینترنت کشور یاد کرد. او پیشتر هم در قامت یک نماینده مجلس با برخی از طرحهای ضد توسعه اینترنت مخالفت کرده بود. اما امروز او و اطرافیانش همان کسانی هستند که دیگری میتواند از مجلس با طرحهای ضدتوسعهای او مخالف باشد یا خود او در راستای رفع محدودیتها محبوب مردم شود. از طرفی وزیر او وزارتخانه ارتباطات و فناوری اطلاعات را از گروهی تحویل میگیرد که نهتنها به گواه مصرفکنندگان داخلی، که بر اساس شواهد آماری بینالمللی بدترین دوره را برای اینترنت ایران رقم زدند؛ ایدههای ضد حقوق شهروندی مانند اینترنت طبقاتی، دستکاری اینترنت مصرفی کاربران حرفهای، کاهش سرعت و پهنای باند، قطعیهای چندماهه اینترنت در راستای منافع دولت و... . این دو موضوع محورهای گفتوگو با علیرضا بزرگمهری، کارشناس تحول دیجیتال قرار گرفت تا ببینیم دولت سیزدهم چه کرد و دولت چهاردهم باید چگونه باشد.
♦♦♦
اگر سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ را به عنوان یک بازه زمانی برای بررسی وضعیت اینترنت در ایران در نظر بگیریم، یعنی زمانی که دولت سیزدهم سر کار بوده؛ این دوران را چطور معرفی میکنید؟ به عنوان یک کارشناس نقاط قوت و ضعف آن دولت را در این حوزه چگونه دریافتید؟
افتضاح. اگر بخواهم در یک کلمه شرایط این دوره را ترسیم کنم باید از همین واژه استفاده کنم. خارج از بحث محدودیتهایی که به دلایل امنیتی در زمان خاص و برای مدت خاصی قرار بود اعمال شود (که بعداً به کل امور بدون رعایت حقوق شهروندی تعمیم یافت)؛ باید گفت این محدودیتها هیچ اثر واقعی برای بهبود شرایط نداشت و فقط باعث شد یک بازار عظیم vpn تشکیل شود. با استفاده فراگیر از VPNها حالا دیگر کل اطلاعات شهروندان بر بستر اینترنت است و برای خارجنشینها، یعنی حتی برای سرویسهای عادی خارج از ایران قابل دسترسی است و امنیت داده مردم از بین رفته است. بستن فضای اینترنت نهتنها مثبت و کارآمد نبود بلکه آسیب فراوانی به امنیت فضای مجازی وارد کرد. از طرفی در همین دوره خود وضعیت پهنای باند اینترنت نیز به شدت دچار مشکل شد.
دولتیها یکی از دستاوردهایشان در حوزه اینترنت را توسعه فیبر نوری دانستند. به نظر شما این پروژه تا چه اندازه موفق بود؟
بله، آقای زارعپور میفرمایند که طی دوران فعالیتشان فیبر نوری را توسعه دادند؛ اولاً به عنوان کسی که سالهای زیادی مشاور سازمان فناوری اطلاعات کشور بوده باید بگویم فیبر نوری یک برنامه توسعه جامع بود که بخشهای زیادی از آن هم قبل از دولت سیزدهم انجام شده بود، مناقصههایش برپا شده و عرضه و تقاضایش صورت گرفته بود و تنها وظیفه دولت سیزدهم تامین بودجه آن بود. از شاخصهای اقتصاد دیجیتال این نیست که شبکه داخلی چقدر توسعه پیدا میکند. طبق نظر wsis، شاخصهای اقتصاد دیجیتال بر مبنای پهنای بلند و وسیع اینترنت حرکت میکند؛ چون اقتصاد دیجیتال در یک جزیره محقق نمیشود. بنابراین ادعای آقای زارعپور یکجور فرافکنی است.
جمعبندی دوره وزارت ایشان را در طرح اینترنت طبقاتی دیدیم که بسیاری از کارشناسان، حتی نزدیکان به وزارتخانه هم مخالف آن بودند. این طرح را چگونه ارزیابی میکنید؟
به عنوان کسی که از سال ۱۳۷۴ فعال حوزه زیرساخت کشور بوده و پروژههای ملی زیادی را انجام داده میخواهم بگویم بدترین وزیر ارتباطاتی که تا به حال دیده و تجربه کردهام، شخص ایشان و تصمیمگیریهای او بوده است. در رابطه با خود محدودیتهای اینترنت هم ایشان تنها جملهای که میگفتند این بود که وزیر ارتباطات در ایجاد ارتباطات بینالمللی نقشی ندارد. این گفته بسیار خندهدار است. در حوزه گیتویها و... هم ما به شدت دچار مشکل شدیم. همانطور که اشاره کردید، راهکار واسطی هم که ارائه کردند راهکار اینترنت طبقاتی بود که با قانون اساسی و حقوق شهروندی بهطور جدی منافات داشت.
در حوزه توسعه و تسهیل فناوری اطلاعات در کشور هم آمار نشان میدهد که ما وضعیت خوبی نداریم. چه آمار بینالمللی چه آمار کسبوکارها، نشان میدهند رشدی صورت نگرفته و با آمار نزولی هم طرف بودهایم. قطعاً از هرکسی بپرسیم عملکردت چطور است ممکن است نخواهد به نقاط سیاه کارنامهاش اشاره کند، اما واقعیت امر این است که او یکی از بدترین وزرا بوده است. درست آن است که بگویم بدترین وزیر فناوری اطلاعاتی بود که ما تجربهاش کردیم. متاسف هستم که برای سه سال این حوزه با چنین مدیری و مدیریتی همراه بوده است. تاریخ فناوری اطلاعات این کشور از این دوران به خوبی یاد نخواهد کرد. این موضوعات را تنها اینجا نگفتم. در رادیو گفتوگو در برنامه زنده هم همین حرفها را زدم.
در همین دولت حدود سه هفته پیش سازمان ملی هوش مصنوعی نیز تاسیس شده، این در حالی است که وضعیت اینترنت چنین نابسامان است و همچنین میدانیم که مهمترین زیرساخت برای توسعه AI اینترنت است. نظرتان درباره این سازمان چیست؟
تشکیل سازمان بدون آنکه به ابزار الزامی آن تجهیز شویم از دید من تنها مشغول کردن برخی دیگر از دوستان است. اگر ارادهای بر توسعه و رشد هوش مصنوعی وجود دارد باید آگاه باشیم که AI در جزیره شکل نخواهد گرفت. یعنی نمیتوانند دانش بشری را نادیده بگیرند و بخواهند سازمان هوش مصنوعی را در چنین شرایطی تاسیس کنند. چون شعار دادن برای این دوستان همیشه کار راحتتری است و به جای استفاده از واقعیتها برای رشد کشور به سراغ شعارها میروند. از آنجا که حافظه تاریخی کوتاهی هم داریم کسی بعداً نمیگوید صدر و ذیل حرفهایی که زدید و کاری که انجام دادید با هم همخوانی ندارد.
تاسیس سازمان ملی هوش مصنوعی، (البته اسم درستش باید سازمان تحقیق برای هوش مصنوعی باشد) ذاتاً کار بدی نیست، اما نه به شرط اینکه هر سه ماه 10 درصد سرعت اینترنت و سایر شاخصهای کیفیت اینترنت کاهش پیدا کند.
در گزارش جدید سازمان بینالمللی، ایران در کیفیت اینترنت روند نزولی داشته است.
ما برای درک این موضوع اصلاً نیاز به گزارش نداریم. شاید ایرانیهای خارج کشور نیاز به چنین گزارشی داشته باشند تا وضعیت داخل را درک کنند؛ اما ما در داخل کشور با گوشت و پوست و استخوان داریم این روند نزولی را حس میکنیم. من بینهایت خوشحال هستم که وزیر ارتباطات دولت سیزدهم دیگر در این منصب حضور ندارند و امیدوارم در مناصب کلیدی حوزه فناوری اطلاعات دیگر ما ایشان را نبینیم.
تا الان با شعارهای آقای پزشکیان و اطرافیانشان مبنی بر گسترش فضای اینترنت و رفع محدودیتها مواجه شدهایم. سوال من این است که با توجه به فشارها و برخی تصمیمگیریهای خارج از دولت، او به عنوان رئیسجمهور چقدر دارای قدرت و توانایی برای رفع محدودیتهاست؟
از جمله اعضای شورای عالی فضای مجازی شش وزیر به اضافه رئیسجمهور است؛ بنابراین مشخصاً به صورت مستقیم دولت در روند محدودیتها یا رفع آنها اثر دارد. یعنی از دید من آقای پزشکیان با توجه به وعدههای انتخاباتیاش و با توجه به دورانی که در مجلس بودند و از مخالفان محدودیتهای اینترنت بودند عملاً الان فرصت بسیار خوبی در اختیار دارند تا مخالفتشان را به درستی به منصه ظهور برسانند و عملی کنند.
شما به عنوان یکی از فعالان این حوزه پیشنهاد میدهید کار را از کجا شروع کنند؟
از کجا شروع کنند؟ دو پالس در حال حاضر میتواند به مردم امید دهد. هر رئیسجمهوری که سر کار آید فردایش بهار نمیشود و برای بهبود شرایط به زمان نیاز دارد. با این حال پالسهای اولیه و قدمهای نخستین میتواند کمک کند که سرمایه اجتماعی کاهش پیداکرده را افزایش دهند و شوق و امید در مردم و فعالان حوزه مربوطه ایجاد کنند. این دو پیام یکی کار جدی در راستای رفع محدودیتهای اینترنت و افزایش سرعت و پهنای باند است؛ که کارشناسان امر میدانند این کار خیلی سریع امکانپذیر است. دوم آنکه وزیر متخصص ارتباطات و نه وزیر متخصص قطع ارتباطات را بر سر کار آورد. این دو موضوع اولین قدمهایی است که اگر برداشته شود مردم و فعالان حوزه مربوطه متوجه خواهند شد که شرایط قرار است تغییر کند و رو به بهبودی برود. بعد از این موضوع بخش رگولاتوری ما نیاز به احیا دارد. بخشهای مختلف فناوری اطلاعات کشور بهخصوص حوزه نرمافزار و دانشبنیان نیاز به حمایت جدی دولت دارد. این حمایت همان کاری است که چین و هند و سایر کشورها انجام دادند. همین کشورهای اطراف ما که در بسیاری از حوزهها رقیب محسوب میشوند هم چنین مسیری را طی کردند. آقای پزشکیان و وزیرشان اگر همین راه را بروند میتوانند ظرف یک دوره ریاستجمهوری تحول جدی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات ایران انجام دهند. اگر یادتان باشد آقای خاتمی با طرح تکفا (طرح توسعه و کاربرد فناوری ارتباطات و اطلاعات ایران) دقیقاً همین کار را کردند و صنعت فناوری اطلاعات را در کشور شکل دادند.
یکی از حوزههایی که هنوز به آن امیدی هست که ایران بتواند در آن پیشرفت کند و با همسایگان و رقبا رقابت کند حوزه استارتآپها و AI است. اگر دولت جدید اهتمامی برای رفع محدودیتهای اینترنت و تسهیل قوانین داشته باشد میتوان امید داشت که این حوزه در چهار سال پیشرو، رشد کند و به توسعه معقولی دست یابد. اما از طرفی در حال حاضر با تنزل رتبههای استارتآپهای ایرانی در رنکینگ خارجی مواجه شدهایم. به نظر شما آینده چه خوابی برای این حوزه دیده است؟
نمیدانم به آمار مربوط به این پرسش نگاه کردید یا خیر؛ همین الان استارتآپهای ما و یکی از پولسازترینهای این حوزه یعنی گیمرها مهاجرت کردهاند. قبلاً یک فرد از درون یک مجموعه خلاقه مهاجرت میکرد اما الان یک مجموعه با تمام کارکنانش مهاجرت میکند. شرکت استارتآپها به دلیل عدم حمایتها، محدودیتها، وضعیت اینترنت، قوانین و... کلاً مهاجرت کردند. امروزه کشورهای همسایه مثل عمان و امارات و ترکیه مقصد آنان شدهاند. استارتآپهای ایرانی پیش از آنکه پول بخواهند امنیت روانی لازم دارند. وقتی یک روز استارتآپ را میبندیم، یک روز TLS را دستکاری میکنیم (اصلاً دستکاری TLS در دنیا خیلی عجیب است)، یکبار WEB3 را دستکاری میکنیم؛ در این شرایط کسبوکار امنیت ندارد که بتواند دوام بیاورد. بنابراین اگر میخواهیم بر دانشبنیانها سرمایهگذاری کنیم باید به مهمترین خواسته آنان یعنی ایجاد محیط امن توجه کنیم. ایجاد محیط امن برای سرمایهگذاری در کشور خواست تمامی حوزههای اقتصادی است اما در حوزه استارتآپها این امر مضاعف معنا دارد.
فکر میکنید دولت مسعود پزشکیان تا چه اندازه به بخش خصوصی برای رشد در این حوزه پروبال میدهد؟
من معتقد هستم دولت چهاردهم برای توسعه اقتصاد دیجیتال باید از بخش خصوصی حمایت کند و در قدم بعد در کنار تجهیز رگولاتور به دانشها و چالشهای روز، باید به حقوق مالکیت فکری هم توجه لازم را داشته باشد. در وهله اول باید درک کنیم که اقتصاد دیجیتال در یک جزیره رخ نمیدهد بلکه به معنای استفاده از شبکههای اجتماعی و ارتباطات پهنای باند بلند تا سراسر دنیاست. برای تحقق اقتصاد دیجیتال باید دیتای انتقال مالی دیجیتال بین ایران و سایر کشورها برقرار باشد. پهنای باند، اینترنت و حمایت از شبکههای اجتماعی در این جریان مهم است. در همین رابطه موضوع اینترنت و سرعت دسترسی به آن باید بهبود یابد چراکه همه دنیا به سوی نسل پنجم اینترنت در حرکت است اما وضعیت و کیفیت اینترنت در کشور ما هم باید بهبود پیدا کند. نکته بعدی که نیاز است در دولت بعدی به آن توجه شود ایجاد و حمایت از پلتفرمهایی است که در آن کسبوکارهای کوچک قابلیت حرکت و رشد دارند؛ در واقع پلتفرمها و قوانینی که از شرکتهای دانشبنیان حمایت میکنند. ضمن اینکه باید برای ایجاد و توسعه اقتصاد دیجیتال از بخش خصوصی هم حمایت و به آن توجه شود.
تنظیم قوانین و مقررات جدید در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز از آن دست خواستههایی بود که در دولت سیزدهم محقق نشد. وزیر آتی میتواند آن را محقق کند؟
بازنگری در قوانین یکی از الزاماتی است که باید در دستور کار وزیر بعدی باشد. در قدم اول باید به حقوق مالکیت فکری توجه شود، چرا که در این زمینه ضعفهایی داریم و لازم است به این موضوع با نگاه دیجیتال پرداخته شود. همچنین در بخش رگولاتوری هم باید خود را به دانش و چالشهای روز تجهیز کنیم. در حال حاضر ما در حوزههایی مانند فینتکها، تسهیلات و موارد دیگر چالشهای بدیهی داریم، در حالی که بسیاری از کشورها از این چالشها عبور کردهاند، علت آن هم همان مشارکت ناچیز بخش خصوصی است. بهترین اقدام و حمایتی که دولت آینده میتواند درباره آنها انجام دهد، این است که قانونگذار پیامرسانها را اجبار کند از earn to earn security برخوردار شوند، چرا که مهمترین مبنای اعتماد به آنهاست.