شناسه خبر : 48233 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

افول استراتژی غرب

پیام موشک‌های روسیه چیست؟

 

محمدحسین باقی / نویسنده نشریه 

به نظر می‌رسید تلاش اوکراین برای دریافت مجوز به منظور انجام حملات دوربرد در خاک روسیه در ماه اکتبر موفقیت‌آمیز بوده، زمانی که دولت بایدن -پس از شنیدن «طرح پیروزی» زلنسکی- تصمیم گرفت چراغ سبز نشان ندهد. اکنون، با فرونشستن غبار از صورت پیروزی پرطنین ترامپ در ریاست‌جمهوری، تغییر موضع بایدن یک تشدید غیرمنتظره در اوضاع جاری بود. این مسئله باعث شد رویکرد دولت جدید [ترامپ] به مذاکرات صلح با تصاویر پرحاشیه موشک و جنگ همراه شود. به مناسبت هزارمین روز جنگ، اوکراین سامانه‌های موشکی ATACMs را به سمت منطقه بریانسک شلیک کرد. روسیه با اعلام رسمی دکترین هسته‌ای جدید خود واکنش نشان داد و به وضوح بر تمایل خود به رفتن «تا آخر راه» -در صورت لزوم- تاکید کرد. اکنون، مشخص نیست که آیا ما در آستانه جنگ جهانی سوم قرار داریم یا اینکه بار دیگر، همه اینها فقط یک «جِلِز وِلِز» دیگر در «تابه» جنگ اطلاعاتی است.

یکم) چراغ سبز بایدن به مثابه افول استراتژی غرب

«متیو بلکبرن»، پژوهشگر ارشد گروه تحقیقاتی موسسه روابط بین‌الملل نروژ، در مقاله‌ای در «نشنال اینترست» نوشت، مقامات دولت بایدن و پنتاگون هیچ اظهارنظر روشنی برای توجیه منطق پشت این تصمیم بیان نکرده‌اند. چرا دو ماه قبل از روی کار آمدن ترامپ و تلاش برای دستیابی به توافق صلح در اوکراین، این مجوز را می‌دهند؟ اغلب گزارش‌ها می‌گویند این چراغ سبز پاسخی به استفاده روسیه از نیروهای کره شمالی برای بازپس‌گیری کورسک است. مقامات ایالات‌متحده و ناتو مداخله [احتمالی] کره شمالی را تشدید تنش از طرف روسیه اعلام کرده‌اند. اگر فرض کنیم این تصمیم صرفاً مبتنی بر تمایل بایدن به دشمنی با ترامپ نباشد، دلیل آن چه می‌تواند باشد؟ یک قرائت این است که این تلاشی است برای جلوگیری از بحرانی‌تر شدن اوضاع آن هم با «تهدید به تشدید تنش». قابل درک است که واشنگتن می‌خواهد جلوی بدتر شدن موقعیت اوکراین را قبل از آغاز مذاکرات بگیرد. اما چرا بایدن این کار را انجام می‌دهد، وقتی وی یک رئیس‌جمهور در حال وداع است و هیچ ماموریتی برای توجیه اقدامات تشدیدکننده‌اش ندارد؟ علاوه بر این، به نظر می‌رسد که عقیده «ایستادن در کنار اوکراین تا زمانی که طول بکشد» بی‌سروصدا از بین رفته است. اکنون، طیفی از تحلیلگران از «اجتناب‌ناپذیر بودن معامله با پوتین» صحبت می‌کنند. انتظار می‌رود بازگشت ترامپ به کاخ سفید این روند را تسریع کند.

دلیل واقعی چراغ سبز در وخامت اوضاع در اوکراین نهفته است. در همان هفته‌ای که تصمیم بایدن گزارش شد، روسیه بزرگ‌ترین حمله هوایی خود را در چند ماه اخیر انجام داد و پست‌های انرژی هسته‌ای و زیرساخت‌های انرژی که اوکراین را به همسایگان غربی‌اش متصل می‌کرد، هدف قرار داد. مسکو اعلام کرد که می‌تواند در زمستان امسال شبکه انرژی اوکراین را تعطیل کند. این امر نه‌تنها می‌تواند عواقب فاجعه‌بار انسانی داشته باشد، بلکه فروپاشی نظامی اوکراین را نیز سرعت می‌بخشد. در این زمینه، مجوز    ATACMs آمریکا یک واکنش ضعیف است. هیچ دلیل محکمی وجود ندارد که فکر کنیم استفاده از این موشک‌ها می‌تواند تاثیر جدی بر روند جنگ داشته باشد.

برخی منابع به تایمز گفتند که اوکراین تعداد انگشت‌شماری موشک دارد. پس از پرتاب آنها، اوکراین همچنان در مسیر شکست خواهد بود و شاید زرادخانه موشکی‌اش خالی شود. روسیه به احتمال زیاد خشمگین‌تر، سرسخت‌تر و انتقام‌جوتر خواهد شد. افول استراتژی غرب در اوکراین در سال 2022 به پایانی رسیده است که کمتر کسی انتظارش را داشت. حملات دوربرد یک قمار ناامیدکننده برای بازداشتن روسیه از دستیابی به دستاوردهای تهاجمی قبل از آغاز مذاکراتی است که ممکن است کی‌یف در آن برای واگذاری 20 درصد از قلمرو خود زیر فشار قرار گیرد. بنابراین، «زمان» و «شکل» مجوز برای حملات عمیق، نمی‌تواند واقعیت‌های اساسی جنگ را تغییر دهد؛ نکته‌ای که لوید آستین، وزیر دفاع ایالات‌متحده، پذیرفته است. با این حال، این تصمیم مقطع خطرناکی به وجود می‌آورد که در آن تشدید تنش می‌تواند به یک جنگ همه‌جانبه بین ناتو و روسیه و یک تبادل مرگبار هسته‌ای تبدیل شود. خوشبختانه عوامل متعددی در مقابل این امر قرار دارد. اولین مورد این واقعیت ساده است که به کی‌یف اجازه داده نشده است  از این موشک‌ها در یک حمله غافلگیرانه بزرگ و هماهنگ استفاده کند، همان‌طور که در حمله آگوست در کورسک انجام داد. دوم اینکه از آنجا که روسیه در حال برنده شدن در جنگ است، در اصطلاح عام، بعید به نظر می‌رسد که از سلاح هسته‌ای استفاده کند. روس‌ها استفاده از سلاح هسته‌ای را در صورت مواجهه با شکست به عنوان آخرین راه‌حل نجات به کار خواهند گرفت.

پوتین دلایل دیگری برای انتخاب خویشتنداری در واکنش به حملات عمیق‌تر دارد. او گفت‌وگوهای سخت در مورد شرایط روسیه را با احساسات صلح‌آمیزتر برای شرکایی مانند هند و برزیل متعادل می‌کند. هرگونه واکنش عجولانه و نامتناسب از سوی روسیه موجب آسیب رساندن به شهرت در «جنوب جهانی» خواهد شد. عوامل داخلی نیز دخیل هستند. اگرچه افکار عمومی عمدتاً از مدیریت پوتین در جنگ در داخل روسیه حمایت می‌کند، اما وی نمی‌تواند آشکارا به عنوان یک غول جنگ‌طلب عمل کند. او باید آشکارا تمایلی برای گفت‌وگو نشان دهد یا خطر بیگانه شدن با پایگاه حمایتی متنوع خود را که بسیاری از آنها خواهان پایان جنگ هستند، به خطر بیندازد.

در حالی که صحنه عمومی تهدید و مقابله با تهدید ادامه خواهد داشت، شاید تا دو ماه آینده تا زمان روی کار آمدن ترامپ، واقعیت این وضعیت برای اوکراین تلخ باشد. روسیه پنجره‌ای دارد که می‌تواند جنگ را با شدت بیشتری دنبال کند، زیرا می‌داند وقتی ترامپ وارد می‌شود، یک «بازتنظیمی» صورت خواهد گرفت و قوانین جدیدی وضع خواهد شد. اگر «بازی ترسوها» [Chicken Game: یا همان «بازی جوجه» که در آن هیچ بازیگری تمایل به تسلیم ندارد] با غرب بر سر «حملات عمیق» آغاز شود، پوتین مطمئن است که می‌تواند تا آستانه جنگ هسته‌ای پیش برود و ما عقب‌نشینی خواهیم کرد. در همین حال، روسیه به حملات خود به اوکراین با هدف شکستن انسجام اجتماعی، دوام اقتصادی و ثبات سیاسی در اوکراین ادامه خواهد داد.

در مرحله کنونی، مسکو منتظر است تا ترامپ پیشنهادهایی برای صلح ارائه کند. پوتین شرایط روسیه را روشن کرده است: چهار استان ضمیمه‌شده و کریمه باید به عنوان قلمرو روسیه شناخته شوند؛ بی‌طرفی اوکراین باید با ضمانت‌های آهنین غرب روی کاغذ ثابت شود. پوتین به صراحت اعلام کرده که قبل از دستیابی به توافق، هیچ آتش‌بس یا توقف عملی درگیری وجود نخواهد داشت. صحبت در محافل جمهوری‌خواه مبنی بر اینکه پوتین یک «نبرد منجمد» را بر اساس خطوط فعلی یا تاخیر 20‌ساله در پیوستن اوکراین به ناتو می‌پذیرد، در کنار آنچه کرملین می‌گوید و انجام می‌دهد، کاملاً غیرواقعی به نظر می‌رسد. هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم می‌توان روسیه را با اهدای قلمرو در دونباس بدون توافقی که نگرانی‌های استراتژیک اساسی آنها را در اوکراین حل کند، خرید. در صورت وقوع برخی انفجارهای دیدنی از طریق ATACMs در روسیه، برخی از حامیان اوکراین ادعای خود را تکرار می‌کنند که غرب می‌تواند بدون عواقب جدی از خطوط قرمز روسیه به میل خود عبور کند. در واقع، اگر روسیه خویشتن‌داری نشان دهد، به احتمال زیاد بازتاب این استدلال ناخوشایند است که آنها در مسیر پیروزی هستند و انتقام‌جویی‌های تهاجمی آتشین‌مزاج کمکی به این امر نمی‌کند. در هر صورت، دلیل اندکی وجود دارد که انتظار داشته باشیم عزم روسیه تضعیف شود؛ همان‌طور که در مورد حمله نادرست در کورسک رخ داد، «حملات عمیق» فقط روسیه را ناسازگارتر و مصمم‌تر می‌کند. هدیه وداع بایدن به اوکراین، مانند برخی از کمک‌های قبلی او، ممکن است جامی مسموم باشد.

دوم) پیام هسته‌ای «اورشنیک» به اوکراین

«هریسون کاسیس»، نویسنده‌ای که بیش از هزار مقاله در مورد مسائل مربوط به امور جهانی دارد بر این باور است که تغییرات اخیر روسیه در دکترین هسته‌ای خود و آزمایش‌های موشک بالستیک میان‌برد اورشنیک، نگرانی‌هایی را در مورد تشدید احتمالی درگیری در اوکراین، از جمله احتمال آزمایش هسته‌ای تاکتیکی، افزایش داده است. این تغییر زمانی رخ می‌دهد که اوکراین از موشک‌های «اتکمز» تامین‌شده از سوی ایالات‌متحده و موشک‌های «سایه طوفان» ارائه‌شده به وسیله بریتانیا برای حمله به اهدافی در داخل خاک روسیه استفاده می‌کند. یک آزمایش هسته‌ای، اگرچه به دلیل پتانسیل آن برای طرد بیشتر روسیه در سطح بین‌المللی بعید است، اما تشدید تنش شدیدی را نشان می‌دهد که از پایان جنگ سرد تاکنون دیده نشده است. آزمایش اورشنیک بر توانایی روسیه برای انجام حملات هسته‌ای تاکید می‌کند و در حالی که هر دو طرف برای تشدید تنش آماده می‌شوند، به تنش‌ها دامن می‌زند.

روسیه دکترین هسته‌ای خود را اصلاح کرده و آستانه حمله هسته‌ای را کاهش داده که شامل حملات تسلیحاتی متعارف به اهدافی در خاک روسیه می‌شود. به نظر می‌رسد کاهش آستانه در واکنش مستقیم به استفاده اوکراین از موشک‌های «اتکمز» و موشک‌های «سایه طوفان» بریتانیا علیه اهدافی در روسیه است. با ادامه حملات متعارف اوکراین علیه اهدافی در روسیه، جهان در عجب است که روسیه چگونه پاسخ خواهد داد. یکی از پاسخ‌هایی که در حال بررسی است: آزمایش یک ابزار هسته‌ای تاکتیکی است.

اگر پوتین یک سلاح هسته‌ای را آزمایش کند، نشانگر تشدید درگیری‌های جاری خواهد بود و احتمالاً روسیه را از جامعه بین‌المللی بیشتر دور می‌کند. از دیدگاه روسیه، نکته مثبت احتمالاً افزایش احترام اوکراین به روسیه و قابلیت‌های هسته‌ای این کشور است که محتمل است الهام‌بخش اوکراین برای توقف حملات تسلیحاتی متعارف علیه اهداف مستقر در روسیه شود. اما باید به یاد داشت که روسیه /اتحاد جماهیر شوروی از سال 1990 آزمایش تسلیحات هسته‌ای انجام نداده‌اند؛ یعنی 34 سال بدون حتی یک آزمایش. در این دو دهه‌ای که پوتین در راس کار است، این کشور حتی یک‌بار هم یک آزمایش اتمی انجام نداده است. بنابراین، یک آزمایش هسته‌ای نشان‌دهنده گسست قابل‌ توجه از وضع موجود، و گسست از توقف آزمایش‌های هسته‌ای است که اتحاد جماهیر شوروی پیشنهاد کرد و ایالات‌متحده و بریتانیا پذیرفتند.

  روابط روسیه و غرب در حال حاضر بدتر از هر زمان دیگری از دهه 1980 است؛ روسیه از زمان تهاجم به افغانستان بیش از هر زمان دیگری درگیر نزاع شده است، به این معنی که اقدامات شدیدتر، یعنی آزمایش سلاح هسته‌ای، می‌تواند قابل قبول یا منطقی باشد. اما با این حال، عقل سلیم می‌گوید که آزمایش تسلیحات هسته‌ای فراتر از حد انتظار نخواهد بود.

روسیه در برخی رفتارهای نگران‌کننده، به‌ویژه آزمایش اخیر یک موشک بالستیک میان‌برد، درگیر بوده است. پوتین گفت که موشک جدید اورشنیک با کلاهک غیرهسته‌ای شلیک شده است. مهم‌تر از آن، شاید آزمایش اورشنیک به‌طور ملموس توانایی روسیه در ارسال یک ابزار هسته‌ای به قلب اوکراین را نشان می‌دهد. زلنسکی در پاسخ به این آزمایش گفت: «این تشدید آشکار و جدی در مقیاس این جنگ است.» پوتین هم گفت: «استفاده آزمایشی ما از اورشنیک در شرایط درگیری واقعی پاسخی به اقدامات تهاجمی کشورهای ناتو علیه روسیه است... ما معتقدیم که حق داریم از سلاح‌های خود علیه تاسیسات نظامی کشورهایی استفاده کنیم که اجازه استفاده از سلاح‌های خود را علیه تاسیسات روسیه می‌دهند.»

19

سوم) غرب تحولات داخلی روسیه را نادیده گرفته است

«اس. فردریک استار»، موسس انستیتو کنان و رئیس فعلی موسسه آسیای مرکزی-قفقاز در شورای سیاست خارجی آمریکا، روایت دیگری از جنگ در اوکراین به دست می‌دهد. از 24 فوریه 2022، زمانی که نیروهای روسی به اوکراین سرازیر شدند، ناظران و دولت‌های غربی توجه خود را به جبهه جنگ متمرکز کردند. آژانس‌های اطلاعاتی در بریتانیا، لهستان، کشورهای حوزه بالتیک و ایالات‌متحده به‌روزرسانی‌های ثابتی را در مورد این اقدام به دولت‌های خود ارائه کردند، در حالی که نهادهای مستقلی مانند «موسسه مطالعات جنگ» در واشنگتن به خوبی یا به شکل بهتری همین کار را برای عموم مردم انجام دادند.

غرب تا حد زیادی تحولات را در جبهه داخلی روسیه نادیده گرفته است. یک خبرنگار رسمی جنگ روسیه به نام «اوگنی لیسیسین»، به‌تازگی گزارش داد که «روسیه کنترل جبهه را ندارد». «یوری دویچ»، یکی از اعضای دوما و دوست شوونیست زندانی «ایگور گیرکین»، اظهار داشت که «اکنون احتمال دارد  دشمن یک شهر بزرگ [روسیه] را تصرف کند». در همین راستا، «آندری کارتاپولوف»، رئیس کمیته دفاع دوما، اعلام کرد که «روزهای سیاه برای روسیه آغاز شده است». حتی صریح‌تر، مفسر سرسخت به نام «سرگئی ماردان» است که گفت: «دروغ بس است. پیروزی در دسترس نیست.» در همین حال، در دوما، یکی از متحدان وفادار پوتین به نام «اولگ ماتویویچ» در 29 اکتبر اعلام کرد که «مفهوم اوکراین نباید وجود داشته باشد» اما وجود دارد، و در نتیجه، «جهنم برای همه ما آغاز شده است».

دو هفته پیش، یکی از شجاع‌ترین روزنامه‌نگاران تلویزیونی در مسکو به نام «اولگا اسکابیوا»، شکایت کرد که «عملیات ویژه نظامی ما به بندی وصل است» و «آنها [اوکراینی‌ها] با چنان ضرباتی به ما حمله می‌کنند که نمی‌توانیم زنده بمانیم». او برای آن دسته از بینندگانش که از عقبگرد او شگفت‌زده شده بودند، توضیح داد که «ما مجبور شدیم حقیقت را از روس‌ها پنهان کنیم». «کارن شاخ نظروف»، کارگردان و فرزند یکی از معتمدان گورباچف، اظهار داشت که «نتیجه [روند فعلی] فروپاشی‌ شبیه به مرگ، جنگ داخلی، بمب اتمی و... است». «ولادیمیر سولوویف»، مجری تلویزیونی، در 27 سپتامبر اعلام کرده بود که «ارتش اوکراین به‌شدت فناوری ما را از بین می‌برد»، «پیروزی ما اکنون غیرممکن است» و «اکنون وقت بازنشستگی [پوتین] است». «میخائیل وِلِر»، نویسنده، حتی به صراحت گفت که عملیات ویژه نظامی «به خودانحلالی پوتین منجر می‌شود». 

دراین پرونده بخوانید ...