بازگشت موقت
واکاوی روابط ایران و اروپا در گفتوگو با عبدالرضا فرجیراد
در شرایطی که اعتراضات در ایران انعکاس بیسابقه بینالمللی یافته است، کار تنظیم سیاست خارجی و پیشبرد آن با مشکلات بیشتری مواجه شده است. تا جایی که بخش عمده تحولات عرصه دیپلماسی در روزهای اخیر از تماسهای دیپلماتیک گرفته تا تحرکات حوزه سیاست خارجی و موضعگیری سران و مقامات خارجی، درباره اعتراضات ایران است. در این میان زمزمههایی درباره اقدام اروپاییان مبنی بر بستن سفارتخانههای ایران به گوش میرسد. در این شرایط به نظر میرسد که شکاف جدیدی در حوزه دیپلماتیک در حال شکلگیری است. در این زمینه عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپولیتیک و کارشناس مسائل بینالمللی معتقد است تا آنجا که در خبرها آمده افکار عمومی در اروپا خواهان اقدامی جدی در این رابطه است و تا همین زمان که من با شما صحبت میکنم هیچگونه موضع رسمی از جانب مقامات کشورهای اروپایی در این مورد اتخاذ نشده است. نمیخواهم بگویم که چنین اتفاقی اصلاً رخ نمیدهد؛ اتفاقاً به گمان من اگر روند سردی روابط میان ایران و اروپا با همین سرعتی که در چند ماه گذشته پیش رفته ادامه پیدا کند؛ احتمال تعطیلی سفارتخانهها زیاد است. اولین علامت آن هم فراخواندن سفیر بریتانیا از تهران به لندن برای مشورت بیشتر بود. اگر این روند به همین شکل ادامه پیدا کند دیگر کشورهای اروپایی هم از آن استقبال میکنند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
♦♦♦
در پی وقوع اعتراضات در ایران پس از فوت مهسا امینی، جریانهای سیاسی و رسانهای خارجی و بهطور خاص کشورهای غربی، سیاستها و رویههای ویژهای را در این مورد اتخاذ کردند. در این چارچوب، کشورهای اروپایی در حال شکلدهی اجماع علیه ایران و همچنین اتخاذ سیاستهای محدودکننده علیه ایران هستند. بهطور خاص برخی منابع دیپلماتیک اروپایی از ایجاد توافق میان کشورهای حوزه اتحادیه اروپا برای وضع برخی تحریمهای هماهنگ علیه ایران خبر دادهاند. در این راستا آیا روابط ایران و اروپا در آستانه یک بحران و تنش وخیم قرار گرفته است؟
گمان میکنم مسیری که ایران و اروپا طی میکنند مسیر خوب و امیدوارکنندهای نیست. در مورد اینکه این روابط به یک بحران یا تنش وخیم منجر میشود یا خیر، باید چند روزی صبر کنیم تا ببینیم چه اتفاقی رخ میدهد. باید این نکته مهم را هم در نظر بگیریم که عکسالعملی که رهبران اروپایی از جمله اولاف شولتس، صدراعظم آلمان و امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه از خود نشان دادند تند و بعضاً بیسابقه بوده است.
بنابراین مسیری که پیشرو داریم مسیری سخت و ناهموار است، برای همین هم باید دیپلماسی نقش فعالی را بر عهده بگیرد و اجازه ندهد وضعیت از چیزی که هست بدتر شود. در این میان باید این موضوع را هم در نظر داشته باشیم که چند مساله برای اروپاییها اهمیت دارد: اول اینکه توافق هستهای بیش از حد طولانی شد و عملاً دو سال گفتوگو بدون هیچ نتیجهای پایان یافت. اروپاییها و به ویژه فرانسویها معتقدند که ایران تمایلی به احیای برجام ندارد. وقتی امیدی به احیای برجام نباشد طبیعتاً آن قیدوبندهای دیپلماسی و حفظ روابط اهمیت کمتری پیدا میکند.
مساله دوم مشکل زندانیان دوتابعیتی است. در حال حاضر زندانیان فرانسوی در ایران به هفت نفر افزایش پیدا کرده است. سیاستمداران فرانسوی معتقدند که این زندانیان هیچ ارتباطی با جرم و جنایت یا هر چیز دیگری ندارند و ایران از این افراد به عنوان گروگان استفاده میکند. مساله سوم افکار عمومی در اروپا، آمریکا و حتی کاناداست. با توجه به اتفاقاتی که در داخل ایران میافتد و تبلیغاتی که برای آن میشود؛ افکار عمومی در جهان غرب و به ویژه در اروپا به دولتهای متبوعشان فشار میآورند که در مقابل دولت ایران سکوت نکنند. بنابراین مجموعه این جریانات باعث شده است که مواضع غربیها و از جمله اروپاییها تندتر از گذشته شود. حتی آلمان هم که همیشه مواضع نرمتری از انگلستان و بریتانیا و فرانسه داشته است اخیراً رهبری این جریانات را به دست گرفته است. آنالینا بربوک، وزیر خارجه آلمان و اولاف شولتس صدراعظم این کشور چندین بار اظهارات تندی علیه ایران داشتند و از اعمال تحریمهای جدید علیه ایران خبر دادند. در این میان فرانسه هم نمیخواهد از قافله عقب بماند و در پی این است که رضایت افکار عمومی را حالا چه ایرانیهای دوتابعیتی و چه تبعههای بومی خودش به نحوی جلب کند.
بسیاری از کارشناسان سیاسی بر این باورند که موضوع پهپادها به مولفه جدیدی در روابط ایران و غرب تبدیل شده؛ به شکلی که شاهد اثرگذاری آن بر موضوعات مختلف از جمله مذاکرات برجام هستیم. نظر شما در این رابطه چیست؟ این موضوع تا چه اندازه مذاکرات هستهای را تحت تاثیر قرار داده است؟
بله، مساله پهپادها مسالهای بسیار مهم برای اروپاست. جنگی که در اوکراین اتفاق افتاده در واقع جنگی در عمق استراتژیک اروپاست. اروپاییها معتقدند که ایران وارد یک بحران استراتژیک جهانی شده است و در واقع در مقابل ناتو قرار گرفته است. برای همین هم هر نوع اقدام یا کمکی به روسیه که احتمال تغییر جنگ به نفع روسیه را افزایش دهد؛ از نظر آنها یک تهدید است. طبیعتاً این قضایا بر احیای توافق هستهای تاثیرگذار است. این موضوع تا جایی اهمیت دارد که جوزپ بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفتوگویی که با حسین امیرعبداللهیان در امان داشت خواستار مذاکره مقامات ایرانی با مقامات اوکراینی شد. علاوه بر این، بورل در همان زمان اظهار داشت که خواهان حل مساله هستهای ایران است اما زمانی که از اردن به اروپا برگشت با مخالفت کشورهای اروپایی به ویژه آلمان، فرانسه و انگلیس مواجه شد.
نکته مهمی که میتوان به آن اشاره کرد تغییر رفتار اروپاییهاست. در گذشتهای نهچندان دور رفتار اروپاییها از ملایمت بیشتری برخوردار بود بهطوری که آنها تمایل داشتند امتیازهای بیشتری را در حوزه مرتبط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به ایران بدهند. به این معنا که آژانس پرونده هستهای ایران را ببندد و قال این قضیه را بکند. اما در شرایط کنونی نهتنها این امتیاز به ایران داده نمیشود بلکه نوع برخوردها، گفتهها و بیانات مقامات اروپایی هم تندتر شده است. در واقع برخلاف چند ماه پیش که اروپاییها (در مساله هستهای) موضع نرمتری نسبت به آمریکا داشتند در حال حاضر موضع تندتری اتخاذ کردهاند بهطوری که چند گام از آمریکا جلوتر هستند. بنابراین تندروی اروپاییها در زمینه هستهای و حتی حقوق بشر ناشی از اهمیت موضوع پهپادهاست.
با وقوع اعتراضات در ایران زمزمههایی درباره اقدام اروپاییان مبنی بر بستن سفارتخانههای ایران به گوش میرسید. با اعدام علیرضا اکبری، زندانی دوتابعیتی متهم به جاسوسی، این موضوع به شکلی جدیتر مطرح شد. در واکنش به این اقدام جیمز کلورلی، وزیر خارجه بریتانیا، اعلام کرد لندن در واکنش به این اعدام، موقتاً سفیر خود را برای مشورتهای بیشتر فرا خواند. وزیر خارجه بریتانیا همچنین اعلام کرد کاردار ایران را در غیاب سفیر احضار خواهد کرد. فرانسه هم در اعتراض به این اعدام کاردار جمهوری اسلامی در پاریس را احضار کرد. آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان نیز در توئیتی نوشت ما در کنار دوستان بریتانیایی خود هستیم. در این راستا موضوع بسته شدن سفارتخانهها تا چه حد جدی است؟ این موضوع چه پیامدی برای ایران دارد؟
تا آنجا که در خبرها آمده افکار عمومی در اروپا خواهان اقدامی جدی در این رابطه است و تا همین زمان که من با شما صحبت میکنم هیچگونه موضع رسمی از جانب مقامات کشورهای اروپایی در این مورد اتخاذ نشده است. در واقع افکار عمومی در حال فشار آوردن بر نمایندگان مجالس کشورهای اروپایی، پارلمان اروپا، نمایندگان پارلمان اروپا و سیاستمداران اروپایی است. نمیخواهم بگویم که چنین اتفاقی اصلاً رخ نمیدهد؛ اتفاقاً به گمان من اگر روند سردی روابط میان ایران و اروپا با همین سرعتی که در چند ماه گذشته پیش رفته ادامه پیدا کند؛ احتمال تعطیلی سفارتخانهها زیاد است. اخیراً هم مقامات سیاسی اروپا به ویژه انگلستان و آلمان بر روی تحریم سپاه کار میکنند. اگر این اتفاق رخ دهد طبیعتاً چند قدم به بازگشت سفرا به کشورشان نزدیک میشویم. همانطور که شما هم اشاره کردید اولین علامت آن فراخواندن سفیر بریتانیا از تهران به لندن برای مشورت بیشتر بود. اگر این روند به همین شکل ادامه پیدا کند دیگر کشورهای اروپایی هم از آن استقبال میکنند. البته در حال حاضر ایران عکسالعملی به این موضوع نشان نداده است. باید صبر کنیم و ببینیم که کشورهای اروپایی چه اقدامی انجام میدهند؛ اگر آنها هم این مساله را دنبال کنند ممکن است طرف ایرانی هم واکنش متقابل نشان دهد.
متاسفانه این موضوع میتواند پیامدهای سیاسی و اقتصادی زیادی برای ایران داشته باشد. یکی از مهمترین پیامدهای سیاسی بسته شدن سفارتخانهها، پایان مذاکرات هستهای است. اگر این اتفاق رخ دهد بهرغم میل آمریکا به ادامه گفتوگوهای هستهای، اروپا همکاری نخواهد کرد. باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که اروپا یکی از پایههای گروه 1+5 است و عدم حضور و فعالیتش (به ویژه اینکه آنها به عنوان واسطه میان ایران و آمریکا عمل میکنند) میتواند تاثیر بسزایی بر روند مذاکرات هستهای داشته باشد. طبیعتاً زمانی که اروپا تمایلی به مذاکره و احیای برجام نداشته باشد؛ آمریکا هم به عنوان متحد استراتژیک اروپا کنار میکشد. در مورد پیامدهای اقتصادی باید عرض کنم که درست است که ما در حال حاضر تحریم هستیم و تجارت گستردهای با اروپا نداریم اما با این حال برخی از کالاها را بهطور واسطه وارد میکنیم. به عبارت دیگر با اینکه حجم مبادلات ایران با اروپا حدود دو یا سه میلیارد یا حداکثر چهار میلیارد یورو است کاهش سطح مبادلات به گران شدن آن کالا در داخل منجر میشود. بنابراین اروپا نقش مهمی در تحولات بینالمللی دارد برای همین هم باید قدمهای موثری برای بهبود روابط برداشته شود.
آینده روابط ایران و اروپا را چگونه ارزیابی میکنید؟
از نظر من این روابط هر روز تیرهتر از روز قبل خواهد شد. در واقع شرایط، شرایط مساعدی نیست. همانطور که عرض کردم مشکلات فراوانی وجود دارد، مذاکرات هستهای بدون هیچ نتیجهای پایان یافته است؛ مساله پهپادها به عنوان تهدیدی استراتژیک مطرح شده است؛ تحولات داخلی ایران و مسائل حقوق بشری برجسته شده است.
چه راهکارهایی را برای خروج از بنبست کنونی پیشنهاد میکنید؟
برای بهبود روابط در درجه اول باید یک تفاهم ملی در داخل کشور شکل بگیرد. اگر اعتراضات پایان گیرد افکار عمومی چه در داخل و چه در خارج از کشور آرام میشود؛ و با آرام شدن افکار عمومی، فشاری که بر روی کشورهای اروپایی است کاهش پیدا میکند. در درجه دوم ما باید به نحوی اقدام کنیم که این احساس را از بین ببریم که در جنگ اوکراین به روسیه سلاح میدهیم و همکاری میکنیم. این موضع خوبی نیست که آنها مطرح میکنند و طبیعتاً اگر ادامه داشته باشد پیامدهای سنگینی برای کشور دربر خواهد داشت. ما باید سعی کنیم از طریق جوزپ بورل گفتوگوهایی سازنده با مقامات روسی و اوکراینی انجام دهیم. ایران مدعی است که با روسیه همکاری نظامی دارد و پهپادهایی را هم به روسیه تحویل داده است اما این مساله به قبل از جنگ روسیه علیه اوکراین برمیگردد و ایران تمایلی نداشته که روسها از این پهپادها در جنگ علیه اوکراین استفاده کنند. بنابراین به گمان من ایران باید دیپلماسی فعالتری را در رابطه با اروپا و اوکراین در پیش بگیرد و در جنگ بین روسیه و اوکراین مانند بسیاری از کشورها موضع بیطرفی اتخاذ کند.
علاوه بر این، لازم است که هرچه زودتر توافق هستهای به سرانجام برسد، اگر اروپاییها احساس کنند که این توافق شکل نمیگیرد به سرعت موضع تندتری میگیرند. در این صورت باید منتظر قطعنامه آژانس باشیم؛ قطعنامهای که ممکن است پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد. اگر این اتفاق بیفتد اوضاع بیش از پیش سخت میشود و حتی ممکن است روی همین مقدار کمی که نفت میفروشیم هم اثر بگذارد.