برجامِ بیجان
منظور از «تصمیم سیاسی» برای حصول توافق دقیقاً به چه معناست؟
فرزین زندی: دولت جدید ایران برای خروج از بحران اقتصادی، به «احیای برجام» یا دستکم، «مصالحه»ای با قدرتهای جهانی و مشخصاً ایالات متحده نیازمند است؛ این یک واقعیت کتمانناپذیر است. احیای موقت اقتصاد ایران دستکم نیازمند 50 میلیارد دلار منابع ارزی است. ضمن اینکه اگر توافقی حاصل نشود، این احتمال وجود دارد که در همین چند هفته پیشرو، بازارهای کشور دوباره گرفتار تلاطم اساسی شوند. افزایش مجدد نرخ ارز، طلا و همچنین کالاهای قابل تجارت، زودترین واکنشی است که بازار احتمالاً از خود نشان خواهد داد. این مساله، دولت جدید را در همین گامهای نخست دچار بحران خواهد کرد؛ دولتی که در شرایط عادی با ابرچالش کسری بودجه، فراگیر شدن اعتصابات کارگری گسترده، رشد بیسابقه نقدینگی و شرایط نگرانکننده سرمایه اجتماعی بعد از انقلاب مواجه است. در مورد میزان مشروعیت دولت جدید، نمایندگی کردن از گروههای حداقلی جامعه در پایینترین مشارکت انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی هم، نیازی به سخن گفتن نیست. این یک طرف ماجرا در ابعاد داخلی از دست رفتن برجام است اما در پس پرده، ظاهراً فشارهای زیادی از سوی طرفهای مقابلِ برجام، به ایران وارد میآید و این احتمال را تشدید میکند که نهایتاً توافقی ضعیفتر از برجام به دست آید. وزیر خارجه روسیه اخیراً گفته است که «غرب از وضعیت موجود پیرامون مذاکرات هستهای میخواهد استفاده کند تا تعهدات بیشتری بر دوش ایران بگذارد.» و این در حالی است که روسها که پیشتر، جدیترین مانع حصول برجام بودند، این روزها بیش از سایرین، سنگ توافق را بر سینه میزنند. به این ترتیب، در حالی که در هفتههای اخیر از ضرورت اتخاذ یک «تصمیم سیاسی» در مورد حصول توافق در مورد بازگشت به برجام صحبت میشود، اما کماکان گره برجام باز نشده است. حسن روحانی نیز چندی پیش (و مکرراً) به صراحت گفت «اگر به عباس عراقچی اختیار داده شود، توافق حاصل میشود» و در سوی دیگر، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نیز تاکید دارد که «تصمیم نهایی رهبر ایران است که میتواند توافق را ممکن کند». از سوی دیگر برخی میگویند ایران عملاً با دو گزینه مواجه است: یا مجبور میشود به توافقی بدتر از برجامِ 1394 تن دهد یا با طرح پیشنهادهای جایگزین، مثلاً گامهای کوچکتر و با فاصله بیشتر، عملاً مذاکرات را به درازا بکشانَد. با در نظر گرفتن این دو دیدگاه، میتوان احتمال داد که در وین توافقی حاصل نخواهد شد یا توافقی ضعیف و ناپایدار به دست خواهد آمد که احتمالاً عمر درازی نخواهد داشت. مجموعه این شواهد موید آن است که توافق به مراحل حساس و در عین حال شکنندهای رسیده است. در این پرونده، به این پرسشهای اساسی پرداخته خواهد شد که ماهیت این «تصمیم سیاسی» که ظاهراً چالشی اساسی بر سر آن وجود دارد چیست و چرا اتخاذ آن تا این حد دشوار و پیچیده است؟ همزمان شدن رفع دوباره تحریم از برخی ایرانیان از سوی آمریکا و حملات هوایی آمریکا به مواضع نیروهای مورد پشتیبانی ایران بیانگر چیست؟ چرا احیای برجام تا این حد به درازا کشیده شده است؟ یافتن پاسخ برای مجموع این پرسشهای سخت و مبهم میتواند تصویری روشنتر از آینده توافق و مسیر حرکت کشور را ارائه کند. تصویری که اکنون، بیشتر شبیه قرار گرفتن در برابر شیشه بخارگرفته خودرویی است که در شبی سرد در میان جنگلی مهآلود در حال حرکت به سوی ناکجاآباد است.