تقابل یا همکاری؟
مناسبات اروپا و روسیه
از ابتدای سال 2014، روابط فیمابین روسیه و اتحادیه اروپا از بد، به خصمانه تغییر کرد. در حال حاضر دو طرف در زمینههای محدودی با هم توافق نظر دارند. به نظر میرسد تحریمهای مالی اتحادیه اروپا علیه روسیه و همچنین تحریمهای متقابل اتحادیه از سمت طرف روسی، برای سالها همچنان برقرار بمانند.
از ابتدای سال 2014، روابط فیمابین روسیه و اتحادیه اروپا از بد، به خصمانه تغییر کرد. در حال حاضر دو طرف در زمینههای محدودی با هم توافق نظر دارند. به نظر میرسد تحریمهای مالی اتحادیه اروپا علیه روسیه و همچنین تحریمهای متقابل اتحادیه از سمت طرف روسی، برای سالها همچنان برقرار بمانند. این تحریمهای دوجانبه، باعث خواهد شد شرکتهای روسی که در زمینه انرژی، صنایع دفاعی یا در بخش مالی فعالیت میکنند نتوانند از بازارهای سرمایه اروپا برای جذب سرمایه استفاده کنند و از سوی دیگر نیز، شرکتها و تولیدکنندههای اروپایی نیز نمیتوانند محصولات خود را به روسیه صادر کنند. حتی با برداشته شدن تحریمها، اثرات آن بر اقتصاد روسیه تا سالها ادامه خواهد داشت. بیشتر به این دلیل که شرکتهای اروپایی درباره وارد شدن به بازار روسیه بسیار محتاطانه عمل خواهند کرد چون همیشه این احتمال وجود دارد که مانند مورد ایران، تحریمها دوباره اعمال شوند.
علاوه بر این اتحادیه اروپا و روسیه تقریباً در مورد همه موضوعات دیپلماتیک اختلاف نظر جدی دارند. در حالی که روسیه قویاً از رژیم بشار اسد حمایت میکند، تکیه اروپا بر گذار سیاسی بر اساس مذاکرات بین طرفهای درگیر است. علاوه بر این اتحادیه اروپا قویاً از تجدید ساختار ارتش روسیه در قالب افزایش سنگین هزینههای نظامی و مدرنیزاسیون این نیرو که از سوی رسانههای این کشور در زمان برگزاری مانور نظامی زاپاد 2017، از سوی رسانههای این کشور پوشش داده شد، اظهار نگرانی کرد. همچنین استفاده روزافزون روسیه از تکنیکهای جنگ اطلاعاتی (که هدف آن ایجاد شک و تردید در افکار عمومی غرب است، به نحوی که منافع روسیه را تامین کند) و همچنین دخالتهای ادعاشده این کشور در انتخابات اخیر کشورهای مختلف غربی، در افزایش اختلافات بین دو طرف نقش مهمی را ایفا کرده است.
روسیه: محل مناقشه برای اروپا
به نظر میرسد کشورهای عضو اتحادیه اروپا به یک توافق جامع بر سر لزوم اتخاذ موضعی محکم در برابر روسیه رسیدهاند. اما با این همه، روسیه و موضع اتحادیه در برابر آن همچنان به نوعی محل مناقشه بین این کشورهاست. بعضی از کشورهای عضو، مانند ایتالیا و مجارستان و یونان موضعی کمابیش دوستانه نسبت به روسیه دارند در حالی که بعضی دیگر مانند لهستان، کشورهای حوزه دریای بالتیک و رومانی عملاً نظری خصمانه در مورد همسایه شرقی خود دارند. این تفاوت نظرات البته، محدود به کشورها نمیماند و در بعضی از کشورها احزاب پوپولیست، مانند حزب راستگرای جبهه ملی فرانسه، حزب چپگرای پودموس اسپانیا یا جنبش پنج ستاره ایتالیا، روسیه را بیشتر یک دوست محسوب میکنند.
با این حال به جز ائتلاف چپ رادیکال سیریزا که از ژانویه 2015 قدرت را در یونان به دست گرفته است، هیچیک از احزاب طرفدار روسیه در سالهای اخیر در راس قدرت کشور خود قرار نگرفتهاند یا حتی در تشکیل دولت نیز مشارکت نداشتهاند. بنابراین به نظر نمیرسد بهبود قابل توجهی در روابط فیمابین، حداقل در پنج سال آینده رخ دهد. تحریمهای مالی اتحادیه علیه روسیه، همچنان برجا خواهند ماند و با وجود مخالفت مجامع و فعالان کسبوکار، هر شش ماه یک بار احتمالاً با اندکی تغییر تمدید خواهند شد. مهمتر از همه، سنگینترین وزنه سیاسی اروپا، یعنی زوج فرانسوی آلمانی امانوئل ماکرون رئیسجمهور فرانسه و مرکل صدراعظم آلمان، بهشدت مخالف نرمش در برابر روسیه هستند. اگرچه مرکل، رویکرد عملیتری را در این مورد اتخاذ کرده است. در حالی که ماکرون همچنان از تلاش البته تاییدنشده روسها برای خرابکاری در کمپین ریاست جمهوری خود خشمگین است. از سوی دیگر، روسیه نیز بهشدت با اعطای هر نوع امتیاز به اتحادیه اروپا مخالفت میکند تا جایی که سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه اعتقاد دارد این کار در واقع «فروش منافع ملی روسیه» است.
علاقهمندی دوطرفه به همکاری
اگر از لفاظیهای پرحرارت سیاسی دو طرف صرفنظر کنیم، اتحادیه اروپا و روسیه، سابقهای بسیار طولانی در همکاریهای دوجانبه تخصصی در زمینههای مختلف دارند که مهمترین آنها در بحث امنیت و مبارزه با تروریسم است. در آوریل سال 2017 روسیه برای اولین بار در سه و نیم سال پیش از آن، شاهد حملهای تروریستی در سنپترزبورگ بود. حملهای که یادآوری کرد شهروندان روسیه نیز در معرض خطر تروریستها قرار دارند. علاوه بر این در سالهای قبل، هزاران نفر از شهروندان روسیه، عمدتاً از چچن، به داعش در سوریه پیوستند. با بیرون رانده شدن داعش از آخرین استحکامات دفاعی خود در سوریه و عراق، احتمال اینکه حملات جهادیها به روسیه و اتحادیه اروپا کشیده شود، بیشتر و بیشتر میشود. برای مقابله با این تهدید، اتحادیه اروپا و روسیه نیاز به همکاری در زمینه موضوعات امنیتی دارند، حتی اگر اعتماد بین دو طرف در حداقل باشد.
علاوه بر این روسیه و اتحادیه اروپا، حداقل به دلایل فنی و مصلحتاندیشانه، منافع مشترکی در زمینه همکاری در صحنههای دیپلماتیک بینالمللی دارند: هیچ توافق بینالمللی ممکن نخواهد بود مگر اینکه هردو آنها بر سر میز مذاکره حضور داشته و علاوه بر آن بر سر بعضی اصول پایهای و کلی با یکدیگر به توافق برسند. در واقع همکاری با اتحادیه اروپا در حوزه بینالمللی میتواند منافع روسیه در زمینه نقش این کشور در سطح بینالملل را تامین کند. این منافع میتواند شامل سوریه (که در آن روسیه تا حدی نقش میانجی بینالمللی بین گروههای درگیر را ایفا میکند)، کره شمالی (که روسیه علاوه بر مرز مشترک، پیوند تاریخی طولانی نیز با آن دارد) شمالگان (که روسیه در آن منافع مستقیم دریایی دارد) و منع گسترش سلاحهای هستهای (روسیه یک ابرقدرت هستهای محسوب میشود که نسبت به اتحادیه اروپا روابطی بسیار دوستانهتر با ایران دارد) باشد.
و در نهایت، انرژیبخشی به نظر میرسد که بیشترین انگیزه را برای همکاری بین اتحادیه اروپا و روسیه ارائه میکند. بعضی از کشورهای شرق اروپا و حوزه دریای بالتیک تقریباً به طور کامل وابسته به منابع گاز روسیه هستند. اگرچه بعضی از آنها مثل لهستان و لیتوانی تلاش کردهاند منابع تامین گاز خود را متنوعتر کنند و در این راستا اقدام به واردات گاز از ایالات متحده کردهاند اما همچنان میزان این وابستگی بسیار بالاست. با احداث خط لوله جدید جریان شمالی 2 (یا نورد استریم 2) بین روسیه و آلمان که انتظار میرود در سال 2019 به بهرهبرداری برسد، بعید به نظر میرسد وابستگی اروپا به منابع گازی روسیه در سالهای آینده کاهش یابد و در نتیجه همکاری این دو در حوزه انرژی غیرقابل اجتناب به نظر میرسد.