تعریف دوباره مرزها
اقتصاد هوش مصنوعی به کدام سو میرود؟
انقلاب صنعتی چهارم انتقال به نظم تکنولوژیک جدید-صنعتی را تسهیل کرد. ویژگی کلیدی آن فراگیری و رواج فناوری هوشمند است که عنصر مرکزی (هسته) آن هوش مصنوعی است. در این راستا، الگوی جدیدی از توسعه سیستمهای اقتصادی را که در انقلاب صنعتی چهارم به وجود آمده است میتوان اقتصاد هوش مصنوعی نامید. ظهور اقتصاد هوش مصنوعی روندهای فناوری جدیدی را ایجاد کرد. این روندها شامل حضور فراگیر و حداکثری (شامل تمام حوزههای اقتصاد) و اتوماسیون کامل (شامل کل مجموعه تولید و توزیع و فرآیندهای سازمانی و مدیریتی) بر اساس فناوریهای از انتها تا انتهای انقلاب صنعتی چهارم است: روباتها، دادههای بزرگ، اینترنت اشیا و... نمونههایی از این موضوع هستند. این روند متناقض است که از یک طرف به رشد بهرهوری نیروی کار کمک میکند و از سوی دیگر ظرفیت منابع مالی و انرژی را در تمامی فرآیندهای اقتصادی افزایش میدهد و همزمان به دلیل نیاز به ارتقای مهارت یا بازآموزی با افزایش خطرات بیکاری موجب تنش اجتماعی میشود. روندهای فناوری اقتصاد هوش مصنوعی همچنین شامل ایجاد انبوه مناطق هوشمند (شهرها و مناطق) با نظارت و مشاهده از طریق ماشین و همچنین خانههای هوشمند کنترلشده از طریق برنامههای کاربردی تلفن همراه است. این روند نیز متناقض است. این امر شفافیت حاکمیت نظامهای اقتصادی و فراگیر بودن آنها را افزایش میدهد، اما مستلزم بازتعریف مرزهای زندگی خصوصی و عمومی است. فضای شخصی نیاز به بازنگری دارد، زیرا مردم در مکانهای عمومی و حتی در خانههایشان با دستگاههای هوشمند احاطه شده و به آنها وابسته هستند. روند دیگر در اقتصاد هوش مصنوعی مربوط به افزایش تهدیدها و اهمیت روزافزون امنیت سایبری است. اقتصاد هوش مصنوعی مبتنی بر دادههای دیجیتال است. از یک طرف، فرمت الکترونیکی راحتی جمعآوری، پردازش، ذخیره و استفاده از این دادهها را افزایش میدهد. از سوی دیگر، دادهها را در برابر تهدیدهای سایبری آسیبپذیر میکند. این روندهای فناوری مستلزم انطباق سیستمهای اقتصادی امروز با آنها برای رقابتی ماندن در بازارهای جهانی با فناوری پیشرفته، حفظ کیفیت بالای زندگی و استفاده از این روندهای فناوری در راستای توسعه اجتماعی-اقتصادی است. اول، لازم است یک چهارچوب قانونی برای اقتصاد هوش مصنوعی بهعنوان یک الگوی جدید برای توسعه سیستمهای اقتصادی ایجاد شود. هوش مصنوعی و فناوریهای هوشمندی که بر آن تکیه میکنند، مالکیت معنوی را در بر میگیرند. سیستم حقوقی کشورها باید بهطور همزمان فناوریهای پیشرفته را بهطور گستردهای در دسترس قرار داده و همزمان از حقوق صاحبان آنها محافظت کند و پرداخت حق امتیاز برای بازگرداندن سرمایهگذاریها در نوآوری و فناوری را تضمین کند. مشکل این است که هوش مصنوعی و فناوریهای هوشمند مبتنی بر آن، داراییهای معنوی غیرمعمول هستند. آنها نهتنها فناوریها، بلکه نوع جدیدی از عامل اجتماعی را نشان میدهند که موضوع ارتباطات ماشین (از طریق اینترنت اشیا) و انسان و ماشین (از طریق رابط کاربری و پشتیبانی تصمیمگیری هوشمند) هستند. علاوه بر این، دانش، اطلاعات و راهحلهای فناوری جدید تولیدشده از طریق هوش مصنوعی، موضوع مالکیت معنوی هستند که بخش خاصی از قانون (صاحب حقوق) مربوط به هوش مصنوعی است. دوم، نوسازی مقررات دولتی در اقتصاد هوش مصنوعی توصیه میشود. دستگاه دولتی نمیتواند در جای خود بماند و باید با زمان حرکت جامعه و اقتصاد به واقعیت دیجیتالی همگام باشد. نظارت بر فعالیتهای اقتصادی و مالیات و ارائه خدمات عمومی باید از طریق فناوری هوشمند که در سیستم دولت الکترونیک منعکس شده است، خودکار شود. در این مورد، مشکل این است که مقررات دولتی اقتصاد هوش مصنوعی باید آن را تحریک کند و از ایجاد سد و مهار در مسیر توسعه آن اجتناب کند. مزیت قابل توجه اقتصاد هوش مصنوعی افزایش شفافیت سیستمهای اقتصادی با استفاده از سیستمهای مالی دیجیتال، تجارت الکترونیک و مالیات دیجیتال است که خروج اقتصاد ملی از بخش سایه را تضمین میکند. سوم، بودجه قابل توجهی برای اقتصاد هوش مصنوعی مورد نیاز است. روندهای فناوری تنها با تامین مالی کافی و مستمر در تمام مراحل فرآیند نوآوری امکانپذیر است: از تحقیق و توسعه تا اجرا و توزیع در بازارهای صنعتی. جذابیت سرمایهگذاری پروژههای نوآوری آینده در اقتصاد هوش مصنوعی به موفقیت تجاریسازی فناوریهای پیشرفته و بازگشت سرمایه در آنها بستگی دارد. در این مسیر بودجه دولتی علوم و آموزش عالی شایسته توجه ویژه است. نقش دانشگاهها بهعنوان مراکز تعالی و منابع استعدادهای دیجیتال در اقتصاد هوش مصنوعی افزایش یافته است. بودجه دانشگاه فرصتهای رشد آینده اقتصاد هوش مصنوعی و روندهای فناوری آینده آن را تعیین میکند. علاوه بر این، صنایع هوش مصنوعی باید فناوری را با ویژگیهای خاص صنعت تطبیق دهند. با وجود جهانی بودن فناوری هوشمند، هر حوزه کاربردی نیازمند راهحلهای کاربردی منحصربهفردی است. این نیاز به رویکردی بسیار انعطافپذیرتر و دقیقتر از تقسیم ساده اقتصاد به صنعت، خدمات و کشاورزی نیاز دارد. هر بازار اقتصاد هوش مصنوعی بهتنهایی موضوعی خاص است. حتی هر سازمانی باید الگوی سازمانی خود را برای استفاده از فناوری هوشمند ایجاد کند. ادبیات موجود انقلاب صنعتی چهارم، صنعت و فناوری دیجیتال را با جزئیات بسیار پوشش میدهد. با وجود این، هنوز درک علمی از الگوی جدید توسعه سیستمهای اقتصادی که تحت تاثیر انقلاب صنعتی چهارم و بر اساس فناوری دیجیتال صنعت شکل گرفته است، وجود ندارد. این موضوع شکافی در ادبیات است که به مطالعه علمی بیشتری نیاز دارد. علاوه بر این، نشریات موجود روندهای تکنولوژیک فعلی را بهطور جداگانه در نظر میگیرند. دانش موجود در این زمینه پراکنده و جزئی است که مانند خلأ در ادبیات نیز عمل میکند. تجربه و چشمانداز انطباق با این روندهای تکنولوژیک بهخوبی درک نشده است، که این شکاف پژوهشی نیز هست. کتاب «روندهای فناوری در اقتصاد هوش مصنوعی: بررسی بینالمللی و راههای انطباق» که انتشارات اسپرینگر در سال 2023 به بازار کتاب عرضه کرد، قرار است در همه این زمینهها به مرجعی برای اقتصاددانان و افراد فعال در این حوزه تبدیل شود. نویسندگان کتاب، النا ماکارنکو، ناتالی ووچنکو و اوگنی تیشچنکو ادعا دارند تمام خلأهای شناساییشده در ادبیات تخصصی اقتصاد و هوش مصنوعی که پیشتر به آن اشاره شد، با این کتاب پر شده است و کتاب به نظاممند کردن اطلاعات موجود و افزودن به دانش علمی روندهای فناوری معاصر از طریق نگاه جامعتر و چندرشتهای به آنها اختصاص دارد. روندهای فناوری در اقتصاد هوش مصنوعی کتابی بسیار حجیم است و در حدود 500 صفحه، پنج بخش و 47 فصل به بررسی جنبههای مختلف ترکیب هوش مصنوعی و اقتصاد میپردازد. این کتاب اقتصاد هوش مصنوعی را در نتیجه گذار به نظم فناوری دیجیتال تفسیر میکند و در آن مروری بر تجربه مدرن و دیدگاههای نظارتی نهادینهسازی اقتصاد هوش مصنوعی انجام شده است. همچنین نویسندگان تلاش کردهاند چهارچوب قانونی مبارزه با تهدیدات سایبری در اقتصاد هوش مصنوعی را مشخص و مدون کنند. علاوه بر این چهارچوبهای امیدوارکننده برای استفاده از هوش مصنوعی در شاخههای مختلف صنعت ارائه شده است. این کتاب مثالهای عملی، مطالعات موردی و چهارچوبهای پیشنهادی را برای استفاده از هوش مصنوعی در بخشهای مختلف اقتصاد ارائه میکند که امکان استفاده از کتاب را بهعنوان راهنمای عملی برای مدیریت اقتصاد هوش مصنوعی فراهم میکند.
نویسندگان توضیح میدهند که هدف این کتاب بررسی و بحث در مورد تجربیات بینالمللی و شناسایی راههایی برای انطباق با روندهای فناوری در اقتصاد هوش مصنوعی است. تازگی این کتاب در این واقعیت نهفته است که برای نخستینبار یک مفهوم علمی برای توضیح و تعیین یک الگوی جدید از توسعه سیستمهای اقتصادی معاصر از نظر صنعت (مفهوم اقتصاد هوش مصنوعی) ارائه کرده است. به این ترتیب، کتاب سیستم طبقهبندی را روشن و ساده و فهمپذیر مطرح کرده و فرصتهایی را برای مطالعه متمرکزتر روندهای فناوری معاصر باز کرده است. این کتاب همچنین از این نظر منحصربهفرد است که یک دیدگاه سیستمی از روندهای تکنولوژیک اقتصاد هوش مصنوعی و مطالعه جامع آنها از منظر جامعه، اقتصاد و قانون شکل داده است. اهمیت عملی کتاب در این واقعیت نهفته است که بهترین شیوههای بینالمللی را نشان میدهد و شامل موارد صنعتی عملی از روندهای فناوری در اقتصاد هوش مصنوعی بر اساس تجربه اخیر روسیه است. مزایای بیانشده بهطور مداوم در پنج بخش کتاب به دست آمده است. بخش اول روندهای فناوری در اقتصاد هوش مصنوعی را نظاممند میکند و سهم آن را در توسعه اجتماعی-اقتصادی تشریح میکند. بخش دوم چهارچوب نظارتی برای اقتصاد هوش مصنوعی را بررسی میکند. بخش سوم بر مقررات دولتی اقتصاد هوش مصنوعی متمرکز است. بخش چهارم مشکلات فعلی تامین مالی اقتصاد هوش مصنوعی و راههای حل آنها را نشان میدهد. بخش پنجم مروری بر صنعت اقتصاد هوش مصنوعی ارائه میدهد.
مخاطبان اصلی این کتاب دانشمندانی هستند که درگیر مطالعه مسائل انجام تجارت در محیط صنعت هستند. برای آنها، این کتاب یک مفهوم نظری علمی از اقتصاد هوش مصنوعی بهعنوان الگوی جدیدی از توسعه سیستمهای اقتصادی معاصر ارائه میدهد، روندهای تکنولوژیک کنونی آن را نشان داده و توصیههای علمی و روششناختی را برای انطباق با این روندها مطرح میکند. چندرشتهای بودن کتاب آن را برای نمایندگان حوزههای مختلف دانش علمی از جمله اقتصاد نوآوری، اقتصاد تجاری، مقررات دولتی اقتصاد، اقتصاد منطقهای، مدیریت، مالی، جامعهشناسی، حقوق و فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) جذاب میکند. گذار به یک الگوی جدید توسعه سیستمهای اقتصادی -اقتصاد هوش مصنوعی- نهتنها با پیشرفتهای تکنولوژیک مشخص شده و فرصتهای جدیدی را برای بحران اجتماعی-اقتصادی باز میکند، بلکه در عین حال با بحرانهای جدید نیز مشخص میشود. همهگیری کووید 19 و بحران متعاقب آن، که به فاصلهگذاری اجتماعی و قرنطینه در سراسر جهان منجر شد، بهطور چشمگیری تقاضا برای فناوری هوشمند را افزایش داد و از آخرین روندهای فناوری مانند تجارت اینترنتی، مالی دیجیتال، آموزش از راه دور، دولت الکترونیک و پزشکی از راه دور پشتیبانی کرد، در واقع همهگیری کووید باعث شد سیستمهای اتوماسیون و هوش مصنوعی راه حتی چند دهساله را (بهخصوص در زمینه آموزش و انطباق شهروندان با موضوع) تنها در دو یا سه سال طی کنند. با وجود این، در مبارزه با تهدید ویروسی، کشورهای جهان با کمبود بودجه برای اقتصاد هوش مصنوعی مواجه شدند که مجبور به تمرکز مجدد بر روی سرمایهگذاری خصوصی و خودکفایی شدند. بحران تحریمهای بینالمللی که در سال 2022 تشدید شد، زنجیرههای ارزش فناوری پیشرفته جهانی را مختل کرد و روندهای فعلی فناوری را به خطر انداخت. کشورها برای حمایت از آنها مجبورند زنجیرههای ارزش جدید را در سیستمهای اقتصادی داخلی متمرکز کنند و بر فناوری بالای تولید خود تکیه کنند. نقض تقسیم کار بینالمللی بهطور اجتنابناپذیری کارایی اقتصاد هوش مصنوعی را کاهش میدهد و مانع از توسعه آن میشود. بحران جهانی انرژی که در سال 2022 آغاز شد نیز بهطور قابل توجهی بر اقتصاد هوش مصنوعی تاثیر گذاشت. افزایش قیمت جهانی انرژی بهطور قابل توجهی جذابیت سرمایهگذاری پروژههای با فناوری پیشرفته را کاهش داده است، که بیشتر آنها شامل خودکارسازی بوده، بنابراین با افزایش شدت انرژی اقتصاد مرتبط هستند. در این راستا، اقتصاد هوش مصنوعی باید دوباره بر فناوری انرژیبر متمرکز شود. بنابراین، تابآوری در برابر بحرانها اساس توسعه آینده اقتصاد هوش مصنوعی را تشکیل میدهد. بررسی تجربیات بینالمللی در این کتاب، آخرین روندهای فناوری در اقتصاد هوش مصنوعی را تشریح میکند و چشمانداز انطباق اجتماعی-حقوقی و تجاری را با آنها مشخص میکند. همزمان، این کتاب نشان میدهد که اقتصاد هوش مصنوعی در معرض بحرانهایی با ماهیتهای مختلف و نداشتن آمادگی برای مقابله با آنها قرار گرفته است. در این راستا پیشنهاد میشود در ادامه این کتاب پژوهشهای علمی بیشتری به بررسی مسائل تابآوری در برابر بحرانهای اقتصاد هوش مصنوعی اختصاص داده شود. اگرچه یکی از خاصیتهای دوران جدید بهویژه در مورد موضوعی مانند هوش مصنوعی، این است که مطالب جدید بهسرعت به کلاسیکهای هر رشته تبدیل میشوند، اما به نظر میرسد فعلاً «روندهای فناوری در اقتصاد هوش مصنوعی» بهخصوص به دلیل گستره بسیار وسیع موضوعاتی که پوشش داده است، کتابی مفید، خواندنی و قابل استفاده چه برای فعالان این حوزه و چه برای خوانندگان عادی که صرفاً به دنبال آگاهی و اطلاعات بیشتر هستند، باقی بماند.