نظریه احمق بزرگتر
حباب بیتکوین
ممکن است دلایل خوبی برای خرید بیتکوین وجود داشته باشد. اما دلیل اصلی خرید بیتکوین در حال حاضر، افزایش قیمت آن است.
اگر واژه بیتکوین را در گوگل به زبان انگلیسی سرچ کنید، حداقل چهار نتیجه اصلی که در صدر لیست جستوجو به شما نشان داده خواهد شد، از موارد زیر خواهند بود: «تبادل بیتکوین بدون هزینه»، «سریعترین راه خرید بیتکوین»، «از کجا بیتکوین بخریم؟» و «راههای سرمایهگذاری در بیتکوین». همچنین تبلیغهای مختلفی در مورد شانس «مبادله ارزهای دیجیتال با اعتماد» به خوانندگان صفحات اینترنتی پیشنهاد داده خواهد شد. اخیراً یک گزارش خبری بیبیسی، یک کنفرانس در مورد بیتکوین و بلاکچین را از نظر گذرانده بود. گزارش بیبیسی، علاقه شرکتکنندگان در این کنفرانس به پول دیجیتال را کاملاً نشان میدهد.
همه اینها نشان میدهد که بیتکوین، وارد فاز جدیدی شده است. در مواقعی، و بر اساس شاخص میانگین سود در بلندمدت، مبادلات بازار سهام از ارزش بسیار بالایی برخوردار بوده است. اما شور و هیجان در مورد بازار سهام هیچگاه به اندازه زمان حباب داتکام در سالهای 1999 و 2000 نبوده است. آن شور و هیجان در مورد بازار سهام در زمان حباب داتکام، اکنون به جهان ارزهای دیجیتال همچون بیتکوین و اتریوم (ethereum) منتقل شده است. اکونومیست در یکی از مقالههای اخیرش، بر طلوع پیشنهاد سکههای اولیه، به عنوان روشی برای شرکتها به منظور به دست آوردن پول نقد، بدون نیاز به اینکه شرکت وارد معاملات سهام معمولی شود، تمرکز میکند. به این صورت که سرمایهگذاران در کسبوکارهایی که آینده آنها مشخص نبوده و دارای علائم خوشیمنی نیست، سکههای الکترونیکی (توکن) دریافت میکنند. این توکنها به صورت عادی، به سرمایهگذاران، حقوق سهام میدهند. به طور قابل ملاحظه، حدود 600 باری که پیشنهاد سکههای اولیه انجام شده یا برنامهریزی شده که انجام شود، اینگونه بوده است که حقوق سهام برای سرمایهگذاران در نظر گرفته نشود.
این شور و شوق در مورد بیتکوین، هم نتیجه و هم دلیل خیزش شدید ارزش بیتکوین در ماههای اخیر بوده است. آخرین خیزش قیمت بیتکوین، به دلیل این خبر بود که یک شرکت فعال در بازار سهام در شیکاگوی آمریکا، قرار است در حوزه معاملات سلف روی بیتکوین اقدام ورزد؛ قرارداد مشتقهای که مبنا و اساس آن نیز، پول ملی باشد. از اینرو افراد بیشتری وارد معاملات بیتکوین شدند و معاملات بیشتر، به معنای تقاضای بیشتر برای بیتکوین است و بنابراین قیمت آن باید بالا رود. اما چه چیزی در بیتکوین وجود دارد که مردم را امروزه تا این حد به خود جذب میکند؟ برای پاسخ به این سوال میتوان به سه دلیل اشاره کرد. اول اینکه طبیعت عرضه محدود بیتکوین باعث میشود مردم به آن به چشم یک چیز جذاب نگاه کنند (عرضه محدود به این دلیل که انتشار سکههای الکترونیکی جدید، نیازمند محاسبات بسیار پیچیده است؛ به طوری که عرضه کل بیتکوین به تنها 21 میلیون میرسد). دوم اینکه ترس در مورد ارزش ارزهای فیات (بدون پشتوانه) در بلندمدت، آن هم در دورهای که انجام محاسبات پیچیده رو به آسانی میگذارد، منجر به این شده که مردم در زمان حال و قبل از اینکه اوضاع خراب شود، روی بیتکوین سرمایهگذاری کنند و جذب آن شوند. برای دلیل سوم نیز میتوان به ویژگی ناشناس و غیرقابل ردیابی بودن بیتکوین اشاره کرد. ویژگی سوم بیت کوین باعث میشود که خلافکاران جذب آن شوند (اگرچه این ویژگی ناشناس و قابل ردیابی بودن در مورد پول نقد نیز صدق میکند).
این سه عامل، مقداری از تقاضایی را که برای بیتکوین وجود دارد، نشان میدهد، اما نمیتواند بیانگر موج اخیر باشد. جزئیات عرضه، نشان میدهد که حتی قیمت بیتکوین باید افول کند (به دلیل ظهور ارزهای دیجیتال جدید که رقیب بیتکوین هستند). همچنین اندازه جامعه جنایتکار نیز ناگهان افزایش نیافته است که بتوان از طریق آن موج اخیر افزایش قیمت بیتکوین را تشریح کرد. به علاوه اینها، خبری نیز از تورم عمومی نیست که این موج را توجیه کند. یک توضیح ممکن است این باشد که بلاکچین، که پیشزمینه و مبنای بیتکوین است، در سراسر صنعت مالی به سلطه خواهد رسید و مورد استفاده همگان قرار خواهد گرفت. از همینرو بیتکوین نیز به رشد خود ادامه خواهد داد. اما شما میتوانید بدون اینکه کاری به کار بیتکوینها داشته باشید، بلاکچینها را ایجاد کنید. در واقع موفقیت بلاکچینها و بیتکوینها چیزی نیست که از هم قابل تفکیک نباشد و نمیتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که اگر بلاکچین در حال توسعه است، این اتفاق برای بیتکوین نیز رخ خواهد داد.
به عنوان یک دلیل بهتر برای افزایش تقاضای بیتکوین و موج اخیر، میتوان به افزایش قیمت سریع آن اشاره کرد. همانطور که چارلز کیندلبرگر (Charles Kindleberger)، تاریخنگار در حوزه حبابهای مالی مینویسد: «هیچ چیز همانند اینکه یک دوست در حال ثروتمند شدن است، رفاه و قضاوت یک فرد را بر هم نمیزند.»
دلیل اینکه مردم بیتکوین میخرند، این نیست که آن را در زندگی روزمره خود استفاده کنند و هدف آنها این نیست. برای اینکه یک ارز بتواند به وسیله مبادله تبدیل شود، باید دارای قیمت باثباتی باشد. خریداران نمیخواهند از یک سکه الکترونیکی که ممکن است قیمت آن فردا به شدت افزایش یابد، در معاملات روزانه خود استفاده کنند و همچنین فروشندگان نیز تمایل ندارند در ازای کالا یا خدمتی که عرضه میکنند، یک سکه الکترونیکی که ممکن است فردا قیمت آن به شدت کاهش یابد، دریافت کنند. همانطور که بلوفور پوتنام (Blueford Putnam) و اریک نورلاند (Eric Norland) مینویسند: «چگونه میشود از بیتکوین برای خرید استفاده کرد؟ آن هم زمانی که در ژوئن سال 2017، این امکان وجود داشته باشد که با تعداد 20 بیتکوین فقط بتوان یک خودرو 40 هزار دلاری خرید و چند ماه بعد و در اکتبر همان سال، ارزش این 20 بیتکوین به 100 هزار دلار رسیده باشد.»
مردم بیتکوین میخرند، زیرا انتظار دارند دیگران این بیتکوینها را در قیمتی بالاتر، از آنها بخرند؛ این همان معنای «نظریه احمق بزرگتر» (Greater Fool Theroy) است. فردی در توئیتر گفته بود هرکس که بیتکوین نخریده، احمق است، زیرا هر کس این کار را کرده به یک میلیونر تبدیل شده است. اما اینکه بتوان یک میلیونر شد (این حرف در زمان حباب میسیسیپی در اوایل قرن 18 میلادی مطرح شد)، چه از طریق پول کاغدی و چه از طریق بیتها، یک چیز است و اینکه بتوان وارد یک حباب شد و سالم از آن بیرون آمد، چیز دیگری است. اگر همه سعی میکردند از طریق فروش بیتکوینهای خود به یک میلیونر تبدیل شوند، بازار بیتکوین نابود میشد و بیتکوین ارزش خود را از دست میداد. این همان چیزی است که باعث ترکیدن حباب میسیسیپی و همچنین حباب شرکت دریای جنوبی (South Sea) شد. به این خاطر که سرمایهگذاران میدانند این اتفاق میتواند رخ دهد، یک انگیزه قوی برای فروش قبل از دیگران وجود دارد. زمانی که افت قیمت بیتکوین آغاز شود و حباب بترکد که چندان هم دور نیست، وضعیت بسیار غمناک خواهد بود.