پول پنهان
بیتکوین پول چه کسانی است؟
بیتکوین را میتوان تمثیلی مدرن از حکایت فیل و اتاق تاریک دانست. این نماد دنیای مدرن برای هر کسی متفاوت به نظر میرسد. از نظر اقتصاددانان، عدم اطمینان بیشتری نسبت به پول دارد، چون عرضهکننده و در نتیجه پاسخگوی معلوم و مشخصی ندارد، در نتیجه بسیاری آن را پول به حساب نمیآورند. برای قانونگذاران، به نظر تلاشهایی برای پولشویی و فرار مالیاتی است. برای عموم مردم، چیزی شبیه به فرزندان ترسناک سفتهبازان مالی و پیشگامان فناورانه به نظر میرسد. بنابراین اکثر مردم آن را نادیده میگیرند. اما بر خلاف آنچه احتمالاً با پیگیری اخبار رسمی به ذهن متبادر میشود، بیتکوین فقط برای مجرمان، سفتهبازان یا کارآفرینان ثروتمند سیلیکونولی نیست. البته میتوان گفت آنچه بسیاری از مردم در مورد بیتکوین باور دارند درست است: بیتکوین پولی برای مجرمان است. اما همچنین برای مبارزان آزادی، برای کسانی که از سیستم پولی جهانی جدا شدهاند، برای کسانی که از نظر مالی از طریق قوانین یا آداب و رسوم سرزمینشان طرد شدهاند. این برای مخالفان روسی یا نیجریهای است که سعی میکنند بودجه دریافت کرده و خرج کنند، برای زنان افغانستانی تحت حاکمیت پدرسالار است، برای پناهندگانی است که سعی میکنند با دستنخورده بودن داراییهای (مالی) خود از مرز عبور کنند. بیتکوین برای غربیهایی است که سعی میکنند از بدترین عواقب تورم بگریزند، برای داروخانههای ماریجوانا که تجارت آنها در ایالتهایی که فعالیت میکنند قانونی، اما در سطح فدرال غیرقانونی است (بنابراین نمیتوانند از سیستم بانکی تحت کنترل شدید و متمرکز استفاده کنند). در واقع بیتکوین هم مانند بسیاری از اختراعات ابتدایی یا پیشرفته بشری، تنها یک رو -خوب یا بد- ندارد. در دنیای تورم افسارگسیخته، اقتدارگرایی خزنده، نظارت، سانسور و محرومیت مالی، بیتکوین به افراد این قدرت را میدهد تا از دستاندازی در حال گسترش و تشدید نظارت نهادهای دولتی و خصوصی فرار کنند. بنابراین اگرچه بیتکوین پول است، اما فقط پول نیست. بیتکوین پول مقاومتی است. «پول مقاومتی» اصطلاحی است که اندرو بیلی، بردلی رتلر و کریگ وارمکه برای بیتکوین استفاده کرده و همچنین نام کتاب جدیداً منتشرشده آنهاست که در ژوئن سال جاری میلادی انتشارات راتلج به بازار کتاب عرضه کرده است. کتابهای مربوط به بیتکوین اغلب بر روی چگونگی تعیین قیمت و روند تغییر آن تمرکز کردهاند. اما «پول مقاومتی» از ما میخواهد که از دیدگاهی کاملاً متفاوت به موضوع نگاه کنیم. نویسندگان بحث خود را با پرسش مهم و کلیدی شروع میکنند: «حتی در کشورهایی مانند ایالاتمتحده، سانسور مالی رایج است. آیا اگر قادر به انتخاب باشید ترجیح میدهید در دنیایی که بیتکوین و مقاومت آن در برابر سانسور وجود ندارد زندگی کنید؟» نویسندگان هنگامی که در مورد جغرافیای بیتکوین صحبت میکنند به ما یادآوری میکنند که یک پارادوکس ذاتی در همه شبکههای ضدسانسور وجود دارد که همزمان همه میتوانند از آن استفاده کنند. بیتکوین هم میتواند در خدمت گروههای شبهنظامی که اقدام به نسلکشی میکنند قرار گیرد و هم گروههای حقوق بشری که تلاش میکنند همان نسلکشی را متوقف کنند میتوانند از آن استفاده کنند. فرقی نمیکند طرف شما چه کسی باشد، ممکن است طرف مقابل با استفاده از بیتکوین از شما سوءاستفاده کند. با این حال، دقیقاً به همین دلیل است که چیزی مانند بیتکوین باید وجود داشته باشد- به دلیل ویژگیهای ضدسانسوری که باعث میشود افراد بتوانند بدون ترس از رهگیری از آن استفاده کنند. در واقع نویسندگان برای ملموس شدن بیشتر موضوع یک پرسش دیگر مطرح میکنند. ایمیل اغلب به وسیله کلاهبرداران برای ارسال هرزنامه یا لینکهایی که حساب شما را خالی میکنند استفاده میشود، آیا این موضوع باعث میشود شما ترجیح دهید ایمیل کلاً وجود نداشته باشد؟ به گفته نویسندگان «پول مقاومتی»، بعید است پاسخ کسی به این سوال مثبت باشد. «پول مقاومتی» به تجزیهوتحلیل فنی شبکه بیتکوین میپردازد. بههرحال به قولی بیتکوین برای اکثر مردم برآیندی از هر چیزی است که درباره پول نمیدانند که به همه چیزهایی که درباره کامپیوتر نمیدانند اضافه شده است. پس برای مفهوم کردن حتی نسبی موضوع از بحثهای تخصصی گریزی نیست. سپس، مقدمهای در مورد سوالی که در سراسر کتاب از خواننده پرسیده میشود، وجود دارد: «پول چیست- و مهمتر از آن، اینکه آیا بیتکوین با تعریف پول خوب مطابقت دارد یا خیر.» فصل چهارم با توضیحی درباره تحلیل «جهانهای ممکن» که از ابتدا انجام دادهایم آغاز میشود و در مورد این موضوع بحث میکند که اگر یک کارآفرین افغانستانی هستید که میخواهید به دختران در مورد فناوری آموزش دهید در مورد بیتکوین چه فکر میکنید. سپس از ما خواسته میشود تا تحلیل کنیم که معنای فردی بودن در جایی که حاکمیت قانون در آن ناپایدار است و کنترل پولی بر تورم متزلزل است، چیست. به هر حال، همانطور که نویسندگان خاطرنشان میکنند: «گاهی اوقات بانکهای مرکزی عملکرد درستی درباره تورم و سایر متغیرهای اقتصادی دارند. [...] اما تجربه نشان میدهد آنها اغلب اشتباه میکنند. طبق گزارش سازمان ملل، حداقل دو میلیارد نفر در بیش از 69 اقتصاد تحت تورم دورقمی زندگی میکنند.» علاوه بر این تفاوتهای نژادی در ایالاتمتحده وجود دارد، تا حدی به دلیل تغییرات قیمت داراییها، حتی اگر تورم در ایالاتمتحده چندان بد نباشد. در بسیاری از کشورهایی که حتی تورم چندانی هم ندارند، باعث تاثیر منفی بر قیمت رسمی داراییها میشود. رژیمهای پولی اهمیت دارند، زیرا دنیای بیرون از ما را شکل میدهند- پول با قوانینی مانند بیتکوین میتواند به ما کمک کند از اشتباهات قضاوتی قانونگذاران فرار کرده و ارزش داراییهای خود را حفظ کنیم. نویسندگان «پول مقاومتی» که استادان دانشگاه ییل، دانشگاه وایومینگ و دانشگاه ایلینوی شمالی، هستند، هیچ چیز را مهمتر از بیتکوین نمیدانند، در نتیجه تمام برنامههای پژوهشی دیگر خود را به نفع پروژهای که در نهایت به نگارش این کتاب منجر شد، به تاخیر انداختهاند.
نویسندگان همچنین احساسات افراد نسبت به بیتکوین را در چند دسته تقسیمبندی میکنند. بسیاری در مورد بیتکوین تردید دارند. قابل درک است؛ بیتکوین عجیب و جدید و سزاوار شک و تردید است. اینکه درک ماهیت آن سخت است هم مسلماً کمکی به موضوع نمیکند. اما برخی به طور جدی از بیتکوین متنفرند. در اینجا نویسندگان به صحبتهای چارلی مانگر، دوست قدیمی و شریک تجاری وارن بافت درباره بیتکوین استناد میکنند (شاید برای طرح غیرمستقیم این نظریه که مخالفان شدید بیتکوین در واقع چه کسانی هستند): «هرگز برای یک ثانیه هم به سرمایهگذاری در این موضوع فکر نکردهام. من از لحظهای که مطرح شد از آن متنفر بودهام... . این ایده فقط منزجرکننده است. بیتکوین یک سم مضر است.» سالها بعد، احساسات منفی او دو برابر شد: «البته من از موفقیت بیتکوین متنفرم. من از ارزی که برای آدمربایان و اخاذیها و غیره مفید باشد استقبال نمیکنم. من هم دوست ندارم از میلیاردها میلیارد دلار اضافی خود به کسی که بهتازگی یک محصول مالی جدید اختراع کرده است بپردازم. فکر میکنم باید متواضعانه بگویم که کل توسعه لعنتی منزجرکننده و مغایر با منافع تمدن است.» با این حال، وقتی صحبت از انتقاد از یکی از سرمایهگذاریهای خود میشود، مانگر اصرار دارد که «ما باید قانون داشته باشیم... مردم نباید اجازه داشته باشند بدون ذکر مزیت، کاستیها را ذکر کنند. این کاری ناپخته و احمقانه است». با این حال مانگر از توصیههای خود پیروی نمیکند. او هرگز به مزایای بیتکوین اشاره نکرده است. به هر دلیلی، بیتکوین آنقدر او را عصبانی میکند که ایدهها و نظریات خود را هم نقض کند و او در این امر تنها نیست. بیتکوین شوروشوق را برمیانگیزد؛ موافق و مخالف. بیتفاوتی درباره آن نادر است. و با وجود اندازه و جوانی بیتکوین، مخالفتهای فراوانی وجود دارد. برخی انکار میکنند که بیتکوین جهان را بهبود میبخشد، یا دلیلی برای وجود آن دارد. برخی دیگر پا را فراتر میگذارند و ادعا میکنند بیتکوین آن را بدتر میکند. نویسندگان ادعا دارند در ده فصل ابتدایی کتاب، به مهمترین پرسشهای منتقدان بیتکوین پاسخ داده و سعی کردهاند استدلالهایی قانعکننده داشته باشند. قضاوت درباره این امر البته بر عهده خوانندگان است که ببینند چقدر توانستهاند پاسخ پرسشهای خود را در این فصول بیابند و قانع شوند. البته خود نویسندگان هم اعتراف میکنند ایرادهای دیگری هم باقی مانده است که نمیتوان تکتک آنها را پوشش داد. به نظر میرسد که بیتکوین هر روز مخالفتهای جدیدی را برمیانگیزد، برخی از آنها کاملاً نامتعارف هستند. در عوض، نویسندگان تلاش میکنند به انتقادهای واردشده بر تز اصلی خود بپردازند. فراموش نکردهایم تز اصلی نویسندگان این بود که بیتکوین، به عنوان پول مقاومتی، جهان را جای بهتری میکند. آنها تز اصلی خود را به سه بخش تشکیلدهنده تقسیم کرده و ایرادهای واردشده بر هر بخش را به صورت جداگانه بررسی میکنند. این سه بخش عبارتاند از: 1- اینکه بیتکوین پول مناسبی است، 2- اینکه برای مقاومت در برابر سانسور، استبداد و... مفید است و 3- اینکه جهان را به جای بهتری تبدیل میکند. در برخی موارد، نویسندگان نشان میدهند که حق با آنهاست، اما در اغلب موارد به جای دلایل قاطع برای تایید نظر طرفداران یا مخالفان بیتکوین، خوراک فکری را برای عمیقتر شدن در بحث و تحقیقات مداوم به خواننده پیشنهاد میکنند. و البته در نهایت استدلال میکنند که هیچ دلیل واقعی و قطعی برای شککردن به تز اصلی آنها یا سه عنصر آن وجود ندارد. برخی از این ایرادها، باز هم ثابت خواهد شد که نسبتاً قدیمی و تکراری هستند. اما کتاب یک ویژگی منحصر به فرد دارد: به هر یک از انتقادها با جدیت کامل و بدون دستکم گرفتن یا ناچیز شمردن پرداخته شده و استدلالهایی برای آن آورده شده است. کتاب با داستانهایی از افرادی تمام میشود که بیتکوین زندگی آنها را نجات داده است و کمکشان کرده تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. یکی از این افراد رویا محبوب است. رویا در سال 1987 در افغانستان به دنیا آمد. زندگی در آنجا هیچوقت آسان نبوده است، به ویژه برای زنان و حتی بیشتر برای زنانی مانند رویا. اما رویا کامپیوتر و اینترنت را کشف کرد. او شرکت فناوری اطلاعات خود را تاسیس کرد و اغلب با مشتریان بینالمللی که میخواستند پرداختهای خود را به صورت دیجیتال انجام دهند کار میکرد. بیشتر مهندسانی که برای رویا کار میکردند زن بودند. بسیاری از آنها، چه از نظر اجتماعی، چه قانونی، امکان استفاده از سیستمهای بانکداری سنتی را نداشتند، که البته جای تعجب ندارد. پدرسالارهای بالقوه همیشه با زنانی که میخواهند پول خود را مدیریت کنند با مهربانی رفتار نمیکنند. پس رویا قرار بود چگونه حقوق کارکنانش را بدهد؟
توقع اینکه رویا محبوب از بانکهای افغانستان برای دسترسی بهتر مالی درخواست کند و مودبانه تا زمانی که آنها اجازه راهاندازی یک تجارت را به او بدهند، معطل بماند، خیالبافانه و در تعارض با واقعیتی است که میدانیم وجود دارد. رویا باید امور را به دست خود میگرفت. برای رویا، بیتکوین پاسخگو بود. رویا بدون نیاز به واسطههای مورد اعتماد، که اغلب هم به درخواستهای غیرعرفی زنان «نه» میگویند، میتوانست به مهندسانش بیتکوین بپردازد. آنها هم میتوانستند مقداری از بیتکوین را برای روز مبادا ذخیره کنند، بدون آنکه لازم باشد پدر، برادر، همسر یا هیچ شخص دیگری از وجود آن مطلع شود. نویسندگان ادامه میدهند: «تعداد داستانهایی از این دست به هزاران میرسد. ما همه آنها را نمیدانیم، و حتی اگر میدانستیم، فضایی برای گفتن آنها نداشتیم. اما زمانی که حریم خصوصی مالی از بین رفته است، زمانی که تراکنشها سانسور شدهاند، زمانی که سیاستهای پولی میتواند به هوس تغییر کند، زمانی که تورم سریع تهدید میشود، و زمانی که سیستم مالی برای برخی بسته شده است، مردم به بیتکوین پناه میبرند. همانطور که از پشت پرده بیرون میروید، به یاد داشته باشید که میتوانستید یکی از آنها باشید. ما با این ادعا شروع کردیم که بیتکوین برای مجرمان است. و این درست است. بیتکوین برای مجرمان است؛ هم خوب و هم بد. اما حقیقت عمیقتر این است که بیتکوین برای هر کسی است که شما ممکن است باشید. بیتکوین برای همه است.» و البته در نهایت نویسندگان بر این باورند که حتی مرگ بیتکوین به دلیل مخالفتها یا اعمال قدرت دیگر مهم نیست: «مهم نیست که چه اتفاقی برای بیتکوین میافتد، اکتشافات ساتوشی باقی خواهند ماند. ما اکنون میدانیم که چگونه پول نقد دیجیتال به دست آوریم، این پول دیجیتال و مبادله آن برای چه چیزی خوب است. بنابراین حدس میزنیم حتی اگر بیتکوین بمیرد، برای سالهای آینده جانشینانی معنوی خواهد داشت که برخی از آنها بر اساس تکنیکهای کشفشده یا تکمیلشده از سوی ساتوشی ساخته میشوند. تا زمانی که مستبدان امیدوارند از رایانهها برای نظارت یا کنترل بقیه ما استفاده کنند، سایفرپانکها راهی برای آوردن پول مقاومت به جهان خواهند یافت. آنها کد خواهند نوشت.»