شناسه خبر : 47479 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خالق امواج

رالف نلسون الیوت چگونه نامی ماندگار بر جای گذاشت؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

88رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott)، پدر نظریه موج الیوت است که معمولاً به عنوان «اصل موج الیوت» نامیده می‌شود. الیوت که در سال 1871 در مریسویل، کانزاس متولد شد، در اواخر عمر از طریق یک مسیر پرپیچ‌وخم به دستاورد نهایی خود رسید. او نظریه موج الیوت را در دهه 1930 ارائه کرد. الیوت نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30دقیقه‌ایِ مربوط به 75 سال را در نمایه‌های مختلف مطالعه کرد. تئوری او در سال 1935، زمانی که پیش‌بینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد و به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفوی، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خصوصی تبدیل شد، به شهرت رسید.

نظریه موج الیوت، به عنوان راهی برای توصیف حرکات بازار سهام به عنوان یکسری امواج یا الگوهای تکراری با ویژگی‌های خاص ایجاد شد و به عنوان وسیله‌ای برای پیش‌بینی حرکات بازار در آینده ترویج شد. این تئوری بعداً از سوی پیروان توضیح داده شد تا سعی کنند آن را برای تجارت مناسب‌تر کنند. با شناخت بخشی از موج الیوت در مراحل اولیه، ظاهراً می‌توان بازار را پیش‌بینی کرد. اصل موج الیوت شرح مفصلی از نحوه رفتار گروهی از مردم است که نشان می‌دهد روان‌شناسی توده‌ها از بدبینی به خوش‌بینی و در یک توالی طبیعی تغییر می‌کند و الگوهای خاص و قابل اندازه‌گیری ایجاد می‌کند. یکی از آسان‌ترین مکان‌ها برای مشاهده اصل موج الیوت در بازارهای مالی است؛ جایی که تغییر روان‌شناسی سرمایه‌گذار در قالب تغییرات قیمت ثبت می‌شود. اگر بتوانید الگوهای تکرارشونده در قیمت‌ها را شناسایی کنید و بفهمید که امروز در آن الگوهای تکراری کجا هستید، می‌توانید پیش‌بینی کنید که به کجا می‌روید. الیوت قوانینی را برای شناسایی، پیش‌بینی و استفاده از الگوهای موج در کتاب‌ها، مقاله‌ها و نامه‌ها تعریف کرد که خلاصه‌ای از آنها در «شاهکارهای رالف نلسون الیوت» در سال 1994 منتشر است. Elliott Wave International، بزرگ‌ترین شرکت مستقل تحلیل مالی و پیش‌بینی بازار است که تحلیل و پیش‌بینی بازار آن بر اساس مدل الیوت انجام می‌شود. الگوهای او هیچ قطعیتی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمی‌دهند، اما به ترتیبِ احتمالات برای اقدامات آتی بازار کمک می‌کنند و می‌توان از آنها، همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال از جمله شاخص‌های فنی بهره برد. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا نگاهی کوتاه به زندگی رالف الیوت و دستاوردهای او داشته باشیم.

زندگی‌نامه

رالف در 28 جولای سال 1871 در ماریسویل، کانزاس از فرانکلین و ویرجینیا الیوت متولد شد. اندکی پس از آن، آنها به فِیربوری، ایلینویز، که در حدود صدمایلی جنوب غربی شیکاگو بود، نقل مکان کردند. 9 سال بعد و در سال 1880، او به همراه والدین و خواهر بزرگ‌ترش به سن آنتونیو، تگزاس نقل مکان کرد و در آنجا خواندن و نوشتن روانِ اسپانیایی را آموخت.

رالف در سال 1891 برای زندگی و کار در راه آهن به مکزیک رفت. در طول پنج سال بعد، او به ‌عنوان خط‌بان، اعزام‌کننده قطار، تنوگراف، اپراتور تلگراف و مامور ایستگاه کار کرد. او در سال 1896 به عنوان حسابدار راه آهن در مکزیک و آمریکای مرکزی شروع به کار کرد که حدود 25 سال به طول انجامید. در اواخر دوران کاری خود، او همچنین در چندین شرکت راه آهن مستقر در مکزیک و آمریکای مرکزی و جنوبی، مدیر اجرایی بود و به سازماندهی مجدد مالی برخی از این شرکت‌ها بر اساس اصول حسابداری جدید در حال توسعه در آن زمان، از جمله سیستم‌های جدید ثبت سوابق، پیش‌بینی هزینه‌های آتی و تخصیص موثرتر درآمدها کمک کرد. اکثر این شرکت‌ها متعلق به آمریکایی‌هایی بودند که الیوت را به دلیل تسلط او به زبان اسپانیایی و به دلیل درک کامل فرهنگ آمریکای لاتین، به عنوان سرپرست این شرکت‌ها انتخاب می‌کردند.

او در سال 1903، با مری الیزابت فیتزپاتریک ازدواج کرد که در طول مدت طولانی کارش به عنوان یک مهاجر در مکزیک، او را همراهی کرد. ناآرامی‌های مدنی در آنجا، این زوج را به ایالات‌متحده و در نهایت به اقامتگاهی در شهر نیویورک برد، جایی که الیوت یک تجارت مشاوره موفق راه‌اندازی کرد. داستان از این قرار بود که در سال 1916 به دلیل ناآرامی‌های مدنی در مکزیک و نارضایتی عمومی که مکزیکی‌ها نسبت به آمریکایی‌ها داشتند، رئیس‌جمهور وودرو ویلسون دستور داد آمریکایی‌ها از مکزیک خارج شوند. الیوت و همسرش به لس‌آنجلس، کالیفرنیا نقل مکان کردند، جایی که والدین و خواهرش از زمانی که سن‌آنتونیو را ترک کردند در آنجا زندگی می‌کردند.

پس از آن، این زوج به نیوجرسی و سپس به نیویورک نقل مکان کردند. زمانی که در نیویورک بودند، الیوت مهارت‌های تجاری خود را در رستوران‌ها، کافه‌تریاها و چایخانه‌ (قهوه‌خانه)ها به کار گرفت. چایخانه‌ها در آن زمان به سرعت در حال گسترش بودند و به عنوان یک تجارت که می‌توان با پول کمی راه‌اندازی کرد، تبلیغ می‌شدند. در تابستان 1924، الیوت سردبیر مجله تجاری «چایخانه و فروشگاه هدایا» شد، که در آن ستون‌هایی می‌نوشت که به پرسش‌های خوانندگان در مورد عملیات مالی چایخانه‌ها پاسخ می‌داد. به عنوان مثال، یک سوال که او به آن پاسخ داد این بود که چرا اضافه شدن یک چایخانه مفید است. در بسیاری از این ستون‌ها، او به خوانندگان خود در مورد پیشرفت‌های جدید حسابداری -که در آن زمان مدیریت علمی نامیده می‌شد- و اینکه چگونه می‌توان از آنها برای افزایش سود یا حتی اطمینان از کسب سود استفاده کرد، آموزش می‌داد، زیرا بسیاری از صاحبان مشاغل در آن زمان فقط از حسابداری نقدی استفاده می‌کردند و هزینه‌های آتی را در نظر نمی‌گرفتند. آقای الیوت نوشت که چهار دلیل اصلی شکست کسب‌وکار عبارت‌اند از؛ بدهی زیاد، سرمایه ناکافی، بی‌تجربگی صاحب کسب‌وکار و سوابق ناکافی. او توصیه کرد که اگر کسی می‌خواهد کسب‌وکاری را راه‌اندازی کند، باید کسب‌وکاری را انتخاب کند که بتواند از آن لذت ببرد، اما ابتدا باید در آن کسب‌وکار شغلی پیدا کند و تا آنجا که ممکن است مشاغل مختلف را بیازماید تا آن تجارت را به طور کامل یاد بگیرد؛ همان‌طور که او در زمینه یادگیری حسابداری این کار را انجام داد. دو ایده اضافی که او در مجله نقل کرد و در نوشته‌هایش در مورد بازار سهام گنجانده شد، این بود که ثبت سوابق «راهنمای اقدامات آینده را ارائه می‌دهد» و اینکه بلاتکلیفی اغلب بدتر از تصمیم‌گیری اشتباه است. او همچنین اظهار داشت که هر نوع کسب‌وکار جدید در ابتدا بیش از حد انجام می‌شود، و کسب‌وکارها از رونق و رکود عبور می‌کنند، مانند جزرومد یک رودخانه؛ بعداً الیوت این قیاس «موج» را در بازار سهام اعمال کرد. در 18 دسامبر 1924، وزارت امور خارجه ایالات‌متحده، الیوت را به سمت حسابدار ارشد نیکاراگوئه، که در آن زمان هنوز تحت کنترل تفنگداران دریایی ایالات‌متحده بود (دوران مداخله ایالات‌متحده در نیکاراگوئه از سال 1909 تا 1933)، منصوب کرد. وظیفه او سازماندهی مجدد امور مالی نیکاراگوئه بود. اندکی بعد، الیوت حسابرس کل راه‌آهن بین‌المللی آمریکای مرکزی در شهر گواتمالا شد. وی در این مدت بر اساس تجربیات حرفه‌ای خود، دو کتاب نوشت: «مدیریت چایخانه و کافه تریا» که در سال 1926 منتشر شد و «آینده آمریکای لاتین»، که تحلیلی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی آمریکای لاتین بود و الیوت بر اساس تجربیات خود در نیکاراگوئه پیشنهادهایی برای بهبود ارائه کرده بود، با این حال هرگز منتشر نشد.

پس از آن الیوت از گواتمالا به نیویورک بازگشت تا کتاب جدید خود را تبلیغ کند و یک تجارت مشاوره مدیریت رستوران راه‌اندازی کند.

در 1929 الیوت از کم‌خونی شدید رنج می‌برد که ناشی از بیماری روده او بود و باعث کم‌خونی و خستگی مزمن می‌شد. او در طول پنج سال بعد به شدت بیمار و مجبور شد تجارت مشاوره خود را رها کند. در این زمان، وضعیت مالی الیوت به دلیل هزینه‌های پزشکی ناشی از بیماری و ناتوانی‌اش در کار در طول سال‌های بیماری، ناامیدکننده شده بود و او مقدار قابل توجهی از پولش را در سقوط بازار سهام در سال‌های 1932-1929 از دست داد. بنابراین تصمیم گرفت یک حرفه جدید را شروع کند. در همان زمان بود که او مطالعه حرکت قیمت سهام را که از حدود سال 1850 به بعد اتفاق افتاد، به ویژه میانگین صنعتی داوجونز و شاخص ریل داوجونز (که از آن زمان به میانگین حمل‌ونقل داوجونز تبدیل شد) آغاز کرد.

الیوت معتقد بود که قوانین طبیعی وجود دارد که بر همه چیز حاکم است، بنابراین قوانینی نیز وجود دارد که بر مردم و جمعیت‌ها، به ویژه و بنابراین، بر بازار سهام حاکم است. او بر این باور بود که جمعیت چرخه‌های احساسی را طی می‌کنند، از بدبینی شدید تا خوش‌بینی شدید، و بازار سهام منعکس‌کننده این روان‌شناسی جمعیت است. او همچنین معتقد بود که الگوهای کوچک‌تر، الگوهای بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهند و الگوها مشابه هستند. در نوامبر 1934، او ایده‌های خود را در مجموعه‌ای از اصول تجمیع کرد و شروع به انتقال آنها به چارلز جِی. کالینز از شرکت «مشاوره سرمایه‌گذاری» کرد. کالینز می‌خواست تلگراف‌های بیشتری از پیش‌بینی‌ها ببیند تا بررسی کند که آیا دقیق هستند یا نه، بنابراین الیوت به ارسال آنها ادامه و ایده‌های خود را گسترش داد، که یکی از آنها اصل «پنج موج» بود و پیش‌بینی‌های بیشتری انجام داد. در یکی از این تلگراف‌ها که در 15 مارس 1935 ارسال شد، الیوت با موفقیت پیش‌بینی کرده بود که شاخص‌های صنعتی داوجونز در حال رسیدن به کف نهایی خود هستند و به یک روند نزولی 13ماهه پایان می‌دهند و پس از آن صعود خواهند کرد؛ بازار به طور قابل توجهی افزایش یافت و این پیش‌بینی درست، کالینز را تحت تاثیر قرار داد. در نتیجه کالینز به الیوت پیشنهاد کرد که پیش‌بینی‌های خود را بنویسد تا کالینز آنها را میان گروهی از دوستان منتخب خود توزیع کند. کالینز همچنین کتابی برای الیوت فرستاد که ترتیب برگ‌ها را روی ساقه‌های گیاهان به تفصیل شرح می‌داد که برخی از آنها با دنباله فیبوناچی مطابقت داشتند. این احتمالاً اولین مقدمه کار الیوت با اعداد فیبوناچی بود. در سال 1938 کالینز و الیوت در نوشتن کتابی با نام «اصل موج» (The Wave Principle) که در 31 آگوست منتشر شد، همکاری کردند. این کتاب بر این اصل استوار شده است که «فعالیت‌های انسانی نشان می‌دهد که عملاً همه تحولات ناشی از فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی ما از قانونی پیروی می‌کنند که باعث می‌شود خود را در سریال‌های مشابه و دائماً تکرارشونده از امواج یا تکانه‌هایی با تعداد و الگوی معین تکرار کنند»؛ و اینکه «بازار سهام، تکانه موج مشترک را در فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی نشان می‌دهد». او در سال‌های پایانی عمرش، با انگیزه افزایش محبوبیت خود در جامعه مالی، مجموعه‌ای از نامه‌های تفسیری را منتشر کرد، ایده‌های خود را اصلاح کرد و همچنین بولتن‌های آموزشی را منتشر کرد که در آنها جنبه‌های فنی اصل موج را مورد بحث قرار می‌داد. الیوت آخرین کتاب خود را در 10 ژوئن 1946 منتشر کرد: «قانون طبیعت: راز جهان»، که نه‌تنها بر اساس کتاب قبلی خود، بلکه بر اساس محتوای نامه‌های تفسیری و بولتن‌های آموزشی‌اش بود. رالف نلسون الیوت در 15 ژانویه 1948 بر اثر میوکاردیت مزمن درگذشت.

خلق اصل موج

پس از سال‌های طولانی فعالیت‌های مختلف حسابداری و تجاری، الیوت در 58سالگی به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی ناخواسته شد. او که در حین بهبودی نیاز به چیزی داشت که ذهنش را مشغول کند، تمام توجه خود را به مطالعه رفتار بازار سهام معطوف کرد.

الیوت نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه، ساعتی و نیم‌ساعتی شاخص‌های مختلف را بررسی کرد که 75 سال رفتار بازار سهام را پوشش می‌داد. در نوامبر 1934، اعتماد الیوت به ایده‌هایش در مورد آنچه گاهی نظریه موج نامیده می‌شود، به حدی رشد کرده بود که او آنها را به چارلز جی. کالینز از شرکت مشاور سرمایه‌گذاری در دیترویت ارائه کرد. کالینز به طور سنتی خبرنگاران متعددی را که سیستم‌هایی را برای شکست دادن بازار به او پیشنهاد می‌کردند، کنار گذاشته بود. جای تعجب نیست که اکثریت قریب به اتفاق این سیستم‌ها شکست‌های تاسف‌باری را نشان می‌دادند. با این حال، نظریه موج الیوت داستان دیگری بود.

میانگین داوجونز در اوایل سال 1935 کاهش یافته بود و مشاوران با تازه شدن خاطرات سقوط 1932-1929 در ذهنشان، نظرات منفی داشتند. اما در روز 13 مارس 1935، درست پس از پایان معاملات -در حالی که میانگین داوجونز نزدیک به پایین‌ترین سطح روز به پایان رسیده بود- الیوت، با استناد به تحلیل نظریه موج خود، تلگرافی به کالینز فرستاد و به صراحت گفت: «به‌رغم نتایج نزولی (DOW)، همه میانگین‌ها در حال پایین آمدن نهایی هستند [و پس از آن صعودی می‌شوند].»

روز بعد، 14 مارس 1935، روز بسته شدن پایین‌ترین سطح برای میانگین صنعتی داوجونز در آن سال بود. «اصلاح» قیمت 13ماهه به پایان رسید و بازار بلافاصله صعودی شد. دو ماه بعد، در حالی که بازار به صعود خود ادامه می‌داد، کالینز موافقت کرد که در کتابی در مورد نظریه موج همکاری کند. کتاب «اصل موج» در 31 آگوست 1938 منتشر شد. در اوایل دهه 1940، نظریه موج به گسترش خود ادامه داد. الیوت الگوهای رفتار جمعی انسان را به فیبوناچی یا نسبت «طلایی» گره زد، یک پدیده ریاضی که برای هزاران سال به عنوان یکی از قوانین موجود در طبیعت شناخته می‌شود. سپس الیوت آنچه کار قطعی خود می‌دانست، «قانون طبیعت: راز جهان»، را گردآوری کرد. این کتاب تقریباً تمام افکار او در مورد نظریه موج خود را شامل می‌شود. در نتیجه پژوهش‌های پیشگام الیوت، امروزه هزاران نفر از مدیران سبد نهادی، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خصوصی، از نظریه موج در تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاری خود استفاده می‌کنند.  

دراین پرونده بخوانید ...