پارک انرژی
پارکهای خورشیدی و بادی چه نتایجی دارند؟
فرض بر این است که سرمایهگذاریهای مرتبط با انتقال انرژی، مزایای اجتماعی-اقتصادی بزرگ مانند اشتغالزایی وسیع و اثرات مثبت تولید ناخالص داخلی ایجاد میکنند. با این حال، اغلب مخالفتهای زیادی علیه پروژههای انرژی تجدیدپذیر از سوی جوامع محلی وجود دارد که میترسند جمعیت آنها از وجود پارکهای خورشیدی یا بادی بزرگ در اطراف خود سود نبرند یا حتی با پیامدهای منفی مواجه شوند. این موضوع در بسیاری از مناطق جهان رخ داده است؛ از جمله کشورهایی مانند هند، مکزیک یا برزیل. در حالی که اجماع نظر بر این است که حمایت محلی برای انتقال انرژی بسیار حیاتی است، تاکنون شواهد قوی و روشنی درباره مزایای محلی آن وجود ندارد. تخمینهای مزایای اشتغال در سطح کشور انجام نمیشوند و با ارجاعات بازگشتی مواجه هستند. همچنین، تاثیرات بر تولید ناخالص داخلی (GDP) بیشتر با استفاده از الگوهای تعادل عمومی محاسباتی برآورد میشوند، اما شواهد مربوط به تاثیرات زیرمجموعه ملی مانند ایالتها یا شهرداریها اندک است. در این مقاله، اثرات محلی پارکهای بادی و خورشیدی به مقیاس انرژی بر روی ابعاد مختلف اجتماعی-اقتصادی مانند اشتغال، دستمزد، تولید ناخالص داخلی و درآمدهای عمومی در شهرداریهایی که در آنها احداث شدهاند، مورد بررسی قرار میگیرد. نویسندگان تمرکز خود را بر روی 91 شهرداری در برزیل که از سال 2007 به بعد یک پارک بادی یا خورشیدی با ظرفیت بیشتر از پنج مگاوات دریافت کردهاند، قرار دادهاند. این آستانه ظرفیت که اداره برق برزیل بر آن نظارت دارد، در سطح کوچک از پروژههای بزرگتر جدا میشود تا مزایای اجتماعی-اقتصادی گستردهتری را ارائه دهد. موارد کوچک شامل نصب بر روی بام یا سایر اشکال تولید خصوصی از سوی شرکتهاست که در بخش خورشیدی بهطور گسترده استفاده میشود. پژوهشگران در این مقاله از دادههای عمومی متعددی استفاده میکنند. از جمله دادههای اشتغال از پایگاه داده وزارت کار، دادههای درآمد و هزینههای عمومی، مکان نیروگاه و اطلاعات در سطح ماهانه و سالانه شهرداریها. برای تخمین تاثیرات مثبت یا منفی این پارکها بر اشتغال، دستمزد، تولید ناخالص داخلی و درآمدهای عمومی در مناطق مربوطه، از الگوی تفاوت در تفاوتها به همراه تطبیق استفاده میشود. از آنجا که زمان اعمال متفاوت است، از تاریخ راهاندازی نیروگاه بهعنوان نقطه مرجع برای زمان نسبی استفاده میشود. برای اطمینان از یکپارچگی بیشتر و حذف تفاوتهای ثابت زمانی یا متغیر زمانی قبل از اعمال، شهرداریهایی که پارک خورشیدی یا بادی دریافت میکنند، با یک شهرداری مشابه از همان ایالت تطبیق داده میشوند. برای ارائه دقت بیشتر و جدا کردن اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، از کدهای صنعتی استفاده شده است که شرکتها را به بخشهای مرتبط با نصب، عملیات و نگهداری و بخشهای غیرمرتبط تقسیم میکنند. نتایج این مقاله بر این اساس است که پارکهای خورشیدی تاثیر معنادار اما اندکی بر اشتغال مرتبط با نصب در فاز ساخت دارند که حدود 15 ماه پیش از بهرهبرداری آغاز میشود و در حدود شش ماه قبل از بهرهبرداری به اوج خود میرسد، بهطوری که برای هر مگاوات توان تولیدی، حداکثر 5 /1 شغل ایجاد میشود. تاثیرات بر اشتغال در فاز عملیات و نگهداری پارکهای خورشیدی چندان اهمیت ندارد و در مقایسه با تاثیرات ساخت و نصب نیروگاههای خورشیدی، کمتر به چشم میآید. در مقابل، هیچ تاثیر معناداری از نظر اشتغال محلی در انرژی بادی در فاز ساخت پیدا نشد. با این حال، در 12 ماه اول پس از بهرهبرداری، تاثیر کوچکی حدود 25 /0 شغل به ازای هر مگاوات در اشتغال مرتبط با نصب برآورد شد. بیشترین تاثیر مشخصشده در بخش خورشیدی بر کارگرانی با تحصیلات ابتدایی یا متوسط که در زمان نصب مشغول به کار هستند، تمرکز دارد، در حالی که تاثیر بر کارگران با تحصیلات عالی کمتر از پنج درصد از کل تاثیر احداث پارکهای خورشیدی یا بادی را تشکیل میدهد. تاثیرات اصلی پارکهای خورشیدی بر اشتغال و اقتصاد محلی در شهرداریهایی که بهعنوان دومین منطقهای که از این نوع انرژی استفاده میکنند، بیشتر مشهود است. این موضوع نشان میدهد شهرداریهایی که بعد از مناطق دیگر از این فناوری استفاده میکنند، ممکن است از تجربیات و یادگیریهای قبلی درباره ارائه خدمات و اشتغال از طرف شرکتهای محلی بهرهمند شوند. همچنین مشاهده شد که تاثیرات انتشار مشابهی در شهرداریهای با فاصله 20کیلومتری از پارکهای خورشیدی وجود دارد، اما در فواصل بیشتر از این، تاثیرات محسوس نیست. همچنین این مطالعه نشان میدهد که اساساً شرکتهای موجود کارگران زیادی را استخدام میکنند و در مدت زمان قبل یا بعد از نصب پارکهای خورشیدی افزایش قابل توجهی در استخدام شرکتهای محلی مشاهده نمیشود.
برخلاف تاثیر کم بر اشتغال محلی، تاثیرات قابل توجهی بر تولید ناخالص داخلی و درآمدها و هزینههای شهرداریهای محلی مشاهده میشود. در سال اول پس از بهرهبرداری شهرداریهایی که دارای پارکهای خورشیدی و بادی هستند، افزایشی به میزان یک میلیون رئال (واحد پول برزیل) برای هر مگاوات باد و 883 هزار رئال برای هر مگاوات خورشیدی تجربه میکنند. این در مقایسه با شهرداریهای کنترلی، به افزایش 23 درصد برای پارکهای خورشیدی و 12 درصد برای پارکهای بادی منجر میشود. در مورد پارکهای خورشیدی این تاثیر در طول زمان کاهش مییابد، در حالی که در پارکهای بادی، تاثیر بر تولید ناخالص داخلی پایدار بوده و حتی در طول زمان افزایش مییابد. به همین ترتیب، افزایش موقتی به میزان 128 هزار رئال برای هر مگاوات درآمدهای مالیاتی و عوارضی مشاهده میشود که از سوی شهرداریهایی که دارای پارکهای خورشیدی هستند، جمعآوری میشود، اما بدون تاثیر بر کل درآمدهای عمومی (شامل انتقالات از سطوح دیگر دولت). برای پارکهای بادی، تاثیر پایداری بر درآمدهای عمومی در هر مگاوات برای شهرداریهای دریافتکننده مشاهده میشود که از چهار درصد در سال دوم تا 15 درصد پنج سال پس از بهرهبرداری برای پارکهای بادی با اندازه متوسط (51 مگاوات) متغیر است. این رشد شامل افزایش درآمدهای مالیاتی در فاز ساخت و پس از انتقال از دولتهای فدرال و ایالتی در مراحل بعدی است. هیچ انتشاری از تاثیرات مرتبط با تولید ناخالص داخلی یا درآمدها به شهرداریهای مجاور به تاثیرات ساختاری گستردهتر در منطقه منتقل نمیشوند. اثرات مثبت سرمایهگذاری در پارکهای خورشیدی و بادی بر تولید ناخالص داخلی و درآمدهای عمومی به نظر میرسد بزرگ باشند، اما شهرداریهای دریافتکننده اغلب شهرهای کوچک هستند (اندازه میانه: 20720 نفر) که احتمالاً پارک انرژی خورشیدی یا بادی یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهایی است که در سالهای اخیر دریافت کردهاند. یافتههای این مقاله همچنین پیامدهای مهمی در حوزه سیاستی دارند. ابتدا پارکهای خورشیدی میتوانند فرصتهای شغلی موقت ایجاد کنند، بهویژه در مناطق روستایی با سطوح کم از اشتغال رسمی. همچنین هم پارکهای بادی و هم خورشیدی بازده مالی مهمی برای دولتهای محلی به همراه دارند که به افزایش هزینههای عمومی منجر میشود. این تاثیرات میتوانند دلایل موثری برای حمایت از سرمایهگذاریهای تجدیدپذیر باشند.
زمینه و محیط کلی مزایای محلی پارکهای بادی و خورشیدی
مزایای پتانسیلی این پارکها برای جوامع مقصد بهطور گسترده میتوانند به سه دسته تقسیم شوند: 1- مزایای مرتبط با اشتغال، 2- مزایای ناشی از افزایش تراکم فعالیتهای اقتصادی در طول یا پس از نصب و 3- درآمد ناشی از جریانهای مالی مربوط به پروژه. اغلب مطالعات اشتغال از ضرایب چندجانبه برای تخمین استفاده میکنند که این ضرایب نرخ شغل بر مگاوات نصبشده را با ظرفیت محاسبه میکنند یا از ضرایب بخشهای مختلف بر اساس جدولهای داده-ستانده استفاده میکنند که ارقام اشتغال را در سطح ملی فراهم میکنند. محدودیتهای این مطالعات عدم دقت آنهاست، بهدلیل وجود گستره بسیار وسیعی از ضرایب چندجانبه در ادبیات و اینکه بین مکانهای اثرات اشتغال و تعدادی که افزایش ناخالص یا فقط جایگزینی هستند، نمیتوانند تمایز قائل شوند. به همین دلیل مطالعات دقیقتری میطلبد. دو مطالعه اخیر که به این خواسته پاسخ دادهاند و اثرات محلی را به شیوه اقتصادسنجی برآورد کردهاند، فابرا و همکاران (2023) و گیلبرت، گاگارین و هون (2023) هستند. در مطالعه فابرا و همکاران (2023) که بر روی اسپانیا تمرکز دارد، اثر مثبتی بین یک و 47 /2 شغل بر مگاوات بین دو سال قبل و یک سال پس از نصب مشاهده میشود، اما برای اشتغال محلی در زمینه باد، هیچ اثری مشاهده نمیشود. گیلبرت، گاگارین و هون (2023)، در پژوهششان نشان میدهند که هر 100 مگاوات ظرفیت برای شرکتهایی که در 20مایلی یک پارک بادی قرار دارند، افزایش 6 /3درصدی در اشتغال را به همراه دارد، اما تاثیری خارج از این شعاع وجود ندارد. علاوه بر این، مطالعات نشان میدهد که عموماً نصب و نگهداری پنلهای خورشیدی بیشترین تعداد شغل را نسبت به پارکهای بادی در جوامع مقصد ایجاد میکند ولی این شغلها بهصورت دائمی کمتر از یکدهم کارگران مورد نیاز در طول ساختوساز است. در مورد مهارتها، در حالی که در زمان ساختوساز میتوان بسیاری از کارگران محلی را جذب کرد، امکانات شغلی برای نگهداری بیشتر این کارگران محلی کمتر است، زیرا آنها معمولاً ماهرتر هستند و اغلب در چندین پارک بهطور همزمان کار میکنند. در ضمن اثرات مثبت محلی از طریق افزایش فعالیتهای اقتصادی ناشی از ورود کارگران از مناطق دیگر در طول فاز نصب ممکن است اتفاق بیفتد. شواهد موجود از مطالعات موردی کیفی مشتمل بر منافع برای رستورانها و هتلهای محلی یا مالکان خانههایی است که اتاقهای خود را به کارگران اجاره میدهند. در نهایت، بازیگران خصوصی یا دولت محلی ممکن است از جریانهای مالی مرتبط با پروژهها مانند پرداخت اجاره، فروش ملک یا با جمعآوری هزینهها و مالیات عمومی، بهرهمند شوند.
انتخاب نمونه
در این قسمت بررسی میشود که چرا برزیل بهعنوان یک مورد مناسب برای این تحلیل مطرح شده است: سه دلیل برای این انتخاب بیان شده است: اول، برزیل یکی از نخستین کشورهای جنوب جهان بود که از انرژی بادی استفاده کرد. اولین پارکهای بادی در این کشور از سال 2006 به بهرهبرداری رسیدند. دولت این کشور از ابتدا ترویج استفاده از انرژی بادی و بعدها انرژی خورشیدی را از طریق تعرفههای تغذیه (Feed-in tariffs) و از سال 2009 از طریق مناقصههای متمرکز بر فناوری پشتیبانی کرد. این حمایتها باعث رشد قوی انرژی بادی شد. از سال 2015، انرژی خورشیدی نیز از 42 مگاوات در سال 2015 به ظرفیت نصبشده 34 هزار مگاوات در سپتامبر 2023 افزایش یافت. دومین ویژگی برجسته برزیل این است که هر دو انرژی بادی و خورشیدی در مناطق شمالی و شمال شرقی (مناطقی که در مقایسه فقیرتر هستند و در آنها شغلهای رسمی کمتر است و صنعتهای کمتری وجود دارد) انتقال داده شدهاند. در نهایت، دادههای اشتغال، تولید ناخالص داخلی و مالیاتهای عمومی در برزیل در سطح بسیار دقیق و در دسترس هستند که امکان تحلیل در سطح شهری را فراهم میکند.
روش مورد استفاده
پژوهشگران از روش تطبیق دقیق برای اطمینان از قابل مقایسه بودن شهرداریها در مواردی مانند ایالت و اندازه تشعشع خورشید و سرعت باد برای مکانهایی که نیروگاههای خورشیدی و بادی در آنها ساخته شده استفاده کردهاند. آنها شهرداریها را بر اساس معیارهایی مانند ذخیره نیروی کار و جمعیت قبل از نصب، تطبیق دادند. همچنین در مورد باد، برای جلوگیری از، از دست رفتن مشاهداتی که مورد بررسی قرار میگیرند از تطبیق با جایگزینی استفاده کردهاند و مقایسه بین نمونههای بدون تطبیق و تطبیقیافته را ارائه دادهاند. نتایج نشان میدهد که پس از تطبیق، تعادل بهبود یافته است، بهویژه از نظر جمعیت، تولید ناخالص داخلی سرانه و سایر شاخصهای اقتصادی دیگر. این مطالعه بر روی مزارع خورشیدی و بادی اصلی که بهطور اساسی در منطقه شمال شرقی برزیل ساخته شدهاند، تمرکز دارد که بهعنوان یکی از فقیرترین مناطق کشور شناخته میشود. شکل زیر نقشهای از نمونههای تطبیقیافته را نشان میدهد. مزارع بادی و خورشیدی اصلی بهطور اساسی در شمال شرق برزیل ساخته شدهاند که یکی از فقیرترین مناطق کشور است. این امر نیز تفاوتهای کمتری در تولید ناخالص داخلی سرانه در مقایسه با گروه کنترل در نمونههای بدون تطبیق را توضیح میدهد. از اینرو نیاز به داشتن واحدهای کنترل در همان ایالت (نقاط آبی و خاکستری) تضمین میکند که توزیع جغرافیایی نمونههای تحت بررسی و کنترل بسیار شبیه به هم هستند.
نتیجهگیری
تجزیه و تحلیل دادههای اجتماعی-اقتصادی در سطح شهری در برزیل نشان میدهد شهرداریهایی که پارکهای خورشیدی بیش از پنج مگاوات دریافت میکنند، تاثیر مثبتی در اشتغال در طول فاز نصب دارند که حدود 15 ماه قبل از بهرهبرداری شروع میشود و تا زمان ورود پارک به بهرهبرداری ادامه دارد. در بخش باد، هیچ تاثیر معناداری بر اشتغال محلی در طول فاز ساخت وجود ندارد. با این حال، تاثیر کوچکی به اندازه 25 /0 شغل بر مگاوات در 12 ماه پس از نصب نشان میدهد که کارگران محلی برای کارهای تعمیراتی که اغلب در طول فاز راهاندازی رخ میدهد، به کار گرفته میشوند. در کل این نتایج نشان میدهد که تاثیرات محلی پارکهای خورشیدی و بادی از نظر زمانبندی و مدت متفاوت هستند که پیامدهای مختلفی برای سیاستگذارانی که این مزایا را ترویج میکنند، دارند. در حالی که پارکهای خورشیدی بیشترین مزایای مستقیم اشتغال کوتاهمدت را فراهم میکنند، بهویژه برای کارگران با مهارت متوسط تا پایین، تاثیرات پارکهای بادی ساختاری و بلندمدتتر هستند و بهبود وضعیت مالی برای جوامع محلی را به دنبال دارند.