تشکیل مثلث
صلاحیتهای ریاست بانک مرکزی
جاناتان پاول مشاور تونی بلر نخستوزیر سابق بریتانیا جلسه انتخاب اولین رئیسکل بانک مرکزی اروپا در 1998 را «طولانیترین ناهار تاریخ» توصیف کرد. فرانسویها که علاقهمند بودند نفر خود را در این مقام داشته باشند آلمان را قانع ساختند که ویم دایزنبرگ هلندی فقط نیمی از دوره هشتساله ریاست را برعهده داشته باشد و پس از آن جایگاه خود را به یک فرانسوی بسپارد.
ترجمه: جواد طهماسبی- جاناتان پاول مشاور تونی بلر نخستوزیر سابق بریتانیا جلسه انتخاب اولین رئیسکل بانک مرکزی اروپا در 1998 را «طولانیترین ناهار تاریخ» توصیف کرد. فرانسویها که علاقهمند بودند نفر خود را در این مقام داشته باشند آلمان را قانع ساختند که ویم دایزنبرگ هلندی فقط نیمی از دوره هشتساله ریاست را برعهده داشته باشد و پس از آن جایگاه خود را به یک فرانسوی بسپارد. آقای دایزنبرگ در برابر این خولسته مقاومت کرد اما پس از نیمهشب تسلیم شد. انتخاب سومین رئیسکل یعنی ماریو دراگی ایتالیایی جنجال کمتری داشت. اما در آن زمان نیز پس از آنکه لورنزو بینی ایتالیایی نپذیرفت جای خود را در میان اعضای هیات اجرایی به یک فرانسوی واگذار کند بین فرانسه و ایتالیا اختلاف افتاد. وقتی نیکلا سارکوزی رئیسجمهور فرانسه زبان به گلایه گشود سیلویو برلوسکونی همتای ایتالیاییاش از او پرسید: «من چه کاری میتوانم انجام دهم؟ او را بکشم؟»
آقای دراگی در ماه اکتبر کنار میرود. چه داستانهایی بعدها در مورد جانشین او نقل خواهد شد؟ فضای نمایش از هر زمان دیگری بزرگتر است و انتخابات همیشه جنبه سیاسی پیدا میکند. رهبران کشورها نامزدهایی معرفی میکنند و سرانجام روی یک نفر به توافق میرسند. دوران آقای دراگی در آستانه انتخابات اروپا به پایان میرسد که در آن در مورد دیگر مناصب بالا تصمیمگیری میشود. شورای رهبران اروپا در 20 و 21 ژوئن بسته تفاهمی معرفی میکنند که پستهای کلیدی را پوشش میدهد. چه این بسته موفق باشد چه نباشد چند ماه آینده آزمونی است که نشان میدهد آیا فرآیند انتخاب رئیس بعدی بانک مرکزی اروپا منطقی خواهد بود یا خیر.
هیچکس دقیقاً نمیداند چه کسانی در انتخابات هستند. هیچ فرآیند رسمی برای نامزد شدن وجود ندارد. جنز وایدمن رئیس تندرو بوندسبانک یکی از پنج نامزد قدرتمند است. او به عنوان مشاور سابق آنگلا مرکل به صدراعظم کمک کرد در دوران مشکلات بدهی حکومتی یونان موضع سرسختانهای در قبال آن کشور اتخاذ کند. اولی رن رئیس بانک فنلاند و کمیسیونر سابق اتحادیه اروپا نیز در میان نامزدهاست. ارکی لیکانن، فرانسوا ویلروی، بنو کوئر، کلاوس نات، کلاوس لگلینگ و سیلوی گولارد دیگر نامزدهای این سمت هستند. مقامات برلین و پاریس ادعا میکنند که ریاست بانک مرکزی اروپا با دیگر مناصب سیاسی یعنی ریاست کمیسیون و شورای اروپا و نمایندگی عالی و رئیس سیاست خارجی اروپا متفاوت است. شاید نقش حیاتی دراگی در حفظ اتحادیه پولی در زمان بحران بدهیهای حکومتی 2012-2010 به آنها آموخته باشد که رئیس بانک مرکزی به چیزی بیشتر از حداقل صلاحیتها نیاز دارد. چشمانداز تهدیدهای اقتصادی باید به آنها یادآور شود که تصمیمشان سرنوشتساز خواهد بود. کندی تجارت هماکنون به اقتصاد منطقه یورو ضربه میزند. اختلاف نظر بین رم و بروکسل بر سر خطرات ناشی از بدهی عمومی آرامش خاطر سرمایهگذاران را بر هم میزند. انتظارات بازار از تورم منطقه یورو در پنج سال آینده از هدف دودرصدی بانک مرکزی پایینتر است. ماریو دراگی در 6 ژوئن اعلام کرد که بانک در سال آینده نرخ بهره را پایین نگه میدارد و این امکان وجود دارد که داراییهای بیشتری را خریداری کند.
نگرانی در مورد تعادل حضور نمایندگان کشورها در تمامی نهادهای اروپایی دیده میشود. رهبران مایلند اطمینان یابند که همه ملیتها، جنسیتها و احزاب در سرتاسر مناصب بالا حضور دارند. این بدان معناست که تخصص تنها معیار برای انتخاب جانشین دراگی نخواهد بود.
تخصص، توان قضاوت و مهارت سیاسی
یکی از بزرگترین سمتها در اروپا یعنی ریاست بانک مرکزی اروپا (ECB) برای تصرف باز است. این بانک نرخهای بهره را در سراسر قاره تعیین میکند، بر بانکها نظارت دارد و واحد پولی یورو را که در 19 کشور با 341 میلیون شهروند بهکار میرود تضمین میکند. رئیس کنونی بانک آقای ماریو دراگی که پس از هشت سال مسوولیت در ماه اکتبر کنار میرود در شرایط دشوار اقدامات بسیار خوبی را انجام داده است. بررسی دوران خدمت او نشان میدهد چه چیزهایی در معرض خطر قرار دارند. پس از آنکه بحران بدهیهای حکومتی در سالهای 2012-2010 واحد پولی یورو را تهدید کرد این ماریو دراگی بود که وعده داد بانک مرکزی هرچه در توان دارد را انجام میدهد تا از فروپاشی منطقه یورو جلوگیری کند. این وعده او پایانی بر بحران مالی بود. آقای دراگی یورو را نجات داد اما مشکلاتی پس از او باقی میمانند. اقتصاد متزلزل است و امکان دارد در هشت سال آینده در یک نقطه زمانی رکود ایجاد شود. چشماندازی برای تسهیل مالی دیده نمیشود. آلمان تصمیمی برای گرفتن وام بیشتر ندارد و کشورهای جنوب اروپا نیز توانایی آن را ندارند. بنابراین سیاست پولی تنها اهرم اصلی برای تحریک رشد اقتصادی به شمار میرود. متاسفانه نرخ بهره به صفر نزدیک شده است و خطر بروز یک بحران بدهی دیگر خودنمایی میکند. عوامگرایان ایتالیا به تقاضای کمیسیون اروپا برای کنترل بدهی عمومی بیتوجهی میکنند و بدهی این کشور به 135 درصد تولید ناخالص داخلی آن رسیده است.
رهبران سیاسی اروپا در 20 و 21 ژوئن گرد هم میآیند تا مشاغل برتر در اروپا از جمله ریاست بانک مرکزی را بین خود تقسیم کنند. تمایل بر آن است که جایگاه ریاست بانک مرکزی بخشی از بدهبستانها باشد و رئیس جدید بر مبنای ملیت برگزیده شود. اما به خاطر مصلحت اروپا، این انتخاب باید بر سه معیار استوار باشد: تخصص اقتصادی، استعداد سیاسی و توانایی قضاوت عمیق.
صلاحیتهای فنی اهمیت زیادی دارند. نرخهای بهره آنقدر پایین آمدهاند که برای گسترش جعبه ابزار بانک باید به روشهای خلاقانه دیگری روی آورد. مهارت سیاسی در اینجا بیش از هر بانک مرکزی بزرگ دیگر از جمله فدرالرزرو اهمیت دارد. رئیس جدید باید بتواند حمایت 25 نهاد تنظیم نرخ بهره و دولتها و شهروندان 19 کشور را جلب کند. همچنین بانک باید زمینه را برای اصلاحات بیشتر در منطقه یورو فراهم سازد. اصلاحاتی که بدون آنها بحرانهای بانکی و بدهی دولتی خطری دائمی خواهند بود علاوه بر این، اگر بحرانی واقعاً روی دهد توان قضاوت و تصمیمگیری عمیق اهمیتی فوقالعاده مییابد. اگر بانکها هرگونه دوگانهگویی یا بلاتکلیفی را در رفتار رئیس بانک مرکزی اروپا احساس کنند نظام مالی به سرعت از کنترل خارج میشود، چراکه سرمایهگذاران هراسان اوراق قرضه بانکها و کشورهای ضعیفتر را واگذار میکنند. زمانیکه آقای دراگی در سال 2011 برگزیده شد او نامزد قدرتمندی بود. از آن هنگام تاکنون دراگی سه آزمون را پشت سر گذاشته است. او با اعلام اینکه بانک مرکزی حاضر است بدهیهای حکومتی را به میزان نامحدود و در برنامه معاملات پولی مستقیم (OMT) خریداری کند جعبه ابزار بانک را بزرگتر ساخت (وعده او کافی بود تا به سرمایهگذاران آرامش خاطر دهد و بنابراین سیاست او هیچگاه به اجرا درنیامد). او شهرت و برتری فردی خود را گرو گذاشت و توانست حمایت گروههای خارج از بانک مرکزی را جلب کند. هیچکدام از متقاضیان کنونی این منصب به اندازه او تاثیرگذار نیستند. ممکن است برخی اعتبار سخت بهدستآمده بانک را به خطر اندازند. جنز وایدمن رئیس بوندسبانک با برنامه معاملات پولی مستقیم مخالف بود. امکان دارد در زمان بحران بازارها از این نگران شوند که او اجازه دهد منطقه یورو فرو بپاشد. اولی رن رئیس جدید بانک فنلاند نیز آرامش خاطری ایجاد نمیکند. او در جایگاه قبلیاش در بروکسل از تحمیل ریاضت بر کشورهای جنوبی اروپا حمایت میکرد. کشورهایی که ممکن است در آینده به کمک بانک مرکزی نیاز پیدا کنند. بنو کوئر رئیس بخش عملیات بازار بانک مرکزی اروپا فردی باهوش و تاثیرگذار است اما ظاهراً قوانین بانک اجازه نمیدهد او یک دوره دیگر در هیاتمدیره بانک حضور داشته باشد. ارکی لیکانن رئیس سابق بانک مرکزی فنلاند ترکیبی از بهترین ویژگیهای مناسب این سمت را دارد. او در مقایسه با دیگر نامزدها از توانایی فنی کمتری برخوردار است اما از آنجا که فیلیپ لین به تازگی به سمت اقتصاددان ارشد بانک مرکزی منصوب شده است این بانک توانایی خوبی خواهد داشت. آقای لیکانن همواره و با صراحت از ابزارهای غیرمتعارف طرفداری میکرد. او مهارتهای سیاسی خود را هم در سمت کمیسیونر در بروکسل و هم در مقام وزیر دارایی در هلسینکی به آزمون گذاشت. آقای دراگی بانک مرکزی اروپا را متحول کرد اما با گذشت 21 سال از تاسیس آن هنوز در مورد راهبرد و توانمندیهای آن تردیدهایی وجود دارد. شاید حضور آقای لیکانن در راس بانک سرانجام به این تردیدها پایان دهد.
منبع: اکونومیست