معجزه اوزال
ترکیه چگونه قدم در مسیر توسعه گذاشت؟
دولت قوی مترادف با دولت پدرسالار نیست. هدف، غنای ملت است نه غنای دولت. اگر مردم ثروتمند باشند دولت هم ثروتمند میشود. در حوزههای سیاسی و اقتصادی، دولت باید حامی مردم باشد، نه رقیب آنها. این دولت است که باید خدمتگزار مردم باشد نه بالعکس. اوزال با چنین اظهارنظرهایی بود که توانست به عنوان اولین رئیسجمهور غیرنظامی جمهوری ترکیه انتخاب شود.
رضا طهماسبی: دولت قوی مترادف با دولت پدرسالار نیست. هدف، غنای ملت است نه غنای دولت. اگر مردم ثروتمند باشند دولت هم ثروتمند میشود. در حوزههای سیاسی و اقتصادی، دولت باید حامی مردم باشد، نه رقیب آنها. این دولت است که باید خدمتگزار مردم باشد نه بالعکس. اوزال با چنین اظهارنظرهایی بود که توانست به عنوان اولین رئیسجمهور غیرنظامی جمهوری ترکیه انتخاب شود. تورگوت اوزال با یک پیشینه تحصیلی موفق در دانشگاه فنی استانبول وارد کار در نهادهای دولتی ترکیه شد و در سازمان برنامهریزی ترکیه و بعد هم بانک جهانی چهرهای بادانش و با قابلیت درک بالای مشکلات از خود نشان داد که میتواند برای برونرفت از مشکلات راه چاره بیندیشد. او در دهه 1970 در شمایل یک بازرگان موفق ظاهر شد که با شرکتهای آمریکایی و ترک کار میکرد. یکی از ویژگیهای بارز او توان بالای تعامل و مدارا با گروههای مختلف بود که ناشی از ایدئولوژی التقاطی او بود. اوزال زمانی که حزب «مام میهن» را تشکیل داد توانست با تکیه بر آنچه از سنتهای جامعه و تجربههای مدرن آموخته بود هم با اسلامگراها و محافظهکاران کنار بیاید و هم با ملیگرایان و ژنرالهای ارتش. او همزمان هم به ارزشهای اسلامی احترام میگذاشت و هم از اصول مدرن غرب در سیاست و اقتصاد سود میجست. شاید به همین دلیل بود که توانست با دولت ژنرال اورن کار کند و در سمت مشاور و معاون نخستوزیر و بعد خود نخستوزیر هدایت ترکیه به سمت جهانیشدن و آزادسازی را پیش ببرد. اوزال احتمالاً تنها گزینهای بود که جامعه ترکیه برای رهایی از دیکتاتوری نظامی و باتلاق مشکلات اقتصادی به او امید داشت، امیدی که کمتر و بیشتر در هر دو وجه تا حدودی محقق شد. میگویند سالهای آغازین دهه 1980 برای ترکها بسیار دهشتناک بود. در 12 سپتامبر 1980 یک کودتای نظامی به رهبری ژنرال کنعان اورن رخ داد که البته بسیار خشن و بیرحمانه بود. در این دهه ترکیه دستخوش تغییرات بسیار زیادی بود. به نحوی که دستهبندی و طبقهبندی آنها هم مشکل است. در حالی که شرایط اقتصادی وخیم بود و بینظمی و خپپشونت جامعه ترکیه را فراگرفته بود ژنرالها به این نتیجه رسیدند که باید به گفتههای آتاتورک جامه عمل بپوشانند و به ظاهر برای نجات ترکیه وارد عمل شوند. در اوایل دهه 1980 داستانهای غمانگیزی از دستگیریها، شکنجهها و اعدامها از زبان مردم نقل میشد. از هجوم شبانه ماموران امنیتی و نیروهای نظامی برای دستگیری افراد در حالی که هرگونه فعالیت احزاب و تشکلها چه در حوزه سیاست و چه اجتماع ممنوع شده بود. ارتش در طول سه سال حدود 650 هزارنفر را بازداشت کرد و بین 90 روز تا چند سال در زندان نگه داشت. بیش از 210 هزار پرونده قضایی گشوده شد که بیشتر آنها با جرمهای ساختگی تشکیل شده بود. نوشته شده که در آن زمان حدود شش هزار درخواست اعدام شده بود که در نهایت با 49 مورد مجازات مرگ موافقت شد.
دولت نگهبان، دولت منتخب
ژنرالها با همراهی دستگاه قضایی، بوروکراسی و نمایندگان نظام اداری یک دولت نگهبان ایجاد کرده بودند که همه امور را تحت نظارت خودش قرار داده بود و هیچ انتقادی را برنمیتافت. تمام آزادیهای مبتنی بر حقوق بشر و حتی صحبت کردن به زبانی غیر از ترکی ممنوع شده بود. البته ژنرالها برای خالی نبودن عریضه، ایدئولوژی «سنتز ترکی-اسلامی» را در پیش گرفتند که آمیزهای التقاطی از ایدئولوژیهای اقتدارگرا، ناسیونالیسم قومی و نژادی، بنیادگرایی اسلامی، عثمانیسم و... بود. دولت نگهبان مساجد زیادی ساخت تا به زور سرنیزه یک جامعه مسلمان، نئولیبرال و محافظهکار بسازد. ژنرالها همه امور را زیر نظارت سخت خود داشتند و شعار «سپاس از خدا، ملت و ارتش» را تبلیغ میکردند و افراد را به تکرار کردن آن مجبور. دولت نگهبان سه سال تا توانست ترکتازی کرد تا اینکه در انتخابات دسامبر 1983 رویدادی خارج از تصور ژنرالها رخ داد و دولت منتخب را در برابر دولت نگهبان قرار داد.
در حالی که یک ژنرال در راس حزب دموکراسی ملیگرا و یک بوروکرات با حزب پوپولیست وارد انتخابات شده بودند، حزب ناشناختهای با عنوان مام میهن هم وارد انتخابات شد که رهبر آن یعنی تورگوت اوزال یک چهره مورد حمایت در امور اصلاحات اقتصادی بود. اگرچه شخص کنعان اورن هم حامی سیاستهای او در مقام وزیر موقت اقتصاد یا معاون نخستوزیر بود اما به طور کل اوزال از نظر ژنرالها برای نخستوزیری مناسب نبود. او تنها گزینهای بود که به رغم حضور در دولت کودتا توسط ارتش ارتقا نیافته بود. ژنرالها از اینرو که او و حزبش را خطری برای انتخابات محسوب نمیکردند اجازه دادند در یک دموکراسی فرمایشی حزب مام میهن هم وارد عرصه انتخابات شود. و همین حزب هم با کسب 45 درصد آرا پیروز شد تا تورگوت اوزال که تا قبل از آن پیشنهاددهنده سیاستهای آزادسازی اقتصادی به دولت نگهبان بود، خود مدیریت دولت منتخب را به دست گیرد. اوزال اگرچه تمامقد در مقابل دولت نگهبان و نظامیها نبود و مخالف سرسخت آنها محسوب نمیشد اما محبوب آنها هم نبود.
آزادسازی اقتصاد و تصمیمات 24 ژانویه
نجات اقتصاد ترکیه، احتمالاً مهمترین ماموریتی بود که اوزال برای خود تعریف کرد، تا جایی که امروز به او لقب معمار اقتصاد مدرن ترکیه را بدهند. اقتصاد ترکیه با انحصارهای زیاد بنگاههای دولتی، بهرهوری اندک و فساد گسترده و اتخاذ سیاستهای نادرست مانند جایگزینی واردات بسیار ضعیف شده بود. بخش دولتی بزرگ و ناکارآمد و بخش خصوصی کوچک و ضعیف دو بال ناتوان، یا بهتر بگوییم دو پای از راه مانده اقتصاد ترکیه بودند که تولیداتشان گران و بیکیفیت بود. اوزال برنامه آزادسازی اقتصاد ترکیه را از دوره نخستوزیری سلیمان دمیرل کلید زد. در آن زمان او در دولت دمیرل حضور داشت و سرپرست هیات ترکیه در مذاکره با صندوق بینالمللی پول برای دریافت وام بود، مذاکراتی که به گفته دکتر جواد شیرازی، اقتصاددان و از مدیران ارشد بانک جهانی که در آن مذاکرات به عنوان نماینده بانک حاضر بود، با مهارت و تسلط قابلتوجه اوزال به سود ترکیه پایان یافت و ترکها موفق شدند باز هم از صندوق وام بگیرند. برنامه نخستین «تصمیمات 24 ژانویه» بود. این برنامه که در 24 ژانویه 1980 اعلام شد اولین گام به سوی آزادسازی بود که بسیاری از سیاستهای نادرست قبلی از جمله جایگزینی واردات و محدودیتهای شدید تجاری و همچنین سرکوب نرخ ارز را منسوخ کرد. برابر برنامه تصمیمات 24 ژانویه ارزش لیر ترکیه حدود 49 درصد کاهش داده شد و هر نرخ برابری یک دلار در برابر 47 لیر به یک دلار در برابر 70 لیر رسید. این تغییر نرخ ارز اولین گام در آزادسازی آن بود و پس از آن نرخ ارز اسمی کنترل و سرکوب نشد، اقدامی که یکی از تعهدات اصلی ترکیه در برابر صندوق بینالمللی پول بود. برنامهای که اوزال برای دولت دمیرل پیشنهاد کرده بود مشوقهای صادراتی، آزادسازی محدودیتهای تجاری برای واردات کالا و سرمایه خارجی بود. همچنین کنترل قیمتها برداشته شد و قیمت کالاهای دولتی برای جبران کسری بودجه افزایش یافت. همچنین نرخ سود نیز آزاد گذاشته شد که در نتیجه سیاستهای پولی سختگیرانه دولت به شدت افزایش یافت و بالا رفت. در آغاز این برنامه به بنگاههای کوچک و متوسط و مصرفکنندگان کمدرآمد فشار زیادی وارد آمد و تا دولت دمیرل بخواهد از نتایج آن بهرهای ببرد، تنشهای سیاسی شکل گرفت و در نهایت فرصت دیدن رونق و بهبود به دمیرل نرسید. تورگوت اوزال با رسیدن به مقام نخستوزیری برای اجرای برنامههای اقتصادی خود دست بازتر و اختیارات بیشتری داشت و رئیسجمهور اورن هم با این سیاستهای اقتصادی مخالف نبود. بنابراین تقویت تولید داخلی با سرمایهگذاری و آزاد گذاشتن نرخ اسمی ارز و آزادسازی تجاری به تدریج شکل گرفت و ترکها کمکم به سطح خوبی از کیفیت تولیدات رسیدند.
کارآفرینان و سرمایهداران ترک به دسته حامیان اوزال پیوستند و فضا برای ظهور طبقات جدید اجتماعی فراهم شد. شهرهای آناتولی به سوی صنعتی شدن جهش کردند و به ببرهای آناتولی معروف شدند. نرخ رشد به بیش از پنج درصد در سال رسید و نرخ تورم از سه رقم بسیار پایینتر آمد، اگر چه هنوز دورقمی بود.
اوزال موفق شد صادرات ترکیه را هفت برابر افزایش دهد و از سه میلیارد دلار در آغاز دهه 1980 به بیش از 20 میلیارد دلار در پایان این دهه برساند. سهم تولیدات صنعتی در صادرات دو برابر شد و ترکیه بازارهای صادراتی جدید پیدا کرد. دیگر تنها بازار کشورهای اروپایی مقصد صادرات ترکیه نبود و خاورمیانه و شرق آسیا نیز به جرگه خریداران کالاهای ترک پیوستند. راهبرد صادراتی اوزال کمتر از یک معجزه نبود. با این حال سیاست آزادی تجاری باعث شد که واردات به ترکیه نیز بسیار افزایش یابد و به 22 میلیارد دلار برسد که تراز تجاری ترکیه را منفی میکرد، با این حال این اقدامات در بلندمدت همه به کام اقتصاد و مردم ترکیه بود که طعم کیفیت و ورود سرمایه خارجی را میچشیدند.
ترکیه در دوره اوزال موفق شد در جذب گردشگر نیز جهش داشته باشد. در اواخر دهه 1970 گردشگری در ترکیه کسبوکاری حاشیهای بود و سهمش در تولید ناخالص داخلی ترکیه به زحمت به 200 میلیون دلار میرسید. تا پایان دهه 1980 و با سیاستهای دولت اوزال، درآمد ترکیه از گردشگری به سه میلیارد دلار رسید و تعداد گردشگرانی که هرسال از ترکیه بازدید میکردند نیز بیش از سه برابر شد و از 5 /1 میلیون نفر به پنج میلیون نفر رسید. باز شدن پای گردشگران اروپایی و ورود سرمایه به ترکیه به تقویت زیرساختها و انگیزه بیشتر برای توسعه صنعت گردشگری منجر شد و به تدریج این کشور را به یکی از قطبهای گردشگری بدل ساخت.
کمتر تردیدی وجود دارد که اوزال این معجزه را با کمک نیروهای خلاق بازار آزاد ممکن ساخت و توانست به توسعه دست یابد. اگر چه در این میان نباید از مشکلات عدیده توسعه آمرانه که چندان هم کوچک نبودند چشم پوشید. فساد و توزیع رانت نیز در این دوره شکل گرفت و افرادی توانستند از این رهگذر به درآمدهای بالایی برسند. همچنین اوزال در کنترل کسری بودجه توفیق چندانی نداشت و این امر به نوسان بالای نرخ تورم انجامید. همچنین نباید از مشکلات نظام بانکی ترکیه غافل شد که مدت زمان زیادی طول کشید تا بتواند خود را در جریان اصلاحات قرار دهد و بازسازی شود.
یک عامل مهم دیگر در توفیق سیاستهای توسعهای اوزال، تلاش او برای بهبود سیاست خارجی ترکیه بود، کاری که ژنرالها اصلاً در آن مهارتی نداشتند. در دوره اوزال سیاست خارجی ترکیه فعال شد و او توانست ترکیه را از انزوایی که در دوره حکومت نظامی درگیر آن شده بود خارج کند و روابط ترکیه را با اروپا، آمریکا و ناتو احیا کند.
تورگوت اوزال در نتیجه یک اشتباه محاسباتی ژنرالها نخستوزیر شد اما توانست با برنامههای اصلاحی و موثر و البته کاریزمای خود شش سال نخستوزیر بماند؛ آن هم در دورهای که نخستوزیرها به سرعت تغییر میکردند. کار او به همینجا ختم نشد و توانست در انتخابات ریاست جمهوری نیز پیروز شود و پس از ژنرال کنعان اورن بر صندلی رئیسجمهوری ترکیه بنشیند و اولین غیرنظامی رسیده به این سمت باشد. برنامههای او در طول 10 سال زعامتش بر ترکیه، حتماً و قطعاً بازندگانی داشت که زیر فشارهای اولیه برنامههای اصلاحات اقتصادی دچار مصائب و سختیهای فراوان شدند، اما برنده این سیاستها جز عموم شهروندان ترکیه نبودند که حداقل در مسیر درستی برای توسعه قرار گرفتند.
مسیری که بعدها با کمک افراد متخصصی چون کمال درویش ادامه یافت تا مشکل کسری بودجه و تورم ترکیه نیز تا حدودی بهبود یابد و بعد از آن نیز توسط حزب عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان با سرعت بیشتری پیموده شود. همان مسیری که روزی تورگوت اوزال پیش پای ترکیه گذاشت.