شناسه خبر : 44265 لینک کوتاه

جادوی فرهنگ

چگونه عوامل فرهنگی رفتارهای مالی ما را کنترل می‌کنند؟

 
 
الهام حمیدی/ نویسنده نشریه 

84 مردم در غار زندگی نمی‌کنند و تصمیماتشان نیز در خلأ شکل نمی‌گیرد. فضای فکری، منطق، قضاوت و احساسات مردم همه تحت تاثیر نیروهایی نامحسوس قرار دارد که یکی از آنها فرهنگ است. فرهنگ یکی از قوی‌ترین عوامل موثر بر فرآیند تصمیم‌گیری انسان از جمله تصمیمات مالی اوست. فرهنگ یک نیروی جامعه‌شناختی قوی است که به صورت مستمر و نامحسوس در حال شکل دادن زندگی مردم به‌خصوص زندگی مالی آنهاست. ارزش‌های اجتماعی، درک و فهم و اولویت‌های مردم در رفتارهای اجتماعی‌شان تحت تاثیر عوامل فرهنگی شکل می‌گیرد.

در مطالعات رفتارشناسی مالی، با رویکردهای گوناگونی به مقوله فرهنگ پرداخته می‌شود که یکی از آنها «مدل فرهنگی هافتسد» است. «مدل فرهنگی هافستد» یا «تئوریِ ابعاد فرهنگی هافستد» از چارچوبی با محوریت ارتباطات میان‌فرهنگی تشکیل شده که گیرت هافستد (Geert Hofstede) آن را ابداع کرده است. این ابعاد به‌طور کلی تاثیر فرهنگ موجود در جامعه را بر ارزش‌های اعضای آن جامعه به تصویر می‌کشند. این ابعاد، رابطه بین این ارزش‌ها و رفتار را نیز به کمک ساختاری مبتنی بر تحلیل عاملی توصیف می‌کند. به عبارت دیگر، این نظریه جنبه‌های قابل توجهی از فرهنگ را مورد مطالعه قرار داده و بر مبنای سنجشی قیاسی به آنها امتیاز می‌دهد. 

در این مدل، پنج بُعد یا وجه برای فرهنگ یک کشور تعریف شده است:

 1- فردگرایی و جمع‌گرایی یک فرهنگ یعنی میزان مستقل بودن نظرات فردی در مقابل میزان وابستگی آنها به نظرات گروه.

 2- مردسالاری و زن‌سالاری به معنی نقش و ارزشی که یک فرهنگ برای زنان و مردان قائل است.

 3- عدم قطعیت‌گریزی که همان گریزان بودن مردم از شرایط مبهم و نامشخص و طبعاً علاقه آنها به قوانین سختگیرانه و ایمن است.

 4- فاصله از قدرت که نشان‌دهنده مقبول بودن توزیع نابرابر قدرت در یک جامعه است، هرچه نابرابری قدرت بیشتر، فرمانبرداری و اطاعت جامعه از منبع قدرت بیشتر.

5- جهت‌گیری بلندمدت و جهت‌گیری کوتاه‌مدت که بیانگر تمایل جامعه برای دستیابی به اهداف بلندمدت با صرفه‌جویی، ثبات و پشتکار در مقابل تمایل به اهداف کوتاه‌مدت و گرایش به حصول نتایج آنی و سریع است.

از این پنج بُعد فرهنگی در بسیاری از مطالعات در حوزه سرمایه‌گذاری استفاده شده است. برای مثال، نتایج پژوهش‌ها نشان داده است که در کشورهایی با فرهنگ فردگرا میزان سرمایه‌گذاری مردم در بازارهای خارجی بسیار بیشتر است (2010) یا در کشورهایی با فرهنگ مبتنی بر دیدگاه‌های بلندمدت، سرمایه‌گذاران از تنوع پورتفوی بیشتری برخوردار هستند (اندرسون، 2011). در مطالعه دیگری که بر روی 47 کشور انجام شده است، مشاهده می‌کنیم که در کشورهایی با فرهنگ جمع‌گرا، نوسان‌های بازار سهام از هماهنگی و یکدستی بیشتری برخوردارند که طبعاً دلیل آن وجود رفتار گله‌ای (Herding Behavior) در میان مردم یک جامعه است (ژان، 2013). حتی مدیران دارایی هم از پیامدهای رفتار گله‌ای در کشورهای جمع‌گرا در امان نیستند. مطالعه‌ای بر روی 1025 مدیر دارایی در کشورهای آمریکا، آلمان، ژاپن و تایلند نشان داده است که هرچه فرهنگ کشوری تمایل بیشتری به فردگرایی داشته باشد، مدیران دارایی به میزان کمتری رفتار گله‌ای از خود نشان داده و مستقل‌تر تصمیم‌گیری می‌کنند.

پژوهش‌ها همچنین ثابت کرده است که در کشورهای جمع‌گرا مانند چین، مردم در تصمیم‌های مالی بی‌پرواتر عمل کرده و ریسک‌پذیرتر هستند. دلیل این امر نیز حمایت خانواده و دوستان در زمان نیاز مالی است. مردم تن به تصمیمات پرخطر می‌دهند زیرا آنها توسط یک شبکه اجتماعی حمایتگر احاطه شده‌اند. ولی در کشورهای غربی با فرهنگ فردگرایی که معمولاً هر شخص، مسوول پیامدهای تصمیمات خودش است، هر تصمیمی به‌خصوص تصمیمات مالی با احتیاط بیشتری شکل می‌گیرد.

85اما فرهنگ فقط منحصر به پنج وجه هافستد نمی‌شود. فرهنگ را می‌توان ویژگی‌های زبانی، قومی، اجتماعی، مذهبی و ارزش‌های ملی یک کشور یا یک گروه از مردم دانست که هرکدام از این ویژگی‌ها می‌توانند رویکرد افراد را نسبت به سرمایه‌گذاری‌هایشان تغییر دهند. برای مثال در خصوص تاثیر زبان بر دیدگاه‌های مالی می‌توان به نتایج تحقیقی که در ژورنال سوئیسی اقتصاد و آمار در سال 2019 منتشر شده اشاره کرد. بر اساس این تحقیق تقریباً همه جوانان سوئیس پول را وسیله‌ای برای کسب استقلال و آزادی بیشتر و انجام آنچه از آن لذت می‌برند می‌دانند. اکثر آنها اعتقاد قوی به پس‌انداز کردن و ایجاد توازن بین دخل و خرج دارند. علاوه بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که فرانسوی‌زبانان سوئیس دیدگاه متفاوتی نسبت به آلمانی‌زبانان و ایتالیایی‌زبانان این کشور دارند. فرانسوی‌زبانان اهمیت اجتماعی بیشتری برای پول قائل‌اند ولی برای آلمانی‌زبانان و ایتالیایی‌زبانان ‌سوئیس پول بیشتر نقش ابزاری دارد. برای فرانسوی‌زبان‌ها پول قدرت، روابط و موقعیت اجتماعی را فراهم می‌کند که پیامد آن پس‌انداز کمتر در میان آنان و بدهی‌های بیشتر است.

فرهنگ و ریسک‌پذیری افراد

شناخته‌شده‌ترین عامل تاثیرگذار بر تصمیم‌های مالی، میزان ریسک‌پذیری افراد است. برای مثال، فردی با یک شغل ثابت ریسک‌پذیرتر از فردی با درآمد متغیر است. علاوه بر آن میزان دارایی و ثروت یک سرمایه‌گذار نیز بر میزان ریسک‌پذیر بودن او بسیار تاثیرگذار است. ریسک‌پذیری تا حد زیادی تحت تاثیر عوامل فرهنگی نیز قرار دارد. یعنی دو سرمایه‌گذار در دو کشور متفاوت با میزان یکسانی از ثروت و اطمینان شغلی واکنش‌های متفاوتی نسبت به تصمیمات پرریسک نشان می‌دهند. برای مثال، همیشه تصور می‌شد که مردم چین که یکی از بالاترین میزان اندوخته‌های مالی در دنیا را دارند، قاعدتاً باید مردمی ریسک‌گریز باشند ولی تحقیقات نشان می‌دهد که مردم در جوامع جمع‌گرا به دلیل وجود روابط اجتماعی قوی به افرادی ریسک‌پذیر تبدیل می‌شوند (ژانگ، 2012).

عوامل فرهنگی حتی در میزان ریسک‌پذیری صاحبان کسب‌وکار و شرکت‌ها نیز تاثیرگذارند. در مطالعه‌ای که صندوق بین‌المللی پول در سال 2012 در همین زمینه منتشر کرده است، مشاهده می‌شود که صاحبان کسب‌وکار در جوامع فردگرایی که ابهام‌گریزی کمتری دارند و از روابط سلسله‌مراتبی گریزان‌اند، در تصمیمات مالی و کاری خود ریسک‌پذیرتر عمل می‌کنند که آمریکا نمونه‌ای از این کشورهاست. از سوی دیگر هرچه کشوری ابهام‌گریزتر و جمع‌گراتر باشد صاحبان کسب‌وکار ریسک‌گریزتر و میزان سرمایه‌گذاری در حوزه مالی و فناوری اطلاعات محدودتر است.

فرهنگ و میزان اندوخته

مردم زمانی شروع به سرمایه‌گذاری می‌کنند که اندوخته‌ای برای خود دست‌وپا کرده باشند. بنابراین، اندوخته پیش‌نیاز ضروری سرمایه‌گذاری است. هرچه میزان پس‌انداز بیشتر باشد میزان سرمایه‌گذاری هم بیشتر می‌شود و در این میان فرهنگ نقش کلیدی در میزان پس‌انداز افراد و طبعاً در میزان سرمایه‌گذاری آنها ایفا می‌کند. برای مثال، در کشورهای غربی که ماهیت مصرف‌گرایی بیشتری دارند، مردم تمایل کمتری برای پس‌انداز کردن دارند. در مقابل، مردم در کشورهای آسیایی مانند چین بخش بزرگی از درآمد خود را برای آینده پس‌انداز می‌کنند. در سال 2008 میزان پس‌انداز چینی‌ها 54 درصد تولید ناخالص ملی و همین رقم برای آمریکایی‌ها معادل 12 درصد بود. یک دلیل آن فرهنگ جمع‌گرا و حمایتگر بودن چینی‌ها نسبت به یکدیگر است که آنها را به سمت انواع سرمایه‌گذاری‌های جدید سوق می‌دهد. دلیل دیگر آن نیز می‌تواند تجربه مردم این کشور از فقر گسترده در گذشته‌ای نه چندان دور باشد. کره جنوبی و سنگاپور نیز یکی از بالاترین میزان پس‌اندازهای خانوار را در دنیا دارند. «هنگ فوزو» استاد آکادمی اقتصاد و مدیریت چین معتقد است فرهنگ‌های تحت تاثیر آیین کنفوسیوس و مذهب تائوئیسم که صرفه‌جویی در آنها یک ارزش به شمار می‌آید، از نظر فرهنگی تمایل بیشتری به پس‌انداز کردن دارند.

فرهنگ و نوع دارایی

تنوع فرهنگی یعنی تنوع نوع دارایی در کشورها و فرهنگ‌های متفاوت. اولویت دادن به دارایی‌هایی خاص تاثیر مستقیم بر رفتارهای مالی افراد دارد. برای مثال، در کشورهای غربی جوانان در اواخر 20سالگی و شروع 30‌سالگی به سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت در سهام یا اوراق قرضه روی می‌آورند. سرمایه‌گذاری‌هایی که بتوان در کوتاه‌مدت آنها را از بازارهای مالی خارج و برای وام مسکن اعتبار بیشتر فراهم کرد. این جوانان زمانی تصمیم به سرمایه‌گذاری در ملک می‌گیرند که قصد ازدواج داشته باشند. ولی در کشورهای آسیایی مانند چین و هند جوانان از سنین پایین سرمایه‌گذاری روی طلا را شروع می‌کنند.

طلا مظهر موقعیت اجتماعی است که در کشوری مانند هند هم در مراسم مذهبی و هم به عنوان پس‌انداز از آن استفاده می‌شود. از این‌رو در این مناطق شاهد بازارهای پررونق خرید و فروش طلا نیز هستیم. واقعیت این است که بخش بزرگی از مردم فقط به دنبال سود حاصل از سرمایه‌گذاری نیستند، بلکه نیازهای فرهنگی نیز برایشان در اولویت قرار دارد. نمونه بارز آن کشورهایی مانند چین و هندوستان هستند که در آنها هرگز نمی‌توان از سهام یا اوراق قرضه به عنوان هدیه عروسی استفاده کرد حتی اگر این سرمایه‌گذاری‌ها سودآورتر و منطقی‌تر به نظر برسند.

فرهنگ و بازه زمانی

متخصصان مالی، سرمایه‌گذاری‌ها را با مفاهیم ریاضی ارزیابی می‌کنند ولی سرمایه‌گذاران خُرد، تصمیمات مالی‌شان را ابزاری برای رسیدن به هدفی خاص می‌دانند. مردم اغلب تحت شرایط فرهنگی خاصی با اهداف خاصی سرمایه‌گذاری می‌کنند. به اعتقاد مردم ناکارآمدی سرمایه‌گذاری یعنی سرمایه‌گذاری که در زمانی طولانی‌تر از محدوده زمانی هدفش به سوددهی برسد. برای مثال مردم برای خرید خانه، برای ازدواج و برای تحصیلات فرزندانشان پس‌انداز می‌کنند. همه این اتفاقات در بازه زمانی خاصی رخ می‌دهند که سرمایه‌گذاری باید در همین بازه به سود لازم رسیده باشد. اگر شخصی در حال پس‌انداز کردن برای دانشگاه فرزند خود باشد که پنج سال دیگر به دانشگاه می‌رود، افق سرمایه‌گذاری او افقی پنج‌ساله است و این افراد نمی‌توانند از دارایی‌هایی مانند ملک به عنوان سرمایه‌گذاری استفاده کنند. این در حالی است که خرید ملک ممکن است در بلندمدت بازدهی بیشتری داشته باشد. باورش سخت است که مردم می‌توانند برگشت پول و سودآوری خود در سرمایه‌گذاری را قربانی محدودیت‌های زمانی اهداف تعیین‌شده برای سرمایه‌گذاری کنند که این اهداف گاهی، چیزی بیش از یک باور فرهنگی نیستند.

فرهنگ و خرافات

 فرهنگ هر کشور یک روی عوام‌پسند و غیرعقلانی نیز دارد که همان خرافات است. در کشورهای غربی جمعه‌ای که مصادف با روز سیزدهم ماه باشد، روزی بدیمن محسوب می‌شود یا هندی‌ها معتقدند که در روزهای خاصی باید از خریدهای کلان پرهیز کرد. به همین دلیل طلا و ملک در این روزهای خاص معمولاً با افت قیمت روبه‌رو می‌شوند. در کشورهای آسیای شرقی به‌خصوص چین، ترسی عمومی از عدد چهار بین مردم وجود دارد و سرمایه‌گذاران از هر نوع خرید و فروشی در چهارم هر ماه پرهیز می‌کنند. در مقابل، عدد هشت را خوش‌یمن می‌دانند و بیش از 50 درصد از پیشنهادهای قیمت خرید سهام آنها به این عدد ختم می‌شود. به گزارش  بیزینس‌اینسایدر خرافات چینی‌ها نسبت به خوش‌یمن بودن عدد هشت و تمرکز آنها بر مبادلات با قیمت‌هایی منتهی به رقم هشت به‌طور متوسط به زیانی 8 /8درصدی در سال برای سهامداران منجر شده است.

در نهایت اینکه نیروهای برخاسته از فرهنگ در همه سطوح زندگی مالی‌مان نفوذ کرده‌اند. شما نمی‌توانید یک راهکار برای موفقیت به همه مردم دنیا تجویز کنید مگر اینکه موقعیت جغرافیایی، میزان درآمد، ریسک‌پذیری و اهداف سرمایه‌گذاری و مهم‌تر از همه فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی آنها را در نظر بگیرید. هر فرد و هر فرهنگی استراتژی سرمایه‌گذاری منحصر به خود را می‌تواند داشته باشد. ما دیگر شکی نداریم که فرهنگ تاثیر بزرگی بر زندگی مالی افراد دارد ولی شرایط حقوقی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر هر کشور نیز در فرآیند تصمیم‌گیری افراد و رفتار سرمایه‌گذارها بی‌تاثیر نیست.  

دراین پرونده بخوانید ...