شناسه خبر : 38733 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

استعاره جنگ با پاندمی

کتاب «همه‌گیری‌های جدید، سیاست‌های قدیمی» چه می‌گوید؟

 

هلیا عبداله‌زاده / نویسنده نشریه

86پاندمی، ترسناک و عجیب است، برای علم پزشکی و جامعه جدید است و در یک چشم به هم زدن همه‌جا را تسخیر می‌کند. در اولین لحظات بحرانی همه‌گیری، بسیاری از توصیه‌های پزشکان و اپیدمیولوژیست‌ها مبهم و گاه اشتباه خواهد بود. کسانی که آگاهی بیشتری دارند، شک و تردید بیشتری نیز خواهند داشت. هیچ متخصصی نمی‌تواند بگوید که این همه‌گیری کی و چگونه به پایان می‌رسد. حتی یک تعریف مورد توافق همگان از «همه‌گیری» وجود ندارد.

رهبران، به «پیروی از علم» ادای احترام می‌کنند در حالی که در واقعیت از سناریوی دیگر پیروی می‌کنند. یک داستان با پایانی اطمینان‌بخش. چیزی شبیه به این:

«ما در جنگ با یک دشمن نامرئی هستیم. در حالی که پزشکان و پرستاران ما در خط مقدم و در بیمارستان‌ها با بیماری مبارزه می‌کنند، در حالی که دانشمندان ما در آزمایشگاه‌های خود به دنبال درمان و واکسن هستند، مردم باید با ماندن در خانه برای جوامع‌شان فداکاری کنند. ما باید در حالی که از آزادی‌ها و معیشت خود چشم می‌پوشیم، به دولت اطمینان کنیم. همه‌گیری با یک گلوله پزشکی جادویی که عامل بیماری‌زا را از بین می‌برد، پایان می‌یابد. سپس ما به زندگی عادی خود بازمی‌گردیم و در امان خواهیم بود.»

این در واقع طرح کلی یک داستان جنگی و داستان فتح جهان میکروبی است. همچنین اجازه‌نامه‌ای برای استفاده از قوانین اضطراری است که حقوق بشر و آزادی‌های مدنی را تضییع می‌کند. «جنگ با بیماری» استعاره‌ای زیان‌بار است. سبب سرکوب تفکر انتقادی می‌شود. نگرانی‌های ما را بر روی یک میکروب منحصربه‌فرد به عنوان «دشمن» متمرکز می‌کند و در این حین چیزهای دیگر را فراموش می‌کنیم؛ چیزهای مهمی مانند محیط زیست ویران‌شده و جامعه نابرابر که هیچ‌کدام کمی از یک عامل بیماری‌زا ندارند. پایان آرامش‌بخشی هم که از آن حرف می‌زنند، دروغ است. حتی اگر با کشف واکسن یا درمان، رهبران احساس کنند حق دارند اعلام «پیروزی» کنند.

این همه، بخشی از کتاب درخشان «همه‌گیری‌های جدید؛ سیاست‌های قدیمی: 200 سال جنگ علیه بیماری‌ها و جایگزین‌های آن» است. کتابی که الکس د وال یک سال پس از آغاز پاندمی آن را به رشته تحریر درآورده است.

طی همه‌گیری ویروس کرونا، تاریخ اجتماعی علم پزشکی مورد توجه عموم مردم قرار گرفت. ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که بیماری، سیاست و جامعه، درهم تنیدگی بی‌سابقه‌ای پیدا کرده‌اند و باید همه‌گیری‌های قبلی را در تلاش برای درک بهتر تجربیات خود، پیش‌بینی حوادث آینده و ارزیابی و هدایت واکنش‌هایمان به این مهمان ناخوانده، دوره کنیم.

در میان فهرست طولانی و رو به رشد کتاب‌هایی که در جست‌وجوی درس‌های تاریخی همه‌گیری‌های قبلی هستند، آخرین کتاب الکس دِ وال، انسان‌شناس متخصص در حقوق بشر و بحران‌های بشردوستانه، با تمرکز بر سناریویی سیاسی، یعنی «جنگ با بیماری»، به چشم می‌خورد. این کتاب بررسی می‌کند که چگونه دنیای مدرن برای مقابله با تهدیدهایی که همه‌گیری به همراه داشت، سناریویی رزمی نوشت و نشان می‌دهد که در تاریخ، استفاده از این استراتژی به‌طور مکرر شکست خورده است. اروپا برای اولین‌بار در قرن‌19 علیه وبا اعلام جنگ کرد. این عمل بیماری را شکست نداد اما اهداف دولت و امپراتوری را به ثمر رساند. در سال 1918، آنفلوآنزا از میان یک جنگ واقعی سر برآورد و در حالی دنیا را فرا گرفت که نه سیاست و نه پزشکی نمی‌توانست جلوی آن را بگیرد. 40 سال پیش هم، ایدز دانش و مهارت علم پزشکی را به چالش کشید. امروز ایدز هنوز عضو ثابتی از بیماری‌های جوامع ماست؛ فقط با وجود فعالیت‌های اجتماعی و سیاست‌های رهایی‌بخش در راستای آن، یاد گرفته‌ایم با آن زندگی کنیم. «جنگ با بیماری» فیلمنامه‌ای است که در آن کارکنان مراقبت‌های بهداشتی نقش «خط مقدم» و ویروس‌ها نقش «دشمنان نامرئی» را بازی می‌کنند. فیلمنامه جنگ، اطمینان‌بخش و قدرتمند است زیرا به عموم مردم اجازه می‌دهد تا پایان بحران را از طریق شکست عامل بیماری‌زا متصور شوند. ضمن آنکه مانند یک جنگ واقعی، دلیلی برای دور زدن قوانین حقوق بشری و آزادی‌های مدنی است. دِ وال این سبک روایت را نه‌تنها مانع اصلی واکنش مناسب و مفید به همه‌گیری، بلکه مانع رسیدگی به سایر جنبه‌های آن می‌داند.

استدلال‌های این کتاب بر مبنای تاریخ جهانی همه‌گیری‌ها در عصر مدرن ارائه شده است. دِ وال این داستان را از طریق بیان سلسله‌وار تاریخ همه‌گیری‌ها، بیان می‌کند و به منظور ملموس‌تر شدن ویژگی‌های آنها برای هریک، شخصیتی متجسم می‌شود. وبا، آنفلوآنزا و اچ‌آی‌وی، هر کدام فصل‌های خود را دریافت می‌کنند و تب زرد، تیفوس و ابولا نقش‌های فرعی قابل توجهی را ایفا می‌کنند. هر یک از این فصل‌ها، به عنوان مقدمه‌ای بر تاریخ اجتماعی علم پزشکی بسیار ارزشمند است. در هر مورد، دِ وال شبکه پیچیده‌ای از تاثیر محیط زیست، آسیب‌شناسی، شرایط اجتماعی و سیاسی و همچنین تجربیات فرهنگی را در نظر می‌گیرد. آنچه او آن را «پاندمی» می‌نامد، در واقع یک بحران اجتماعی است، نه فقط گسترش جهانی یک عامل عفونی. فصل‌های این کتاب به نیاز شدید ما به ادبیاتی قابل درک، محرک و روشنگر که به درکمان از تجربه همه‌گیری فعلی کمک کند، پاسخ می‌دهند.

 

جنگ بی‌حاصل با ویروس

نظریه اصلی د وال که در فصل اول آن را بیان می‌کند این است که اتکا بر داستانی جنگ‌محور، که با یک عامل بیماری‌زای مهاجم شروع شده، باید در خط مقدم با آن مبارزه شود و در نهایت با یک معجزه پزشکی مانند داروها یا واکسن حل می‌شود، ذهن ما را از مشکل اصلی منحرف می‌کند. تفکر استعاری (metaphorical thinking) در زمان بحران رایج است. ما برای درک هرج و مرجی که خود را وسط آن می‌یابیم، به داستان‌های منسجم و منطقی چنگ می‌زنیم. استعاره‌های جنگ همچنین از سوی کسانی که خود را «رهبران بزرگ» می‌پندارند، به عنوان راهی برای چیره شدن بر نیروهای سیاسی، علمی و تجاری رقیب و به عنوان روشی برای کنترل داستان، بسیار مورد پسند واقع می‌شود.

دِ وال اشاره می‌کند که استعاره‌ها بر فکر و عمل ما تاثیر می‌گذارند. استعاره نظامی، اقداماتی را که انجام آنها در زمان صلح ناشایست هستند تسهیل می‌کند. یکی از مثال‌های این امر، اعمال فشار برای توافق است. نظرهای مخالف یا متفاوت به عنوان موضوعی زیان‌آور برای «جنگ» تلقی می‌شوند. به همین ترتیب، دولتمردان می‌کوشند مردم را وادارند که به عنوان یک ملت، یکدست عمل کنند و این تفکر را به زور در ذهن آنان فرو می‌کنند. اقدامات ضربتی یا نظارتی در جنگ موجه است. کسانی که طرفدار دموکراسی و عدالت اجتماعی هستند در صورت مخالفت، «خرابکار» شناخته می‌شوند. این روند سرانجام، با استعمار جهان از طریق زیست‌پزشکی غربی که نه زمینه‌های انسانی برایش مهم است و نه دنیای طبیعی، به پایان می‌رسد.

در طول تاریخ بشر، بیماری همواره با اقدامات نظامی همراه بوده و نظامیان اغلب در پاسخ به شیوع همه‌گیری و ناآرامی‌های مدنی دخالت داشته‌اند. دِ وال استدلال می‌کند: «این ایده که علم می‌تواند علیه بیماری‌ها اعلام جنگ کند و پیروز شود، طی دهه 1880 و در آلمان، در ارتباط با ایزوله‌سازی (isolation) باسیل وبا توسط رابرت کخ به‌وجود آمد.» به گفته دِ وال، این ایده از یک استعاره علمی، تبدیل به یک الگوی جدید بهداشت عمومی شد. این بهداشت عمومی جدید تنها بر روی میکروب متمرکز شد و تصویر بزرگ‌تر را نادیده گرفت. بر اساس تجزیه و تحلیل دِ وال، پیامد سناریوی جنگ این است که زاویه دید به بیماری‌های عفونی محدود می‌شود و تمرکز روی آنها تا حدی تشدید می‌یابد که در واقع سبب تکامل و توسعه عوامل بیماری‌زای جدید و ویرانگر بیشتری می‌شود.

 مرور تاریخ نشان می‌دهد پیشرفت پزشکی نظامی، باعث بروز جنگ‌ها در مقیاس‌های بسیار بزرگ‌تری شد و در نتیجه آن، طی جنگ جهانی اول شرایطی ایده‌آل برای شیوع آنفلوآنزای 1918 فراهم آمد.

 دِ وال با توجه به تجربیات به‌دست آمده از ایدز /اچ‌آی‌وی و ابولا، استدلال می‌کند که «همه‌گیری زیست-اجتماعی» را نمی‌توان با سناریوی جنگ متوقف کرد، بلکه باید با توجه به مسائل زیست-اجتماعی که در جوامع آسیب‌دیده ریشه دارد، مدیریت شود.

دِ وال پس از ارائه تز اولیه خود، به تجزیه و تحلیل فصل‌های اصلی در تاریخ بیماری‌های همه‌گیر، به ویژه وبا، آنفلوآنزا، ایدز /اچ‌آی‌وی و همه‌گیری X (یک همه‌گیری خیالی بزرگ) می‌پردازد و اهمیت سیاسی و سرگذشت هر یک از آنها را بررسی می‌کند. او به هر یک از همه‌گیری‌ها یک شخصیت می‌دهد. در فصل دوم، وبا را شخصیتی شرور و تقلیدگر توصیف می‌کند؛ ساده‌لوح، چندش‌آور با تاثیری وحشیانه روی بدن انسان. وبا شروع استفاده از استعاره جنگ بود.

با این حال، داستان استعاره جنگ یک داستان ساده نیست. در فصل سوم، دِ وال نشان می‌دهد که از بسیاری جهات، همه‌گیری آنفلوآنزا در سال‌های 1918-1916 با الگوی مرسوم در پیروزی جنگ علیه بیماری همخوانی ندارد. او به آنفلوآنزا عنوان «جوکر» را داده است. آنفلوآنزا نقش مرگبارترین همه‌گیری را بازی کرد؛ به‌طور غیرمنتظره در پایان جنگ جهانی اول پدیدار شد، بین 60 تا 100 میلیون نفر را کشت و بدون به جا گذاشتن هیچ پیروزی برای علم پزشکی، صحنه را ترک کرد. اما سوال جالب‌تر برای دِ وال این است که چرا این داستان اینقدر بی‌سروصدا روایت می‌شود. شاید دلیل آن شوک جمعی، عدم تناسب با تفکر خوش‌بینانه نسل جوان آمریکایی یا نمایش آن به عنوان یک شکست علمی است.

در فصل چهارم، داستان ایدز /اچ‌آی‌وی که هنوز ادامه‌دار است، مطرح می‌شود. این روایت حتی از استعاره جنگی متداول ما پیچیده‌تر است. ایدز به عنوان یک «سایه» معرفی شده. «سایه» به‌طور نامرئی منتقل می‌شود و در اغلب موارد سال‌ها یا حتی دهه‌ها منتظر می‌ماند و در نهایت، در کشنده‌ترین شکل خود ظهور می‌کند.  دِ وال به‌طور گسترده در مورد سابقه طولانی پیشرفت ویروس ایدز و تاریخ درهم‌تنیده آن با استعمار می‌نویسد. یکی از مثال‌هایی که وی به آن اشاره می‌کند این است که، از طریق بسیج کارگران مهاجر که از خانواده‌هایشان دور مانده بودند، «شبکه‌هایی از تعامل جنسی» ایجاد شد که به یکی از محرک‌های اصلی ایدز بدل شد.

 

درس‌هایی از همه‌گیری‌ها

هر بیماری همه‌گیر متفاوت است، اما منطق اقدامات سیاسی همواره یکسان است. در جایی که منافع سیاسی با توصیه‌های علمی هماهنگ است، آن توصیه به سیاست تبدیل می‌شود. اینجاست که می‌توانیم حقیقتاً درس بگیریم. در مورد آنفلوآنزای سال 1918، درسی که رهبران جهان را برای تاسیس سازمان ملل گرد هم آورد این بود که سلامت بین‌المللی مشکلی است که به همکاری بین‌المللی نیز نیاز دارد. آبله با همین نوع ابتکار چندجانبه در دهه 1970 ریشه‌کن شد. سرخک، مانند آبله، ناشی از ویروسی است که فقط میزبان آن انسان است و همانند آبله می‌توانست ریشه‌کن شود، اما برای کشورهای ثروتمند که برنامه‌های بهداشتی بین‌المللی را تامین مالی می‌کردند، این بیماری به عنوان بیماری‌ای بی‌خطر دیده می‌شد، اما هرساله میلیون‌ها کودک را در کشورهای فقیر کشت. از آنجا که بودجه و پشتوانه سیاسی آن وجود داشت، سازمان ملل متحد فلج اطفال را هدف قرار داد که آن هم بیماری‌ای ویرانگر بود اما ریشه‌کن کردن آن به دلیل توانایی بقای ویروس در طبیعت، بسیار مشکل‌تر بود.

مطالعه فصل‌های نخست کتاب، به ما درس‌های زیادی می‌دهد. داستان آنفلوآنزا نشان می‌دهد که واکنش‌های مردم در همه‌گیری‌ها، به همان اندازه که می‌تواند سبب به خاطر سپردن اتفاقات شود، می‌تواند باعث فراموشی هم بشود. کمپین‌های مقابله با ایدز هم تجربه خوبی است. تلاش‌های رهایی‌بخش و جنبش‌های پزشکی برای کنترل این بیماری می‌توانست الگوی مناسبی برای پیشگیری از کووید 19 باشد. کتاب دِ وال ابزاری ارزشمند برای وادار کردن ما به تفکر در دنیای امروز است.

واضح است که آخرین فصل کتاب در مورد کووید 19 است. البته، آنچه د وال در رابطه با همه‌گیری -که هنوز با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنیم- می‌گوید، نسبتاً محدود است. زیرا همان‌طور که خود او نیز اقرار می‌کند توصیه‌های او برای سیاستگذاری می‌تواند تاریخ انقضا داشته باشد. این بدان معناست که ما نمی‌توانیم واقعاً ببینیم که نتیجه حذف استعاره جنگ از سیاست‌ها و تفکراتمان چگونه خواهد بود. این سوال دشوار که حالا پس از حذف استعاره جنگ چه باید کرد، تنها مشکل د وال نیست. سوزان سانتاگ، در نوشته کلاسیک خود با نام «بیماری به عنوان استعاره» می‌گوید که علم پزشکی هنگام صحبت در مورد بیماری باید از استفاده از استعاره به کلی اجتناب کند، اما این توصیه‌ها ما را به جایی نمی‌رسانند. مخصوصاً با توجه به آنکه هر دو نویسنده در نهایت اقرار می‌کنند که بشر به داشتن «داستان» نیازمند است. یکی از پیشنهادهایی که دِ وال ارائه می‌دهد این است که ما سلامت عمومی رهایی‌بخش را توسعه دهیم. سیستمی که کمتر بر عوامل بیماری‌زای فردی تمرکز می‌کند و بیشتر بر شرایط و بر عواملی همچون بی‌عدالتی اجتماعی و دستکاری ناسالم بشر در دنیای طبیعی، تاکید دارد. او درست می‌گوید، ما خود شرایطی را ایجاد کردیم که در آن کووید 19 در حال رشد است و عدم آمادگی ما، که در فصل «همه‌گیری X» به خوبی بیان شده، شرایط را بحرانی کرده است. گرچه تمام این توضیحات به ما نمی‌گوید که بالاخره باید چه کنیم.

نکته متناقض دیگری که در نظریه د وال وجود دارد این است که برخلاف برخی بیماری‌های همه‌گیر، مانند آنفلوآنزا و HIV، به نظر می‌رسد که کووید 19 با روند داستان‌های کلاسیک «جنگ با همه‌گیری» مطابقت دارد: پیروزی در آخرین مرحله یعنی کشف و تزریق واکسن، نه‌تنها داستان جنگ را به چالش نمی‌کشد بلکه آن را تقویت می‌کند. سیاستمداران در حال حاضر از داستان‌های نجات‌بخش واکسن، برای کمرنگ کردن روایت‌های کمتر خوشایند استفاده می‌کنند.

در کتاب مثال‌های گوناگونی از ضرورت رویکردی جامع‌تر به بیماری‌های همه‌گیر آمده است. با این حال به عنوان یک پژوهش، دنبال کردن روایت دِ وال گاهی دشوار است زیرا او در تمام طول کتاب در تلاش است تا رویدادهای هیجان‌انگیز تاریخ را در کنار هم و در دو روایت موازی نگه دارد: یکی درباره پیامدهای سناریوی جنگ و دیگری در مورد جایگزین پیشنهادی او یعنی بررسی همه‌گیری‌ها به عنوان فرآیندهای زیست-اجتماعی. دِ وال پیشنهاد می‌کند که همه‌گیری ویروس کرونا می‌تواند یک «فاجعه رهایی‌بخش» باشد. فرصتی برای اینکه دوباره بیماری را به عنوان تولید مشترک عوامل بیماری‌زا، میزبان مناسب و محیط ببینیم. به گفته وی، این امر نه‌تنها زمینه را برای مقابله با همه‌گیری بعدی فراهم می‌کند، بلکه برای رسیدگی به بحران‌های بهداشتی، زیست‌محیطی و اجتماعی گسترده‌تر و تنیده در یکدیگر هم راهکاری مناسب است.

این کتاب ما را به فکر فرو می‌برد که چرا هنوز برای توصیف مشکلات پیچیده اجتماعی، بر استعاره‌های جنگ پافشاری می‌کنیم؛ «جنگ علیه مواد مخدر»، «جنگ علیه فقر» و «جنگ علیه تروریسم». حتی با تغییرات آب و هوا باید «مبارزه» کرد. شاید سوال اصلی این باشد که چه کسی از استعاره استفاده می‌کند. برای مثال رهبر نیوزیلند، جاسیندا آردرن، از اصطلاحات کمتر مردانه و پرخاشگرانه، همچون استعاره‌های ورزشی، برای ایجاد انگیزه در راستای اقدامات علیه کووید استفاده می‌کند.

اثر د وال یک تاریخ سیاسی بسیار جامع و جذاب از همه‌گیری‌های قبلی، استعاره‌ها و نمودهای آنهاست و به همین دلیل می‌تواند کتابی خواندنی و قابل تامل باشد.

منابع:

1- Soderfeldt, Ylva. Alex de Waal, New pandemics, Old politics: two hundred years of war on disease and its alternatives. Academic.oup.com. August 2021

2- Farimond. Hannah. Book review: New pandemics, Old politics: two hundred years of war on disease and its alternatives by Alex de Waal. May 2021

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها