شناسه خبر : 49120 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

درخشش نااطمینانی

در سال گذشته بر بازار طلا چه گذشت؟

 

محمدحسین حسینی / نویسنده نشریه 

184از ابتدای سال ‍۱۴۰۳ تاکنون (نیمه اسفند)، قیمت هر اونس طلای جهانی بیش از ۳۲ درصد رشد کرده است. همچنین، در سال ۱۴۰۳ قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار در بازارهای داخلی با بیش از ۱۲۸ درصد افزایش قیمت روبه‌رو بوده است. سکه طلای طرح جدید نیز در این سال، شاهد بیش از ۱۲۰ درصد افزایش قیمت بوده است. با وجود نااطمینانی‌های سیاسی و تجاری که در سرتاسر جهان سایه افکنده است، چشم‌انداز قیمتی بسیاری از دارایی‌ها، از جمله طلای جهانی، چندان واضح نیست. با این حال می‌توان عوامل موثر بر قیمت طلا را بررسی کرده و سناریوهای مختلفی را برای آینده این فلز درخشان در نظر گرفت. بسیاری از اخبار منتشرشده در رسانه‌های اقتصادی دنیا و پایگاه‌های تحلیلی، حاکی از چشم‌انداز صعودی قیمت طلا در بلندمدت هستند. با این حال، برخی از معامله‌گران محتاط، معتقدند که این اخبار صرفاً برای کسب سود از سوی صاحبان این رسانه‌ها، منتشر می‌شوند. با این حال، تحلیلگران بازار طلا تلاش می‌کنند با ارائه استدلال‌های منطقی، تحلیل‌های خود را بیان کنند.

محبوبیت تاریخی طلا

طلا یکی از قدیمی‌ترین و ارزشمندترین فلزاتی است که بشر از دوران باستان تاکنون از آن استفاده کرده است. این فلز درخشان به دلیل ویژگی‌های منحصربه‌فردی که دارد، همواره مورد توجه تمدن‌های مختلف بوده است. از ویژگی‌های بارز این فلز ارزشمند، می‌توان به پایداری ارزش و ذخیره‌گاه ثروت، نقدشوندگی بالا، کمیابی و عرضه محدود، چکش‌خواری، مقاومت الکتریکی پایین، کاربرد در ساخت زیورآلات، مقاومت در برابر خوردگی، پذیرش جهانی بدون وابستگی به یک کشور خاص و... اشاره کرد.

تمدن‌های اولیه مانند سومری‌ها، مصری‌ها و هیتی‌ها از حدود پنج هزار سال پیش، طلا را استخراج کرده و برای ساخت زیورآلات، مجسمه‌ها و تزیینات مذهبی به کار می‌بردند. در مصر باستان، طلا ارزشی مذهبی و سلطنتی داشت و ماسک طلایی پادشاهان، یکی از آثار شاخص این دوران است. همچنین در بین‌النهرین و هند، طلا نمادی از قدرت و ثروت محسوب می‌شد. این فلز زینتی، اولین‌بار در دوران امپراتوری‌های بزرگ به‌عنوان وسیله‌ای برای تجارت و ذخیره ارزش مورد استفاده قرار گرفت. لیبیایی‌ها و فینیقی‌ها از طلا برای معاملات تجاری بهره می‌بردند. در دوره هخامنشیان، داریوش اول اولین سکه‌های طلای امپراتوری را ضرب کرد که به «دریک» معروف بود. همچنین رومی‌ها از طلا برای ضرب سکه و ذخایر اقتصادی خود استفاده می‌کردند. در قرون وسطی نیز طلا همچنان برای ضرب سکه و تولید زینت‌آلات مورد استفاده قرار می‌گرفت. در دوران خلافت عباسی، سکه‌های طلایی مانند دینار رایج شد. کشف قاره آمریکا در قرون ۱۵ و ۱۶ از سوی اسپانیایی‌ها موجب ورود مقادیر عظیمی طلا از آمریکای جنوبی به اروپا شد که به تورم گسترده در اقتصاد اروپا انجامید. با شروع عصر مدرنیته در قرن ۱۹ میلادی، استاندارد طلا به‌عنوان مبنای نظام پولی جهانی پذیرفته شد و کشورهایی مانند بریتانیا، آمریکا و آلمان ارزش پول خود را بر اساس مقدار مشخصی از طلا تعیین کردند. در سال ۱۹۴۴، توافق برتون وودز باعث شد دلار آمریکا که پشتوانه‌اش طلا بود، به ارز اصلی جهان تبدیل شود. در سال ۱۹۷۱، ایالات‌متحده تحت ریاست‌جمهوری نیکسون، استاندارد طلا را کنار گذاشت و دلار را به پول فیات تبدیل کرد. امروزه، طلا بیشتر به‌عنوان ذخیره ارزش، سرمایه‌گذاری و همچنین در صنایع مختلف مانند الکترونیک و پزشکی کاربرد دارد. هرچند بازدهی طلا در دهه‌های اخیر، نسبت به دارایی‌های پربازدهی مانند سهام، املاک و رمزارز کمتر بوده، اما در سال‌های اخیر این فلز ارزشمند با اقبال بیشتری روبه‌رو شده و پس از هزاران سال همچنان بین انسان‌ها از محبوبیت ویژه‌ای برخوردار است. با گسترش نااطمینانی‌های سیاسی و تجاری در ماه‌های اخیر این محبوبیت روبه‌افزایش خواهد بود.

نگاهی به تحولات اخیر طلا

به‌طور کلی، روند قیمت طلای جهانی، از چند عامل مختلف پیروی می‌کند. از مهم‌ترین عوامل آن می‌توان به سیاست‌های پولی، تنش‌های ژئوپولیتیک، نوسانات شاخص دلار، نااطمینانی‌های سیاسی و تجاری، چشم‌انداز تورمی و تقاضای بانک‌های مرکزی اشاره کرد. در شرایطی که بانک‌های مرکزی قصد تقویت اقتصاد و اجرای سیاست‌های انبساطی را داشته باشند، اولین گامی که برمی‌دارند، احتمالاً کاهش سطوح نرخ بهره است. در این شرایط، هزینه-فرصت نگهداری دارایی‌های بدون بهره مانند فلزات گرانبها کاهش می‌یابد و سرمایه‌گذاران با هزینه-فرصت کمتری می‌توانند دست به خرید طلا بزنند. همچنین در شرایط نااطمینانی‌های ژئوپولیتیک و اقتصادی، نقش طلا به‌عنوان یک دارایی امن پررنگ‌تر شده و سرمایه‌گذاران برای در امان نگه داشتن دارایی‌های خود از گزند نااطمینانی‌های بالا، سرمایه‌های خود را به سوی طلا هدایت می‌کنند. به هر حال، طلا نیز مانند بقیه کالاها، از قانون تقاضا پیروی کرده و با افزایش تقاضا برای آن، قیمت آن نیز افزایش می‌یابد. در سال‌های اخیر، اتفاقات بسیار پیچیده و متنوعی در ساحت سیاسی و اقتصادی جهان رخ داده که بازار طلا نیز از آنها مصون نمانده است. همه‌گیری ویروس کرونا، حمله همه‌جانبه روسیه به خاک اوکراین، شروع چرخه انبساط پولی از سوی بانک‌های مرکزی جهان و انتخاب ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید ایالات‌متحده، از جمله این رویدادها هستند. با گسترش ویروس کرونا در سرتاسر کره خاکی و وقوع رکود و افزایش نرخ بیکاری در سطح جهان، بانک‌های مرکزی سیاست‌های انبساطی بی‌محابایی را در پیش گرفتند تا از وقوع بحران‌های اقتصادی بیشتر جلوگیری کنند. این اقدامات به رشد تورم در دوران بعد از همه‌گیری منجر شد. طی این دوران، نرخ تورم ایالات‌متحده به بیشترین سطح خود در بیش از ۴۰ سال اخیر رسید و رقم 1 /9 درصد را ثبت کرد. سیاست‌گذاران پولی برای مهار نرخ‌های بالای تورم، نرخ بهره را افزایش دادند. پس از اینکه در تابستان امسال نرخ تورم به نرخ هدف دودرصدی بانک‌های مرکزی نزدیک شد، این بانک‌ها سیاست‌های انبساطی جدیدی را در پیش گرفتند و تلاش کردند با کاهش دادن نرخ بهره، از احتمال وقوع رکود فاصله بگیرند و بازار کار را تقویت کنند. این امر باعث شد که چشم‌انداز سرمایه‌گذاران در مورد کاهش نرخ بهره و افزایش قیمت طلا مثبت باشد.

در این میان، جنگ روسیه و اوکراین و همچنین، آغاز درگیری‌های نظامی میان اسرائیل و حماس، باعث تقویت جایگاه طلا به‌عنوان مامن دارایی‌ها شد. به علاوه، در این مدت بانک‌های مرکزی جهان، از جمله بانک مرکزی چین، ذخایر طلای خود را افزایش دادند تا به دارایی‌های ارزی خود تنوع ببخشند. طبق آمار و ارقام جمع‌آوری‌شده از سوی شورای جهانی طلا، از سال ۲۰۱۴ تاکنون حجم ذخایر بانک‌های مرکزی همواره روبه‌افزایش بوده است. در اوایل پاییز امسال، با تکیه زدن ترامپ بر کرسی ریاست‌جمهوری آمریکا، نااطمینانی‌های تجاری نیز افزایش یافت؛ زیرا رئیس‌جمهور مرکانتیلیست ایالات‌متحده قصد اعمال تعرفه‌های تجاری را بر بسیاری از کالاهای وارداتی داشت و تقریباً وعده‌های خود را عملی کرد. با وضع تعرفه‌های متعدد از سوی کاخ سفید، بازارهای جهانی نوسانات زیادی را تجربه کردند. شاخص دلار نیز با افت چشمگیری روبه‌رو شد. شاخص دلار، معیاری است که ارزش دلار آمریکا را بر اساس سبدی از دارایی‌های مهم جهان مانند یورو، پوند، ین و... اندازه‌گیری می‌کند. نوسانات دلار از دو طریق می‌تواند بر قیمت طلا اثرگذار باشد. از آنجا که قیمت طلای جهانی بر اساس دلار سنجیده می‌شود، هرچه ارزش دلار بیشتر شود، قیمت طلا نیز به ازای دلار کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، با افزایش قیمت طلا در بازار آمریکا، سرمایه‌گذاران خارجی سعی می‌کنند از اختلاف قیمت در این بازار و بازارهای دیگر سود کسب کنند. در همین راستا، آربیتراژ طلا موجب بالا و پایین رفتن قیمت این فلز ارزشمند می‌شود. همزمان با تغییرات شاخص دلار، چشم‌انداز تورمی سرمایه‌گذاران نیز افزایش یافته است؛ زیرا وقوع یک جنگ تجاری میان کشورها می‌تواند سطح عمومی قیمت‌ها را در جهان افزایش دهد. همچنین سرکوب مهاجرت در آمریکا می‌تواند نیروی کار ارزان را از دسترس بنگاه‌ها خارج کند و موجب افزایش سطح دستمزدها شود. فشار دستمزدها نیز به خودی خود می‌تواند بر رشد سطح عمومی قیمت‌ها تاثیرگذار باشد. انتظارات تورمی، جذابیت فلز زرد را در چشم سرمایه‌گذاران دوچندان می‌کند. چرا که آنها با خرید طلا می‌توانند دارایی‌های خود را در برابر تورم بیمه کنند. تمام اتفاقات یادشده، دست‌به‌دست هم دادند تا قیمت طلای جهانی را به سطوح بی‌سابقه‌ای برسانند. با شروع فروردین ۱۴۰۳ معاملات طلای جهانی در قیمت ۲۱۵۷ دلار به ازای هر اونس آغاز شد. این حالی است که حین نگارش این گزارش در اواسط اسفندماه سال ۱۴۰۳ قیمت هر اونس طلای جهانی ۲۸۵۸ دلار است. طلای جهانی همچنین توانست رکورد تاریخی خود را در قیمت ۲۹۵۶ دلار به ثبت برساند.

در حال حاضر، بانک‌های مختلف پیش‌بینی‌های متفاوتی برای قیمت طلا در سال آینده دارند. اخیراً موسسه گلدمن ساکس پیش‌بینی خود را برای هر اونس طلا به سطح ۳۱۰۰دلاری افزایش داده است. بانک آمریکا نیز هدف ۳۵۰۰ دلار را برای فلز زرد پیش‌بینی کرده و سیتی‌بانک انتظار رقم ۳۰۰۰دلاری را برای این فلز دارد. به علاوه، موسسه یوبی‌اس برآورد می‌کند که قیمت طلا در این سال پس از رسیدن به قله ۳۲۰۰دلاری، به کانال ۲۹۰۰ دلار بازگردد. در همین راستا، جی‌پی مورگان رقم ۲۹۵۰ دلار را پیش‌بینی کرده و دویچه‌بانک نیز آینده قیمت هر اونس از این فلز گرانبها را زیر ۳۰۵۰ دلار پیش‌بینی می‌کند. همان‌گونه که اشاره شد، جنگ‌ها و تنش‌های منطقه‌ای می‌توانند در نوسانات قیمت طلای جهانی تاثیرگذار باشند. از این‌رو، توافق آتش‌بس در شرق دریای مدیترانه و همین‌طور احتمال مذاکره اوکراین و روسیه، می‌تواند قیمت فلز زرد را در کوتاه‌مدت کاهش دهد.

طی سال‌های اخیر، سرمایه‌گذاران علاوه بر سرمایه‌گذاری فیزیکی در طلا، به صندوق‌های سرمایه‌گذاری (ETF) با پشتوانه طلا هم علاقه‌مند شده‌اند. در این سال‌ها، تقاضا برای سرمایه‌گذاری در این صندوق‌ها افزایش چشمگیری را شاهد بوده است. این افزایش تقاضا به دلیل عوامل متعددی از جمله افزایش نرخ تورم و نگرانی‌های اقتصادی، رشد قیمت طلا در بازارهای جهانی، مزایای صندوق‌های طلا نسبت به خرید فیزیکی طلا و افزایش ارزش این صندوق‌ها رخ داده است.

185

روند قیمت طلا در ایران

الگوی مصرف طلا در کشورهای مختلف برحسب میزان توسعه‌یافتگی صنعتی متفاوت است و در اقتصادهای توسعه‌یافته، مصرف طلا در صنعت بیشتر است. ویژگی‌های خاص طلا، باعث شده تا این فلز گرانبها در ساخت زیورآلات تا صنایع پیشرفته الکترونیکی مورد استفاده قرار گیرد. به‌طور کلی، طلا از سمت چهار بخش مختلف شامل صنعت، بانک‌های مرکزی، بازار زیورآلات و بازار سرمایه تقاضا می‌شود. به عقیده کارشناسان، تقاضای طلا از سوی بخش صنعت، تاثیر قابل توجهی بر قیمت کوتاه‌مدت طلا ندارد. همچنین تقاضای افراد برای زیورآلات نیز معمولاً ثابت است. از سوی دیگر، تقاضای فلز زرد از سوی بانک‌های مرکزی جهان، با اینکه حجم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص می‌دهد، اما بیشتر به دلایل سیاسی رخ می‌دهد. در این میان، اشتیاق سرمایه‌گذاران برای خرید طلا و دارایی‌های مبتنی بر طلا، مهم‌ترین علت تغییرات قیمت طلاست. به بیان دیگر، هر بار که سرمایه‌گذاران دست به خرید هرچه بیشتر طلا زده‌اند، قیمت این دارایی افزایش یافته است. به‌ویژه در شرایط تورمی اقتصاد ایران، طلا یکی از رایج‌ترین روش‌های سرمایه‌گذاری است. علاوه بر این، محدودیت ابزارهای سرمایه‌گذاری در ایران، باعث شده طلا یکی از گزینه‌های اصلی حفظ ارزش دارایی باشد.

بازار طلا در ایران نیز تا حد چشمگیری تحت تاثیر قیمت طلای جهانی قرار دارد. برای محاسبه قیمت ذاتی هر اونس طلا در بازارهای داخلی هر کشور، می‌توان قیمت هر اونس طلای جهانی را در نرخ ارز آن کشور ضرب کرد. به بیان دیگر، قیمت طلا در بازارهای داخلی، بر اساس قیمت طلای جهانی و نرخ ارز تعیین می‌شود. تاثیر تغییرات قیمت اونس طلای جهانی بر بازار داخل، تقریباً آنی و به ‌صورت یک‌به‌یک است. به این معنا که اگر قیمت طلای جهانی درصدی افزایش یا کاهش یابد، قیمت ذاتی طلا در بازار تهران نیز به همان نسبت و همزمان تغییر می‌کند. همین مسئله در مورد تغییرات نرخ دلار نیز صادق است. به گفته میثم رادپور، کارشناس بازار سرمایه، قیمت طلا، به‌ویژه سکه و شمش، تحت تاثیر دو عامل قیمت جهانی طلا و نرخ دلار به ریال تعیین می‌شود. در تمام نقاط جهان، قیمت ذاتی طلا بر اساس این دو متغیر محاسبه شده و معمولاً معاملات آن در محدوده این قیمت انجام می‌شود. از آنجا که طلا یک دارایی نقدشونده است، عوامل انحراف از قیمت ذاتی، در آن بسیار محدود هستند. به بیان دیگر، طلا تا حد زیادی نماینده پول نقد است و نمی‌توان برای خرید آن تخفیف گرفت. همچنین معاملات طلا در قیمت‌های بالاتر از قیمت ذاتی، کار عاقلانه‌ای نیست. در نتیجه احتمال معامله شدن این فلز با اختلاف قیمت‌های مختلف بسیار دور از ذهن است و این فلز معمولاً در نزدیکی قیمت ذاتی خود معامله می‌شود. از آغاز سال ۱۴۰۳ هجری شمسی، هر گرم طلای ۱۸ عیار با قیمت سه میلیون و ۲۶۲ هزار تومان معامله شد. این در حالی است که حین نگارش این گزارش در اواسط اسفندماه، معاملات طلای ۱۸ عیار در قیمت شش میلیون و ۶۳۰ هزار تومان بسته شد. با اینکه طلای جهانی در سال گذشته با افزایش قیمت قابل توجهی روبه‌رو شده، اما رشد طلا در بازار داخل بیشتر به دلیل افزایش نرخ ارز و برخی ریسک‌های سیاسی رخ داده است.

مسئله حباب سکه

در بازار ایران، قیمت سکه علاوه بر دو عامل یادشده، تحت تاثیر حباب قیمتی نیز قرار دارد. حباب سکه از حدود ۱۲ سال پیش به وجود آمده و همچنان پابرجاست. پیش از آن، نوسانات قیمتی سکه تصادفی بودند؛ گاهی بالاتر از قیمت ذاتی و گاهی نیز کمتر از آن معامله می‌شد. اما از حدود ۱۲ سال گذشته، این حباب به ‌صورت سیستماتیک و بی‌سابقه‌ای رشد کرده و پایدار مانده است. این پدیده بیشتر در سکه طرح جدید (امامی) دیده می‌شود، در حالی که سکه بهار آزادی (ضرب قبل از سال 13۸۶) حباب کمتری دارد. در گذشته، اختلاف قیمت سکه با قیمت ذاتی معمولاً در حد دو تا سه درصد بود و این انحراف به‌طور پایدار باقی نمی‌ماند، اما در سال‌های اخیر حباب سکه همیشگی و بزرگ شده است. در مورد حباب قیمتی، نکته مهم این است که حباب ذاتاً پایدار نیست و در بازارهای آزاد، اختلافات غیرعادی قیمت از طریق آربیتراژ برطرف می‌شود. در شرایط عادی، اگر قیمت کالایی بالاتر از ارزش واقعی آن باشد، معامله‌گران با خرید آن در بازارهای ارزان‌تر و فروش در بازارهای گران‌تر، اختلاف قیمت را از بین می‌برند. اما در بازار سکه ایران، این اتفاق نمی‌افتد، چرا که ضرب سکه در انحصار بانک مرکزی است و سایر فعالان بازار نمی‌توانند هیچ سکه‌ای تولید و عرضه کنند. برخلاف سکه، در بازار شمش طلا چنین حبابی مشاهده نمی‌شود، زیرا فعالان بازار می‌توانند شمش را خریداری کرده یا طلای آب‌شده را به شمش تبدیل کنند. در واقع، بانک مرکزی از طریق ضرب سکه، طلا را به واحدهای کوچک‌تر تبدیل کرده و با حاشیه سود حدود ۲۵درصدی به فروش می‌رساند. گفتنی است که این سود چشمگیر، بدون هیچ ریسکی نصیب بانک مرکزی می‌شود. این در حالی است که در بازارهای بین‌المللی، مانند بازار لندن که بزرگ‌ترین بازار غیرمتمرکز طلا در جهان محسوب می‌شود، معاملات طلا با همان قیمت لحظه‌ای بازار انجام می‌شوند و خبری از تخفیف یا افزایش قیمت‌های غیرعادی نیست. اما در ایران، به دلیل محدودیت‌های موجود، اختلاف قیمت یا حباب در بازار سکه همچنان باقی مانده است. در واقع، دلیل اصلی ماندگاری حباب سکه، انحصار ضرب سکه از سوی بانک مرکزی است. اگر امکان تولید و عرضه آزاد سکه وجود داشت، آربیتراژگران به‌سرعت این اختلاف قیمت را از بین می‌بردند، زیرا خرید طلا و تبدیل آن به سکه می‌توانست سود بدون ریسک ایجاد کند. اما چون ضرب سکه فقط در اختیار بانک مرکزی است، این امکان وجود ندارد و در نتیجه، حباب باقی می‌ماند.

به جز انحصار ضرب سکه از سوی بانک مرکزی، عامل دیگری نیز در وجود حباب در قیمت سکه طلا دخیل است. طبق اظهارات رادپور، یکی از عوامل اصلی تقاضای بالای سکه، عادت سرمایه‌گذاری مردم ایران است. در بسیاری از کشورها، مانند ترکیه و امارات که همسایگان خاکی و آبی کشور هستند، مردم بیشتر به خرید شمش تمایل دارند. اما در ایران، به دلیل ناآشنایی با شمش و عدم اعتماد به بازار آن، خرید سکه به رایج‌ترین شکل سرمایه‌گذاری در طلا تبدیل شده است. علاوه بر اینکه مردم احساس امنیت بیشتری در خرید سکه دارند، سابقه طولانی خرید سکه، آن را به یک روش جاافتاده تبدیل کرده است. از آنجا که مردم عمدتاً سکه را به‌عنوان ابزار سرمایه‌گذاری می‌شناسند و این بازار تحت انحصار بانک مرکزی است، تا زمانی که عرضه سکه به ‌صورت دائمی و متناسب با تقاضا انجام نشود، حباب همچنان پابرجا خواهد ماند. در مقابل، در بازار شمش، به دلیل امکان عرضه و تولید آزاد، حباب قیمتی ایجاد نمی‌شود یا اگر ایجاد شود، پایدار نمی‌ماند.

بانک مرکزی، به منظور کاهش این حباب قیمتی، اخیراً دست به ضرب و پیش‌فروش سکه زده است. اما آیا این روش به نتیجه خواهد رسید؟ برای بررسی تاثیر ضرب و پیش‌فروش سکه بر بازار، باید به حجم معاملات توجه کرد. در واقع، میزان اثرگذاری یک اقدام بر بازار، به حجم آن در مقایسه با تقاضای بازار بستگی دارد. اگر بانک مرکزی حجم قابل‌ توجهی از طلا را عرضه کند که در مقیاس جهانی اهمیت داشته باشد، ممکن است قیمت‌های جهانی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. اما در حال حاضر، عرضه‌های بانک مرکزی ایران هنوز پاسخگوی تقاضای سکه در بازار خود ایران نیست. با استناد به آمارها، بانک مرکزی اخیراً یک میلیون سکه عرضه کرده است، در حالی که در اوایل دهه 1390 حدود ۱۰ میلیون سکه عرضه شده بود. هرچند عرضه‌های داخلی ممکن است تاثیر کوتاه‌مدتی بر کاهش حباب داشته باشند، اما به دلیل محدودیت حجم، این تاثیر پایدار نخواهد بود. در عرضه‌های قبلی نیز مشاهده شده که به‌محض پایان یافتن عرضه، حباب به حجم پیشین خود بازمی‌گردد. در دهه 90 نیز، حباب قیمت سکه در زمان عرضه سکه تا حدی کاهش یافت؛ اما پس از اتمام عرضه، این حباب دوباره بازگشت. این امر نشان می‌دهد که عرضه‌های موقتی، تاثیر پایداری بر حجم حباب قیمت ندارند و فقط در کوتاه‌مدت آن را کاهش می‌دهند.

چالش‌های استخراج و عرضه طلا در ایران

در اغلب نقاط جهان، طلا از دو روش استخراج و بازیافت به دست می‌آید. ایران نیز مقادیر قابل توجهی از ذخایر طلا را در خود جای داده است. اما آیا این ذخایر تاثیری بر بازار طلا دارند؟ به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، ایران یک درصد از ذخایر جهانی طلا را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که سهم ایران از تولید طلا در جهان تنها 4 /0 درصد است. به‌رغم رشد چشمگیر تولید شمش طلا در ایران و با توجه به وضعیت کشورهایی که دارای ساختار مشابه زمین‌شناسی هستند، به نظر می‌رسد که زنجیره ارزش این فلز در کشور با وضعیت مطلوب فاصله دارد. مهم‌ترین عوامل عدم توسعه زنجیره طلا در کشور، توسعه‌نیافتگی اکتشافات زمین‌شناسی و عدم دسترسی به فناوری‌های استخراج طلاست. با استناد به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، در ۳۰ سال گذشته تولید جهانی طلا دو برابر شده است. اما با توجه به الزامات سخت‌گیرانه زیست‌محیطی و اجتماعی برای راه‌اندازی معادن جدید، روند تولید طلا فزاینده نخواهد بود و در آینده تولید طلا در سطح جهان کاهش خواهد یافت. در نتیجه، ممکن است برداشت از ذخایر کم‌عیار و معادن کوچک و متوسط بیشتر مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، صرف داشتن منابع غنی طلا به معنای توانایی بالفعل در بهره‌برداری از این منابع نیست، بلکه بهره‌مندی از سیستم بانکداری مناسب و تبادلات مالی بین‌المللی و استفاده از فناوری‌های نوین در تولید شمش، از اهمیت بیشتری برخوردار است. بر اساس گزارش یادشده، بیشتر واردات طلا در جهان مربوط به کشورهای سوئیس و امارات متحده عربی است. با توجه به آنکه بیشترین تولید شمش خالص جهان نیز در این کشورها انجام می‌شود و این کشورها تولیدکننده معدنی طلا محسوب نمی‌شوند، مشخص است که واردات این کشورها مربوط به شمش طلای ناخالص و صادراتشان مربوط به شمش طلای خالص است. این امر نشان‌دهنده جایگاه این کشورها در مراودات تجاری جهان و همچنین حضور موثر آنها در سیستم بانکداری بین‌المللی است. بدیهی است که برای بهره‌برداری بهینه از منابع طلای ایران و همچنین پیدا کردن جایگاه ویژه در زنجیره تامین طلای جهانی، لازم است که ایران تعاملات خود را با کشورهای مختلف جهان بهبود ببخشد تا تحریم‌های بانکی و تجاری مانع از فعالیت کشور در این زمینه نشود. اما با شرایط کنونی، حتی واردات طلا به کشور هم می‌تواند با دشواری‌های زیادی صورت گیرد.

186

چشم‌انداز و پیش‌بینی آینده قیمت طلا

با توجه به شرایط فعلی، آینده قیمت طلا را می‌توان از دو جنبه بررسی کرد: تورم جهانی و تورم داخلی. به نظر می‌رسد که نرخ تورم در سطح جهانی روبه‌افزایش است. با وجود برافراشته شدن سایه ترامپ بر بازارهای جهانی، احتمال وضع تعرفه‌های مختلف از سوی کشورها و گسترش جنگ تجاری، احتمال دارد که سطح عمومی قیمت‌ها در بیشتر کشورهای جهان روندی فزاینده را تجربه کند. این در حالی است که استخراج و عرضه طلا تقریباً نرخ ثابتی دارد. با وجود تورم فزاینده و عرضه ثابت طلا، انتظار می‌رود که قیمت طلا در بلندمدت روندی صعودی را طی کند. از طرفی، رشد تورم، بانک‌های مرکزی را وادار به بالاتر بردن سطح نرخ بهره می‌کند. با این حال به نظر می‌رسد که تاثیر تورم بالا بر روی قیمت بلندمدت طلا بیشتر از تاثیر نرخ بهره بانک‌های مرکزی باشد. هرچند احتمالاً نرخ تورم در کشورهایی که درگیر جنگ تجاری خواهند شد، به سطح نرخ تورم ایران نخواهد رسید. در حال حاضر، تورم در ایران، به امری روزمره تبدیل شده و همواره یکی از عوامل کلیدی تاثیرگذار بر قیمت طلای داخلی بوده است. در کشور ما، مهم‌ترین عامل در نوسانات قیمت طلا، نرخ برابری دلار به ریال است. برای مقایسه، طی ۱۵ سال گذشته، قیمت طلا در سطح جهانی تنها ۲ تا 5 /2 برابر شده است، درحالی‌که در ایران، قیمت طلا ۲۰ تا ۳۰ برابر افزایش یافته است. این تفاوت فاحش، ناشی از کاهش ارزش ریال در برابر دلار است. با اینکه طلای جهانی اخیراً با رشد بسیار چشمگیری روبه‌رو بوده، اما به‌طور کلی در چند دهه اخیر طلا در سطح جهانی به‌عنوان هدف سرمایه‌گذاری، محبوبیت چندانی نداشته و مدیران سرمایه‌گذاری اغلب تمایل زیادی به نگهداری آن ندارند. اگر به شاخص‌هایی مانند نزدک یا قیمت املاک در ایالات‌متحده نگاه کنیم، می‌بینیم که رشد آنها طی دو دهه اخیر در مقایسه با طلا بیشتر بوده است. اما در ایران، قیمت طلا و سکه بیش از ۲۰۰ برابر افزایش یافته که علت آن، کاهش ارزش پول ملی است. با وجود موانع سیاسی از جمله تحریم‌هایی که علیه ایران وضع شده‌اند، احتمال اینکه سیاست‌گذاران کشور در مهار تورم دورقمی موفق شوند، بعید به نظر می‌رسد. در صورتی که ایران در آینده نزدیک نتواند جایگاه خود را در سیستم بانکداری بین‌المللی و تجارت جهانی پیدا کند، امید چندانی برای برون‌رفت از مشکلات اقتصادی کنونی وجود نخواهد داشت. لازم به تاکید نیست که برای رسیدن به اهدافی همچون رفع تحریم‌های اقتصادی، چاره‌ای جز بهبود روابط دیپلماتیک با سایر کشورهای جهان وجود ندارد. با این حال، چشم‌انداز مذاکرات و توافق‌های دیپلماتیک، حداقل در ماه‌های آتی، تیره‌و‌تار است. با تداوم شرایط اقتصادی کنونی، باید انتظار داشته باشیم که نرخ ارز، مانند سال‌های گذشته، همچنان به رشد سرسام‌آور خود ادامه دهد. با وجود رشد نرخ برابری دلار به ریال، چشم‌انداز قیمت طلا، حداقل در بازارهای داخلی، می‌تواند صعودی باشد.

علاوه بر نرخ تورم بالا و تاثیر آن بر تغییرات نرخ ارز، یکی از چالش‌های جدی که بر آینده قیمت طلا تاثیر می‌گذارد، کاهش تولید و رکود اقتصادی است. درصورتی‌که نرخ رشد اقتصاد در آینده کاهش یابد، ممکن است شاهد افزایش بیشتر قیمت طلا باشیم. این مسئله می‌تواند زنگ خطری جدی برای اقتصاد محسوب شود. بسیاری از کشورهای جهان، طی دهه اخیر، شاهد رشدهای اقتصادی قابل توجهی بوده‌اند و امکان دارد در سال‌های آتی وارد چرخه رکود شوند. در حال حاضر، بسیاری از کشورهای منطقه یورو از رشد اقتصاد پایین رنج می‌برند و همزمان از رشد فناوری که در آمریکا و چین در جریان است، عقب مانده‌اند. این اتفاق می‌تواند بر تولید ناخالص جهان اثر گذاشته و جذابیت طلا را برای سرمایه‌گذاری افزایش دهد.

عامل دیگری که بر قیمت آینده طلا تاثیرگذار است، سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی جهان، به‌ویژه فدرال‌رزرو آمریکاست. پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و همچنین بحران کرونا، بانک‌های مرکزی بزرگ دنیا اقدام به تزریق پول گسترده به بازارها کردند. برای مثال، طی یک دهه اخیر، نقدینگی در ایالات‌متحده رشد بسیار زیادی را تجربه کرده است. در بحران مالی ۲۰۰۸، بانک مرکزی آمریکا حدود سه تریلیون دلار اوراق خریداری کرده و پول به بازار تزریق کرد. در بحران کرونا نیز، تقریباً تمام بانک‌های مرکزی دنیا به‌طور هماهنگ اقدام به افزایش نقدینگی کردند. این مداخلات، اگرچه در کوتاه‌مدت از فروپاشی بازارها جلوگیری کردند، اما اثرات تورمی آنها در بلندمدت اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. با در نظر گرفتن تمام این عوامل، چشم‌انداز قیمت طلا در بلندمدت صعودی است. اگرچه در کوتاه‌مدت ممکن است نوساناتی وجود داشته باشد، اما در افق چندساله، طلا به‌عنوان یک دارایی امن همچنان ارزش خود را حفظ خواهد کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها