اجرای بد یک اصلاح اقتصادی درست
آیا رفاه پس از افزایش قیمت بنزین کاهش یافت؟
در سال ۱۳۹۸ برای اولین بار در دولتهای یازدهم و دوازدهم شاخص نابرابری درآمدی نزولی شده است (نمودار ۱). این کاهش در نابرابری ناسازگار با تورم بالا در این سال است که باعث تشدید مشکلات اقشار کمدرآمد برای تامین معیشت خود میشود. در این مقاله اثر رفاهی اصلاح قیمت بنزین و یارانه معیشتی متعاقب آن به عنوان یکی از عواملی که میتواند کاهش ضریب جینی در سال ۱۳۹۸ را توضیح دهد بررسی میشود.
در آبان ۱۳۹۸ دولت قیمت بنزین را از لیتری ۱۰۰۰ تومان به لیتری ۱۵۰۰ تومان تا حد مصرف ماهانه ۶۰ لیتر به ازای هر خودرو و ۳۰۰۰ تومان برای مقادیر پس از آن افزایش داد و اعلام کرد که عواید حاصل از این افزایش به صورت یارانه معیشتی به ۷ دهک کمدرآمد جامعه اختصاص خواهد یافت. اگرچه ایرادات زیادی به نحوه اعلام و اجرای این سیاست وارد است که متاسفانه موجب اتفاقات تلخی در کشور شد، در این متن صرفاً قصد داریم به نتایج اقتصادی و بازتوزیعی انجام این سیاست از دیدگاه فقر و رفاه خانوار بپردازیم. همچنین لازم به ذکر است که این سیاست از لحاظ جزئیات اقتصادی نیز میتوانست بسیار کاراتر طراحی شود (برای مثال دادن سهمیه به خانوار به جای خودرو) که در این زمینه مباحث زیادی توسط کارشناسان مطرح شده و در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست.
یک شاخص ساده برای سنجش فقر نسبت هزینه غذا به کل هزینهها در خانوار است. با توجه به اینکه غذا ضروریترین کالای مصرفی است افزایش سهم آن در کل مخارج به معنای کم شدن قدرت خرید از سایر کالاها و افزایش فقر است. برای بررسی اثر اصلاح قیمت بنزین بر میزان فقر، از این شاخص برای مقایسه شرایط فقر قبل و بعد از آبان ۱۳۹۸ استفاده میکنیم. این شاخص با استفاده از داده خام طرح هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران محاسبه شده است. همچنین با توجه به اینکه افزایش قیمت بنزین ممکن است باعث جابهجایی بخشی از هزینههای خوراکی به سمت هزینه حملونقل شود برای تاثیر نپذیرفتن شاخص نسبت هزینه غذا به کل از این موضوع در محاسبه کل هزینهها، هزینه حملونقل در نظر گرفته نشده است. البته نتایج با در نظر گرفتن هزینه حملونقل تفاوتی ندارند.
در نمودار ۲ شاخص سهم غذا از کل مخارج برای ماههای قبل و بعد از آبان در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ ترسیم شده است. مشاهده میشود که در سال ۱۳۹۷ سهم غذا حول و حوش 5 /28 درصد بوده و قبل و بعد از آبان ماه نیز تغییر محسوسی نداشته است. اما در سال ۱۳۹۸ در ماههای قبل از آبان روند فقر به نسبت سال قبل افزایشی بوده و نسبت هزینه خوراک به بیش از 5 /29 درصد رسیده است، اما پس از آبان این روند کاهشی بوده و حتی از سال ۱۳۹۷ نیز کمتر شده است. این روند کاهشی به احتمال زیاد ناشی از تخصیص یارانه معیشتی به ۷ دهک پایین جامعه بوده به طوری که آنها قادر شدند مخارج غیر غذایی خود را بالا ببرند.
برای بررسی استحکام نتایج برمبنای یک منبع مستقل و متفاوت از طرح هزینه و درآمد خانوار، در نمودار ۳ از داده تراکنشهای پایانههای فروشگاهی برای محاسبه شاخص مشابه سهم غذا در کل مخارج استفاده شده است. به طور دقیقتر، شاخص مورد استفاده در این نمودار نسبت کل تراکنشهای فروشگاههای خوراکی و آشامیدنی به کل تراکنشهای تمام اصناف خردهفروشی کالاهای مصرفی به جز پمپ بنزینهاست. به دلیل اینکه خرید از فروشگاهها علاوه بر تقاضای مصرفی خانوار ممکن است خرید کالای واسطهای توسط بنگاه نیز باشد، اندازه شاخص در نمودار ۳ کمتر از نمودار ۲ که صرفاً تقاضای مصرفی خانوار است بهدست میآید. اما انتظار میرود که با وجود تفاوت در میزان شاخص روند تغییرات آنها باهم سازگار باشد. مشاهده میکنیم که روند شاخص فقر در نمودار ۳ تا قبل از آبان ۹۸ صعودی بوده که بیانگر اثر شرایط بد اقتصادی کشور در این دوران بر معیشت خانوار است. اما پس از اجرای اصلاح یارانه بنزین و طرح یارانه معیشتی متعاقب آن روند فقر کاهشی شده است.
به طور خلاصه نتایج نمودارهای ۱ تا ۳ بیانگر این موضوع هستند که اصلاح قیمت کالاهای یارانهای مانند بنزین و بازتوزیع یارانههای پنهان در آنها به دهکهای پایینتر یک سیاست کارا در زمینه کاهش فقر در کشور است. این موضوع یکی از بدیهیات علم اقتصاد است و مشاهده میشود که آموزههای این علم در تمامی نقاط این کره خاکی نتایج یکسانی دارد. اما مرور وقایع پس از اعلام این سیاست در سال گذشته نشان میدهد که اجرای بد یک اصلاح درست اقتصادی بدون داشتن یک سیاست ارتباطی مناسب با مردم و بدون اقناع آحاد جامعه در ارتباط با مزایای طرح، موجب حوادث ناگواری در جامعه میشود که خاطرات تلخ ماندگار از آن میتواند از حسشدن مزایای آن جلوگیری کند. اتفاق بدتر آن است که ناکارایی اجرایی و ارتباطی حکمرانی در انجام یک سیاست درست اقتصادی ذهنیت جامعه را نسبت به تمامی اصلاحات اقتصادی مخدوش سازد.