در جستوجوی کار
آینده بازار کار پس از کرونا چه خواهد شد؟
نتایج طرح آمارگیری از نیروی کار مرکز آمار ایران نشان میدهد در فصل بهار سال 1399 نسبت به فصل بهار سال 1398، 5 /1 میلیون نفر از تعداد شاغلان و 500 هزار نفر از جمعیت بیکار کاسته شده است و این افراد به جمعیت غیرفعال اضافه شدهاند. به این معنی که در اثر بحران کرونا (یا سایر عوامل) 5 /1 میلیون نفر از تعداد شاغلان کاسته شده و این افراد به جای آنکه در جستوجوی شغل باشند و بیکار شوند، غیرفعال شدهاند. کاهش 500 هزارنفری تعداد بیکاران نیز نشان میدهد از مجموع تعداد بیکاران 500 هزار نفر طی بهار 1399 دیگر در جستوجوی شغل نبودهاند و از اینرو تحت گروه افراد غیرفعال (افرادی که نه شاغل بوده و نه در جستوجوی شغل هستند)، طبقهبندی شدهاند. این آمار و ارقام از کاهش تعداد شاغلان و کاهش تعداد بیکاران چند تفسیر متفاوت میتواند داشته باشد.
شاغلانی که کار خود را به دلایل مختلفی مانند نبود مشتری، اجبار برای تعطیل کردن کسبوکار، تصمیم شخصی برای مصون ماندن از کرونا، تعدیل نیرو یا موارد دیگری از دست دادهاند، این تحولات را موقتی قلمداد کرده و امید دارند که به کار خود بازگردند. از اینرو طی مدتی که مشغول به کار نبودهاند در جستوجوی شغل نیستند و بنا به تعریف جزو گروه بیکار طبقهبندی نمیشوند. بررسی جزئیات آمارها نشان میدهد کاهش اشتغال در فصل اول سال 1399 عمدتاً در مشاغل خوداشتغال، بنگاههای خرد و بخش خدمات رخ داده است. به این معنی که افرادی که کسبوکار خدماتی و شخصی داشتهاند در این بحران بیش از دیگر گروهها آسیب دیدهاند و نمیتوانند از شغل خود کسب درآمد کنند. محتمل است این افراد با موقتی تلقی کردن شرایط بحران کرونا در زمان آمارگیری در فصل بهار، نه به شغل خود بازگشتهاند و نه به دنبال شغل جایگزینی بودهاند و منتظر هستند تا شغل خود را احیا کنند و با عادیتر شدن شرایط به شغل خود بازگردند.
تفسیر دیگر آن است که به همان دلایلی که برخی مشاغل در دوره شیوع کرونا در فصل بهار تعطیل شدند، مشاغل مرتبط با جستوجوی شغل مانند کاریابیها نیز تعطیل شده یا فعالیت خود را محدود کردهاند. از اینرو روشهای جستوجوی شغلی طی فصل بهار محدود شده و به این دلیل برخی از افراد نتوانستهاند به جستوجوی خود برای یافتن شغل ادامه دهند. بنابراین در زمان آمارگیری از هیچ یک از روشهای متداول جستوجوی شغل که در پرسشنامه سوال میشود در پی یافتن شغلی نبودهاند. با این تفسیر کاهش جمعیت بیکار میتواند معنادار باشد. البته لازم به توضیح است که این پدیده عجیبی نیست. در پی بحران کرونا در برخی کشورها نیز کاهش جمعیت بیکار مشاهده شده است. به عنوان مثال در گزارشی که به بررسی اثرات بحران کرونا بر بازار کار بریتانیا 2020 میپردازد به تحول مشابهی اشاره شده است.1 در این گزارش اشاره میشود که در فاصله ماههای آوریل تا ژوئن 2020 نرخ اشتغال کاهش مییابد و در مقابل نرخ غیرفعالی افزایش مییابد. همچنین با کاهش محدود تعداد بیکاران، نرخ بیکاری در همان محدوده 9 /3 درصد قبل از کرونا باقی میماند. بنابراین در فاصله یک فصل که ممکن است افرادی مساله کرونا را موقتی تلقی کرده باشند و جستوجوی خود برای یافتن شغل را موقتاً متوقف کرده باشند یا همانطور که اشاره شد دسترسی به روشهای قبلی خود برای جستوجوی شغل ندارند، امکان کاهش تعداد و نرخ بیکاری وجود دارد.
علاوه بر این موارد، رعایت قرنطینه نیز میتواند سبب شده باشد افرادی که شغل خود را از دست دادهاند یا بیکاران اقدام برای جستوجوی شغل را به تعویق انداخته باشند. در فصل بهار با توجه به شدت گسترش شیوع کرونا این موضوع نیز میتواند توضیحدهنده افزایش جمعیت غیرفعال باشد.
اما آنچه از آمارهای بهار سال جاری و دلایل ذکرشده در بالا برمیآید آن است که غیرفعال شدن بخشی از شاغلان و بیکاران میتواند موقتی باشد. زیرا با تداوم حضور کرونا در ماههای بعد، امکان غیرفعال ماندن افراد به تدریج کاهش مییابد. بهخصوص برای شاغلانی که ممر درآمدی خود را از دست دادهاند تداوم غیرفعال ماندن دشوار است و احتمالاً با طولانی شدن حضور کرونا اقدام به احیای شغل خود یا جستوجو برای یافتن شغل جایگزینی کردهاند. بنابراین محتمل است که در فصل تابستان بخشی از شاغلان به بازار کار برگشته باشند یا تعداد بیکاران افزایش یافته باشد. اساساً ورود کشور به موج دوم کرونا میتواند از این تصمیم افراد برای بازگشت به بازار کار اثر پذیرفته باشد.
برای داشتن برآوردی از ماهها و فصول آتی در بازار کار لازم است در دو سناریوی حضور یا عدم حضور ویروس کرونا به گمانهزنی بپردازیم. البته با توجه به اخبار پیرامون یافتن واکسن کرونا به نظر میرسد حداقل تا پایان سال 1399 خطر ویروس کرونا همچنان پابرجاست. در این صورت به نظر میرسد افراد بیشتری از آستانه تحمل نداشتن درآمد عبور میکنند و در جستوجوی شغل خواهند بود. افرادی که دارای مشاغل مستقل بودهاند (که عمدتاً این گروه در اثر کرونا شغل خود را از دست دادهاند) به شغل قبلی خود بازخواهند گشت و افراد بیکار نیز جستوجوی خود برای یافتن شغل را ادامه میدهند. با این تحلیل، بخش اصلی از کاهش اشتغال و کاهش تعداد بیکاران که در بهار 1399 رخ داد در فصول تابستان تا زمستان 1399 اصلاح خواهد شد و حتی ممکن است تعداد بیکاران به مقادیر بیشتری از سال گذشته نیز برسد. این موضوع به وجود مسیرهای جستوجوی شغلی افراد در دوره کرونا بستگی خواهد داشت. اما با حضور کرونا روند سالهای 1393 تا 1398 مبنی بر افزایش اشتغال متوقف شده است و بعید است در این شرایط تحول مثبتی در بازار کار مشاهده کنیم. مثبتترین حالت این است که افرادی که به جمعیت غیرفعال اضافه شدهاند (که عمدتاً جوانان هستند) بتوانند با حمایت خانوادههای خود مدت زمان بیشتری در این وضعیت باقی بمانند. بهخصوص که نهتنها برنامه حمایتی از طرف حاکمیت برای خانوارهای آسیبدیده وجود ندارد، بلکه ایشان با برنامههای مخرب خود روزبهروز وضعیت معیشت خانوارها را در تنگنای بیشتری قرار میدهند. گویی هر بحرانی که در کشور پیش میآید، چه ایشان در ایجاد این بحران نقش داشته باشند، مانند تحریم، چه نقشی نداشته باشند، مانند کرونا، تلاش میکنند با سیاستهای خود فشار این بحرانها را بر مردم بیشتر کنند. اگر عمدی هم در این همه سیاست غلط و مخرب وجود نداشته باشد، قطعاً این اقدامات به سبب بیدانشی و بیتخصصی در زمینه اداره کشور است و این موضوع نیز از عدم گردش مدیریت کلان کشور طی چند دهه گذشته و حضور عده ثابتی در صدر تصمیمگیری کشور ناشی میشود.
در سناریوی عدم حضور کرونا نیز به نظر میرسد غالب مشاغل ازدسترفته و بیکاران غیرفعالشده مجدداً به بازار کار بازخواهند گشت. اما در این سناریو نیز بعید است روند افزایشی اشتغال که تا انتهای سال 1398 وجود داشت به سیاق سابق ادامه یابد. زیرا روند ایجاد اشتغال از سال 1393 به بعد روندی تقریباً نزولی بوده و از حدود 700 هزار نفر در سال 1394 به 400 هزار نفر در سال 1398 میرسد. به این معنی که به تدریج توان اشتغالزایی اقتصاد باکیفیتی که عمدتاً مبتنی بر سرمایهگذاری محدود، با محوریت مشاغل کاربر و خوداشتغالی بود کاهش یافته است. بنابراین پیش از بروز کرونا نیز پیشبینی میشد که به تدریج افزایش اشتغال متوقف شود، زیرا اقتصاد ایران در اثر تشدید تحریمها با سرعت زیادی در حال کوچک شدن است و رشد اقتصادی منفی طی سالهای 1397 و 1398 سبب کاهش مصرف خانوارها شده است. از اینرو برآورد میشد این نوع از ایجاد اشتغال با کاهش قدرت خرید خانوارها به تدریج کاهش یابد. اما بروز بحران کرونا باعث شد این روندها به صورت دفعی و نه تدریجی به پایان برسد. بنابراین در صورت گذر از بحران کرونا، سایر چالشهای عمیق اقتصاد ایران مانند تحریمها، تورم بالا و نوسانات قیمتی در بازارهای مختلف، سیاستگذاری تخریبی، محیط کسبوکار نامساعد و فساد گسترده همچنان محکم و استوار حضور خواهند داشت و این موارد روزبهروز سفره خانوارها را کوچکتر میکنند. به همین دلیل افزایش اشتغال مانند سالهای 1393 تا 1398، که مبتنی بر اشتغال شخصی /خانوادگی و کاملاً وابسته به تقاضای روزانه خانوارها در خرید و حملونقل و خدمات بود، تکرار نخواهد شد و حتی تداوم کاهش قدرت خرید خانوارها و کاهش تقاضای آنها میتواند بدون حضور کرونا هم بخش عمدهای از این مشاغل را تخریب کند.
پینوشت:
1- Foley, N., Francis-Devine, B., & Powell, A. (2020). Coronavirus: Impact on the labour market. House of Commons Library.