روز تاریک سهام
رویدادهای سیاسی با بازار سهام چه میکنند؟
محمدامین خدابخش: بین فعالان اقتصادی یک جمله معروف وجود دارد. به باور بسیاری از آنها پول ترسو است و این ترسو بودن بیش از هر چیز از هوشمند بودن آن ناشی میشود. شاید در نگاه اول چنین جملهای بسیار سطحی به نظر برسد و حتی شخصی که بیرون از چرخه فعالیت اقتصادی قرار دارد آن را نامعقول بپندارد. اما این تصور چندان هم بر پایه حدس و گمان نیست و اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم ریشهای عمیق در تجربه افراد دارد؛ تجربه قدیمی که برای نسلها تکرار شده و هر آنکه را که در فضای کسبوکار به کار میپرداخته با خود آشنا کرده است. داستان از این قرار است که تجمیع آرای فعالان اقتصادی که ممکن است هرکدام نظر متفاوتی داشته باشند، عموماً در یک بازار اینگونه عمل میکند که ترس و موانع پیشرو را بازتاب میدهد. این خصیصه از گذشته تاکنون وجود داشته اما همواره اینطور به پیش رفته که با پیچیدهتر شدن بازارها خود را تکامل بخشیده است. چنین تکاملی سبب شده تا این روزها نه فقط در ایران بلکه در تمامی جهان بیشترین حساسیت را در بازارهای سرمایه ببینیم. این بازارها از آن جهت حساس هستند که بسته به میزان تکاملیافتگی خود میتوانند تقریباً تمام صنایع موجود در یک کشور را در خود جای دهند و از همینرو مهمترین نشانگر انتظارات عمومی در خصوص تاثیر عواملی بیرونی از مسائل سیاسی گرفته تا اقتصادی، بر بخشهای مختلف یک اقتصاد باشند. چنین خصیصهای به خودی خود بسیار خوب هم هست و میتوان گفت که اگر بازارهای مالی وجود نداشتند احتمالاً هم برای اقتصاددانها و هم فعالان اقتصادی که جزو ذینفعان داخلی یک صنعت نیستند سنجش آثار رویدادهای بااهمیت، بسیار پیچیده میشد. برای مثال در بازار سهام ایران امروزه هر فردی میتواند با چند کلیک ساده بازتاب قیمتگذاری دستوری را در صورتهای مالی صنعت خودرو ببیند. البته چنین امری در سایر صنایع نیز وجود دارد.
با این حال صرف تصمیمات محدود به صنایع نیست که بر ریسکهای بازار سرمایه میافزاید. در طول دهههای اخیر آنچه توانسته تا حد زیادی بر نااطمینانی موجود بیفزاید ریسکهای سیاسی هستند که آنها هم در کنار اختلالات قانونی ایجادشده از سوی مدیران اقتصادی کشور بر سر راه کارایی بازار مانع ایجاد کردهاند. بررسیها حکایت از آن دارد که همگرایی بسیار بالای بورس از متغیرهایی نظیر دلار به سبب آنکه خود نرخ ارز نیز بازتابدهنده تمامی ناکارآمدیها و ریسکهای متعدد است از همین رو شکل میگیرد. برای مثال اگر نگاهی به تحولات رخداده در سال 97 بیندازیم خواهیم دید که رشد قیمت دلار که ناشی از واهمه اقتصاد در خصوص خروج آمریکا از برجام بود دقیقاً توانست با اندکی اختلاف قیمت ارز را در ایران افزایش دهد؛ رویهای که برای سه سال ادامه یافت و اگر رشد سریع قیمتها در بازار سهام تناسب بین قیمت ارز و سهام را از بین نمیبرد احتمالاً تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پیروزی بایدن ادامه پیدا میکرد. هماکنون نیز بازار سهام از این قاعده مستثنی نیست و رکود فعلی بازار دقیقاً از عدم اطمینانی که نسبت به مذاکرات احیای برجام و مساله کسری بودجه وجود دارد نشات گرفته است.