عوارض آموزش مجازی
چرا آموزش حضوری بهرهوری بیشتری دارد؟
بیش از سه دهه از نخستین تجارب آموزش آنلاین جهان میگذرد. از آن دوران پرسشها و مباحث ادامهداری پیرامون کارآمدی این روش در جریان است. به تازگی با شیوع طاعون کرونا و فراگیری آموزش آنلاین این مباحث شکلی جدیتر به خود گرفته است. از اوایل سال 2020 میلادی با شیوع این ویروس تقریباً تمام موسسات آموزشی در سراسر جهان به تدریس آنلاین رو آوردند. در ادامه، دستیابی به واکسن کووید19 کمک کرد بهتدریج نهادهای آموزشی الگوهای دیگر یادگیری را مدنظر قرار دهند: برخی به دوران پیش از بیماری بازگشته و کاملاً فعالیتهای حضوری خود را از سر گرفتهاند، برخی ترکیبی از آموزش حضوری و مجازی را برگزیدند، و برخی نیز همچنان تعطیل هستند و شیوه تدریس مجازی را دنبال میکنند. بهعلاوه این الگوها، به طرق مختلف به اجرا درآمدهاند؛ نظیر روزهای مختلف حضور در مدارس و درجه تبعیت از دستورالعملها. در این باره اکنون با گذشت قریب به دو سال فرصت مناسبی برای ارزیابی عملکرد آموزش آنلاین فراهم شده است. برخی تلاشهای مطالعاتی نیز در این باره صورت گرفته است. با این حال هنوز از درک تفاوت عملکرد الگوهای آموزشی مختلف (حضوری، مجازی و ترکیبی) فاصله زیادی داریم. چهار پژوهشگر به نامهای کِلاره هالوران و اِمیلی اُستر از دانشگاه براون، جیمز اوکان از دانشگاه امآیتی و رِبکا جَک از دانشگاه نِبراسکا آمریکا به بررسی نمرات دانشآموزان آمریکایی در دوران تحصیلی کرونایی پرداختهاند. در این مقاله از اطلاعات مربوط به هر یک از الگوهای آموزشی و همچنین نمرات آزمون بهار 2021 دانشآموزان 12 ایالت آمریکا بهره گرفته شده است. بر این اساس ارتباط میان زمانهایی که دانشآموزان به صورت فیزیکی در کلاسها حضور داشتند با نمرات آزمون استانداردشده آنها ارزیابی شده است. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که یک. در تمام 12 ایالت مورد بررسی، نمرات سال تحصیلی 2021-2020 نسبت به سالهای قبل کاهش قابلتوجه یافت. میانگین این افت در درس ریاضی 14 /2 نقطه درصد و در مهارتهای زبان انگلیسی 6 /3 نقطه درصد است. دو. در مناطقی که آموزشها بیشتر به صورت مجازی برگزار شد، کاهش نمرات سال 2021 دانشآموزان بهطور قابلتوجهی بیشتر است. به عنوان مثال، در الگوی آموزش کاملاً حضوری کاهش نمرات ریاضی دانشآموزان نرخی پایینتر یعنی 10 درصد (نسبت به 14 /2 درصد گزاره قبل) و درس زبان انگلیسی 3 /2 درصد را نشان میدهد. این تفاوت اثرگذاری الگوهای آموزشی مختلف بر عملکرد نمرات دانشآموزان از لحاظ آماری نیز بهطور قابلتوجهی معنادار است. سه. امکان برگزاری آموزش حضوری با توجه به ویژگیهای جمعیتی و نمرات درسی متفاوت است. برای مثال محلههایی که در آنها نمرات دانشآموزان پایین و اغلب جمعیت رنگینپوست هستند، کمتر فرصت برای حضور در مدارس و یادگیری چهرهبهچهره فراهم است؛ و در نهایت (چهارم)، یافتهها نشان میدهد تاثیر آموزش حضوری بر نمرات آزمون2021 به ویژگیهای جمعیتی و عناوین درسی نیز بستگی دارد: در محلههای رنگینپوست، کاهش نمره ناشی از برگزاری کلاسهای مجازی بیشتر است (نسبت به مناطق سفیدپوستنشین). در این میان کاهش نمرات ریاضی برای همه مناطق فارغ از نژاد دانشآموزان یکسان است (با حرکت از آموزش حضوری به مجازی نمرات دانشآموزان برای همه مناطق با آهنگ یکسانی در این درس کاهش یافته است). در کل یافتههای این مقاله نکته مهمی را به ما یادآور میشود: اهمیت والای آموزش حضوری و در مقیاسی بالاتر تعاملات اجتماعی جمعی که با شیوع بیماری شوم کرونا این نعمت ارزشمند از جامعه جهانی سلب شد. در ادامه مشروح بخشهای مختلف مقاله مذکور را میخوانید.
آمارها
در تحلیلهای مقاله، از سه منبع اطلاعاتی استفاده شده است: 1- دادههای مربوط به مدلهای آموزشی مختلف سال تحصیلی2021-2020 به تفکیک مناطق؛ 2- نمرات آزمون سالهای 2015 تا2021 دانشآموزان به تفکیک مناطق؛ و 3- دادههای جمعیت شناختی از «مرکز ملی آمارهای آموزشی» آمریکا. دادههای مربوط به الگوهای آموزشی مختلف، از «مرکز آمارهای کووید 19 مدارس» آمریکا استخراج شده است. مرکز آمارهای کووید 19 مدارس یک پایگاه داده عمومی است که به وسیله تیمی تحقیقاتی اداره میشود. در این پایگاه از اطلاعات مختص به هر یک از ایالات آمریکا به منظور مستندسازی الگوهای مختلف آموزشی که مدارس در سال تحصیلی 2021-2020 به کار گرفتهاند استفاده میشود. تمام اطلاعات مربوط به مدارس و مناطق در این مجموعه مورد ارزیابی قرار میگیرد و به سه دسته تقسیم میشود: یک. حضوری (همه دانشآموزان به آموزش سنتی و حضور در کلاس پنج روز در هفته دسترسی دارند). دو. مجازی (آموزش همه دانشآموزان به صورت از راه دور و مجازی پنج روز در هفته است). سه. ترکیبی (آموزشی که در دو الگوی بالا نمیگنجد). بخش دیگر آمارها مربوط به نمرات آزمون بهار2021 دانشآموزان به تفکیک ایالات است. در این رابطه ایالاتی که ملاکهای زیر را داشتند در تحلیلها آورده شدند: یک. دارا بودن نمرات آموزش برای حداقل دو سال قبل از بیماری؛ دو. عدم تغییر محسوس نمرات در این دوره؛ سه. مشارکت بیش از 50درصدی در آزمونها. علاوه بر دادههای پایه بالا، آمارهای جمعیت شناختی مدارس هم از «مرکز ملی آمارهای آموزشی» جمعآوری شد. این آمارها شامل ثبتنام دانشآموزان به تفکیک نژادها و قومیتها و همچنین سهم دانشآموزان واجد شرایط برای ناهار رایگان یا تخفیفدار است. بررسی اولیه آمارها حاکی از آن است که در ایالتهایی که سهم آموزش حضوری بیشتر است، نمرات آزمونها هم بالاتر است. میتوان مشاهده کرد که با افزایش سهم دانشآموزان سیاهپوست، میزان حضوری بودن کلاسها کاهش مییابد. البته در مقابل میزان حضوری بودن کلاس دانشآموزانی که واجد شرایط ناهار رایگان هستند بیشتر میشود. با نگاه به درون ایالتها نیز درمییابیم برای شهرهایی مستضعفتر (با اقلیتهای نژادی بیشتر و نمرات پایینتر) با احتمال کمتری امکان آموزش حضوری فراهم میشود. در مورد معیارهای بیماری، یافتهها نشان میدهد نرخ بالای ابتلا به بیماری با حضوری بودن مدارس در طی سال مرتبط است، هر چند برخی مطالعات از ناچیز بودن نقش مدارس در شیوع ویروس کرونا نوشتهاند. در این باره به نظر میرسد اثرگذاری مشاهدهشده ناشی از تغییر در سایر محدودیتهایی کرونایی باشد که با هر دو نرخ ابتلا به بیماری و همچنین چگونگی فعالیت مدارس مرتبط است.
نتایج
با بهرهگیری از آمارهای بالا حال نوبت به برآورد اثرگذاری الگوهای مختلف فعالیت مدارس در ایام کرونا بر نمرات دانشآموزان رسیده است. در این برآورد گروه آزمایش، مدارسی در نظر گرفته شدهاند که بهطور کامل بازگشایی و حضوری شده و گروه کنترل مدارس با آموزش مجازی و ترکیبی هستند. با این برآورد میتوان زیانهای ناشی از دوری از مدارس سنتی-حضوری را شناسایی کرد. یافتههای مقاله حاکی از آن است که در تمام ایالات مورد بررسی نرخ قبولی در سال تحصیلی 2021-2020 نسبت به سال 2019-2018 کاهش یافته است. این کاهش طیف گستردهای دارد: از منفی 31 /9 نقطه درصد (در ایالت ویرجینا، درس ریاضی)، تا منفی 2 /3 درصد (در ایالت ویومینگ، درس زبان انگلیسی). بهعلاوه تغییر در نمرات ریاضی بهطور چشمگیری از تغییر در نمرات درس زبان انگلیسی بیشتر است. این یافته با ادبیات گسترده حوزه نیز سازگار است، جایی که نشان داده شده نمره درس ریاضی به الگوهای مختلف آموزشی حساستر است. از طرفی در حالی که در سالهای پیش از بیماری نمرات چندان تغییر نمیکرد، اما در دوره کرونا تغییرات قابلتوجه رخ داده است. به منظور آنالیز اثرگذاری الگوهای مختلف آموزشی به تفکیک نواحی نیز مناطق به سه گروه تقسیم شدند: مناطقی که برای حداقل دوسوم از سال آموزش حضوری برای دانشآموزان داشتند (عمدتاً حضوری)؛ مدارسی که آموزش حضوری آنها بین یکسوم تا دوسوم بود (متوسط حضوری)؛ و مدارسی که کمتر از یکسوم از سال تحصیلی حضوری بودند (حداقل حضوری). سپس تغییرات سالانه نمرات آزمون هر یک از این گروهها به تفکیک ایالات برآورد شد. طبق برآوردها، در عمده موارد، کاهش نمرات آزمون در سال بیماری برای مناطقی که آموزش حضوری کمتری داشتند قابلتوجهتر بوده است. این تفاوت به ویژه در ایالت ویرجینیا محسوس بود. بهعلاوه هیچ شواهدی مبنی بر انطباق این الگو در سالهای پیش از کرونا وجود ندارد. در کنار این تفاوت درونایالتی به نظر میرسد مابین آنها نیز روابطی میان کاهش نمرات و میزان حضوری بودن آموزش وجود دارد. گرچه حتی در مناطقی که عمده آموزشها حضوری بوده در دوره پس از بیماری نمرات کاهش قابلتوجه یافته، اما این کاهش برای مدارسی که عمدتاً درسها را مجازی دنبال میکردند محسوستر بوده است. در برآوردی دیگر که از روش اقتصادسنجی تفاضل در تفاضل استفاده شده است، نشان داده میشود حرکت ایالتها از الگوی آموزشی کاملاً مجازی به الگوی کاملاً حضوری باعث میشود کاهش نمرات درس ریاضی تا 10 /1 درصد و درس زبان انگلیسی تا 3 /7 درصد بهبود یابد، ارقامی که هر دو آنها از لحاظ آماری معناداری بالایی دارند. در بخشی دیگر از نتایج ادعا میشود در ایالاتی که فرضاً در آنها هیچ دانشآموز سیاهپوست یا لاتینتباری حضور ندارد با حرکت از آموزش حضوری به مجازی نرخ قبولی دانشآموزان 4 /3 درصد کاهش مییابد. این کاهش برای ایالاتی که نرخ رنگینپوستان آنها 50 درصد است به 9 درصد شدت مییابد. در مورد دانشآموزانی که واجد شرایط ناهار تخفیفدار هستند، با افزایش شمار این دانشآموزان، ایالات در هر دو درس ریاضی و زبان انگلیسی بهره بیشتری از آموزش حضوری میبرند. البته این بهره در مورد درس زبان انگلیسی نسبت به ریاضی بیشتر است. بر این اساس در ایالاتی که جمعیت این دانشآموزان صفر است، با حرکت از آموزش مجازی به حضوری، آسیب نمرههای تا 2 /9 نقطه درصد بهبود مییابد. برای ایالاتی که 100 درصد دانشآموزان واجد شرایط غذای تخفیفدار یا رایگان هستند، این بهبود ناشی از آموزش حضوری به 10 /3 نقطه درصد میرسد. با کنار هم قرار دادن این یافتهها، برآوردها تصویری را به نمایش میگذارند که در آن میانگین کاهش نمرات درس ریاضی ناشی از مجازی شدن آموزش نسبت به درس زبان انگلیسی بیشتر است. از طرفی کاهش نمره زبان انگلیسی زمانی که ایالات جمعیت سیاهپوست، لاتینتبار یا واجد شرایط غذای رایگان دارند نیز قابل توجهتر است.
محدودیتهای اقتصادسنجی
یکی از نکات کلیدی ارزیابیهای بالا، نقش نرخ مشارکت است. در تمام ایالات، نرخ مشارکت در آزمونها در سال همهگیری کرونا پایینتر از سالیان قبل بود. طبق آمارها، در مناطقی که آموزش مجازی آنها در سال تحصیلی 2021-2020 غالب بوده، کاهش در نرخ مشارکت نیز بیشتر بوده است. بر این اساس یک تفسیر برای کاهش در نرخ قبولی و تفاوت در اثرگذاری الگوهای آموزشی میتواند همین کاهش در نرخ مشارکت باشد. به منظور ارزیابی این عامل، نگاهی دیگر به مفروضات برآوردها شده است. در نظر بگیرید برای همه دانشآموزان فارغ از اینکه در امتحان شرکت میکنند یا نه، یک توزیع نمره آزمون وجود دارد. در یک سال بدون همهگیری، نرخ مشارکت در آزمون بسیار بالاست، و منطقی است که فرض کنیم سرتاسر توزیع را مشاهده میکنیم. طبق آمارها، نرخ مشارکت آزمون در سال 2021 پایینتر بود. البته اگر مشارکتکنندگان در آزمون این سال بهطور تصادفی انتخاب شوند، تغییراتی که مشاهده میشود بازتابی از سرتاسر توزیع و غیرتورشدار خواهد بود. اگر انتخاب منفی در آزموندهندگان وجود داشته باشد -به این معنی که انتهای توزیع با احتمال بیشتری در آزمون شرکت کنند- بنابراین برآوردهای مقاله از کاهش نمرات آزمون، بیش از حد است. در مقابل اگر انتخاب مثبت در آزموندهندگان وجود داشته باشد -به این معنی که انتهای توزیع تمایل کمتری برای شرکت در آزمون دارند- برآوردها از کاهش نمرات آزمون (به خاطر مجازی شدن آموزش) کمتر از حد واقعیت است. در این باره طبق گزارشهای ایالتی به نظر میرسد کاهش مشارکت در زمان همهگیری در گروههای آسیبپذیر بیشتر بوده باشد، شامل دانشآموزانی با زمینه اقتصادی-اجتماعی ضعیف، یادگیرندگان زبان انگلیسی و... . این گروه بهطور معمول نمرات آزمون پایینتری نسبت به سایرین (مانند دانشآموزان مسلط بر زبان انگلیسی) دارند. در این باره به اندازهای که این گروه از آمارها خارج شوند، برآوردهای مقاله از کاهش نمرات آزمون پایینتر از حد واقعیت خواهد بود. یکی دیگر از تهدیدات مهم متوجه اعتبار نتایج مقاله، درونزایی الگوهای آموزش است. این نگرانی وجود دارد که مناطقی که کمتر آموزش حضوری داشتند بیشتر متاثر از ابعاد دیگر همهگیری کرونا شده باشند. مشهودترین نگرانی هم این است که کم بودن آموزش حضوری ممکن است بازتابی از نرخ بالای ابتلا به کووید 19 باشد، و اینکه آثار سلامت پاندمی بهطور مستقیم بر عملکرد آموزشی دانشآموزان اثر میگذارد. با این حال این توضیحات با این واقعیت که سهم آموزش حضوری نواحی که نرخ ابتلای بیماری بالایی داشتند بیشتر بود، مطابقت ندارد. موضوع دیگر این است که سایر محدودیتهای غیرآموزشی -نظیر تعطیلی کسبوکارهای محلی یا فعالیتهای بعد از مدرسه- بر یادگیری دانشآموزان اثر گذاشته باشد. اگر اینطور بوده باشد، نتایج مقاله تورشدار خواهد بود. با توجه به ارتباط میان این محدودیتها، تمییز دادن تغییرات آموزشی با سایر تغییرات مربوط به بیماری قدری دشوار است.
کلام پایانی
با در نظر گرفتن همه محدودیتهای بالا، آمارها حاکی از آن است که نمرات دانشآموزان در سال تحصیلی (2021-2020، سال همهگیری کرونا) کاهش یافت. این کاهش برای مناطقی که آموزش از راه دور داشتند (و کمتر حضوری بود) شدیدتر بود. همچنین پیامدهای نابرابری در یافتههای این مقاله نیز نمایان شده است. دانشآموزان در مناطقی که جمعیت سیاهپوست و لاتینتبار دارند، با احتمال کمتری میتوانند آموزش حضوری را در دوران کرونا تجربه کنند. در واقع پیامدهای یادگیری از راه دور (مجازی) در مناطقی که جمعیت رنگینپوست بیشتری دارند بیشتر است (بهخصوص در درس یادگیری زبان انگلیسی). البته نمره، تنها یک معیار سنجش یادگیری دانشآموزان در سال تحصیلی 2021-2020 است. در مقاله مذکور مجال مطالعه روشهای دیگری که یادگیری دانشآموزان را خارج از این معیارها میسنجد نبود. بهعلاوه همانطور که در بحث محدودیتهای روششناسی بحث شد، نمیتوان برای اثرگذاری سایر محدودیتهای کرونایی بر زندگی دانشآموزان خارج از الگوی آموزشی تمییز قائل شد. در این رابطه یافتههای این مقاله میتواند سرآغازی برای دستاندرکاران و سیاستگذاران آموزشی باشد تا حمایتهای خود را از یادگیری دانشآموزان بهینه کنند. بهخصوص اینکه تحلیلهای مقاله پیشنهاد میکند تمرکز بر نواحی که در سال تحصیلی 2021-2020 کمتر آموزش حضوری داشتند حیاتی است. بهطور کلی، نتایج مقاله بیانگر آن است که آموزش مجازی یا از راه دور نمیتواند کارایی الگوی حضوری را داشته باشد. بنابراین، در همهگیریها یا اختلالات آینده باید یک عامل کلیدی در واکنشهای سیاسی، در نظر گرفتن اثرگذاری الگوهای مختلف آموزشی بر عملکرد دانشآموزان باشد.