پسانداز بیشتر با خرج بیشتر
الگوهای نوین پسانداز بازنشستگی چگونه است؟
فرض کنید وارد یک سوپرمارکت میشوید و برخی اقلام ضروری را برای منزل میخرید. کل مبلغ فاکتورتان ۱۰۰ دلار میشود. بهمحض اینکه این مبلغ را از طریق کارتخوان پرداخت میکنید، ۲۰ دلار بلافاصله به حساب پسانداز بازنشستگیتان واریز میشود. خلاصه اینکه ۱۰۰ دلار خرج میکنید و ۲۰ دلار به پسانداز بازنشستگیتان اضافه میشود. الگوی نوین «پسانداز از طریق خرج کردن» (saving through spending) چند سالی است مورد توجه برخی دولتها، شرکتهای خدمات مالی و حتی شرکتهای خردهفروشی قرار گرفته و توانسته به عنوان ابزاری جذاب برای پسانداز دوره بازنشستگی مورد توجه مردم قرار گیرد.
مسالهای قدیمی که جدیتر میشود
موضوع پسانداز برای بازنشستگی یکی از اساسیترین دغدغهها در دنیای امروز، نه فقط برای دولتها، بلکه برای بسیاری از مردم است. نتایج یک نظرسنجی در ۱۶ کشور مختلف دنیا از جمله ایالات متحده، روسیه و چین نشان میدهد درصد قابل توجهی از مردم از اطمینان کافی درباره تامین مالی طی دوره بازنشستگی برخوردار نیستند. در ایالات متحده بیش از نیمی از افراد بالای ۵۵سال هیچ پولی در حساب پسانداز بازنشستگی خود ندارند. این مساله در کشورهای در حال توسعه حتی وخیمتر است و بسیاری از مردم فاقد پسانداز برای بازنشستگی و حتی پسانداز برای خرجهای اضطراری هستند. با توجه به تغییر الگوی اشتغال در دنیا و گسترش خودکارسازی که بیکاریهای گستردهای را به همراه دارد، بیتوجهی به این مساله میتواند پیامدهایی جدی برای جامعه بشری به همراه آورد.
یک حرکت مکزیکی
طرح «مایلهایی برای بازنشستگی» (Millas para el Retiro) یکی از نمونههای موفقی است که نشان میدهد چگونه میتوان از الگوی «پسانداز از طریق خرج کردن» به سرمایهگذاری برای دوره بازنشستگی پرداخت. این طرح در قالب یک اپلیکیشن ویژه تلفن همراه در اختیار کاربران قرار میگیرد و به دو شیوه متفاوت به آنها کمک میکند تا به پسانداز برای دوره بازنشستگی بپردازند. در اولین روش، درصد مشخصی از هر خرید صورت گرفته از سوی کاربر به حساب بازنشستگی او واریز میشود. پس از اینکه کاربر اقدام به ثبتنام کرد، درصدی از خرید را که مایل است به حساب بازنشستگی انتقال یابد، مشخص میکند. برای مثال، اگر کاربر این مقدار را روی پنج درصد قرار دهد، به ازای هر ۱۰۰دلاری که بابت خرید مایحتاج روزانه خرج میکند، پنج دلار به صورت خودکار از حساب مربوط به کارت بانکی او برداشت شده و به حساب بازنشستگیاش واریز میشود. اما دومین شیوه به مراتب نوآورانهتر و البته جذابتر است. در دومین شیوه، امکان افزایش پسانداز از طریق خرید محصولات و خدمات دارای تخفیف مشخصشده از سوی برندها و فروشگاههای مختلف فراهم میشود. در ادامه بیشتر درباره این شیوه دوم صحبت میکنیم.
یک طرح جدی با مخاطبان زیاد
در طرح «مایلها برای بازنشستگی» موجودی حساب قرار نیست به صورت نقد در آن باقی بماند، بلکه این پول به صندوقهای ویژه سرمایهگذاری بازنشستگی وارد میشود. این صندوقها به وسیله بخش خصوصی مدیریت میشود. طرح «مایلها برای بازنشستگی» از سوی شرکت ویتالیس (Vitalis) که در زمینه مشاوره سرمایهگذاری در مکزیک فعالیت دارد، ارائه میشود. مدیرعامل ویتالیس میگوید کمک به طیف گسترده افراد با درآمدهای پایین که به صورت مشخص در جایی استخدام نیستند هدف اصلی از این طرح بوده است. بسیاری از این افراد نمیتوانند از طرحهای بازنشستگی مربوط به مشاغل دولتی یا خصوصی بهرهمند شوند. جالب است بدانید طرح «مایلها برای بازنشستگی» مورد حمایت دولت مکزیک نیز قرار دارد. در واقع یک سازمان دولتی که مسوول نظارت بر صندوقهای سرمایهگذاری بازنشستگی است بر این طرح نظارت دارد که همین موجب اعتمادسازی گسترده برای مردم شده است.
حکایت سرکه نقد و حلوای نسیه
شاید عنوان «پسانداز از طریق خرج کردن» به نوعی متناقض باشد، زیرا هر چه باشد، «پسانداز» عبارتی است که در مقابل واژه «خرج» قرار میگیرد. اما اتفاقاً همین عنوان میتواند یک محرک جذاب برای بسیاری از افراد باشد. پژوهشهای متعددی تاکنون صورت گرفته که نشان میدهد انسانها بیشتر به خرج کردن برای رسیدن به رضایت آنی و کوتاهمدت گرایش دارند تا پسانداز و دستیابی به رضایت در بلندمدت. پسانداز برای بازنشستگی نمونه خوبی در این زمینه است. کمتر کسی با کمال میل دوست دارد پول نقدی را که در اختیار دارد برای استفاده در چند دهه آینده، کنار بگذارد و به آن دست نزند. یکی از اساسیترین دلایل چنین رویکردی را باید در آنچه «سوگیری زمان حال» (present bias) نامیده میشود، جست. منظور از سوگیری زمان حال این است که انسانها معمولاً حاضرند به خاطر دستیابی به پاداشی حاضر و آماده، از پاداشی هر چند بزرگتر در آینده چشمپوشی کنند. همان حکایت سرکه نقد و حلوای نسیه خودمان! در کشورهایی که امکان خرید نسیه در قالب خطوط اعتباری به سادگی برای شهروندان فراهم است، این الگوی رفتاری به وفور دیده میشود. چه بسیارند کسانی که به خریدهای عمده با کارتهای اعتباری خود میپردازند و در مقابل، از پسانداز درصدی از درآمدشان، نه برای بازنشستگی، بلکه حتی برای اهداف میانمدت نیز خودداری میکنند.
وقتی پولی برای پسانداز نیست
اما این خطای شناختی، تنها دلیل برای پسانداز نکردن برای دوره بازنشستگی نیست. بسیاری از نیروهای کار دارای دستمزد پایین بیشتر به دلایل اقتصادی، قادر به پسانداز برای دوره سالمندی نیستند. درآمد بسیاری از این افراد به زحمت کفاف هزینههای زندگیشان را میدهد و به همین دلیل، نمیتوانند بخشی را برای پسانداز کنار بگذارند. از سوی دیگر، شاید سازوکارهای پیچیده بیمههای بازنشستگی به شکلی باشد که این افراد را از آن منصرف کند. خلاصه اینکه پسانداز برای بازنشستگی هم از نظر اقتصادی (به ویژه برای اقشار پاییندست) و هم از نظر رفتاری (سوگیری زمان حال) یک چالش جدی بهشمار میرود.
وقتی خرج کردن، شیرینتر میشود
تردیدی نیست که خرج کردن بخشی اساسی از زندگی انسان بوده و اقدامی گریزناپذیر بهشمار میرود. پلتفرم «مایلها برای بازنشستگی» روی همین نکته دست میگذارد. همانطور که گفتیم، دومین قابلیت این طرح، بهرهمندی از تخفیفها برای واریزی بیشتر به حساب پسانداز ویژه بازنشستگی است. فرض کنید که یک سوپرمارکت برای فروش یکسری محصولات، مقداری مشخص (مثل ۱۰ درصد) تخفیف نسبت به قیمت درجشده روی محصول در نظر میگیرد. در این حالت، مشتری قیمت درجشده روی محصول (مثلاً ۲۰ دلار) را میپردازد و مبلغ تخفیف (در اینجا مثلاً دو دلار) به صورت آنی از حساب سوپرمارکت به حساب پسانداز بازنشستگی مشتری واریز میشود. این قابلیت به ویژه برای آن دسته از مشتریانی که به صورت معمول قادر به واریز به حساب بازنشستگی نیستند یا شاید به دلایلی (مثل سوگیری زمان زمان) تمایل چندانی به آن نداشته باشند، بسیار سودمند خواهد بود.
یک بازی سه سر برد
یکی از نقاط قوت طرح «مایلها برای بازنشستگی» بهرهگیری از فروشندگان به عنوان یکی از بازیگران اصلی برای افزایش پسانداز کاربران طرح است. در این الگو، فروشندگان طرح قرارداد متعهد میشوند مقدار تخفیفی را که برای اجناس مختلف مشخص میکنند به صورت مستقیم به حساب پسانداز بازنشستگی مشتری خود واریز کنند. البته این الگوی همکاری به سود فروشندگان نیز خواهد بود، زیرا محصولات و خدمات تخفیفدار آنها از طریق اپلیکیشن معرفی میشود و به نوعی، یک تبلیغ رایگان برای آنها صورت میگیرد. در حال حاضر، فروشگاههای ریز و درشت زیادی به این طرح پیوستهاند که البته علاوه بر برندهای محلی، نامهای معتبری همچون استارباکس یا آمازون نیز در میان آنها به چشم میخورد. در واقع در این الگو یک مثلث همکاری شکل میگیرد که در یک سر آن اپلیکیشن «مایلها برای بازنشستگی» و در دو راس دیگر آن نیز کسبوکارها و کاربران قرار دارند. هر قدر کسبوکارهای بیشتری به این طرح بپیوندند، اپلیکیشن برای کاربران جذابتر شده و بر تعداد آنها افزوده میشود. این افزایش محبوبیت موجب تشویق کسبوکارهای دیگر به ارائه خدماتی مشابه میشود و البته کاربران بیشتری نیز به استفاده از این اپلیکیشن ترغیب خواهند شد. به این ترتیب یک بازی سه سر برد شکل میگیرد که میتواند منافع بلندمدت همه طرفها را تامین کند.
در حال حاضر، طرح «مایلها برای بازنشستگی» بزرگترین مجموعه پسانداز داوطلبانه بازنشستگی در مکزیک بهشمار میرود. با توجه به نرخ فعلی رشد، پیشبینی شده ارزش کل سپرده موجود در این طرح در سال ۲۰۲۷ به رقم ۳۵۰ میلیون دلار برسد.
الگوهای مشابه در کشورهای دیگر
البته مکزیک تنها کشوری نیست که به سراغ این روش رفته است. در اسپانیا یک اپلیکیشن به نام پنسومو (Pensumo) وجود دارد که سازوکاری مشابه دارد. این اپلیکیشن در حال حاضر حدود ۱۰ هزار کاربر را جذب کرده است. در استرالیا هم پلتفرمهای ویژه پسانداز از طریق خرج در حال گسترش هستند که برای نمونه میتوان به اپلیکیشن سوپرسوپر (SuperSuper) و بوست یور سوپر (Boost Your Super) اشاره کرد. همه این اپلیکیشنها درصدی مشخص از خرید صورتگرفته از سوی کاربر را به حسابش واریز میکنند. محاسبات یکی از این اپلیکیشنها در استرالیا نشان میدهد یک کاربر معمولی میتواند فقط با این روش، هر سال ۴۳۸ دلار پسانداز کند. با در نظر گرفتن بازدهی پنجدرصدی سرمایه در سال و اثر مرکب سرمایه و همچنین تعدیل اثر تورم، 40 سال بعد رقمی معادل ۶۵ هزار دلار به دست میآید که البته بسیار ارزشمند خواهد بود. نکته ظریف ماجرا اینجاست که هر فرد به هر حال باید برای گذران زندگی به صورت پیوسته پول خرج کند و اگر چنین حسابی نداشته باشد، این فرصت برای پسانداز را از دست میدهد.
پسانداز پول خردی
یکی دیگر از شیوههای نوین برای پسانداز دوره بازنشستگی، الگویی است که شرکت ولثسیمپل (WealthSimple) طراحی کرده است. شرکت ولثسیمپل در زمینه ارائه خدمات متنوع مالی و سرمایهگذاری برای عموم مردم در کانادا فعالیت دارد و در سالهای اخیر به دلیل ارائه راهحلهایی کاربرپسند (مثل اپلیکیشنی با امکان خرید و فروش بدون کمیسیون سهام بورسی) به شدت مورد توجه کاربران و به ویژه نسل جوان قرار گرفته و توانسته در رقابت با بانکهای بزرگ، سهم قابلتوجهی از بازار را به خود اختصاص دهد. ولثسیمپل امکان پسانداز پول خرد را نیز در اختیار کاربرانش قرار میدهد. اما چطور؟ در روزگاری نهچندان دور که خریدها به صورت نقدی صورت میگرفت، معمولاً باقیمانده پول مشتری در قالب سکه به او بازگردانده میشد. اگر شما هم حداقل در دهه سوم یا چهارم زندگیتان باشید، احتمالاً خاطرهای از قلک و پسانداز پول خرد در آن را در ذهن دارید. ولی این روزها که تقریباً همه پرداختهای روزمره با کارت یا به صورت آنلاین صورت میگیرد و خبری از سکه و پول خرد نیست، دیگر قلک را باید برای همیشه به موزهها سپرد. شرکت ولثسیمپل مدتی پیش از خدمت جدید خود به نام روندآپ (RoundUp) رونمایی کرد. روندآپ (یا همان گرد کردن) این امکان را به مشتریان میدهد تا پول خرد پرداختهای آنلاین خود را به یک حساب سرمایهگذاری وارد کنند. منظور از پول خرد، تفاضل قیمت برای گرد کردن روی به بالای قیمت است. برای نمونه، فرض کنید قهوهای به قیمت 85 /3 دلار از یک کافیشاپ میخرید. پول خرد این تراکنش برابر با ۱۵ سنت خواهد شد. همه این مبالغ خرد در پایان هفته محاسبه شده، از حساب کاربر برداشت و به یک حساب سرمایهگذاری منتقل میشود. در حال حاضر، در کانادا این امکان وجود دارد که کاربر یک حساب پسانداز بازنشستگی یا حساب پسانداز تحصیلی را به عنوان حساب مقصد تعریف کند. به این ترتیب، هر هفته مقداری پول که البته رقم چندان بزرگی نخواهد بود، به این حسابها منتقل میشوند. با توجه به سود مرکب تعلقگرفته به موجودی این حساب، کاربر میتواند پس از چند دهه، به مبلغ قابل توجهی دست یابد.
نتیجهگیری
روند گسترده اتوماسیون و هوشمندسازی کسبوکارها موجب شده بر شمار افراد بیکار یا دارای حداقل درآمد در سراسر دنیا افزوده شود. یکی از چالشهای اساسی هر کشوری، تامین آتیه این افراد است که البته تا حد زیادی به سرمایهگذاری خود آنها برای دوره بازنشستگی بستگی دارد. افزایش سواد مالی و نیز ایجاد حس ضرورت به منظور پسانداز برای دوره بازنشستگی معمولاً فرآیندی زمانبر و هزینهبر است. اما از آنجا که خرج کردن بخشی جداییناپذیر از زندگی هر انسانی بهشمار میرود، بهرهگیری از طرحهایی به منظور پسانداز از طریق خرج کردن میتواند میانبری برای حل این چالش، هر چند به شکل نسبی باشد. ارائه طرحهای اینچنینی در قالب اپلیکیشنهای ویژه تلفن همراه، آن هم با یک رابط کاربری ساده موجب میشود کاربر بدون برخورد با پیچیدگیهای رایج در هنگام پیوستن به طرحهای معمول بیمه بازنشستگی، اقدام به تعریف طرحی مناسب برای خود کند. این سادگی که به معنای از بین بردن موانع آغازین جذب کاربر است، در نهایت امکان پیوستن کاربرانی بیشتر و افزایش محبوبیت اپلیکیشنهایی اینچنینی را فراهم میسازد. بهطور کلی، نظام تامین اجتماعی بازنشستگی دارای سه رکن اساسی است که به ترتیب صندوقهای بازنشستگی دولتی، طرحهای بازنشستگی کارفرمایی و نیز طرحهای بازنشستگی فردی هستند. این الگوی نوین میتواند رکن چهارمی برای این ساختار باشد که برای دستهای مشخص از مردم یعنی کارگران با کمترین درآمد و کسانی که برای استفاده از سه رکن دیگر با مشکل روبهرو هستند، کاربرد دارد. همچنین بهرهمندی سهجانبه موجود در این الگو (اپلیکیشن، کسبوکارها و کاربر) میتواند در نهایت یک بازی سه سر برد را رقم بزند.
چند پیشنهاد برای ایران
در سالهای اخیر شاهد به میدان آمدن استارتآپهای متنوعی در حوزه فینتک هستیم. بسیاری از این استارتآپها با بهرهگیری از دانش روز توانستهاند شیوههای کارآمدی را توسعه داده و عرضه کنند. به نظر میرسد با توجه به بحرانی که از همین حالا در کمین صندوقهای بازنشستگی نشسته و ممکن است در چند دهه آینده به بروز چالشهایی جدی برای آنها بینجامد، لازم است به دنبال راههای نرفته و شیوههای نوینی برای تغییر ریل حرکت و افزایش کارایی کلی نظام تامین اجتماعی برای بازنشستگان باشیم. شیوههایی نظیر «پسانداز از طریق خرج کردن» یکی از این شیوههاست. البته اینکه آیا چنین طرحهایی بر اساس قوانین و مقررات جاری نظام اقتصادی کشور اجازه فعالیت دارند و چالشهای پیشروی آنها در ایران، موضوعی است که حتماً باید به آن پرداخته شود. با این حال به نظر میرسد توجه جدی بازیگران اصلی نظام مالی و بانکی به نوآوریهایی اینچنینی نهتنها میتواند به تسریع اصلاح مقررات و تسهیل ورود تیمهای نوآور به این حوزه بینجامد، بلکه چنین اقداماتی شاید به کاهش برخی محرومیتها در نظام تامین مالی بازنشستگی و در نهایت، کاهش پیامدهای ناگوار بحران احتمالی این صندوقها در آینده نیز منجر شود.