آتش دلاری تیر
ریشه فراز و فرود تابستانی بازار ارز از کجا آب میخورد؟
حمید فرزین: نگرانی از ارزش ریال، تمام بازارها را نوسانی کرده است؛ در چنین فضایی افراد زیادی پول خود را به سوی بازارهایی میبرند که با آن آشنایی بیشتری دارند یا تصور میکنند، برای آنها سود بیشتری به همراه دارد. بازار ارز، جدا از ورود این نوع تقاضاهای نگران، تحت تاثیر عوامل اختصاصی دیگری نیز قرار داشت که دست به دست هم دادند تا نوسانیترین ماه دلار در سال 99 در تیرماه رقم بخورد. دلاری که در انتهای بهار در کانال 19 هزارتومانی به کار خود پایان داده و حدود 18 درصد افزایش را به نام خود رقم زده بود، تنها پس از گذشت سه روز از ابتدای تابستان وارد کانال 20 هزارتومانی شد و به این میزان افزایش اکتفا نکرد، به طوری که در تاریخ 28 تیرماه با قیمت 25 هزار و 100 تومان بسته شد. در ابتدای بیست و نهمین روز تیرماه، تا کانال 26 هزار تومان پیشروی کرد ولی پس از آن با یک شیب شدید کاهشی تا انتهای کانال 21 هزارتومانی عقب نشست. در واقع بخش زیادی از رشد تیرماه این ارز، در سه روز آخر این ماه از دست رفت. چنین نوسانات رفت و برگشتی سنگین در تیرماه، نگاه فعالان اقتصادی نسبت به آینده بازار ارز را نامطمئنتر از قبل کرده است، خصوصاً آنکه بازار پس از شوک ریزشی تیرماه، در مردادماه بار دیگر افزایش خود را آغاز کرد و پا به کانال 24 هزارتومانی هم گذاشت. چرا بازار ارز دچار شوک افزایشی شد، چرا ریزش کرد و در نهایت دلیل حرکت دوباره به سوی قیمتهای بالاتر چیست؟ پرسش به این پاسخها شاید تا حدی تحولات بازار ارز را رمزگشایی کند.
قسمت اول: فصل تقاضا
با شروع تابستان، تقاضا با سرعت بیشتری به بازار دلار هجوم آورد. در بیست روز ابتدایی این ماه عمده تقاضاها را میتوان در چند سرفصل دستهبندی کرد: پیشینی و به تعویقافتاده، آربیتراژی، سفتهبازان؛ در 10 روز بعدی نیز تقاضای دیگری به بازار افزوده شد: تقاضای احتیاطی که به قصد حفظ ارزش پول وارد بازار شد.
تقاضای پیشینی و به تعویقافتاده: به باور برخی از تحلیلگران، تجارت خارجی در فصل اول سال به دلیل شیوع ویروس کرونا تا حدی خوابیده بود و بسیاری از افراد نتوانسته بودند برای وارد کردن کالای مورد نظر خود اقدام کنند. با باز شدن مرزها و کاهش محدودیتهای مربوط به پاندمی کرونا، کمکم این تقاضای عقبافتاده که تجمیعی از چند ماه بود، به بازار وارد شد و قیمتها را تحت تاثیر قرار داد. این مساله را نیز باید در نظر گرفت که قاچاقچیان نیز در مدت بسته بودن مرزها به احتمال زیاد در خرید و فروش کالا مشکل داشتند و با باز شدن مرزها و از سرگیری فعالیت آنها، فشار دیگری نیز به بخش تقاضا وارد شد.
تقاضای آربیتراژی: به گفته اکثر فعالان، در مقاطعی از تیرماه، ارزش دلار در کشورهای همسایه مانند امارات و ترکیه بالاتر از بازار داخلی بود. از نگاه آنها، این اتفاق گاه هم به صورت عملی میتوانست به صورت جابهجایی ارز از جای ارزانتر به محل گرانتر، اثر خود را در بازار نشان دهد یا اینکه اثری روانی بر ذهنیت معاملهگران بازار داخلی داشته باشد که قیمتها باید به سوی تعادل و نزدیک شدن به هم قدم بردارند، یعنی دلار هم با افزایش ارزش در بازار داخلی به بازارهای همسایه نزدیک شود. یکی از مهمترین عوامل افزایش قیمت ارز در تیرماه هم از سوی بسیاری از فعالان، تقویت ارزش حواله درهم نسبت به ریال عنوان میشد که خود را در تضعیف ریال در برابر دلار نشان میداد.
تقاضای کاذب و سفتهبازی: سفتهبازان نقش کمتری در افزایش اخیر نرخ ارز داشتند، چراکه در ماههای گذشته، بازدهی سایر بازارها به اندازهای بوده است که تمایل آنها برای معامله در بازار ارز را کاهش دهد. با این حال، گفته میشود زمانی که قیمت دلار از کانال 20 هزارتومانی عبور کرد، انتظارات فنی این دسته از بازیگران تغییر کرد و در نتیجه تصمیم گرفتند، بخش بیشتری از سبد سرمایهگذاری خود را به دلار تبدیل کنند. این نوع تقاضا هم، قیمت دلار را تحریک کرد، ولی نمیتوان اثر آن را به اندازه سایر متغیرها در نظر گرفت. در کنار این، نوع دیگری از تقاضا در تیرماه در بازار وجود داشت که میتوان به آن عنوان «تقاضای» کاذب داد. در این نوع تقاضا، افراد با صف گرفتن در برابر صرافیهای منتخب بازارساز به دنبال خرید ارز ارزان از آنها و فروش در بازار آزاد بودند. اگر قیمت این صرافیها و بازار آزاد به هم نزدیک بود، اساساً چنین تقاضایی در بازار ایجاد نمیشد.
تقاضای احتیاطی: در 10 روز انتهایی تیرماه، جنس نوسان دلار تغییر کرد و میزان جابهجاییهای کانالی این ارز بیشتر شد. به نظر میرسد به واسطه بالا آمدن نرخ ارز، نگرانیها نسبت به ارزش ریال بیشتر شده بود و از تاریخ 21 تیر، تقاضای افراد عادی به صورت مشهودی وارد بازار شد. در کنار این، گروهی از افراد هم که در آینده نیاز به تهیه ارز داشتند به واسطه هراس از احتمال رشد بیشتر قیمتها، ترجیح دادند به بازار ورود کنند و ارز مورد نیاز خود را تهیه کنند.
مجموع این تقاضاها به قیمت فشار زیادی را وارد کرد و محرکی برای رشد دلار شد، ولی باید به این نکته دقت کرد که افزایش تقاضا بهتنهایی برای بالا رفتن رشد دلار کافی نبوده است و به احتمال زیاد در سمت عرضه نیز اختلالهایی رخ داد که منجر به تقویت نرخ ارز شد. اولین اختلال به احتمال زیاد ناشی از آن بود که صادرات در دوران کرونا پایینتر آمد و نتوانست به سرعت خود را بازیابی کند. در کنار این، کاهش صادرات نفتی و افت قیمت طلای سیاه، سختتر شدن دسترسی به داراییهای ارزی در کشورهای خارجی و جابهجاییهای بانکی از دیگر عوامل اثرگذار بودند که سمت عرضه را تحت تاثیر قرار دادند و نرخ ارز را تحریک به صعود کردند.
قسمت دوم: ریزش سهروزه
قیمت دلار تا ساعت 12 ظهر روز 29 تیر عمدتاً روند افزایشی داشت و در این مقطع زمانی حتی به ابتدای کانال 26 هزارتومانی برخورد کرد. با این حال، پس از این برخورد، ریزش شدیدی در بازار آغاز شد که تا آخرین روز تیرماه ادامه داشت. بیشترین افت هم سهم روز 30 تیر بود که قیمت دلار 2100 تومان افتاد و به کانال 22 هزارتومانی رفت. گفته شده است که سه عامل مهم در ریزش انتهای تیرماه نقش داشته است: سفر نخستوزیر عراق به ایران و درز کردن اخبار مثبت از آن به بازار، دوم، عرضه شدید ارز توسط بازارساز و سوم، سودگیری نوسانگیران و فروش در سقف قیمت.
سفر نخستوزیر عراق به ایران: مصطفی کاظمی، نخستوزیر عراق، در اولین سفر خارجی خود پس از رسیدن به نخستوزیری، به تهران آمد. این سفر از آن جهت برای بازار ارز اهمیت داشت که ایران مطالبات زیادی از طرف عراقی دارد و توافق در زمینه چگونگی تسویه آنها میتوانست حتی سمت عرضه ارز را تحت تاثیر قرار دهد. در کنار این، عراق یکی از مقاصد مهم صادراتی ایران است که افزایش تبادلات با این کشور در دوران تحریم میتواند چارهگشای بخشی از مشکلات باشد. در آن مقطع زمانی، شایعاتی در بازار وجود داشت که عراق قرار است بخشی از داراییهای ارزی ایران را آزاد کند و احتمال تقویت آنی سمت عرضه، گروهی را در موقعیت فروش قرار داد.
تزریق ارز توسط بازارساز: عامل مهمتری که بسیاری از معاملهگران باور داشتند، زمینهساز افت دلار شد، مداخله بازارساز در معاملات و تزریق سنگین ارز بود. تحلیلگران عنوان میکردند، زمانی که قیمت با این شدت ریزش میکند، عرضه سنگینی رخ داده است که تقاضا را ترسانده و از بازار دور کرده است. به باور این گروه، تنها بازارساز توانایی عرضهای چنین سنگین در بازار را دارد.
سودگیری نوسانگیران و فروش در سقف: گروه دیگری از فعالان، معتقد بودند نوسانگیران پس از اینکه قیمت دلار را طی تیرماه هفت کانال بالا آوردند، تصمیم گرفتند بخشی از ارزهای خریداریشده در قیمتهای پایینتر را به بازار عرضه کنند و با کاهش قیمتها، بار دیگر در نرخهای پایین اقدام به خرید کنند. در این میان، گروه دیگری ورود ارز صادرکنندگان به بازار را عامل ریزش قیمتها میدانستند. با این حال در این مورد توافق نظری در میان معاملهگران وجود نداشت.
قسمت سوم: تلاش برای برگشت به سقف قبلی
پایان کاهشی تیرماه به ماه دوم تابستان سرایت نکرد؛ بهطوری که قیمت در همان هفت روز ابتدایی مردادماه حتی یکبار به صورت موقت کانال 24 هزارتومانی را لمس کرد.
برخی فعالان اعتقاد داشتند که سفتهبازان پس از آنکه عرضه بازارساز آرام گرفت، بار دیگر در موقعیت خرید قرار گرفتند و قیمت را بالا آوردند. گروه دیگری عنوان میکردند، برخی از افراد که سود هنگفتی را در بازار سهام به دست آوردهاند، تصمیم گرفتند بخشی از سود کسبشده را وارد بازار ارز کنند و به این شکل سبد دارایی خود را متنوعتر کنند. با این حال، جدا از این مسائل به نظر میرسد عوامل بنیادی در بازار حضور دارند که زمینهساز رشد قیمت میشوند. آخرین آمارها حکایت از رشد نقدیندگی دارند؛ نرخ تورم نیز رویه صعودی پیدا کرده است و مهمتر، انتظارات تورمی بالاست و نگرانیهای سیاسی نیز رفع نشده است.
در چنین فضایی شاید اتفاقات مقطعی مانع از افزایش قیمت دلار شوند، ولی روند بلندمدت این ارز در صورت ادامه رشد نقدینگی و بالا رفتن تورم، نمیتواند صعودی نباشد. در کنار این، بازار سهام برخی از سرمایهگذاران را چنان با سود مواجه کرده است که میتوانند نقدینگی خود را به سایر بازارها سرایت دهند و زمینهساز بالا رفتن نوسانات شوند. شاید برای کوتاهمدت سیاستگذار بیش از هر مورد دیگری باید به فضای بازار سهام دقت کند و مدیریت آن را در دستور کار خود قرار دهد که از این بازار، نوسانی به بازارهای دیگر سرایت نکند؛ امری که بسیار دشوار است و نیاز به تصمیمهای سخت دارد. دوم اینکه با برخی اقدامات اقتصادی، نگرانیهای تورمی افراد را کاهش دهد. از جمله این اقدامات انتشار اوراق مصون از تورم است.