روز سقوط ارز
وضعیت بازارها با ریزش دلار چه تغییری میکند؟
حمید عزیزی: نوزدهمین روز مردادماه، قیمت دلار سقوط کرد. بهای این ارز که در تاریخ 16 مرداد، در محدوده 23 هزار و 600تومانی قرار داشت، یکشنبه گذشته به یکباره بیش از دو هزار تومان از ارزش خود را از دست داد و به بهای 21 هزار و 500 هزار تومان رسید. چنین افت قیمتی یکبار دیگر در اواخر تیرماه به ثبت رسیده بود، جایی که این ارز از کانال 24 هزارتومانی افت خود را آغاز کرد و در نهایت به کانال 22 هزارتومانی ریزش کرد. در واقع با وجود روند افزایشی دلار در سال 99، روزهایی بوده که برای این ارز سقوطهای سنگینی به ثبت رسیده است؛ در صورتی که این ریزشها ادامه پیدا کنند، سایر بازارها و متغیرهای دیگر اقتصاد کلان نیز از آن اثر خواهند پذیرفت. در حال حاضر در حالی که برخی از تحلیلگران از احتمال ادامه رشد دلار سخن میگویند، گروه دیگری باور دارند شاخص ارزی در پنج ماه ابتدایی سال دچار اضافه پرش شده است و در ادامه سال به تدریج با افت قیمت مواجه خواهد شد؛ اما آیا اقتصاد ایران در شرایط کنونی ظرفیت افت بیشتر قیمت دلار را دارد و در صورت پایین رفتن این ارز از مثلاً مرز روانی 20 هزار تومان، چه اتفاقی در سایر بازارها رخ خواهد داد؟
ریزش ارز به زیر مرز روانی
8 تیرماه 99 آخرین روزی بود که قیمت دلار زیر مرز 20 هزارتومانی نوسان کرد و پس از آن در کف و سقف 20 هزار و 100 تا 25 هزار و 100 تومان تغییرات خود را به ثبت رساند. اگر بخواهیم بررسی کنیم که ریزش قیمت دلار به زیر مرز یادشده چه اثری بر بازارها خواهد گذاشت، بهتر است در ابتدا مشاهده کنیم که عبور شاخص ارزی از مرز 20 هزارتومانی، چه تغییرات قیمتی را برای داراییهای مختلف ایجاد کرد.
در تیرماه امسال، متوسط قیمت هر مترمربع آپارتمان مسکونی در بنگاههای املاک تهران معادل ۲۰ میلیون و ۹۱۰ هزار تومان ثبت شد که در مقایسه با خرداد معادل ۴ /۱۰ درصد و نسبت به مدت مشابه سال گذشته معادل ۶ /۵۶ درصد افزایش را تجربه کرد. بخشی از این افزایش به نوسانات قیمت دلار نسبت داده شد و بخش دیگر به تلاشی که افراد برای حفظ ارزش پول خود با ورود به بازارهای مختلف میکردند. در کنار این، پس از گذر از شرایط قرنطینهای و باز شدن آهسته مشاغل، تقاضای عقبافتاده نیز تا حدی وارد بازار مسکن شد.
در بازار خودرو نیز که دچار رکود شده بود، در تیرماه قیمتها رشد بیشتری کردند و حتی به صورت رسمی نیز خودروسازان نرخهای خود را با اجازه شورای رقابت بالاتر بردند؛ به عنوان مثال عنوان شد که از سوی خودروسازان قیمت خودرو پژو 206 تیپ 5 در ابتدای مرداد به بیش از 100 میلیون رسیده است. افزایش قیمتی معادل 20 میلیون و 604 هزار تومان که قیمت این خودرو را از 82 میلیون و 800 هزار تومان به 103 میلیون و 404 هزار تومان رساند. البته قیمت همین خودرو در بازار در اواسط مرداد بالای 200 میلیون تومان ارزشگذاری شد که همچنان اختلاف زیادی با قیمت رسمی دارد. همین اختلاف قیمت هم موجب میشود که در پیشفروش شرکتها، افراد زیادی شرکت کنند. در مورد افزایش قیمت خودرو گفته میشد که شرکتهای خودروساز با توجه به افزایش سرسامآور نرخ ارز و تورم که روی قیمت نهادههای تولیدی اثر مستقیم دارد، ناچار به بالا بردن قیمتها هستند. در واقع افزایش قیمت ارز از آنجا که قیمت تمامشده تولید برای خودروساز را بالاتر میبرد، به ناچار موجب میشود که قیمت کارخانه هم افزایش پیدا کند. با این حال از آنجا که باز هم این قیمت به صورت دستوری تعیین میشود و به بازار نزدیک نیست، عدم تعادلهای زیادی در بازار خودرو به وجود میآید.
بازار سهام نیز در تیرماه رشد قابل توجهی را ثبت کرد و با روند آرامتری در مرداد به افزایش خود ادامه داد. برخی از تحلیلگران رشد شاخص کل بورس را تا حدی به بازار ارز نسبت میدادند؛ با این حال، از آنجا که رشد این بازار بسیار قابل توجهتر از بازار ارز بود، میتوان گفت عوامل دیگر و مهمتری چون هجوم نقدینگی سرگردان در تقویت این بازار نقش داشتند.
در واقع مرور روندهای قیمتی نشان میدهد که عبور دلار از بالای مرز 20 هزارتومانی زمینهساز افزایش قیمت در سایر بازارها شده است؛ با این حال، این سوال مطرح میشود که اگر قیمت ارز به زیر مرز 20 هزارتومانی ریزش کند، قیمت خودرو و مسکن نیز به همان نسبت کاهش خواهد یافت؟ بیشتر تحلیلگران بازار اعتقاد دارند، عدم رشد بیشتر دلار کمک میکند که افزایش قابل ملاحظهای در بازار مسکن و خودرو رخ ندهد و هر دو تا حدی وارد رکود شوند؛ ولی در مورد این مساله که کاهش نرخ ارز چه اثری بر این بازارها میگذارد، توافق نظری وجود ندارد.
عدهای اعتقاد دارند که هم مسکن و هم خودرو با تاخیر نسبت به کاهش قیمت ارز واکنش نشان خواهند داد و گروه دیگری معتقدند از آنجا که تمام این بازارها تقریباً به صورت همزمان رشد کردهاند، کاهش یکی منجر به افت دیگری خواهد شد. گروه اول، اعتقاد دارند اگر قیمت مسکن و خودرو را در یک بازه سهساله با قیمت دلار مقایسه کنیم، متوجه میشویم که به اندازه رشد این ارز افزایش پیدا نکردهاند؛ در نتیجه نمیتوان انتظار داشت که افت دلار منجر به افت زیاد مسکن و خودرو آن هم به صورت سریع شود. این در حالی است که عده دیگری باور دارند رشد قیمت در بازار مسکن و خودرو ناشی از بالا رفتن انتظارات تورمی افراد بوده است و کاهش نرخ ارز، چنین انتظاراتی را پایین میآورد و در نتیجه موجب افت قیمت مسکن و خودرو خواهد شد.
در مورد بازار سهام، عدهای از تحلیلگران باور دارند، قیمت سهمها بیشتر از آنکه تحت تاثیر دلار باشد، به میزان ورود نقدینگی جدید بستگی دارد. در واقع از نگاه آنها، شاخص کل بورس تنها در صورتی دچار افت قابل توجه و ریزش میشود که تغییر بنیادی در سمت و سوی انتظارات حاضران این بازار و ورودی نقدینگی آن صورت بگیرد یا اینکه حمایت دولت از آن کمتر شود. از نظر این دسته، کاهش قیمت دلار تنها در صورتی میتواند بورس را دچار نزول کند که معاملهگران تصور کنند، شاخص به سقف رشد خود رسیده است و میتوانند با نقد کردن سود خود به سوی بازارهای دیگر چون ارز و طلا بروند.
گروهی نیز در بازار حضور دارند که مرتب این باور را نشر میدهند که افت قیمت دلار، ریزش سنگین شاخص را در پی خواهد داشت، هرچند که سهم رشد دلار در بالا رفتن شاخص زیاد ارزیابی نشود. این گروه افزایش شاخص کل بورس را به انتظارات تورمی نسبت میدهند و معتقدند با پایین آمدن این انتظارات تحت تاثیر افت نرخ ارز، طبیعتاً بورس نیز باید دچار ریزش شود.
در نهایت باید مساله نقدشوندگی و توان خرید را نیز در بازارها در نظر گرفت. بازارهای مسکن و خودرو هم نیاز به توان خرید بالاتری در مقایسه با دلار و سهام دارند و هم اینکه نقدشوندگی آنها دشوارتر است. البته نسبت به قیمت ارز حساسیتهایی وجود دارد و ممکن است همین مساله موجب شود حتی در شرایط ریزشی، برخی سرمایههای دیگر را نسبت به آن برای خرید ترجیح دهند.
سقوط دلار به زیر 15 هزار تومان
در شرایط کنونی کمتر معاملهگر و فعال بازاری انتظار دارد که قیمت دلار به میزانی بازگردد که پیش از اسفند 98 در آن قرار داشت. از نگاه معاملهگران، شاید تنها توافق با آمریکا یا گشایش بزرگی در تحریمها و فروش نفت، بتواند قیمت دلار را به زیر 15 هزار تومان ببرد. با این حال، اگر بازارساز بخواهد تنها با تکیه بر عرضه گسترده ارز و گشایشهای مقطعی، قیمت دلار را دچار چنین افتی کند، با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد. اولین مشکل بالا رفتن احتمال حملات سفتهبازانه است. در واقع یکی از دلایلی که تقاضا در شرایط کنونی در بازار ارز نسبت به قبل کمی پایینتر آمده است، بالا رفتن قیمت دلار است. در این شرایط کمبود و تضعیف در سمت عرضه بوده که منجر به رفتن این ارز به بالای مرز 20 هزارتومانی شده است. اگر سمت عرضه تقویت شود، انتظار میرود که قیمت دلار دچار افت قابل توجهی شود، ولی رفتن به زیر محدوده 15 هزار تومان، برای خریداران جذاب به نظر میرسد؛ چراکه گفته میشود سطح تقاضا از آبان سال گذشته زیر این محدوده رشد قابل توجهی پیدا کرده بود و گشایشهای مقطعی نمیتوانند زمینهساز ماندگاری دلار زیر 15 هزار تومان شوند. از آنسو، این میزان از افت دلار، جذابیت صادرات را کاهش میدهد و این مساله میتواند ارزآوری در بخش غیرنفتی را تحت تاثیر قرار دهد. در این میان، مسلماً با ارز ارزان جذابیت برای واردات رسمی و غیررسمی نیز بار دیگر زیاد خواهد شد و در نتیجه تقاضا برای ارز در بازار رشد پیدا میکند که ثبات نرخ را تحت تاثیر خودقرار میدهد.
با این حال، حتی افت مقطعی دلار به زیر محدوده یادشده میتواند تغییرات زیادی را در سه بازار سهام، مسکن و خودرو ایجاد کند، چراکه چنین افتی، قطعاً تا حد زیادی انتظارات تورمی را کاهش خواهد داد و سطح تقاضا در جامعه برای داراییهای مختلف را که از هراس از دست دادن ارزش پول ایجاد شده بود، تا حدی از بین میبرد.
ماندگاری دلار بالای 20 هزار تومان
اگر قیمت دلار در دامنه 20 تا 25 هزارتومانی باقی بماند و زمینهساز ورود دلار نیمایی به کانال 20 هزارتومانی شود، میتوان انتظار داشت که درآمدهای ریالی کشور نسبت به قبل از افزایش قابل ملاحظهای برخوردار شود و بخشی از کسری بودجه جبران شود. تامین هزینههای دولت مانع از استقراض این نهاد از بانک مرکزی میشود؛ امری که یکی از دلایل مهمی است که منجر به رشد نرخ تورم میشود. در کنار این، ماندن دلار بالای 20 هزار تومان، تا حدی باعث میشود که قیمت این ارز نسبت به تفاضل نرخ تورم داخلی و خارجی تعدیل شود و همین مساله زمینه را برای شوکهای بعدی ارز تا حدی کاهش میدهد.
البته برخی فعالان باور دارند در صورتی که دلار دچار قیمتهای بالای 25 هزار تومان شود، سیگنالی از بیثباتی اقتصاد را به فعالان و سرمایهگذاران مخابره میکند و ممکن است تحت تاثیر این اتفاق، سرمایههای بیشتری از کشور خارج شوند. حتی گروهی از تحلیلگران باور دارند، دلار بالای 25 هزار تومان از آنجا که سیگنالی از بیثباتی اقتصادی را ارسال میکند، میتواند منجر به ریزش شاخص کل بورس شود. این در حالی است که عده دیگری باور دارند، رشد شاخص کل بورس بیشتر وابسته به انتظارات تورمی است و از آنجا که دلار گرانتر، یعنی در آینده تورم بیشتری در اقتصاد ایجاد خواهد شد، در نتیجه شاخص کل بورس نهتنها دچار ریزش نخواهد شد، بلکه به سیر صعودی خود ادامه خواهد داد.
ماندن دلار در محدوده 20 تا 25 هزارتومانی، همچنین میتواند موجب شود که قیمت خودرو و مسکن در کوتاهمدت تغییرات زیادی را نسبت به شرایط کنونی تجربه نکند. بهطور مسلم، رشد قیمت دلار به بالای 25 هزار تومان، موجب میشود که سرعت رشد قیمت خودرو و مسکن هم تندتر شود.