اثر مضاعف تورم و نقدینگی
مرتضی ایمانیراد از عواقب بازگشت ایران به لیست سیاه FATF میگوید
«رشد نقدینگی تا پایان آذرماه سال ۹۸ حدود ۲۸ درصد بوده است که به قول آقای همتی بالاترین نرخ در 50 سال اخیر بوده است. همراه با رشد نقدینگی بالا رفتن پایه پولی و رشد قابل توجه آن و انتقال حسابهای مدتدار به حسابهای جاری همه هشداری برای نرخ تورم در سال آیندهاند. در این میان انتقال وضعیت ایران از شرایط معلق به لیست سیاه میتواند جریانات تورمی را به اندازه خودش بالاتر ببرد.» مرتضی ایمانیراد اقتصاددان با تاکید بر این جملات وضعیت بازارها را در شرایطی که ایران دوباره به لیست سیاه FATF بازگردد بررسی میکند که در ادامه خواهید خواند. اما این گفتوگو در زمانی انجام شده که هنوز تصمیم FATF در نشست اخیرش مشخص نشده است.
♦♦♦
تصمیم درباره بازگرداندن ایران به لیست سیاه با توجه به اینکه لوایح پیوستن به FATF را تصویب نکرده است به زودی اعلام خواهد شد. با توجه به این امر سناریوهای پیش روی بازارها در صورت بازگشت ایران به لیست سیاه یا تداوم تعلیق چیست؟
توجه داشته باشید، در زمانی که این گفتوگو انجام میشود، هنوز رای FATF برای ایران صادر نشده است. در هر حال ما یک نکته را باید قبول کنیم که مردم ایران، همانند مردم همه کشورهای جهان، با واقعیات زندگی نمیکنند بلکه با برداشت خود از واقعیات زندگی میکنند. اینکه رای صادره چگونه روی رفتار مردم اثر دارد به این بستگی دارد که مردم چگونه ورود به لیست سیاه یا تعلیق را نگاه میکنند.
ما در شرایط کمبود ارز هستیم، ارزهای صادراتی در پایان سال به راحتی به کشور منتقل نمیشود، پیش از این مدتی بود که نرخ ارز نسبتاً ثابت بود و... این عوامل این برداشت را برای مردم و فعالان بازار ایجاد کرده است که امکان کاهش نرخ ارز بسیار پایین است. بنابراین همه به دنبال خرید میروند. در این شرایط که تمایلات بازار (market sentiment) به شدت به سمت خرید است، هر خبری میتواند روی بازار اثر قابل توجهی داشته باشد.
آیا رشد بازار ارز در روزهای اخیر ناشی از پیشبینی بازگشت ایران به لیست سیاه است؟ هراس معاملهگران در بازار از تصمیم آتی FATF چقدر در رشد قیمت دلار در این روزها اثر گذاشته است؟
طبیعی است که خبر رفتن ایران در لیست سیاه FATF میتواند برای فعالان اقتصادی بسیار حساس باشد. بنابراین من اگر عامل اصلی بالا رفتن ارز را در یک عامل جستوجو کنم، انگشتم را روی تمایلات بازار (market sentiments) میگذارم. این تمایلات است که سمت و سو و شدت حرکت بازار را تعیین میکند.
در شرایط فعلی احتمال رفتن ایران در لیست سیاه عامل مهمی است که وضعیت فعلی بازار ارز را متلاطم کرده است، ولی اگر این پدیده شش ماه پیش اتفاق میافتاد، نمیتوانست بازار را متلاطم کند.
به نظر میرسد که بازار ارز کشور خود را آماده ورود ایران در لیست سیاه FATF کرده است و بنابراین اگر دوباره وضعیت ایران معلق شود و برای سه یا چهار ماه دیگر تمدید شود، قیمتهای فعلی کاهش مییابند. ممکن است حتی به زیر 14 هزار تومان کاهش یابد.
معنای نامه اخیر روسها که به مقامات ایران گفتهاند «FATF را بپذیرید وگرنه مشکلاتی ایجاد میشود» در شرایط فعلی چه سیگنالی به اقتصاد ایران و بازارها میدهد؟
پذیـــرش FATF و کنــــوانســــیونهـــای مرتبط با آن یعنی AML
(Anti Money Laundering) و CFT و(Counter Terrorist Financing) بر عملکرد و شفافیت پرداختهای ایران به اشخاص سوم بسیار اهمیت دارد. بیدلیل نیست که این نهادها تا این اندازه بزرگ و پراهمیت شدهاند.
بنابراین بازار ارز با هوشمندی دارد به وضعیت اقتصادی ایران واکنش نشان میدهد. مشکلات عدم پذیرش توافقهای بینالمللی موجب دوری بیشتر کشور از نظام بینالمللی، یعنی همانجایی که مسیر توسعه کشور شروع میشود، میگردد. گذشته از آن عدم پذیرش FATF شرایط را برای آمریکا مهیاتر میکند و میتواند موجب فشارهای بیشتری بر ایران شود. بنابراین ضرورتی ندارد که این مساله را روسها به ما گوشزد کنند. ارتباط بازارها و وضعیت اقتصاد کشور با الحاق به این نهادها ضرورتی انکارناپذیر است.
از طرفی رئیس کل بانک مرکزی که چندی پیش گفته بود پیوستن به FATF یکی از پیشنیازهای مبادلات بانکی بینالمللی است و طبیعی است که همه بانکها پیروی از قوانین این نهاد را به عنوان پیشنیاز در نظر داشته باشند. اما اخیراً گفته است که تصویب یا عدم تصویب FATF تاثیری بر بازار پول و ارز ندارد. ارزیابی شما از این سخنان چیست؟
موضع آقای همتی بیشتر متاثر از وضعیت بازار ارز و آرام کردن این بازار است و کمتر یک موضعگیری تکنیکال و تخصصی است. به نظرم بدیهی است که ورود ایران به لیست سیاه موجب محدودیتهای مالی بیشتر در بازارهای جهانی میشود.
یک نکته را هم نباید فراموش کرد که هماکنون بسیاری از محدودیتهای عدم حضور در FATF در ساختار دریافت و پرداختهای ما حضور دارد. شاید بتوان گفت که همین الان بسیاری از محدودیتهای شرکتها و افراد ایرانی در بازارهای بینالمللی ناشی از همین است. طبیعی است که با گذاشتن ایران در لیست سیاه FATF این فرآیند، شدت پیدا میکند. ولی یک واقعیت را نمیتوان انکار کرد و آن هم این است که اساساً بخش مهمی از تحریمهای FATF دارد کار میکند و با اعمال سایر محدودیتها بازار ارز دگرگون نخواهد شد. ولی این واقعیت یک طرف گفتوگو است و اینکه مردم چگونه این مساله را میبینند طرف دیگر است. بنابراین بازار ارز حتی بعد از ورود ایران به لیست سیاه این نهاد، عملاً وارد التهاب خواهد شد ولی اثرگذاری آن پرقدرت نخواهد بود، ولی التهاب تمایلات بازار بسیار قویتر از واقعیات اقتصادی ایران است. طبیعی است که اثر تمایلات بازار کوتاهمدت است و آنچه بازار ارز را در بلندمدت تحت تاثیر قرار خواهد داد تغییرات عرضه و تقاضا در اثر این تحولات است.
بازگشت به لیست سیاه FATF چه اثری بر نظام بانکی میگذارد؟ اگر ما وارد لیست سیاه شویم، آیا نمیتوانیم روابط مالی خود را ادامه دهیم؟
کشورهایی که یا در پولشویی یا تامین مالی تروریسم با نظام بینالمللی همکاری نمیکنند به کشورهای (Non-Cooperative Countries or Territories (NCCTs معروفاند و اگر در مجمع FATF رای به همکاری نکردن این کشورها داده شود به لیست سیاه منتقل میشوند. یعنی FATF نتوانسته است همکاری این کشورها را برای مبارزه با پولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم جلب کند. با آرای حداکثر اعضای یک کشور در لیست سیاه طبقهبندی میشود که در واقع بدترین حالت عضویت یک کشور است.
در شرایط فعلی فقط کره شمالی در لیست سیاه قرار دارد و اگر ایران هم وارد لیست شود لیست سیاه به دو کشور ایران و کره شمالی محدود میشود. البته یک لیست خاکستری هم هست که در آن وضعیت بهتر از لیست سیاه است و FATF هدفش از این لیست فشار آوردن برای هماهنگی با توافقنامههاست. FATF اساساً یک سازمان اجرایی نیست و خودش نمیتواند اعمال تحریم یا محدودیت کند. ولی با طبقهبندی کشورها به اعضای خود وضعیت را اعلام میکند و کشورهای عضو ارتباطات مالی خود را با کشورهایی که همکاری نمیکنند تعیین میکنند.
از این نظر کشورهایی که در لیست سیاه وارد میشوند غیرقابل اطمینان طبقهبندی میشوند و اعضا به شدت در ارتباطات مالی و تامین مالی تروریسم هشدار میدهند. بنابراین وقتی یک کشور وارد لیست سیاه میشود انتظار این است که کشورهای جهان با آن کشور مراوده مالی نداشته باشند. معمولاً هم همین انتظار میرود و همین کار توسط اعضا انجام میشود. مثلاً چین نمیتواند یا نمیخواهد روابط مالی خود را با ایران توسعه دهد.
بنابراین به عنوان یک کشور عضو از ارائه خدمات مالی به آن کشور خودداری میکند. بنابراین ایران با قرار گرفتن در لیست سیاه همان بخش کمی از آزادی عمل مالی را که در نظام جهانی دارد از دست میدهد و نمیتواند به راحتی بازارهای مالی خود را گسترش دهد.
استدلالی که از طرف مخالفان تصویب قوانین وجود دارد این است که اگر این شرایط از سوی ایران پذیرفته شود دور زدن تحریمها سختتر از گذشته میشود و در نهایت با توجه به الزاماتی که وجود دارد باید برخی چارچوبها را بپذیریم که به ضرر اقتصاد کشور خواهد بود. ارزیابی شما از اینگونه استدلالها چیست؟
به نظرم بحث درستی است. معنای بحثم این نیست که هرکس بخواهد وارد FATF شود ضرر میکند. ضرر اقتصاد ایران به این دلیل است که در جایگاه نامناسبی ایستاده است. وضعیت ارتباطات بینالمللی ما خراب است، با برخی گروهها ارتباط داریم، از زاویه تحریمها تحت فشار هستیم، بنابراین ورود به کنوانسیونهای بینالمللی برایمان میتواند مشکلآفرین باشد. مثلاً کمکهای مالی به برخی گروهها میتواند محدود شود یا زیر ذرهبین برود.
از طرف دیگر تمامی پرداختهای ایران باید شفاف شود و این خود برای دور زدن تحریمها محدودیت ایجاد میکند. یکی از دلایل برای عدم تصویب این توافقنامهها همین مسائل است.
اثرات این تصمیمات در سایر بازارها به چه شکل خواهد بود، در حقیقت اگر ما وارد لیست سیاه شویم، این اثر آیا میتواند در بازار سرمایه، مسکن یا بازار پول اثرگذار باشد؟ به ویژه در مورد بورس که اکنون به محلی برای تخلیه نقدینگی تبدیل شده است چه اثری دارد؟ بر کدام بازارها بیشترین تاثیر را خواهد داشت؟
شفاف نکردن معاملات مالی برای پایش پولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم مساله اصلی FATF است. همین الان بدون رای مجمع اعضای ایران وارد یک رابطه همکاری نکردن (non-cooperative) شده است. بسیاری از مشکلاتی که ایرانیان در خارج کشور دارند ناشی از همین است. این مساله به اندازه کافی دیده نشده است و ما فکر میکنیم که این تحریمهای آمریکاست که دارد کار میکند. ولی باز نکردن حساب برای ایرانیان در ترکیه ارتباطی به تحریمهای آمریکا ندارد.
هماکنون بسیاری از کشورها از مبادلات مالی با ایران سر باز میزنند. با قرار گرفتن ایران در لیست سیاه این شرایط بدتر میشود. در واقع به نوعی مردم هرگونه اصلاح مالی و اقتصادی را ناممکن تلقی میکنند. همین برداشتها و تفکرات التهابات بازار را بیشتر میکند. ولی همانطور که در پرسش قبلی شما گفتم این اثر زیاد قابل توجه نیست و بنابراین نباید منتظر اتفاقات زیادی شد. ولی نکته مهمی که لازم است به آن توجه شود این است که تمایلات بازار (market sentiment) به شدت به نفع خرید دلار است و همین مساله میتواند هر خبر بد را به یک جریان افزایش قیمت تبدیل کند.
بنابراین در این صورت باید منتظر افزایش قیمت طلا و دلار باشیم. همانطور که قبلاً هم گفتم این تقاضای یکباره سوداگرانه است و اتکایی بر واقعیات اقتصادی کشور ندارد. بنابراین میتوان انتظار داشت که در صورت انتقال ایران به لیست سیاه یک جهش قیمتی در بازار ارز خواهیم داشت و پس از آن قیمتها کاهش مییابد و به سطح تعادل برمیگردد. اگر اینطور شود، به همان نسبتی که دلار بالا میرود طلا را با خود بالا میبرد و چون قیمتها در بازار جهانی هم در حال ثبات و متمایل به افزایش است، از ناحیه اقتصاد جهانی نیز طلا تهدید نمیشود.
وضعیت مسکن کاملاً به میزان افزایش دلار بستگی دارد. هرچه این افزایش قابل توجه باشد افزایش قیمت مسکن نیز محتمل خواهد بود. مسکن، طلا و دلار هر کدام یک کالای سرمایهای به حساب میآیند و بنابراین همانند ظروف مرتبط به هم ارتباط دارند. بنابراین باید منتظر افزایش قیمت مسکن هم باشیم. چون بازار مسکن محرک قابل توجهی ندارد بنابراین انتظار نداریم که به اندازه افزایش دلار مسکن هم افزایش یابد. ولی برای همسانسازی قیمتهای کالاهای سرمایهای مسکن و بازار سهام هم افزایش را تجربه میکنند. در مورد افزایش قیمت مسکن میتوان با احتمال بالا پیشبینی کرد که مسکن در ادامه سال و سال آینده از نرخ تورم عقب بماند و بنابراین قیمت واقعی مسکن تمایل به کاهش داشته باشد. به عبارت دیگر از دید سرمایهگذاری مسکن در سال آینده کالایی نامرغوب خواهد بود. مجدداً تاکید میکنم که انتقال ایران به لیست سیاه FATF بسیار سنگین و اثرگذار نیست، ولی جریانات اقتصادی اگر همسو با این پدیده حرکت کنند آثاری که برشمردم اتفاق خواهند افتاد.
درباره بازار سهام انتظار داریم که بازار ریزش موقتی داشته باشد. چون این خبر میتواند ریسک سیستماتیک بازار را بالا ببرد. ولی چون با بالا رفتن قیمت دلار و تورم ارزش شرکتها در بازار بورس هم بالاتر میرود، بنابراین پس از یک ریزش مجدداً حرکت صعودی خود را ادامه خواهد داد. بورس همیشه باید قیمت ارز و نرخ تورم یا برآیندی از این دو را در شاخص ببیند. ولی برای اینکه این دو بازار سهام را بالا ببرد لازم است ثبات نسبی در کشور وجود داشته باشد. اگر با افزایش قیمت ارز ثبات هم کمتر شود ریزش بازار سهام جدیتر خواهد بود و زمان ریزش نیز طولانیتر خواهد شد.
آیا پس از تحت تاثیر قرار گرفتن بازارها، انتظارات تورمی هم میتواند بار دیگر تحریک شود؟ با این اوصاف پیشبینی شما از روند بازارها تا پایان سال و سال آینده درباره وضعیت شاخصهای کلان اقتصادی چون تورم و نقدینگی و وضعیت کسری بودجه دولت چیست؟
اگر فرض کنیم که قیمت ارز بالا میرود و مثلاً مرز 15 هزار تومان را رد میکند در این صورت باید منتظر جهشهای قیمتی هم باشیم. نرخ تورم همیشه دنبالهروی افزایش نرخ ارز بوده است و با ضریب تعدیل خاصی تغییر میکند. ضمناً زمان تعدیل آن هم نسبتاً با تاخیر و طولانی است. مثلاً در سهبار افزایش نرخ ارز شش ماه طول میکشد که تورم خودش را با افزایش نرخ ارز تعدیل کند. طبیعی است که رابطه اقتصادی نرخ ارز و تورم کمتر از آنی است که در اقتصاد ایران اتفاق میافتد، ولی اگر افزایش نرخ ارز قابل توجه باشد باید منتظر همسطح شدن قیمتها با نرخ ارز باشیم.
گذشته از آن افزایش نرخ رشد نقدینگی در سال ۹۸ میتواند به راحتی ابزار افزایش قیمتها را تا 30 درصد تامین کند. رشد نقدینگی تا پایان آذرماه سال ۹۸ حدود ۲۸ درصد بوده است که به قول آقای همتی بالاترین نرخ در 50 سال اخیر بوده است. همراه با رشد نقدینگی بالا رفتن پایه پولی و رشد قابل توجه آن و انتقال حسابهای مدتدار به حسابهای جاری همه هشداری برای نرخ تورم در سال آیندهاند. در این میان انتقال وضعیت ایران از شرایط معلق به لیست سیاه میتواند جریانات تورمی را به اندازه خودش بالاتر ببرد.