شناسه خبر : 49080 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اصلاحات سخت

سال ۱۴۰۴ چه بحران‌هایی پیش‌روی دولت پزشکیان قرار دارد؟

 

فاطمه استیری / نویسنده نشریه 

73سال 1403 برای مسعود پزشکیان قرار نبود در پاستور سپری شود، او رای تبریزی‌ها را گرفته بود و قرار بود برای پنجمین دوره، روزگارِ سیاست‌ورزی‌اش را در صندلی‌های سبز پارلمان سپری کند. اما یک «سقوط» ورق‌ها را در سیاست ایران برگرداند، تا ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی، سه‌ساله به خط پایان برسد و مسعود پزشکیان به جای بهارستان راهی پاستور شود. اتفاقی عجیب در سالی عجیب‌تر که با حمله اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران آغاز شده بود و تنش آ‌ن‌قدر بالا گرفت که تهران نیز برای اولین‌بار موشک‌هایش را به آسمان تل‌آویو فرستاد.

سقوط بالگرد رئیس دولت سیزدهم، شوک غیرمترقبه‌ای بود که گزینه انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری را پیش‌روی نظام گذاشت؛ انتخاباتی دومرحله‌ای با مشارکتی نگران‌کننده. خروجی این انتخابات، به‌‌رغم دوپینگ‌های چندجانبه سعید جلیلی، «مسعود پزشکیان» شد با وعده‌هایی که برای تحقق آنها «گردن» گرو گذاشته است.

پزشکیان بداقبال‌تر از روحانی؟

اما اگر حسن روحانی بعد از یک دوره پررونق و طلایی، در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش با دوگانه ترامپ-کرونا یکی از بداقبال‌ترین روسای جمهوری ایران شد، مسعود پزشکیان از همان روز تحلیفش اسیر این بدشانسی شد تا یک ریاست‌جمهوری در خوف و رجا را آغاز کند. شب‌هایی که چشم‌ها نخوابید تا ببینند حمله‌ای می‌شود یا نه و روزهایی که در بلاتکلیفی گذشت و البته تکرار مداوم یک سوال؛ «جنگ می‌شود؟»

ترور اسماعیل هنیه در تهران بعد از مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید ایران، دروازه ورود ایران به دوره‌ای جدید از تنش خارجی شد و ترورهای هدفمند سیدحسن نصرالله و دیگر چهره‌های مقاومت و برخی مستشاران نظامی ایران، تحولات بی‌سابقه در غرب آسیا و آتش‌بس در لبنان و فلسطین، سقوط حکومت بشار اسد و البته بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سفید و احیای کمپین فشار حداکثری ‌تکه‌های پازلی هستند که دولت نوپای پزشکیان را با چالش‌های اساسی در سیاست خارجی روبه‌رو کرده، دولت تازه روی کارآمده‌ای که با بازگرداندن تیم دیپلماسی روحانی و تاکید بر کاهش تنش‌های خارجی، تعامل سازنده با جهان و نرفتن به سمت جنگ تلاش دارد زمینه حل‌وفصل چالش‌های اقتصادی را فراهم کند.

هرچند بنابر نظر تحلیلگران حوزه سیاست خارجی، جنگ با ایران قابل مقایسه با دیگر جنگ‌هایی که اسرائیل خود را وارد آن کرده نیست اما شرایط «نه جنگ، نه صلح» مسیر حرکتی دولت را خاصه در بعد اقتصادی دچار چالش‌های جدی کرده است و بنا به گفته حسن روحانی، دولت مسعود پزشکیان با شرایطی کار خود را آغاز کرده است که حتی سخت‌تر از زمان آغاز به کار دولت او در سال 13۹۲ است.  

میراث رئیسی و یک شرایط سخت

سال 13۹۲ که روحانی دولت را از محمود احمدی‌نژاد تحویل گرفت، کشور در بعد خارجی با تحریم‌های شورای امنیت روبه‌رو بود و در سطح داخلی همچنان کشور اسیر نزاع‌های بعد از انتخابات 13۸۸ بود، با وجود این روحانی شرایط آن روزها را به دشواری این روزهای دولت پزشکیان نمی‌داند.

پزشکیان میراث‌دار دولتی شده است که سه سال سیاست خارجی آن قفل شده بود و شاخص‌های اقتصادی نیز روایتگر بحران‌ها و ابرچالش‌های اقتصادی است. از سوی دیگر بحران‌های اجتماعی و فرهنگیِ عمیق‌شده ناشی از افراط‌گرایی و خالص‌سازی، دولت را با انتظارات تورمی زیادی برای حل‌وفصل این تنش‌های داخلی روبه‌رو کرده است؛ «یک شرایط سخت».

1404؛ سالی سخت و بحرانی؟

اما انتقال شرایط سختی که از آن سخن رفت به سال ۱۴۰۴ چه بحران‌ها و چالش‌هایی را پیش‌روی دولت پزشکیان قرار خواهد داد؟ عمیق‌تر شدن مشکلات معیشتی مردم، کاهش فروش نفت ایران و متعاقب آن کاهش درآمدهای ارزی ایران دولت را به استقبال چه شوک‌های اقتصادی خواهد برد؟ مانع‌تراشی‌های شکست‌خوردگان در انتخابات بر سر راه اصلاحات اجتماعی چه هزینه‌هایی را به دولت تحمیل خواهد کرد؟ ادامه تحریم‌های اقتصادی، رکود در بخش تولید، افزایش بیکاری و... چه فشارهای اجتماعی را از سوی جامعهِ آمادهِ اعتراضات متوجه دولت خواهد کرد؟

این سوال‌ها را باید در کنار این نکته کلیدی گذاشت که ترامپ برخلاف انتظارات و سیگنال‌های ارسال‌شده برای مذاکره مستقیم بین تهران-واشنگتن، مسیر فشار حداکثری را در پیش گرفته و همان‌طور که وزارت خزانه‌داری آمریکا رسماً اعلام کرده ««make iran broke again» شعار دولت جدید آمریکا مقابل ایران است.

حفظ بقا یا حرکت به سمت پیشرفت؟

بنا به گفته دکتر سریع‌القلم این شعار خزانه‌داری آمریکا در راستای ورشکسته شدن مجدد ایران، صفر کردن درآمد نفتی ایران و محروم کردن ایران از منابع انرژی و سرمایه‌گذاری خارجی و البته جدی کردن حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران است تا پیامدهای روی کار آمدن مجدد ترامپ خیلی زودهنگام دولت پزشکیان را اسیر خود کند.

دکتر سریع‌القلم تاکید دارد اگر ایران هدف خود را تولید دو میلیون بشکه نفت در روز بگذارد، این فقط در حد بقاست؛ «اینکه مذاکرات با آمریکا را شروع کنیم، مسائل غنی‌سازی هسته‌ای را به برجام یعنی 6 /3 برگردانیم، دیجیتالی شدن نظارت اوضاع هسته‌ای ایران را بپذیریم، آمدن آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و آمدن اینسپکتورها(Inspectors)  را به ایران بپذیریم، به ازای تولید دو میلیون بشکه نفت در روز؟ این به معنای بقای ایران است در محیطی که همه دارند ثروتمند می‌شوند. اما با توجه به اینکه واقعیت کشور صادرات نفت و گاز و پتروشیمی است، افق پیشرفت ایران، با چهار تا پنج میلیون بشکه، قابل‌تحقق است. و این نشان می‌دهد که ما مذاکرات به مراتب جدی‌تر با افق‌های بالاتر و تارگت‌های بیشتر باید با غرب و به‌خصوص آمریکا انجام بدهیم.»

بر همین اساس نیز توصیه می‌کند؛ «در صورتی ‌که ایران بتواند مذاکرات هسته‌ای را به سرمایه‌گذاری آمریکا در انرژی ایران قفل کند، این مسئله می‌تواند به‌ جای خود یک کارت برنده برای ایران باشد. ایران می‌تواند برای ۳۰ سال آینده مذاکرات سیاسی با آمریکا بکند اما مذاکره سیاسی به جایی نمی‌رسد. جهان امروز قفل کردن اقتصادها در یکدیگر است. مثلاً قفل کردن مذاکرات هسته‌ای به اینکه آمریکا بیاید و در صنعت انرژی ایران به صورت یک کنسرسیوم سرمایه‌گذاری کند. تا جایی که من اطلاع دارم با این مسئله در کشور مخالفت زیادی وجود ندارد و فقط پروسه اقناع‌سازی در داخل مهم است.»

باز کردن زنجیر تحریم‌ها و حرکت به سمت اصلاحات سخت

گشایش‌های بزرگ در اقتصاد بدون تغییر در سیاست خارجی امکان‌پذیر نیست. بنا به اذعان تحلیلگران، «سیاست موازنه» باید مبنای حرکت قرار گیرد و نگاه به شرق و غرب با هم دنبال شود.

این نکته‌ای است که سه فعال سیاسی و کارشناس اقتصاد سیاسی که خود روزگاری در عرصه اجرایی ایفای مسئولیت کرده‌اند، در گفت‌وگو با ویژه‌نامه نوروزی دنیای اقتصاد بر آن مُهر تایید می‌زنند. غلامحسین کرباسچی، استاندار دولت هاشمی و شهردار پیشین تهران، اداره روزمره کشور را یک خطر جدی می‌داند و تاکید بر یک «دیپلماسی فعال» دارد که از مسیر آن بتوان فشارهای اقتصادی به مردم را کاهش داد. او حرکت به سمت اصلاحات سخت را ضروری می‌داند اما یک نگرانی بزرگ دارد و آن هم برنامه نداشتن دولت پزشکیان است. حسین مرعشی، که هم نمایندگی مجلس را تجربه کرده، هم بر کرسی استانداری دولت‌های میرحسین موسوی و هاشمی‌رفسنجانی تکیه زده، تعامل سازنده با دنیا در کنار جراحی‌های اقتصادی را دو راهبرد اساسی می‌داند که دولت باید در سال 1404 دنبال کند و معتقد است، نه‌فقط دولت که همه نهادهای حاکمیتی باید چشم خود را به روی واقعیت‌ها باز کنند و کشور به سمت اصلاحات حرکت کند.

محمود واعظی، نیز اگرچه به سبب حضورش در وزارت ارتباطات و مسئول‌دفتری حسن روحانی شناخته می‌شود اما سال‌ها در معاونت اقتصادی وزارت خارجه حضور داشته است و آگاه به تلاقی بین اقتصاد و سیاست خارجی است. بخشی از سال‌های حضور واعظی در دولت روحانی همزمان با فشارهای حداکثری ترامپ و روزهای سخت دولت روحانی بعد از خروج آمریکا از برجام گذشته است، بر همین اساس نیز او تاکید دارد باید زنجیر تحریم‌ها ابتدا از دست‌‌و‌پای اقتصاد کشور باز شود تا مسیر اصلاحات برای دولت هموار شود.

کرباسچی: «اداره روزمره کشور» یک خطر جدی است

غلامحسین کرباسچی، دبیرکل پیشین حزب کارگزاران سازندگی بر این اعتقاد است که با کلید خوردن فشارهای حداکثری از سوی ترامپ، فشارهای اقتصادی در سال ۱۴۰۴ بر مردم بیشتر خواهد شد و دست و پای دولت به هم پیچیده و دولت در مسیر تحقق وعده‌ها و شعارهای انتخاباتی‌اش با چالش اساسی روبه‌رو خواهد شد، این فشارهای اقتصادی آمریکا حتی دیگر ارتباطات اقتصادی ایران را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. 

او نیز راهکار را در اتخاذ یک «دیپلماسی فعال» و حل «چالش‌های سیاست خارجی» می‌داند و تاکید می‌کند برنامه‌های ترامپ علیه ایران مشخص است و آنها شفاف گفته‌اند چه می‌خواهند و چه خواهند کرد، بر همین اساس نیز ایران باید یک دیپلماسی فعال، روشن و شفاف داشته باشد اما به نظر می‌رسد پزشکیان و دولتمردان نمی‌دانند در مقابل فشارهای اقتصادی -چه حداکثری، چه حداقلی- چه مسیری را پیش بگیرند. حتی اگر فشاری هم وجود نداشته باشند باز هم نمی‌دانند خارج از این شعارها و حرف‌هایی که در انتخابات مطرح کردند چه برنامه‌ای را باید پیش ببرند.

کرباسچی «اداره روزمره» کشور را یک خطر جدی می‌داند و معتقد است، این حالت ابهام و عدم اطمینانی که بر کشور حاکم شده است باعث شده کار اساسی صورت نگیرد، یک روز افزایش قیمت مواد غذایی را شاهد هستیم، یک روز دیگر دارو گران می‌شود، با بحث‌های تورمی درگیر هستیم و این روزمره اداره شدن، کشور را به سمت فرسایش بیشتر می‌برد.  

75

ریشه‌یابی یک خطر جدی

اما ریشه این روزمرگی در عملکرد دولت کجاست؟؛ ناکارآمدی تیم دیپلماسی و اقتصادی دولت؟ قفل شدن مناسبات بین‌المللی در چند سال اخیر؟ یا...  

کرباسچی می‌گوید، هر دو علت زمینه‌ساز این اتفاق شده است، قفل شدن روابط خارجی و مناسبات بین‌المللی در سه سال گذشته و چالش‌هایی که با دنیا داشتیم همچنان برای کشور هزینه‌هایی دارد.

کرباسچی اما باب دیگری را در چالش‌های پیش‌روی پزشکیان باز می‌کند و با بازگشت به روزهای تبلیغات انتخاباتی می‌گوید: «آقای پزشکیان شعارهایی در ایام انتخابات داده بود و وعده‌هایی را در بعد سیاست خارجی مطرح کرده بود که تاکنون نتوانسته جلو ببرد اما نکته این است که در همان زمان انتخابات هم برخی شک داشتند و می‌گفتند با وجود نظرات متفاوتی که در کشور وجود دارد و نهادهای تصمیم‌گیری که وجود دارد او چطور قاطعانه شعار می‌دهد. بر همین اساس آن روزها هم روشن بود که برخی از این وعده‌ها و شعارها در حد حرف‌های انتخاباتی است.»

کرباسچی میراث‌های باقی‌مانده از دولت سیزدهم برای دولت پزشکیان را چالش‌برانگیز می‌داند و می‌گوید؛ «هم مسائل گذشته شرایط را برای ایران پیچیده کرده و روزبه‌روز هم پیچیده‌تر می‌کند، هم اینکه این دولت خودش طرحی برای حل مسائل ندارد، مثلاً در سیاست خارجی شعار می‌دهند که با همسایگان وارد فلان رابطه می‌شویم، خب معلوم است همسایگانی که تحت فشار آمریکا باشند به قول‌وقرارهایشان عمل نمی‌کنند، حتی وقتی پول ما به آنجا منتقل می‌شود نمی‌توانند پول ما را بدهند. بهترین دوستان ما برخی از همین کشورهای عربی مثل قطر هستند، پول بلوکه‌شده را از کره با هزینه زیاد از یورو به یوآن تبدیل کردند و از یوآن دوباره به یورو تبدیل کردند و به قطر منتقل شد اما چند وقت است که قطر این پول را نداده است؟ آن‌قدر که رهبری در دیدار اخیر با امیرقطر گلایه کردند.»

کرباسچی بر همین اساس توصیه می‌کند که دولت باید در حرف‌ها و شعارهایی که مطرح می‌کند همه جوانب را در نظر بگیرد و فکر کند این شدنی است یا نیست، اما اگر در این مسیر حرکت نکند و کشور را روزمره اداره کند معلوم است که روزبه‌روز فرسایش بیشتر می‌شود، ناترازی ایجاد می‌شود، برای جلوگیری از استهلاک تجهیزات آب و برق و گاز نمی‌تواند برنامه‌ریزی کند و... .

«حرکت با این دست‌فرمان چقدر نگران‌کننده است؟» کرباسچی می‌گوید؛ «این شرایط نگران‌کننده است، مسلم شده که دولت برنامه‌ای ندارد یا حداقل ما خبر نداریم، من فکر نمی‌کنم اگر برنامه‌ای باشد محرمانه بماند، متاسفانه کلی حرف می‌زنند، مثلاً می‌گویند مردم همراهی کنند، وفاق داشته باشیم و حرف‌هایی از این قبیل، خب وفاق روی چه باشد؟ وفاق کنیم که چه شود؟ اینها حرف‌های بدون پشتوانه است که روزبه‌روز شرایط را وخیم‌تر می‌کند نه اینکه حلال مشکلات باشد.» چقدر ضرورت دارد دولت به سمت اصلاحات سخت و تغییرات عمیق در سیاست‌گذاری‌ها حرکت کند؟ سوالی که کرباسچی می‌گوید؛ «این فقط به دولت مربوط نمی‌شود، دولت باید تکلیف خود را با نهادهای تصمیم‌گیر روشن کند، تنها خودش نمی‌تواند در این زمینه‌ها تصمیم بگیرد، مشخص است که دولت حرف‌هایی دارد، تصمیماتی دارد، اراده‌هایی دارد اما با توجه به تقسیم قدرتی که در کشور وجود دارد و نهادهای تصمیم‌گیر و مراکز تصمیم‌گیری که وجود دارند، ایده‌های دولت قابل انجام و اجرا نیست اما کل حاکمیت باید تکلیف خودش را روشن کند و روی ایده‌های مشخصی که مربوط به مفاهیم انقلاب و ایدئولوژیک است مسائل کشور را پیش ببرند.»

او معتقد است با این شکل حرکت کردن تنها مشکلات را بیشتر می‌کند همان‌طور که دولت انقلابی قبل از پزشکیان هم نتوانست گام موثری بردارد و حتی خسارت‌های زیادی برای کشور به بار آورد.

مرعشی: هم جراحی اقتصادی هم تعامل با دنیا

حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز نگرانی‌های جدی درباره مسیرهای حرکتی کشور در دو حوزه اقتصادی و دیپلماسی دارد و می‌گوید؛ «موضوع فقط به دولت مربوط نیست، شرایط ایران به‌گونه‌ای شده است که فشارها دیگر سال‌به‌سال اضافه نمی‌شود بلکه هفته‌به‌هفته این فشارها بیشتر می‌شود. اگر مسئولان جهت سیاست‌های کشور را از این مسیر فرسایشی موجود تغییر ندهند مسیر ایران ناهموارتر شده و منحنی‌های اقتصادی نزولی‌تر خواهند شد.»

او راهکار را در اتخاذ تصمیمات مهم و شجاعانه و شرافتمندانه مسئولان در قبال نظام و مردم می‌داند و تاکید دارد که باید یک نقطه عطف ایجاد کرد و مسیر کشور را از این مسیر سراشیبی به سربالایی و سربلندی تغییر داد.

حرکت به سمت اصلاحات سخت و تغییر عمیق در سیاست‌گذاری‌های کلان کشور نکته‌ای است که حسین مرعشی بر آن مُهر تایید می‌زند اما معتقد است این اصلاحات یک بسته و مجموعه است نه اصلاحات تک‌بعدی.

«ما باید جراحی‌های اقتصادی در ایران انجام دهیم.» این جمله را مرعشی می‌گوید و تاکید می‌کند: «سال‌هاست که ما یک راهبرد بسیار غلطی را انتخاب کردیم که هدف این راهبرد حفظ قدرت خرید مردم و حفظ سطح رفاه عمومی بوده درحالی‌که این راهبرد کاملاً نتیجه عکس داشته چون راهبردی غلط بوده است و منتهی به حفظ رفاه مردم و بهبود وضعیت جامعه نشده است.»

این چهره اقتصادی گریزی به وضعیت اسفبار در صنعت برق و ناترازی انرژی که در زمستان مردم را گرفتار کرده بود زد و گفت: «مثلاً در صنعت برق به جای تسلیم شدن در مقابل واقعیت‌های اقتصادی و افزایش تدریجی قیمت برق، چون می‌خواستیم به مردم کمک کنیم نرخ برق را پایین گرفتیم، در نتیجه بنگاه‌های تولید برق ورشکسته شدند و سرمایه‌گذاری جدید در صنعت برق صورت نگرفت و به نقطه‌ای رسیدیم که باید صنایعمان را در زمستان هم خاموش کنیم، شهرک‌های صنعتی و واحدهای تولیدی را خاموش کرده و متضرر کنیم.»

او که از منتقدان تعطیلات پی‌درپی کشور برای حل مشکل ناترازی‌هاست، صریحاً می‌گوید: «کشور را برای رسیدن 4 درجه زیر صفر تعطیل می‌کنند، این تعطیلی‌های پی‌درپی کشور و واحدهای صنعتی در زمستان به خاطر کمبود گاز و در تابستان به خاطر کمبود برق، رشد اقتصادی ایران را منفی می‌کند، جیب مردم را خالی می‌کند، زندگی مردم را مختل می‌کند، خدمات و تولید را کاهش می‌دهد، چه کسی گفته این مسیر منتهی به رفاه می‌شود؟ باید راهبردمان را در مسائل اقتصادی تغییر دهیم تا کِی می‌توانیم بنزینی را که قیمت تمام‌شده آن 35 هزار تومان است با قیمت سه هزار و 3500 تومان به مردم بفروشیم؟ چرا واقعیت‌ها را به مردم نمی‌گوییم؟ چرا مردم را در بی‌خبری نگه داشته‌ایم؟ چرا حاضر نیستیم به مردم بگوییم که مصرف سرانه گاز ایران بیش از دو برابر استانداردهای دنیاست.»

مرعشی با تکیه بر همین نقدها می‌گوید؛ «قدری مردم باید به سمت صرفه‌جویی بروند، صرفه‌جویی از راه اصلاح قیمت‌هاست، ما این اصلاح را نمی‌پذیریم و بعد می‌پذیریم واحدهای صنعتی دو ماه خوراک نداشته باشند. با این رویکرد معلوم است که هیچ‌کسی دیگر حاضر نیست در این صنعت پتروشیمی سرمایه‌گذاری کند، زیرا با دو ماه تعطیلی تمام سود احتمالی شرکت‌ها و کارخانه‌ها از بین می‌رود و واحدها ضررده می‌شود. کدام آدم عاقلی در این واحدها سرمایه‌گذاری می‌کند.» این عضو حزب کارگزاران سازندگی راهکار را در تغییر راهبردها می‌داند و معتقد است: «مقامات کشور باید واقعیت‌های اقتصادی را بپذیرند، باید با مردم و کارشناسان صحبت کنند و کم‌هزینه‌ترین راه‌ها را انتخاب کنند و منحنی نزولی شاخص‌های اقتصادی کشور را به منحنی صعودی تبدیل کنند.»

تعامل سازنده با دنیا در کنار جراحی‌های اقتصادی نکته دیگری است که مرعشی بر آن صحه می‌گذارد و می‌گوید؛ «کشور نمی‌تواند بدون داشتن راهبرد مناسب با دنیا از منابع خارجی و تکنولوژی‌های جدید و بازارهای بین‌المللی خوب بهره بگیرد. ما حتماً مذاکره و گفت‌وگویی را که منتهی به عقب‌نشینی ایران شود تایید نمی‌کنیم، حتماً هر نوع تصمیمی در سیاست خارجی کشور باید از سوی مقامات دیپلماسی صورت گیرد و هرکسی نباید توصیه به گفت‌وگو یا عدم گفت‌وگو کند و فرمان باید در دست مسئولان دیپلماسی باشد اما این مسئولان باید بدانند که اقتصاد ایران برای رسیدن به رشد اقتصادی نیازمند روابط خوب خارجی است و به هر تدبیری که می‌اندیشند باید مسائل را حل کنند. معنا و مفهوم ندارد که این اتفاقات در سیاست خارجی واقع نشود، اینکه چه باید کنند به ما مربوط نیست ما به‌عنوان کارشناس اقتصاد می‌گوییم روابط خارجی ایران باید بهبود پیدا کند چه از طریق همسایگان، چه از طریق اروپا یا چه مذاکره مستقیم با آمریکا.»

هشدار و ضرورت حرکت به سمت اصلاحات سخت

«هشدار می‌دهم که اقتصاد ایران بدون ایجاد یک تحول در روابط خارجی امکان ندارد از این رشد منفی به رشد صعودی تغییر جهت دهد.» این جمله را مرعشی در ادامه مطرح و خاطرنشان می‌کند که این اقتصاد نیازمند منابع و گشایش است، راهبرد غلط دخالت‌های نابجای دولت در نرخ‌گذاری‌ها و ورشکسته کردن بنگاه‌های اقتصادی و ترجیح افراطی حمایت از مصرف مردم به جای حمایت از واحدهای تولیدی باید تغییر کند، روابط خارجی هم باید اقتصاد ایران را پشتیبانی کند اما الان این‌گونه نیست.

وی درباره اینکه آیا تیم دیپلماسی و اقتصادی دولت توانایی حرکت به سمت این اصلاحات سخت را دارند یا نه، اگرچه می‌گوید ارزیابی روشنی ندارد اما تاکید می‌کند که نهادهای حاکمیتی باید چشم خود را به روی واقعیت‌ها باز کنند و کشور به سمت اصلاحات حرکت کند.

77

واعظی: یک «مسیر میانبر» برای اصلاحات سخت در کشور

محمود واعظی، قائم‌مقام حزب اعتدال و توسعه و وزیر ارتباطات دولت روحانی نیز نگرانی‌هایی از جنس نگرانی‌های کرباسچی و مرعشی دارد. او نیز با تاکید بر اینکه شاخص‌های اقتصادی علامت‌های خوبی را نشان نمی‌دهد، می‌گوید؛ به چند سال گذشته برگردیم، از زمانی که تحریم‌ها شروع شد، جلوتر آمدیم و در سال 96 و 97 ترامپ فشار حداکثری را کلید زد، در شش سال بعد از آن وضعیت نگران‌کننده نرخ ارز، تورم، بورس و... را شاهد بودیم، اینها نشان می‌دهد که حتماً باید تصمیمات جدی در رابطه با شرایط اقتصادی کشور، معیشت مردم، گرانی‌ها و... اتخاذ شود. دو مسیر هم پیش‌روی ماست، اول اینکه باید در سیاست‌های کلان اقتصادی، ساختارهای اقتصادی و راهبردهای گذشته بازنگری و اصلاحات اساسی صورت گیرد و دوم اینکه توجه ویژه به بخش خصوصی شود. 

وی رشد اقتصادی هشت درصد را ملاک می‌گیرد و می‌گوید؛ «اول اینکه برای رسیدن به این نقطه باید سرمایه‌گذاری در کشور انجام شود، سرمایه‌گذاران داخلی باید اعتماد کنند و به سمت سرمایه‌گذاری بیایند و در مرحله بعد فضا برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی در کشور باز شود. نکته دوم اینکه باید به سمت استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته برای تولید بیشتر در بخش‌های مختلف حرکت کنیم. این هم نیازمند داشتن یک روابط مناسب با دنیاست.»

«بازار صادرات» نکته سومی است که واعظی به آن اشاره می‌کند و معتقد است تعامل با بخش‌های اقتصادی دنیا و کشورهای مختلف برای داشتن بازار صادرات ضرورت دارد.

عملیاتی کردن این سه فاکتور از نگاه محمود واعظی که هم‌ دستی در سیاست خارجی دارد هم از اقتصاد دور نیست، با دو مانع اساسی روبه‌رو است، ابتدا تحریم‌ها و FATF و دوم روابط گسترده با کشورهای دنیا نه ارتباط محدود با چند کشور خاص.

بر همین اساس نیز وزیر ارتباطات دولت روحانی تاکید می‌کند که وقتی بحث اقتصاد مطرح است، ما باید هم در خریدهای خود ارزان‌ترین و باکیفیت‌ترین محصول یا تکنولوژی را انتخاب کنیم هم در صادرات خود باید بازارهای متفاوت و گسترده‌ای داشته باشیم. 

واعظی گرچه تاکید دارد که سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، ایجاد اشتغال، تحول در اقتصاد و... مسیر کوتاهی نیست و زمان‌بر است اما یک راه «میان‌بر» نیز روی میز می‌گذارد و می‌گوید؛ «مسیر میان‌بر این است که مسئله تحریم‌ها که مثل یک زنجیر به دست‌و‌پای اقتصاد کشور پیچیده است حل‌وفصل شود. راه کلیدی این است که مذاکرات رفع تحریم حتماً با قوت بیشتری شروع شود، البته الان مذاکرات خوبی با تروئیکای اروپایی در چندین دور انجام شده است، این را ما به فال نیک می‌گیریم، اینکه ایران با اروپا بتواند به یک چهارچوب تفاهمی برسد، می‌تواند به مذاکرات رفع تحریم‌ها خیلی کمک کند، از سوی دیگر ایران می‌تواند جداگانه با روسیه و چین هم مذاکره کند و به توافق برسد، اگر ما برسیم به آن چهارچوبی که در سال 1399 دنبال شد و بتوانیم تحریم‌ها را برداریم، مسیر هموار می‌شود. تحریم‌ها هم که تحریم‌های بین‌المللی نیست، تحریم‌هایی است که آمریکا علیه ایران وضع کرده و اگر آمریکا به مذاکرات ۱+۴ برگردد و مذاکرات ۱+5 شروع شود، معنی آن این است که عملاً نمی‌تواند هم در ۱+5 باشد هم تحریم‌ها ادامه داشته باشد.»

تصویب CFT و پالرمو از نگاه محمود واعظی گشایشی در اقتصاد کشور ایجاد می‌کند. او تاکید دارد؛ «ایران یک بازار بسیار بزرگ 90میلیونی  برای بسیاری از کشورهای دنیا و سرمایه‌گذاران در اقصی‌نقاط دنیاست، ایران برای اینها جاذبه‌های زیادی دارد و انگیزه دارند. از این‌رو ما فکر می‌کنیم که اگر این مسیر میان‌بر که از طریق مذاکرات سیاسی است انجام شود و به نقطه‌ای برسیم که تحریم‌ها برداشته شود، فرصت به وجود می‌آید. این زنجیر باید از دست‌وپای اقتصاد کشور باز شود برای اینکه راحت‌تر بتوانیم سیاست‌های کلان را اصلاح کنیم و به سمت یک تحول در اقتصاد حرکت کنیم.»

حاکمیت آماده یک تصمیم سخت؟

اما آیا حاکمیت آماده تصمیم‌گیری سخت است؟ واعظی با نگاه خوش‌بینانه معتقد است؛ «این دولت اگر در سطح سران سه قوه و حاکمیت به یک جمع‌بندی برسد، از نظر کارشناسی می‌تواند به راه‌حل‌های خوب برسد. آمادگی هم دارند که تصمیمات سخت را بگیرند، تصمیم سخت به‌هرحال یک مقدار فشار به جامعه تحمیل می‌کند و لازم است که از طرف قوای سه‌گانه و مهم‌تر مقام معظم رهبری مورد حمایت قرار گیرد. پس اول باید یک اقناعی به وجود بیاید که اگر اقناع در حاکمیت به وجود بیاید، دولت می‌تواند هم تصمیم سخت بگیرد، هم اجرا کند.»

وی می‌گوید؛ «من اراده حرکت به سمت اصلاحات سخت در ساختارها را در دولت می‌بینم، حتی آقای قالیباف هم علاقه‌مند است که تغییراتی صورت گیرد اما اینکه آیا این مجلس همراهی می‌کند یا نه، موضوع جداگانه‌ای است. دولت دوازدهم که در 1400 تمام شد دلار 25 هزار تومان بود و الان به 90 هزار تومان رسیده، این خود یک علامت است، تورم بالای 40 درصد یک علامت است، این علامت‌ها را همه می‌بینند و باید ببینند. باید اصلاحاتی جدی در سیاست‌ها و رویکردها ایجاد کنیم، چه اشکالی دارد در این شرایط که اقتصاد اولویت کشور و مردم است، اولویت سیاست خارجی هم بر اقتصاد و تعامل با دنیا و فرستادن سیگنال به دنیا برای گسترش ارتباطات باشد؟ باید دنیا این پیام ما را درک کند که ایران آماده همکاری در حوزه‌های مختلف است.»

توافق بزرگ یا اوج‌گیری تنش؟

در هفته‌های اخیر که دونالد ترامپ در کاخ سفید مستقر شده است، تحلیلگران بارها تاکید کرده‌اند که سال 1404 با تمرکز بر این واقعیت که ترامپ به‌‌رغم فرستادن سیگنال‌های مذاکره، مسیر فشار حداکثری به ایران را رها نخواهد کرد، می‌تواند سالی به مراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر برای ایران باشد. نکته‌ای که در اظهارات هر سه تحلیلگر و کارشناس نیز به آن اشاره شد. آمریکا تلاش می‌کند تهران را به نقطه‌ای برساند که یا وارد معامله توافقی بزرگ شود یا تنش را به اوج برساند. بر همین اساس هم هر سه کارشناسی که پیشتر اظهارات آنها آمد، مسیر اصلاحات سخت در اقتصاد را از مسیر اصلاحات در سیاست خارجی جدا نمی‌دانند.

 اما آیا دولت پزشکیان تن به اصلاحات سخت خواهد داد؟ آیا نهادهای حاکمیتی کنار دولت برای این اصلاحات سخت خواهند ایستاد؟ 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها