شناسه خبر : 45991 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازی با کارت ایران

چرا روسیه علیه ایران موضع‌گیری می‌کند؟

 

زهرا اکبری / نویسنده نشریه 

22 واقعیت‌های تاریخی در مورد روابط مسکو و تهران، نشان‌دهنده رابطه‌ای پیچیده همراه با فراز و فرود بسیار است. این رابطه میراث‌دار رخدادهای دشمنی‌آلود ایران و روسیه از اوایل قرن 19 است که همچنان سایه تردید و بدبینی آن بر این روابط باقی مانده است. تصرف سرزمین ایران به وسیله امپراتوری روسیه در سال‌های 1813 و 1828 با قراردادهای گلستان و ترکمنچای، مداخله ویرانگر روسیه تزاری در انقلاب مشروطه ایران در حمایت از استبدادگران حاکم در اوایل قرن بیستم، حمایت اتحاد شوروی از جریان‌های تجزیه‌طلب در شمال و شمال غربی ایران در پایان هر دو جنگ جهانی اول و دوم، تخلیه نکردن خاک ایران در پایان جنگ جهانی دوم از سوی نیروهای نظامی اتحاد شوروی و حمایت اتحاد شوروی از حزب توده ایران از جمله اقدامات و رفتارهای روسیه است که همچنان بر روابط دو کشور سایه انداخته است. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، از یک‌سو اتحاد جماهیر شوروی نخستین کشوری بود که جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت ولی از سوی دیگر در طول جنگ هشت‌ساله ایران و عراق؛ شوروی ارتش عراق را با حمایت‌های تسلیحاتی-لجستیک تقویت کرد.

به هر حال به دلیل ضربه‌های سنگینی که به ایران در زمینه تسلیحات در جریان جنگ تحمیلی وارد آمده بود و با توجه به تحریم‌های گوناگون آمریکا علیه اقتصاد ایران، تهران برای بازسازی ایران، پس از جنگ به گسترش رابطه با مسکو روی آورد و از اقدامات ضدایرانی شوروی در زمان جنگ تحمیلی عراق چشم‌پوشی کرد. شواهد تلاش تهران برای نزدیکی به مسکو نیز در دوره همه رئیس‌جمهورهای حاکم بر ایران وجود دارد. این در حالی است که رفتار روسیه نسبت به ایران متاثر از عوامل منطقه‌ای و بین‌المللی بوده است. طی این سال‌ها روسیه از فضای حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و تقابل با ایالات‌متحده آمریکا و اروپا برای پیگیری هدف‌های خود، بهره‌برداری همه‌جانبه کرده است. به نظر می‌رسد در شرایط نبود توازن لازم بین شرق و غرب در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، به‌طور طبیعی، فرصت‌های چشمگیری برای بهره‌مندی‌های گوناگون روسیه فراهم شده است. فرصت‌هایی که روس‌ها هیچ‌گاه از آن چشم‌پوشی نکرده و همواره سعی کرده‌اند از این شرایط که تامین‌کننده منافع آنهاست؛ استفاده همه‌جانبه داشته باشند.

نمونه بارز این اتفاق را می‌توان در جنگ اوکراین مشاهده کرد. روسیه با درگیر کردن ایران در جنگ اوکراین فرصتی پیدا کرده، تا منافع خود را از محل ظرفیت‌هایی که در سیاست خارجی کشور ما وجود دارد؛ افزایش دهد. طرح موضوع همکاری ایران و روسیه در این زمینه، آن هم در بحبوحه حمله نظامی روسیه به اوکراین، به خوبی نشان می‌دهد که روسیه در طرح این موضوع هم به دنبال افزایش منافع خود است. روسیه می‌کوشید با کشاندن پای ایران به این جنگ، مسوولیت‌های این اقدام را با وارد کردن شریک، برای خود کاهش دهد و از «کارت ایران» در بازی خود با غرب، بهتر بهره‌برداری کند.

در تازه‌ترین اقدام، روسیه در نشست مشترکی که با کشورهای عربی داشت در راستای همراهی با این کشورها خواستار ارجاع پرونده جزایر سه‌گانه به محاکم بین‌المللی شد و از ایران خواست به مذاکره بر سر این جزایر تن دهد. این نشست، با یک بیانیه مشترک به پایان رسید که شامل اشاره به جزایر سه‌گانه با استناد به بیانیه مشترک کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و روسیه که در جولای ۲۰۲۳ منتشر شد، به پایان رسید. این بیانیه از راه‌حل‌ها و ابتکارات صلح‌آمیز با هدف حل مناقشه از طریق مذاکرات دوجانبه با دیوان بین‌المللی دادگستری، بر اساس قوانین بین‌المللی و منشور سازمان ملل، حمایت کرد. گفتنی است، اواسط جولای گذشته نیز روسیه و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج، در نشست مشترک خود در مسکو، با صدور بیانیه مشترکی خواستار «ارجاع پرونده جزایر سه‌گانه به دیوان بین‌المللی دادگستری به منظور حل‌وفصل این مساله مطابق با مشروعیت بین‌المللی» شده بود.

پیشینه حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه

به لحاظ تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، ریشه در گذشته بسیار دور دارد. در دوران امپراتوری هخامنشی، اشکانی و ساسانی، خلیج‌فارس در حکم دریاچه ایرانی بوده، همچنان که مدیترانه روزی به مثابه دریاچه رومی شناخته شده بود. در این دوران نظم و امنیت ایرانی بر پهنه آبی حکم‌فرما بود. از ظهور آل‌بویه تا ورود پرتغالی‌ها به منطقه، امنیت سنتی ایرانی که عاری از سرشت راهزنی دریایی و بیگانه با خوی برده‌داری و تجارت برده بوده، مجدداً بر این منطقه حکم‌فرما شد و از آنجا که خلیج‌فارس به دلیل اهمیت ویژه جغرافیایی؛ به نحوی جاذبه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی سواحل شمالی نیز داشته؛ از این‌رو هر قدرتی که بر منطقه فارس (سواحل شمالی خلیج‌فارس) مسلط می‌شد، حاکمیتش را بر جزایر خلیج‌فارس، و در اکثر موارد حتی بر سراسر سواحل آن، تسری می‌داد. این واقعیت در دوران امرای هرمز که به نوبه خود تابع فرمانروایان منطقه فارس بودند، کاملاً مشهود بود. بعد از پایان سلطه صدساله پرتغالی‌ها، حاکمیت ایران بر قسمت اعظم جزایر خلیج‌فارس اعاده شد.

روند حاکمیت ایران بر جزایر و سواحل خلیج‌فارس به‌رغم بروز یک برهه انقطاعی ناشی از حمله افغان‌ها و پیدایش بی‌نظمی در خلیج‌فارس از سوی عمانی‌ها، دوباره با ظهور نادرشاه و ایجاد نیروی دریایی دائمی، نظم و امنیت مورد نظر احیا شد. طبق مدارک و شواهد تاریخی در این زمان جزایر تنب و ابوموسی جزو ابواب جمعی لنگه، تحت قلمرو حکام و ولات فارس بودند و حتی این وضع بعد از قتل نادرشاه و زمان حکومت کریمخان زند تغییر چندانی نکرد. در آغاز سلطنت آقامحمد خان قاجار، بروز بحران‌های سیاسی در مناطق شمالی ایران به ویژه در منطقه قفقاز موجب شد که از توجه معمول نسبت به مسائل خلیج‌فارس تا حدودی کوتاهی شود و به همین جهت آقا محمدخان اداره امور گمرکات بندرعباس، لنگه و توابع و جزایر را از طریق اجاره به حاکم عمان و مسقط واگذار کرد. در همین مقطع، جواسیم خارج‌شده از بندرلنگه مجدداً به این منطقه بازگشتند و با قبول فرمانبرداری از والی فارس، اداره بندر لنگه و جزایر را عهده‌دار شدند. ورود و حضور مستمر بریتانیا از سال 1820 میلادی، به بعد، تغییری در حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی به وجود نیاورد و در تمامی طول قرن نوزدهم این واقعیت مورد تایید مقامات بریتانیا، حکومت بمبئی و حکومت هند بود و ارتباط تاریخی، سیاسی و اداری جزایر تنب و ابوموسی با سرزمین اصلی یک واقعیت گریزناپذیر بود و نه‌تنها در طول دو قرن 18 و 19، مورد چالش قدرت‌های ذی‌نفع در خلیج‌فارس قرار نگرفت، بلکه دولت‌های مذکور، در تمام اسناد، گزارش‌ها و نقشه‌های رسمی خود به‌طور مکرر این واقعیت را تایید کردند.

اما تعرض بریتانیا به جزایر سه‌گانه از ابتدای قرن بیستم آغاز شد. در سال ۱۹۰۳، دولت بریتانیا جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و سیری را به اشغال خود درآورد. جزیره تنب کوچک نیز در سال ۱۹۰۸ به اشغال بریتانیا درآمد. بعد از جنگ جهانی دوم، توان نظامی و اقتصادی بریتانیا تضعیف شد و توازن قوا در خلیج‌فارس به نفع ایران تغییر کرد. در نهایت بریتانیا راهی جز این نداشت که به کشورهای کوچک حاشیه جنوبی خلیج‌فارس که تا آن زمان مستعمره‌اش بودند، استقلال دهد و از خلیج‌فارس خارج شود. به این ترتیب، در زمان پهلوی دوم، مذاکراتی میان ایران و دولت بریتانیا در مورد وضعیت حاکمیت جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک صورت گرفت. این مذاکرات بین سال‌های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۱ در جریان بود. بریتانیا در آن زمان قصد داشت، به امارات متحده عربی استقلال اعطا کند و از این منطقه به‌کلی خارج شود. ایران در خلال مذاکرات دریافت که انگلیس در حل‌وفصل مساله جزایر جدی نیست. از این‌رو، از سال ۱۹۷۰ ایران شروع به اعمال فشار بر انگلیس کرد و در ماه می سال ۱۹۷۰، تهدید دولت ایران به مداخله مسلحانه موجب شد، که انگلیس فعالیت شرکت نفتی آمریکایی «اکسیدنتال» در نزدیکی آب‌های ساحلی جزیره ابوموسی را متوقف کند. در اکتبر ۱۹۷۰ دولت ایران اعلام کرد، تا زمانی که مساله حاکمیت جزایر سه‌گانه حل نشود، امارات متحده عربی را به رسمیت نخواهد شناخت.

بعد از فشار ایران بر بریتانیا، حاکمیت ایران در مورد تنب بزرگ و کوچک در نوامبر سال ۱۹۷۱ (آذر ۱۳۵۰) به‌طور مطلق و موثر و بدون هیچ نوع شرط و شروطی اعاده شد و انگلیس این حاکمیت را پذیرفت.

درباره جزیره ابوموسی، دولت بریتانیا که به فکر پیاده‌سازی استراتژی ایجاد اختلاف میان ایران و اعراب بود، با این بهانه که تعدادی از اتباع شارجه در این جزیره زندگی می‌کنند، به «اصل رفع استعمارِ» منشور سازمان ملل متوسل و قرار شد نظر شیخ‌نشین شارجه نیز جلب شود. در نتیجه در مورد ابوموسی، تفاهمنامه‌ای با شیخ شارجه امضا شد که طی آن، حاکمیت مشترک ایرانی-شارجه‌ای برای آن در نظر گرفته و امنیت کل جزیره به ایران سپرده شد. به این ترتیب، نیروهای ایران در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ (۹ آذر ۱۳۵۰) یعنی یک روز پیش از خروج رسمی نیروهای انگلیسی از خلیج‌فارس، وارد جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی شدند و این جزایر پس از ۶۸ سال اعتراض به خاک ایران بازگشتند.

واکنش مقامات ایران

23موضع روسیه در همراهی کردن ادعاهای امارات در خصوص مالکیت جزایر سه‌گانه مورد انتقاد شدید افکار عمومی ایران قرار گرفت، اما مسوولان مختلف کشورمان نیز در این حوزه مواضع قابل تاملی به‌خصوص در برابر موضع‌گیری مشترک روس‌ها با کشورهای عربی اتخاذ کردند که نگاهی به آن خالی از لطف نیست. آن‌گونه که خبرگزاری فارس گزارش داده، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در گفت‌وگوی تلفنی با همتای روس خود در واکنش به بخشی از بیانیه ششمین نشست مجمع همکاری عرب و روسیه در مراکش، جزایر سه‌گانه ایرانی را جزء لاینفک تمامیت ارضی ایران دانست و اشاره کرد: جمهوری اسلامی ایران هر ادعایی از سوی هر طرفی را در این مورد کاملاً مردود می‌داند. وزیر خارجه کشورمان با اشاره به مناسبات مثبت و رو به رشد مسکو و تهران یادآوری کرد: احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها از اصول بنیادین در مناسبات کشورهاست و تهران در موضوع احترام به تمامیت ارضی و مباحث حاکمیتی ایران با هیچ طرفی تعارف ندارد.

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، مفاد مندرج در بیانیه پایانی ششمین نشست مشترک مجمع همکاری عرب و روسیه درباره جزایر سه‌گانه مورد اختلاف میان ایران و امارات متحده عربی را محکوم کرد. کنعانی با مردود دانستن نکات مندرج در بیانیه مشترک مجمع همکاری عرب و روسیه درباره جزایر سه‌گانه، تصریح کرد: «جزایر ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک واقع در آب‌های نیلگون خلیج‌فارس، تعلق ابدی به ایران داشته و جزء جدایی‌ناپذیر سرزمینی جمهوری اسلامی ایران است.» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، تمامیت ارضی و حاکمیتی این کشور بر جزایر سه‌گانه را قابل مذاکره و گفت‌وگو ندانسته و افزود: ایران هر ادعایی از هر طرف در این خصوص را مردود تلقی می‌کند و به هیچ وجه از حقوق حاکمیتی و سرزمینی خود عدول نخواهد کرد.

 علی‌اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری، در واکنش به اجلاسی که در مراکش برگزار شد، گفت: این اجلاس با حضور بعضی از عرب‌های بی‌اعتنا به سرنوشت فلسطینیان و کارشناسان روسی در مراکش برگزار شد و بیانیه‌ای را صادر کرد که دارای اشکالات متعددی است که مهم‌ترین آن دخالت در امور ایران تلقی می‌شود که این اقدام را محکوم می‌کنیم. البته ما مسوول اقدامات غیرکارشناسی، غیرمنطقی و مداخله‌جویانه کشورهای دیگر نیستیم، اما یادآوری می‌کنیم که باید کشورهای درگیر در منازعات سیاسی، دقت بیشتری در موضع‌گیری‌های خود نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. ولایتی افزود: روابط استراتژیک و دوستانه ایران و روسیه به آسانی به دست نیامده و در این زمینه باید منافع دوجانبه‌ و منطقه‌ای در نظر گرفته شود و در شرایطی که روسیه در شرایط پیچیده بین‌المللی قرار دارد، در پیش گرفتن بعضی از موضع‌گیری‌های وزارت خارجه روسیه باعث تاسف است؛ هر چند برخی فشارهای سیاسی بر روسیه در شرایط پیچیده فعلی موجب می‌شود، برای به دست آوردن امتیازی کم‌ارزش و دست‌نایافتنی نیز به اعتبار خود لطمه وارد کند. مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل همچنین ضمن محکوم کردن مواضع امارات در مورد جزایر سه‌گانه متعلق به ایران گفت: امارات که متاسفانه در ارتباط با فلسطینیان و حمایت از کشتار مردم مظلوم غزه و حمایت از اسرائیل مواضع تاسفباری در پیش گرفته، به جای اقدام عملی برای توقف این کشتار، پرونده کهنه و مختومه این مدعای بی‌اساس را تکرار می‌کند. باید تصریح و تاکید کنم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان صاحب اصلی جزایر سه‌گانه با دقت تحرکات بدخواهان منافع ملی و منطقه‌ای را رصد کرده و پاسخ لازم را خواهد داد و قطعیت این تعلق با چنین نشست‌های سست‌پایه خدشه‌دار نخواهد شد.

محسن رضایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بارها گفته‌ایم که جزایر سه‌گانه قابل مذاکره نیست. ادامه زیاده‌خواهی امارات به نفع آنها نیست و تبعات دارد. مداخلات غیردوستانه روسیه در رابطه با تمامیت ارضی ایران نباید تکرار شود. جزایر سه‌گانه، شبه‌جزیره کریمه نیست!»

محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس، نوشت: «روابط با روسیه بر اساس منافع ملی ایران و احترام متقابل تنظیم شده است. هرگونه ادعایی که قصد خدشه به تمامیت ارضی ایران را داشته باشد حتماً خلاف این اصول است، از سوی ایران برخلاف این روابط ارزیابی شده و با پاسخ جدی مواجه خواهد شد. روسیه باید مراقب سوءاستفاده غرب از اشتباهاتش باشد.»

وحید جلال‌زاده، نماینده مجلس، در واکنش به بیانیه نشست مجمع همکاری عرب و روسیه گفت: «روسیه دفعه قبل گفته بود که نمی‌دانسته این موضوع برای افکار عمومی ایران و مسوولان اینقدر اهمیت دارد. دفعه قبل واکنش نمایندگان و مسوولان عالی جمهوری اسلامی ایران نسبت به این موضوع را دیدند پس این‌سری نمی‌توانند بگویند که متوجه وجود این بند در قطعنامه انتهایی نشست در مراکش نشده‌اند، لذا بهترین اقدام از سوی جمهوری اسلامی ایران عمل متقابل در عرصه روابط بین‌الملل است.» رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی توضیح داد: «موارد ادعای برخی کشورها با روسیه کم نیست و ما همیشه در این‌باره به سمت حقوق بین‌الملل بودیم. جمهوری اسلامی ایران باید عمل متقابل انجام دهد و ما این بار هیچ توجیهی را از دولت روسیه نمی‌پذیریم.»

مجتبی ذوالنوری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، با تاکید بر اینکه حکام عرب چشم طمع‌شان را از جزایر سه‌گانه همیشه ایرانی بردارند، گفت: «ایران آمادگی دارد تعدادی معلم تاریخ و جغرافیا برای آموزش روس‌ها به روسیه اعزام کند تا برای جلسات بعدی، حکام عرب هر انشای غلطی را به خورد آنان ندهند.» کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه، در دیدار با میخائیل باگدانف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، با تاکید بر حاکمیت بلافصل و تاریخی ایران بر جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ در خلیج‌فارس، گفت: انتظار ما این است که مسکو با توجه به روابط رو به رشد با جمهوری اسلامی ایران، اجازه ندهد دشمنان روابط دو کشور از  چنین مواضع و فضاهایی سوءاستفاده کنند.

ابراهیم رضایی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، نوشت: «بر سر تمامیت ارضی‌مان با هیچ‌کس تعارف نداریم و جزایر سه‌گانه ما بخشی جدایی‌ناپذیر از خاک ایران بوده، هست و خواهد بود. اگر بنابر توصیه برای مذاکره باشد ما هم روس‌ها را به مذاکره با ژاپن بر سر جزایر کوریل دعوت می‌کنیم!»

24

 دلایل اقدامات اخیر روسیه

با توجه به نزدیکی روابط ایران و روسیه، افکار عمومی، نخبگان سیاسی و حتی دولتمردان ما نیز انتظار نداشتند که روسیه برای بار دوم مواضعی را علیه تمامیت ارضی ایران اتخاذ کند. در گزارشی که خبرگزاری ایلنا کار کرده، آمده است که در مجموع روس‌ها با این کاری که کردند، شک و شبهه‌های چندصدساله، چند دهه اخیر، چند سال اخیر و حتی چند ماه اخیر را که در کشور به وجود آمده بود تقویت کردند و اقدامات‌شان کمکی به این نمی‌کند که افکار عمومی نظرشان درباره روس‌ها بهتر شود. یعنی روس‌ها خودشان این نظر منفی را با کارهایی که انجام می‌دهند، تقویت می‌کنند. بالاخره در هر برهه زمانی یک کاری می‌کنند تا منافع مردم ایران در خطر بیفتد. ما یادمان نمی‌رود که چند سال قبل روس‌ها در جلسه شورای امنیت به همراه آمریکا، اروپا و مابقی اعضای شورای امنیت علیه ایران رای دادند و تحریم‌های سازمان ملل هم علیه ایران تصویب شد. اگر آنجا همکاری می‌کردند و آن رای را وتو می‌کردند، بخشی از مشکلاتی که در حال حاضر داریم، به وجود نمی‌آمد. مسائل بعدی هم بوده و حتی سال گذشته در مساله قفقاز با ما همراهی نداشتند و بیشتر هماهنگی‌هایشان با ترکیه بود.

در حال حاضر همه باید به این نتیجه رسیده باشند که روسیه همسایه ایران است و باید رابطه خوب با او داشت. دوم اینکه نباید به روس‌ها اعتماد کرد و نباید تمام تخم‌مرغ‌ها را  در سبد روسیه گذاشت و سوم اینکه ما باید در روابط حوزه سیاست خارجی تعادل ایجاد کنیم که آنها نتوانند از انزوای اقتصادی ما سوءاستفاده کنند. علت تصمیماتی که چه در مورد روسیه و چه در رابطه با اعراب جنوبی خلیج‌فارس گرفته می‌شود، این است که به دلیل آنکه ایران در تنگنای اقتصادی قرار دارد آنها طبیعتاً سوءاستفاده می‌کنند. اگر رابطه ما با همه دنیا به ویژه اروپا که در نزدیکی ماست، خوب بود و با اینها کار می‌کردیم، دیگر امارات و کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس به خودشان این جرات را نمی‌دادند که هرچند ماه یک‌بار اعلامیه‌ای علیه ایران و تمامیت ارضی ایران صادر کنند و از هر کشوری که به منطقه پا می‌گذارد، امضا بگیرند که جزایر سه‌گانه متعلق به ماست یا باید اختلاف این جزایر با ایران به دادگاه بین‌المللی برود. برای اینکه مشکلات رفع شود باید تلاش کرد تا یک سیاست خارجی متعادل داشته باشیم و تحریم‌ها برداشته شود. برداشتن تحریم‌ها بسیار مهم است و باید در اولویت اول کشور قرار بگیرد.

در همین رابطه مصاحبه‌ای با سعید لیلاز، روزنامه‌نگار و تحلیلگر مسائل اقتصادی و بین‌الملل داشتیم. لیلاز در مورد مواضع اخیر روسیه بر این باور است که: هر کشوری مطابق با منافع و مصالح ملی‌اش تصمیم‌گیری می‌کند. ما نباید انتظار داشته باشیم که روسیه در راستای منافع ملی ایران اقدام کند. روسیه با کارت‌های خود بازی می‌کند، همان‌طور که ایران هم این کار را انجام می‌دهد، آمریکا هم این کار را انجام می‌دهد، چین هم این کار را انجام می‌دهد.

وی ادامه داد: روسیه با توجه به جنگ دوساله با اوکراین طبیعتاً به لحاظ اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار ندارد، از این‌رو برایش مهم است تا با کشورهایی که به نحوی می‌توانند بخشی از این مشکلات اقتصادی را حل کنند، تعامل داشته باشد. به‌طور مثال عربستان با روسیه موضوع اوپک‌پلاس را پیش می‌برند که توافقاتی که در چند سال اخیر با هم داشتند باعث شده قیمت نفت را نگه دارند تا پایین نیاید. به همین دلیل روسیه ترجیح می‌دهد با عربستان کار کند. از آن طرف امارات فعالیت‌های تجاری-اقتصادی گسترده‌ای با روسیه دارد که این فعالیت‌ها در طول جنگ نه‌تنها کم نشده، بلکه بیشتر هم شده و رقم‌شان بالا رفته است.

لیلاز در ادامه افزود: اینکه روسیه سیاست خارجی‌اش را مطابق با منافع ملی جمهوری اسلامی ایران تنظیم کند یک توهم است که ما به آن دامن می‌زنیم. روسیه هیچ تعهدی در این زمینه به ایران ندارد همان‌طور که ایران هم هیچ تعهدی به روسیه ندارد برای مثال ایران الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت نشناخت. به نظر من اغراق بزرگی در مورد بیانیه روس‌ها و اعراب صورت گرفته است. واقعیت این است که در تحلیل نهایی این قدرت اقتصادی و نظامی کشورهاست که تعیین‌کننده است. در همین راستا معتقدم که همچنان لوله توپ است که بزرگ‌ترین ضامن ماندگاری این جزایر برای ایران است. در حال حاضر ایران از لحاظ دفاعی حرف اول را در منطقه می‌زند و نه‌تنها روسیه بلکه بزرگ‌تر از روسیه هم قادر نخواهد بود این جزایر را از سیطره ایران بیرون ببرد.

وی در ادامه گفت: این یک مساله بدیهی است که روسیه تلاش می‌کند از عربستان و امارات امتیاز بیشتری بگیرد البته ایران هم در زمان مناسب پاسخ درستی به این موضوع خواهد داد. روس‌ها نیاز دارند انحصار و محاصره سیاسی و اقتصادی آمریکایی‌ها را بشکنند البته تا حدی هم موفق بودند برای مثال رشد اقتصادی روسیه در حال حاضر 5 /5 برابر رشد اقتصادی اتحادیه اروپاست.

لیلاز در ادامه افزود: روسیه تمامیت ارضی ایران را زیر سوال نمی‌برد؛ این ضعف است که تمامیت ارضی ایران را زیر سوال می‌برد. وقتی غرب به رهبری ایالات‌متحده آمریکا تمام وزن اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک و نظامی‌اش را روی ایران انداخت، ایران تلاش کرد تا حد امکان این محاصره را بشکند، این کاری است که روسیه در حال حاضر در حال انجام دادن آن است. ما در آن زمان با کارت روسیه این بازی را انجام دادیم و منفعت اقتصادی بسیاری هم از این ماجرا بردیم، به‌طوری که توانستیم حلقه محاصره غرب را که نه‌تنها در تاریخ ایران، بلکه در تاریخ روابط بین‌الملل بی‌همتا بود بشکنیم. در شرایط فعلی تحریم‌ها تقریباً خنثی شده‌اند. این حرف‌هایی که در داخل کشور گفته می‌شود که چون تحریم هستیم سرمایه‌گذاری نمی‌شود اینها همه بیراه است و خوراک تبلیغات و مصارف سیاسی داخلی برای زمین زدن رقباست. بنابراین در مساله تحریم‌ها ما توانستیم از کارت‌های مسکو بدون اینکه امتیاز ویژه‌ای به ایالات‌متحده بدهیم، استفاده کنیم و بدترین موج تاریخ تحریم ایران را خنثی کنیم.

جمع‌بندی

بدون تردید رابطه ایران با روسیه به دلیل ویژگی‌های ژئوپولیتیک که کشور ما از آن برخوردار است، یک الزام و یک ضرورت غیرقابل چشم‌پوشی است اما در عین حال نباید تمام تخم‌مرغ‌ها را  در سبد روسیه گذاشت. ژئوپولیتیک جمهوری اسلامی ایران موازنه‌سازی در روابط خارجی آن را الزامی می‌کند. مساله اساسی و مشکل اینجاست که این الزام همواره انکار شده است. بنابراین داشتن روابط با روسیه ایراد نیست، نداشتن روابط مشابه با آمریکا و اروپا در همان حال، ایراد اساسی است که کشور ما به آن دچار شده است. روسیه به هر حال همسایه پرقدرتی در مرزهای شمالی ایران است که حتی پس از فروپاشی اتحاد شوروی، همچنان در کناره‌های دریای خزر، مرزهای آبی مشترک با ایران دارد و حضور موثر آن در شرق و غرب این دریاچه در آسیای مرکزی و قفقاز غیرقابل انکار است. اهمیت توسعه روابط با این کشورها، توسعه روابط با روسیه را نیز الزامی می‌کند.

به همین دلیل نباید دچار سوءبرداشت شویم و فکر کنیم که می‌توان روابط گسترده با غرب را جایگزین رابطه با روسیه کرد. حتی در دوره پیش از انقلاب نیز، جهت‌گیری غرب‌گرایانه سیاست خارجی ایران، نتوانست مانع همکاری اقتصادی و فنی دو کشور شود، آن هم در دوران نظام کمونیستی. متاسفانه این اشتباهی است که گاهی در روابط خارجی ما به‌ وجود آمده، به ویژه در دوران کوتاه پس از امضای برجام شاهد این جهت‌گیری‌ها بودیم. به هر حال توسعه روابط با روسیه نباید مورد چشم‌پوشی قرار بگیرد.

 در همان حال مساله اساسی در روابط خارجی کشور ما، توازن بخشیدن به این روابط، با گسترش ارتباط با کشورها و قدرت‌های گوناگون در جهان از جمله اروپا و آمریکاست. این برداشت که چین و روسیه، به تنهایی می‌توانند محورهای قدرت یافتن جمهوری اسلامی ایران در روابط خارجی آن در منطقه و جهان باشند، با الزامات ژئوپولیتیک کشور همخوانی ندارد. بنابراین نباید فراموش کرد که توسعه روابط با روسیه باید وجود داشته باشد، باید دنبال شود، اما همان‌گونه که گفتم به شکل متوازن و به گونه‌ای که برای کشور ما توسعه و تنظیم روابط با آمریکا و اروپا را هم فراهم آورد، تا به این ترتیب فرصت چانه‌زنی و ارتقای منافع برای کشور فراهم شود. در واقع مساله اصلی این است که ما از ظرفیت‌های چشمگیری که در توسعه روابط ایران با قدرت‌های جهانی وجود دارد، استفاده کنیم. این ویژگی‌ها به ما اجازه می‌دهد تا با گسترش روابط با کشورهای مختلف، منافع خود را ارتقا بخشیم. به این شیوه می‌توانیم از اینکه به «کارت بازی» دیگران تبدیل شویم جلوگیری کنیم. مساله اساسی، توازن بخشیدن به سیاست خارجی و روابط خارجی کشور است، تا امکان افزایش منافع و درواقع بهبود جایگاه ایران در سطح منطقه و جهان فراهم آید. 

منابع:

1- تبیین استدلال‌های امارات متحده عربی جهت تصرف جزایر سه‌گانه، پیروز مجتهدزاده

2- روند شکل‌گیری مساله جزایر سه‌گانه، حسن زندیه