تلاش برای احیا
آیا سفر گروسی به ایران مقدمه احیای برجام است؟
میوه نارس مذاکرات سال گذشته
مذاکرات احیای توافق هستهای در وین از مارس ۲۰۲۱ و با روی کار آمدن دولت جو بایدن در آمریکا آغاز شد. ترامپ به تازگی گفته است ما میتوانستیم با ایران توافق کنیم. توافقی که سال گذشته این زمان به نظر میرسید بسیار قابل دسترس است؛ اما تحولات ماههای بعد نشان داد فاصله ایجادشده عمیقتر و بسیطتر از آن است که برخی کارشناسان درباره آن فکر میکردند. حالا یک سال از چندین دور مذاکرات برجامی گذشته است و نارس بودن باعث شد تا این اواخر ادعاهایی درباره ایران در سطح جهانی مطرح شود. خبرگزاری بلومبرگ به نقل از دیپلماتهای بلندپایه مدعی شد که ناظران آژانس انرژی اتمی، اورانیوم غنیشده را در ایران شناسایی کردهاند که کمی کمتر از سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای است. این ادعا باعث شد تا بار دیگر حساسیتهای آژانس بینالمللی اتمی بر ایران بیشتر شود و در نهایت به سفر رئیس این آژانس به ایران انجامید. این گزارش تلاش میکند تا شرایط هستهای ایران و عدم موفقیت در دسترسی به برجام را در دو پرده جداگانه بررسی کند. پرده اول به جزئیات سفر گروسی به ایران میپردازد و پرده دوم درباره عوامل شکست برجام و عدم توفیق برجام 2 است. بررسی علت سفر گروسی به تهران و مرور علتهای احتمالی عدم تحقق برجام شاید تصویری از آنچه ممکن است در آینده اتفاق بیفتد را روشن کند.
پرده اول:
غنیسازی 84درصدی؛ آری یا خیر؟
همانطور که در مقدمه گفته شد خبرگزاری بلومبرگ ماه گذشته مدعی شد: بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران هفته گذشته اورانیوم ۸۴ درصد غنیشده را شناسایی کردهاند. این خبرگزاری آمریکایی در ادامه نوشت که آژانس در تلاش است توضیح دهد که چگونه اورانیوم غنیشده ایران به خلوص 84 درصد رسیده است. همین اظهارات کافی بود تا بار دیگر موافقان و مخالفان توافق هستهای ایران اظهارت جدیدی در اینباره مطرح کنند. برخی کشورهای همسایه مانند کویت در جلسات رسمی خواهان ازسرگیری مذاکرات برجام شد و برخی بازیگران دیگر منطقه مثل رژیم صهیونیستی خواهان مقابله نظامی با ایران شد. در این راستا آنه کلر لجندر، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه هم مدعی شد: گزارشها نشان میدهند مسیری که ایران در پیش گرفته، نگرانکننده است. این تحولات غیرقابل پیشبینی و به شدت جدی هستند. اما در سوی دیگر میخائیل اولیانوف، مذاکرهکننده ارشد روسیه در مذاکرات وین درباره ادعای اخیر شبکه بلومبرگ مبنی بر اینکه ایران غنیسازی ۸۴درصدی انجام داده است، گفت: این قضیه فیصله یافته است. موضوع این است که نشت ذراتی که با خلوص بیشتری غنیسازی میشوند، ممکن است در روند غنیسازی اورانیوم اتفاق بیفتد. وی همچنین تاکید کرد که سطح غنیسازی محصول نهایی در ایران از ۶۰ درصد فراتر نمیرود و «بررسی دقیقتر توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن را نشان داد».
تکذیب ایران
بهروز کمالوند، سخنگوی سازمان انرژی اتمی درباره موضوع غنیسازی ۸۴درصدی در ایران نیز گفت: اخیراً نشریه بلومبرگ مطلبی را منتشر کرده و مدعی شده، ایران غنیسازی ۸۴درصدی را آغاز کرده است. اول از همه باید بگویم که ما غنیسازی بیشتر از ۶۰ در صد تاکنون نداشتهایم، بلکه آنچه آژانس مشاهده کرده است ذرهای کوچکتر از اتم بود که حتی نمیتوان آن را در زیر میکروسکوپ مشاهده کرد. آنها حالا مدعی شدهاند که با توجه به اینکه ذره ۸۴درصدی را دیدهاند، پس غنیسازی ۸۴درصدی صورت گرفته است. حتی اگر چنین ذرهای را مشاهده کرده باشند این یک موضوع طبیعی است. برای مثال زمانی که ما غنیسازی پنجدرصدی انجام میدهیم، ذره ۱۷درصدی در آن مشاهده میشود یا زمانی که غنیسازی ۲۰درصدی انجام میدهیم، ذره ۵۷درصدی در آن دیده میشود. ما نمونههای مشابه از سوالات آژانس را در این رابطه در اختیار داریم که پاسخ آنها را دادهایم و موضوع بدون سروصدا و جنحال حل شده و مکاتبات آنها موجود است. اتفاقات فنی، رویدادی طبیعی در مقوله غنیسازی است، برای مثال شما به دستگاه غنیسازی خوراک با غنای پنج درصد را میدهید و ماده با غنای ۲۰ درصد دریافت میکنید. این دستگاهها به سرعت میچرخند. زمانی که خوراک دستگاه به دلایل فنی کاهش مییابد در نتیجه میزان غنیسازی هم ممکن است به دفعات افزایش یابد که موضوع مهمی نیست. شما باید در خط پایان بدانید که چه نوع غنیسازی صورت گرفته است.
پالس مثبت برای مذاکره
اوایل اسفندماه چندی پس از این اخبار، پس از آنکه هیاتی از بازرسان آژانس به سرپرستی ماسیمو آپارو، معاون پادمانی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران آمد و با کارشناسان و مقامات سازمان انرژی اتمی بر سر حلوفصل مسائل باقیمانده و اختلافات میان دو طرف برای رسیدن به یک راهکار مرضیالطرفین گفتوگو کردند؛ خبرنگار روزنامه والاستریتژورنال در یک رشته پیام توئیتری به گمانهزنی درباره احتمال سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران در روزهای آتی و نتایج این سفر پرداخت. در همان هفته امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان از توافق برای سفر آقای گروسی به تهران در آینده نزدیک خبر داد و اظهار امیدواری کرد که در صورت پرهیز از اعمال فشارهای سیاسی بر آژانس، پیشرفتهای خوبی در مورد مسائل فنی حاصل شود.
او در مورد مذاکرات برای رفع تحریمها نیز گفت، از ماه سپتامبر سال گذشته میلادی، آماده احیای برجام و بازگشت همه طرفها به توافق بودیم، اما رویکرد دوگانه آمریکا و متعاقباً محاسبات غلط آنها در خصوص اغتشاشات اخیر داخلی در ایران، باعث ایجاد وقفه در توافق شد. وزیر خارجه ایران همچنین با اشاره به پیامهای تبادلشده و تحرکات دیپلماتیک اخیر، اظهار امیدواری کرد که شاهد بازگشت همه طرفها به توافق منطبق با مفاد توافق امضاشده سال ۲۰۱۵ باشیم.
سفر گروسی به ایران
جمعه 12 اسفندماه گروسی وارد تهران شد. خبرگزاری فرانسه همزمان با سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران گزارش داد که این سفر با هدف بازگرداندن روابط آژانس با ایران به عالیترین سطوح انجام میشود. این خبرگزاری در گزارشی درباره سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران نوشت: این سفر دوروزه در حالی انجام میشود که این سازمان مستقر در وین به دنبال همکاری بیشتر با ایران در زمینه فعالیتهای هستهای این کشور است. یک منبع دیپلماتیک همچنین به خبرگزاری فرانسه گفت که رافائل گروسی به صراحت گفته بود، تنها در صورتی آماده رفتن به تهران است که بتواند با رئیسجمهور ایران دیدار داشته باشد. این منبع در ادامه ادعا کرد که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفر خود به تهران تلاش خواهد کرد دسترسی بیشتر به سایت فردو و بازرسیهای بیشتر را تضمین کند.
حتی در این میان رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، عنوان کرد که این کشور پیش از تصمیمگیری درباره گامهای بعدی، منتظر دریافت نتایج سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران خواهد ماند.
یک نشست خبری مشترک و امیدواری
بالاخره مذاکرات مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با محمد اسلامی، در محل سازمان انرژی اتمی انجام شد. «آمادهایم کار را پیش ببریم.» این جملهای است که گروسی در نشست مشترکش با اسلامی به خبرنگاران گفته است. او همچنین گفت: مذاکرات احیای برجام در دستور کار است و ادامه دارد و البته ما داریم توافقی انجام میدهیم و توافقی که قرار است به آن برسیم کمککننده به احیای برجام خواهد بود.
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی پس از مذاکرت سیاسی و فنی در کنفرانس خبری مشترک با رافائل گروسی گفت: سفر آقای گروسی پیامآور برقراری ارتباطات بین آژانس و ایران است. ما انتظار داریم تعاملات و گزارشهای آژانس اعتمادآفرین باشد.
دیدار با وزیر امور خارجه
گروسی در ادامه این سفر با حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران دیدار و رایزنی کرد. امیرعبداللهیان در این دیدار بر اراده جدی جمهوری اسلامی ایران برای حل فنی موضوعات پادمانی در کوتاهترین زمان ممکن تاکید کرد. گروسی نیز در این دیدار بر آمادگی آژانس جهت حل مباحث از مسیر فنی تاکید کرد و افزود: ضمن تاکید بر اهمیت دیپلماسی و گفتوگو برای حل موضوعات، برای کمک به پیشرفت و نتیجهبخشی جمعبندی مذاکرات وین، از هر ابتکار سازندهای استقبال میکند.
دیدار با رئیسی
محمد جمشیدی، معاون سیاسی رئیسجمهوری اعلام کرد که رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دیدار با رئیسجمهور از حصول دستور کاری مشترک بر سر اقداماتی برای هموار کردن مسیر همکاریها ابراز خرسندی کرد. آیتالله رئیسی نیز همکاریها را امری دوطرفه معرفی کرد که بر اساس حفظ استقلال آژانس و احقاق حقوق ملت ایران میتواند ادامه یابد.
بیانیه مشترک ایران و آژانس درباره تفاهم بر سر همکاریهای بیشتر
در پایان سفر دوروزه رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و دیدار و مذاکره با مقامات عالیرتبه کشور، سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بیانیه مشترکی صادر کردند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
بیانیه مشترک سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI) و آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)
۴ مارس ۲۰۲۳ (۱۳ اسفند ۱۴۰۱)
تهران
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آقای رافائل گروسی در تاریخ ۳ و ۴ مارس ۲۰۲۳ (۱۲ و ۱۳ اسفند ۱۴۰۱) از جمهوری اسلامی ایران بازدید نمود. وی در این سفر با جناب آقای دکتر ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری اسلامی ایران و جناب آقای دکتر حسین امیرعبداللهیان، وزیر محترم امور خارجه و جناب آقای مهندس محمد اسلامی، معاون محترم رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران دیدار و گفتوگو کرد.
این نشستهای سطح بالا به اهمیت برداشتن گامهایی به منظور تسهیل همکاریهای گستردهتر برای تسریع در حل مسائل پادمانی باقیمانده به نحو مقتضی، پرداخت. دو طرف اعتقاد دارند که چنین تعاملات مثبتی میتواند راه را برای توافقهای گستردهتر میان دولتهای عضو هموار کند.
سازمان انرژی اتمی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد موارد زیر به توافق رسیدند:
۱- تعاملات بین آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران با روحیه همکاری و با رعایت کامل صلاحیتهای آژانس و حقوق و تعهدات جمهوری اسلامی ایران بر اساس موافقتنامههای جامع پادمانی صورت خواهد پذیرفت.
۲- در خصوص مسائل پادمانی باقیمانده مربوط به سه مکان، ایران آمادگی خود را برای ادامه همکاری و ارائه اطلاعات و دسترسی بیشتر به منظور رسیدگی به مسائل پادمانی باقیمانده اعلام کرد.
۳- ایران به صورت داوطلبانه به آژانس اجازه میدهد تا چنانچه مقتضی باشد فعالیتهای راستیآزمایی و نظارت بیشتر را اجرا کند. روش اجرای آن طی یک نشست فنی که به زودی در تهران برگزار میشود، میان دو طرف مورد توافق قرار خواهد گرفت.
نتیجه سفر دوروزه
در ادامه نیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی از برگزاری نشست خبری مدیرکل آژانس در وین پس از سفر دوروزهاش به ایران خبر داد. صفحه توئیتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پیامی اعلام کرد که رافائل گروسی، مدیرکل که به ایران سفر کرده بود، در وین در یک نشست خبری به سوالات خبرنگاران درباره تحولات کنونی پیرامون برنامه هستهای ایران و همکاریهای ایران و آژانس پاسخ میدهد.
وی در مورد سفر خود به ایران گفت: این بازدید مهمی برای من بود. فرصتی برای گفتوگو با رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران پیدا کردم. آژانس انرژی اتمی توانسته یافتههای غیرمنتظرهای در خصوص حدود غنیسازی در ایران به دست آورد. تلاش کردم تا همه چیز را به مسیر خود بازگردانم. بیانیه مشترک ما به این مساله رسیدگی میکند.
گروسی در بخشی دیگر از کنفرانس خبری خود عنوان کرد که آژانس اتمی در تلاش بوده تا شفافسازیهایی در مورد برخی سایتها در ایران دریافت کند. وی با اشاره مجدد به دیدار با سیدابراهیم رئیسی گفت: زمانی که با رئیسجمهور ایران گفتوگو دارم، در خصوص جزئیات فنی سایتهای اعلامنشده گفتوگو نمیکنیم، بلکه درباره همکاریهایمان و اینکه زمان آن رسیده که نتیجهای حاصل شود به صحبت میپردازیم. مدیرکل آژانس اتمی خاطرنشان کرد که گفتوگوی خود با رئیسجمهور ایران در «جوی کاری و صادقانه» انجام شده است. گروسی در ادامه گفت: ما باید اطمینان حاصل کنیم که توانایی لازم برای بازرسی از سایتها را در اختیار داشته باشیم. آنچه مهم است این است که بتوانیم حساب هر گرم مواد غنیسازیشده را داشته باشیم و این محور تبادل نظرات ما بوده است. ما در مورد شماری از اقدامات ملموس از جمله دسترسی به اطلاعات و برخی مکانها به توافق رسیدیم.
همچنین خبرگزاری رویترز گزارش داد که گروسی در وین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا «تمامی تجهیزات نظارتی» دوباره نصب خواهد شد که در تابستان گذشته و به دنبال اقدامات متقابل ایران پس از صدور قطعنامه ضدایرانی در نشست پیشین شورای حکام غیرفعال شده بود، گفت: بله.
رویترز همچنین نوشت: گروسی در پاسخ به اینکه گفتوگوهای بعدی آژانس با مقامات ایران درباره تعیین جزئیات اقدامات پیش رو چه زمانی انجام خواهد شد، گفت: خیلی خیلی زود.
پرده دوم:
درباره نقش ذینفعان در ناکامی برجام
بدون شک یکی از کلیدیترین عواملی که در سالهای اخیر عملکرد اقتصاد ایران را متاثر کرده تحریمهای اقتصادی بوده است. به نظر میرسد در آینده نیز اگر مذاکرات هستهای به نتیجه نرسد، تحریمهای بینالمللی بر عملکرد اقتصاد ایران اثر تعیینکنندهای بگذارد. این اقدام نتیجه بهینهسازی تابع هدف (مطلوبیت) از سوی گروههای ذینفع است. بدین معنی که فرض میشود هر یک از سیاستمداران بانفوذ، تحریم را به عنوان یک ابزار یا مانع برای رسیدن به خواستههای خود در نظر گرفته، بنابراین میزان فشار آنها برای جلوگیری از تحریم یا اعمال تحریم، ناشی از میزان اثرگذاری آن در رسیدن به اهداف خود است. پس هرچه تحریم مانع بزرگتری برای رسیدن افراد یا گروهها به خواستههای خود اعم از اقتصادی یا سیاسی باشد، فشار افراد برای مخالفت با اعمال تحریم بیشتر خواهد شد و برعکس، هر چقدر تحریم بتواند موجب افزایش درآمد یا تحقق اهداف سیاسی و اخلاقی افراد شود، فشار آنها برای اعمال تحریم بیشتر خواهد شد.
منفعت در تخریب برجام
برجام را به خاطر اهمیت سیاسی و میزان بهرهمندی اقتصادی گروههای مختلف از انجام شدن یا فلج کردنش شاید بتوان یکی از بزرگترین توافقهای اقتصادی پس از توافق تجاری با چین در سال 1987 دانست. درست است که این توافق در زمره توافقهای سیاسی است، اما هم برای ایران و هم برای شرکتهای غربی و حتی شرکتهای شرقی بزرگترین توافق اقتصادی محسوب میشود. به این خاطر در تحلیل چرایی عدم تحقق برجام باید دقت کنیم که عدهای از موفق شدن برجام و توفیقی که نصیب مردم میشود صدمه خواهند دید. این آسیب هم از نظر منافع مالی و تجاری است و هم ایدئولوژیک.
بیاثری توافقی که نوید روزهای خوب میداد
در این راستا ابتدا باید به نقش گروههای ذینفوذ اشاره کرد. آنها با دوری از چارچوبهای منفعت جمعی و ظاهرسازی، ایران و آمریکا را به طرفی سوق دادند که به برجام پایان دهند. در این راستا نگاه دیگری به اینکه برجامِ امضاشده چرا موفق نشد و با خروج دولت ترامپ ازهمگسیخته شد، وجود دارد. همان زمان با امضای برجام صحبتهایی مطرح شد که اگر نقشی برای شرکتهای آمریکایی در قراردادهای مالی در نظر گرفته شود، شرایط برای ایران و آمریکا برد-برد خواهد شد. مثلاً ایران به قطعات بوئینگ نیاز داشت؛ چراکه ناوگان هوایی کشور بسیار ناامن شده بود. تصور برخی این بود که چنین همکاریهایی، کار درستی بود. بعد مساله استخراج در بازسازی، بهینهسازی و افزایش بهرهوری ذخایر گاز و نفت در ایران مطرح شد. مهرداد عمادی کارشناس سیاسی در اینباره گفته است: در آن زمان با مسوولان آمریکایی صحبت کرده بودم، گفتم شما میتوانید در اینجا نقش مثبتی داشته باشید؛ هم سود ببرید و هم سازنده باشید. غرب میتوانست در سازندگی اقتصاد ایران نقش مهمی ایفا کند. این موضوع هم متاسفانه اجرا نشد.
سرنوشت برجام 2 و 3
بعد از امضای برجام از همکاری صحبت میشد که نیازمند روشن شدن تکلیف همکاری اصلی بود. به نظر برخی کارشناسان گفتوگو درباره برجام 2 و 3 صحبتی سازنده نبود. چراکه در مقابل، این صحبت از بالاترین ردهها شروع شد و در مجلس شورای اسلامی ادامه پیدا کرد که آمریکاییها از هیچ نهاد تجاری، اقتصادی و بازرگانی ایران نمیتوانند بهره ببرند. تاکید شد که آمریکاییها نمیتوانند در باز شدن تجارت ایران به جهان خارج نقشی داشته باشند و منفعتی ببرند. این موضوع حتی به اروپا هم رسید.
برخی چهرههای سیاسی عقیده دارند این نشان میداد که فرهنگ گفتوگوی دیپلماتیک در ایران مقداری در پوشش منافع اقتصادی کشور عقب ماند. وقتی این راهکار که میشود با آمریکا رابطه داشت (همانطور که چین هم رابطه دارد، روسیه هم پیش از بحران اوکراین این رابطه را برقرار کرده بود و بهترین روابط شرق آسیا را ویتنام بعد از کره جنوبی با آمریکا دارد) دیده و پذیرفته نشد، دو اتفاق رخ داد. گفته شده یکی اینکه شرکتهای آمریکایی که خودشان حامی برجام بودند و بر دولت فدرال فشار میآوردند که توافق با ایران امضا شود، یا با ایران در دسترسی به تکنولوژی شرکتهای آمریکایی، توان خرید از آمریکا و حتی سرمایهگذاری در پروژههای مشترکی که آن سالها در موردش صحبت شده بود (صحبت یک کارگاه مشترک تعمیر موتورهای بوئینگ در کرانه شمال خلیجفارس) همکاری شود، امیدشان را از دست دادند. آنها انرژیشان را برای دنبال کردن این پروژه و اعمال فشار بر سیاستمدارهایشان از دست دادند. در کنار آن شرکتهایی هم بودند که از توافق نشدن برجام سود میبردند؛ در آمریکا بیشتر و در اروپا کمتر. در اروپا کمتر بودند چون سهم آنان در بازار جهانی کمتر است. شرکتهایی که از نبود برجام سود میبردند کم نبودند؛ مثل شرکتهای اسلحهسازی، تکنولوژی دفاعی و تهاجمی.
ماجرای خروج آمریکا از برجام
اگر به قبل از منحل شدن برجام نگاه کنیم، ماجرای خروج از برجام در آمریکا شروع شد. آن کسانی که خواستار پیروزی برجام نبودند، خیلی از تصمیم ترامپ راضی بودند. ترامپ آن زمان مشخصاً اعلام کرد که سهم آمریکا در اقتصاد ایران چه میشود؟ این حرف برای تهران بسیار شفاف و کمککننده بود؛ اما به گفته مهرداد عمادی تهران متوجه آن نشد. او معتقد است: رئیسجمهور آمریکا بهصراحت گفت ما برجام را انجام میدهیم، به شرطی که آمریکا هم شریک تجاری ایران باشد. آنها سهم زیادی هم نمیخواستند، چیز ویژهای هم طلب نمیکردند. همین که در رقابت با ایرباس و شرکتهای دیگر بوئینگ بتوانند رقابت کنند و همین که گلوبال و امثال آن بتوانند در کنار اِستَت اُویل در پروژههای ایرانی رقابت کنند کافی بود. ایران این پیام را متاسفانه نگرفت. ایران فکر میکرد آنقدر به این توافق نیاز است که میتواند پیشنهادهای آمریکا را نادیده بگیرد. این یکی از اشتباهات راهبردی بود که ایران نتوانست علائم راه را درست بخواند.
نقش همسایگان و کشورهای عربی
کشورهای عربی و همسایگانی مانند ترکیه گروه دیگری بودند که در این موضوع جایگاه مهمی داشتند. آنها گروهی هستند که مسائل امنیتی سیاسی را دنبال میکردند. مساله جغرافیای امنیتی منطقه برای آنها مهم بود؛ در راس آنها عربستان نقش مهمتری داشت و بعد از آن اسرائیل هم بود. کشورهایی هم بودند که خواستار شکوفایی اقتصاد ایران با غرب نبودند؛ زیرا از این فرصت میتوانستند برای نزدیکی خود به ایران استفاده کنند. آنها سالها از این شرایط بهره بردند و از بنبست بودن اقتصاد ایران سود به دست میآوردند. در راس آنان امارات و ترکیه بودند. با آنکه میگفتند میخواهیم برجام موفق شود، اما در نهایت با بازگشت ایران به سیستم جهانی اقتصاد، تجارت آزاد و سیستم پولی جهانی موافق نبودند.
تخریبهای سیستماتیک علیه برجام و ضد ایران
وقتی قرار شد تخریب برجام سیستمی صورت بگیرد، جبهه مشترک یا اتحاد مشترکی علیه ایرانِ اتمی در کنار اپک و دو اندیشکدهای که کشورهای عربی در لندن و پاریس ایجاد کرده بودند شکل گرفت. همه باهم در یک اتحاد اعلام میکردند که به ایران اعتماد نکنید و ایران فقط دارد زمان میخرد. این بخش خارجی مشکلات ایران بوده است. ارزیابی برخی کارشناسان این است که این طیف خارجی شاید فقط 25 درصد توانستند در بههم خوردن برجام نقش ایفا کنند و اعتبار بگیرند. افرادی در درون ایران بودند که خواهان اجرایی نشدن برجام بودند. عمادی در گفتوگو با تجارت فردا گفته است: این گروهها در داخل ایران بودند اما گاهی ممکن است پشتیبانی در جاهای دیگری هم داشتهاند. آنها پس از معرفی بخش دوم تحریمها که اتحادیه اروپا ایران را زیر فشار گذاشت (از 2010 تا 2012) دست به فعالیتهایی زدند. این نهادها پیوستهایی با شرکتها و بانکهایی ایجاد کرده بودند که به صورت توخالی و فرمالیته ایجاد شده بودند. بیشتر این شرکتها در مالزی و سنگاپور بودند. ما 27 کشور و بیش از 500 شرکت بازرگانی ثبتشده داریم که این کار را انجام میدهند. بدون کار تولیدی و عدم پذیرش ریسک خریدهایی انجام دادند که در بازگشت پولها بین 12 تا 15 درصد پورسانت میگرفتند. بیشترین آنها در زمان کابینه دوم آقای احمدینژاد فعال بودند. دستمزد آنها برای انتقال پول بین 5 /8 تا 17 درصد بود. این فقط برای انتقال ساده یک پول بود. مدلهایی را هم بعداً از خودشان اختراع کردند؛ کیسهای، کشتی به کشتی، چمدانی تا پولهای الکترونیکی. اینجا در یک کار کوچک و کمریسک که پول آنها هم نیست و پول ایران است، سود به دست میآورند. عدد دقیقی میگویم که در یکبار از 150 میلیون یورو شش درصدش یعنی 9 میلیون دلار عاید کسی شد که بیشترین درآمدش در سال کمتر از 150 هزار دلار بوده است. شما در هیچ جای دنیا چنین سودآوری سریعی نمیبینید. نمونهها زیاد است. فروشهایی با تخفیف بالای نفتی یا انتقالهای سنگین بانک مرکزی را میبینید. اینها نشان میدهد که بهرهمندان تحریمها در زمین خوردن برجام چه سودی داشتند.
از میزان سود سوداگران تحریم آمار دقیقی وجود دارد؟
این فعال سیاسی در ادامه گفته است: در این راستا در نوامبر 2020 مقالهای، آن 11 سالی را که تحریمها توسعه پیدا کرد و اروپا در خرید نفت و گاز از ایران، همراهی نشان داد، بررسی کرد. در آن ایام (و حتی امروز) بهرهبرداران تحریم در ایران عمدتاً شرکتهایی بودند که پیوندهای سیستماتیکی با هم داشتند. ما در این پژوهش ارزیابی کردیم که شرکتهای مذکور چیزی حدود 75 تا 90 میلیارد دلار سود مستقیم بردند. میگویم سود مستقیم، چون سود غیرمستقیم هم بود. آنها شرکتهایی در کشورهای سوم و چهارم ثبت کردند و با استفاده از پولهایی که از بانک مرکزی و نهادهای مختلف گرفتند کارهای دیگر یا دلالی جدیدی را شروع کردند. آنها با هند، ترکیه، سنگاپور و چین همکاری میکردند. بیش از 26 تا 27 کشور نمونه عمده در مورد این شرکتها داریم.
این نشان میدهد کسانی که بهرهمند بودند، چه سودهای سنگینی یا پول نفت و ارز کشور را به جیب زدند. اینها گروه کوچکی هستند درنتیجه تمرکز پول در میان آنها بیشتر است. همچنین توانایی ایجاد موج تبلیغات در راستای نظرشان را هم دارند.
بهرهمندان برداشته شدن تحریمها
مردم صاحبان سود برداشته شدن تحریم هستند؛ آنها اهل لابی نیستند، حزب و سازمانی ندارند. بهره و سود آنها با کالای کیفیت بالاتر و در درون کشور سرمایهگذاریشده تامین میشود. اینطور نیست که آن 90 میلیارددلاری که بین 60 شرکت و 150 نفر تقسیم شود به مردم برسد. سود زمین خوردن برجام به گروههای کوچکی میرسد و ضررش بین 80 میلیون نفر تقسیم میشود. اگر اقتصاد ایران آزاد شود، سودش 80 میلیون نفر را بهره میدهد؛ فقط چند هزار نفر آسیب میبینند. روشن است آن گروهی که تمرکز منافع دارند میتوانند بزرگترین کمپینها را داشته و فشار ایجاد کنند. حتی فشاری به کشانده شدن تحریم به صحنه امنیت ملی میآورند. مثلاً میگویند شما دارید کشور را تسلیم میکنید و میفروشید. این رفتارها همان زمانی اتفاق میافتد که خودشان عمیقترین پیوندها را با غرب، کشورهای اروپایی و آمریکایی دارند و پولشان از کشورهای غربی به حساب شخصی میرود. این موضوعات روشن میکند که چرا هنوز تحریمها ادامه دارد و چرا عدهای از به نتیجه رسیدن برجام میترسند و تلاش میکنند متن پیشنهادی اروپا به ایران و آمریکا ملغی شود.