شرکای سیاسی دولت
در گفتوگو با غلامرضا مصباحیمقدم مطرح شد چه کسانی از سیاستگذاری اقتصادی دولت حمایت میکنند؟
بسیاری از افرادی که در انتخابات سال گذشته به ابراهیم رئیسی رای دادند انتظار داشتند سرمایه اجتماعی و اعتماد رایدهندگان خرج اصلاحات اقتصادی در کشور شود. با شکلگیری دولت سیزدهم، این امید رنگ باخت چرا که مشخص بود کابینه سیزدهم برای اصلاح و تغییر اساسی شکل نگرفته است. دولت ابراهیم رئیسی سیاستهایی را در پیش گرفت که خیلی زود نتایج زیانباری برای کشور به دنبال داشت؛ از جمله اینکه نقدینگی را تشدید کرد، تورم را افزایش داد، قیمتها را سرکوب کرد و... . از سوی دیگر نمیتوان از نظر دور داشت که وضع موجود ناشی از کارهای نکرده دولت نیز هست، از جمله اینکه مذاکرات به نتیجه نرسیده و روابط خارجی ایران همچنان در هالهای از ابهام به سر میبرد. گفته میشود این تصمیمها محصول سه تفکر غالب در دولت است: اصولگرایان تندرو (جبهه پایداری)، اصولگرایان سنتی (موتلفه) و روحانیون و نظامیان. بهطور مشخص اقتصاددانان، رسانههای مستقل و مدافع اقتصاد آزاد و تشکلهای بخش خصوصی نسبت به آینده اقتصاد ایران هشدار دادند اما دولت بیتوجهی کرد. در این راستا میتوان این موضوع را بررسی کرد که وضع فعلی کشور تا چه اندازه محصول تصمیم و سیاستگذاری نمایندگان مجلس است. همچنین نباید از نقش گروههای سیاسی در شکلگیری وضع موجود غفلت کرد. دو نگاه درباره نقش مجلس در شکلگیری وضع فعلی وجود دارد: از یک طرف سیاستهایی که منجر به وضع فعلی شدهاند میتواند محصول همگرایی مجلس و دولت باشد (مثل حذف ارز 4200تومانی)، از طرف دیگر احتمالاً مجلس به تنهایی سیاستهایی تحمیل کرده که بر وضع فعلی اثرگذاری زیادی داشته است. در این میان اما عدهای هستند که وضعیت امروز دولت را مثبت ارزیابی کرده و از تصمیمات دولت بهویژه در حوزه اقتصاد دفاع میکنند. از آنجا که اقتصاددانان وزن سیاستگذاری غلط اقتصادی را در شکلگیری وضع موجود سنگین میدانند، در این پرونده میخواهیم ببینیم سیاستگذاریهای اقتصادی دولت ریشه در کدام تفکر اقتصادی دارد و احزاب حامی دولت چه نقشی در شکلگیری این تفکرات داشته و دارند؟ در گفتوگو با غلامرضا مصباحیمقدم، استاد دانشگاه امام صادق (ع) و عضو مجمع تشخیص مصلحت و یکی از موافقان تصمیمات اقتصادی دولت به بررسی کارنامه دولت پرداختیم.
♦♦♦
حدود یک سال از روی کار آمدن دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی میگذرد. در این مدت شرایط اقتصادی کشور دوران متلاطمی را پشت سر گذاشت. به نظر میرسد این دولت آنطور که وعده داده بود در جلب نظر مثبت مردم در حوزه اقتصاد موفق نبوده است. به نظر شما امروز دولت در چه جایگاهی ایستاده است؟ آیا موفق عمل کرده یا خلاف شعارهایش حرکت کرده است؟
درست است که از انتخاب سیدابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور یک سال گذشته؛ اما مهم شروع به کار دولت اوست که رای اعتماد وزرا را از مجلس شورای اسلامی گرفت. بنابراین مبدأ بررسی کارنامه دولت میشود شهریورماه سال 1400 و تابهحال 9 ماه از فعالیت دولت گذشته است. در این 9 ماه دولت کارهای خوب و درستی انجام داده است. هر ناظری با توجه به کارهای خوبی که در کارنامه دولت وجود دارد اگر منصف باشد این دولت را در این شرایط به صورت نسبی موفق ارزیابی خواهد کرد.
اگر بخواهید این کارهای خوبی را که میگویید ذکر کنید، چگونه تقسیمبندی میکنید؟
من معتقدم دولت در چندین حوزه همزمان عملکرد مثبتی داشته است. مهمترین این حوزهها سلامت عمومی، اقتصاد و دیپلماسی است. مشخصاً بخواهم اشاره کنم باید بگویم اولین کار خوبی که دولت سیزدهم انجام داد مهار همهگیری ویروس کرونا بود. در دوم شهریور سال ۱۴۰۰ فوتیهای روزانه کرونا ۷۰۹ نفر بود، یعنی در اوج خودش. اما مبتلایان امروز به حدود 200 نفر کاهش پیدا کرده و فوتیها به دو تا سه نفر در روز رسیده است. این آمار حکایت از موفقیت دولت در مدیریت مهار کرونا دارد. مردم به خوبی میتوانند این تفاوت را ببینند و احساس کنند.
نظرتان درباره نحوه تامین مایحتاج زندگی مردم چیست؟ به این موضوع نقدی دارید یا آن را از دستاوردهای دولت میدانید؟
قطعاً آن را دستاورد مهمی میدانم چراکه این موضوع دومین موفقیت دولت طی یک سال گذشته است. مساله تامین مایحتاج ضروری مردم و به عبارت دیگر تامین اطمینانبخش ذخیره کالایی کشور موضوع مهمی بود که دولت باید برای آن چارهای میاندیشید. در پایان دولت قبل این میزان به حداقل خود رسیده بود که خیلی خطرناک بود. طی یک ماه و نیم از آغاز به کار دولت سیزدهم این ذخیره به نقطه اطمینانبخشی رسید، بهطوری که در زمان اصلاح ارز ترجیحی وقتی مردم به فروشگاهها مراجعه کردند نهتنها اتفاقهای ناگواری رخ نداد، بلکه دائماً فروشگاهها پر هم بود. اما اگر قرار بود سال پیش در شهریورماه این اتفاق رخ دهد (حذف ارز ترجیحی) آن وقت وضعیت ذخیره کالایی کشور بر همگان مشخص میشد. تصمیم دولت فعلی در این حوزه و اخذ این پیشبینی کاملاً بجا و تاثیرگذار بود؛ چراکه مردم مطمئن شدند کشور ذخیره کالایی خوبی دارد و دولت میتواند مایحتاج آنها را تامین کند. در حال حاضر حتی ما شاهد برگشت برخی کالاها پس از افزایش قیمت هم هستیم.
آیا در حالی که بسیاری از کارشناسان با تصمیمات ارزی دولت مخالف هستند و اخذ این تصمیمات را زیانده میدانند باز در حوزه کنترل بازار ارز هم همین نظر را دارید که دولت خوب عمل کرده است؟ آیا دولت را در تامین ارز مورد نیاز کشور موفق میدانید؟
اتفاقاً مورد سومی که دولت در آن موفق بوده و خوب عمل کرده، مدیریت بازار ارز است. یکی از کارهایی که دولت در آغاز روی کار آمدن رئیس بانک مرکزی انجام داد، ساماندهی صرافیها و ایجاد یک سامانه برای ثبت تقاضاها در صرافیها بود که نتیجهاش جمع شدن صفها از جلوی صرافیها شد. بعد هم با افزایش قیمت ارز در دو سه هفته اخیر تدبیر خوبی کرد بهطوری که الان ما شاهد روند کاهشی قیمت ارز و سکه هستیم و احتمالاً این روند ادامه هم پیدا میکند. شبیه این اتفاق در سال ۱۳۹۷ رخ داد که دولت قیمت ارز را از حدود سه هزار تومان به ۴۲۰۰ تومان افزایش داد و اعلام کرد قیمت ارز همین 4200 تومان است اما با رشد قیمت ارز در بازار نتوانست آن را مدیریت کند و قیمت آن بالای 30 هزار تومان هم پیش رفت. این نشان میدهد که دولت سیزدهم بهخوبی میتواند بازار را مدیریت کند و این روند کنترل قیمت ارز نشاندهنده نقطه قوت و توانایی دولت و بانک مرکزی است.
پیشتر دیپلماسی در دولت سید ابراهیم رئیسی را هم نقطه قوت دیگری خواندید. این حوزه هم منتقدان زیادی دارد. در حالی که انتظار میرفت مذاکرات هستهای در دور هشتم به نتیجه مثبتی برسد، این اتفاق رخ نداد. این در حالی است که بسیاری از کارشناسان تحول در حوزه اقتصادی را در گرو ثمر دادن مذاکرات هستهای میدانستند. همین موضوع حجم انتقادها به دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم را هم افزایش داد. شما با چه معیاری از این حوزه دفاع میکنید؟
به نظر من مورد دیگری که دولت در آن خوب عمل کرده دیپلماسی بهویژه دیپلماسی اقتصادی است. ایده «دیپلماسی اقتصادی با ایجاد ارتباط با دولتهای منطقه» در نطق مجلس در هنگام کسب رای اعتماد آقای رئیسجمهور مطرح شد. ایشان گفتند اولویت ما ارتباط با کشورهای منطقه است. در این راستا ما شاهد رفتوآمد روسایجمهور تعدادی از کشورهای منطقه به کشور خودمان هستیم. هر روزی یک رئیسجمهور یا نخستوزیری میآید و میرود. علاوه بر این از ونزوئلا هم آمدند. رئیسجمهور ایران هم سفری به روسیه، ترکمنستان، امارات و قطر داشت. این سفرها هنوز ادامه دارد و ادامه هم خواهد داشت. این همه رفتوآمد در طول یک دهه گذشته در چنین برههای اتفاق نیفتاده است. از نظر من تمام این موارد حائز اهمیت است و در طولانیمدت آثار مثبتی بهجا خواهد گذاشت.
آیا این روابط میتواند به بهبود شرایط اقتصادی کمک کند؟
حتماً همینطور خواهد بود. امروز روابط اقتصادی ما با کشورهای منطقه و آسیا مثل چین افزایش داشته است. چرا نباید این موضوع اهمیت پیدا کند؟ بهطوری که سال گذشته 40 درصد صادرات ما افزایش پیدا کرده است. علاوه بر آن در این حدود یک سال ما هم صادرات نفت و هم به دست آوردن درآمدش را توامان داشتیم. بلوکه نشدن این درآمدها هم موضوع مهمی است که منتقدان نباید در تحلیلهایشان فراموش کنند. این موضوعات ناشی از اقدامات دیپلماسی اقتصادی دولت است. اینکه دولت الان میتواند بازار ارز و نفت را کنترل کند ناشی از دیپلماسی اقتصادی است. پیوستن ایران به پیمان شانگهای، عقد قرارداد بیستوپنجساله با چین، عقد یک قرارداد 20ساله با ونزوئلا، ایجاد رابطه راهبردی با روسیه حکایت از موفقیت دولت در مناسبات سیاسی منطقهایاش دارد. از این جهاتی که ذکر کردم اقدامات اقتصادی-سیاسی دولت در حوزه دیپلماسی موفق ارزیابی میشود.
به اصلاح ارز ترجیحی اشاره کردید که این موضوع هم یکی از مواردی است که مورد انتقاد اقتصاددانهایی قرار گرفت. آیا در شرایط فعلی حذف ارز ترجیحی هفت کالای اساسی اقدام درستی بود؟
یکی از اقداماتی که دولت در یک سال گذشته انجام داده اصلاح قیمت ارز ترجیحی است که مربوط به هفت قلم کالا بوده و فعلاً برای پنج قلم اقدام کرده است. فعلاً اصلاح ارز ترجیحی دارو و گندم متوقف است. همه کارشناسان اتحاد نظر داشتند که آنچه به عنوان ارز ترجیحی وجود دارد فساد کامل و رانت کامل است و این رانت به 300، 400 نفر اختصاص پیدا میکند. پس دولت رانت را برداشت و مابهالتفاوتش را به 90 درصد خانوادههای جامعه داد و جلوی قاچاق همین کالاها به کشورهای همسایه گرفته شد. البته این اقدام نیازمند پیشبینیها و تدبیرهایی بود که مقداری صورت گرفت اما ناکافی بود. مردم باید به خوبی توجیه میشدند تا اینکه واکنش هیجانی نداشته باشند و خبر اثر انتشاری نداشته باشد تا اینکه تورم انتظاری این روز بروز پیدا نکند. یکی از عوامل مهم افرایش قیمتها که افزون بر گران شدن پنج کالا شده است ناشی از تورم انتظاری است و البته قیمتهای بینالمللی همین کالاها که اصلاح قیمت شده است به شدت افزایش پیدا کرده است. در کشورهای خارجی تا 70 درصد رشد کرده است. اروپا، آمریکا و کشورهای منطقه مثل ترکیه تحت تاثیر این گرانیها قرار گرفتهاند و اینطور نیست که فقط ما با گرانیها روبهرو باشیم. ترکیه امروز تورم 70درصدی را تجربه میکند. البته اتفاقی هم که افتاد افزایش حقوق کارگران با نرخ 57 درصد بود که به نظر من همین موضوع انتظار تورمی و هزینههای دولت را بالا برد. این انتظارات تورمی باعث شد که قیمتها افزون بر آنچه پیشبینی میکردند در خردادماه رشد کند و تورم خردادماه نسبت به تورم ماه قبل یعنی اردیبهشتماه رشد کند. این جهش تورم فروکش خواهد کرد. انتظار این است که این جهش تورم در ماههای آینده تخلیه شود و ما شاهد تورم ماهانه کمتر و شاهد ثبات و آرامش در بازار اقلام اساسی خانوارها باشیم.
با انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور بسیاری از یکدست شدن نهادهای حاکمیتی سخن گفتند. آیا این یکدستی و همدستی میان سایر ارکان حاکمیت با دولت امری سازنده بود؟ به نظر شما حامیان دولت و شرکای سیاسی دولت نقش مثبتی داشتند؟
من نقش شرکای سیاسی دولت را در تمامی دستاوردهایی که به آنها اشاره کردم مثبت میدانم. البته این مثبت بودن هم نسبی است. چون بودجهای که دولت به مجلس داد افزایش پیدا کرد و مجلسیها هزینهها را بالا بردند؛ که ما توقع این موضوع را نداشتیم. در مورد اینکه اصلاح قیمت ارز صورت بگیرد، در بودجه این امر مصوب شد و به دولت تکلیف شد. دولت این تکلیف مصوب بودجه را اجرایی کرد؛ حالا تفاوت داشت با آنچه مجلس پیشبینی کرد. اما به صورت نسبی مجلس با دولتی که به آن رای اعتماد داد همراهی نشان داده است.
اما در ماههای گذشته اعتراضات مهمی از سوی مجلس به دولت شد. حتی کار به طرح استیضاح وزیر دولت سیزدهم هم رسید.
گهگاهی سروصداهایی از بعضی نمایندگان مجلس بلند میشود که نمیتوان آنها را به پای کلیت مجلس گذاشت. البته نمایندگان غالباً اعتراضاتی را که مردم به وضعیت بازار و قیمتها میکنند از طریق تریبون مجلس بازتاب میدهند؛ در این میان ممکن است این تصور پیش بیاید که این مجلس است که مقابل دولت ایستاده یا ممکن است تعدادی از نمایندگان هم سخن از استیضاح وزیری به میان بیاورند اما میبینید که این بحثها به سرانجام نمیرسد. اینها را من علائم مهمی در تقابل دولت و مجلس نمیبینم.
آیا میتوان از جبهه انقلاب و احزاب اصولگرا به عنوان شرکای سیاسی دولت یاد کرد؟ آیا اصولگرایان همچنان مانند دوران انتخابات از سیدابراهیم رئیسی حمایت میکنند؟
جبهه انقلاب با تمامی احزاب و گروههایش یکپارچه پشت سر آقای رئیسی است و در این حمایت و پشتیبانی جای تردیدی نیست.