دوستی خاله خرسه
چرا حمایت سیاستمدار از فرودستان به زیان آنها تمام میشود؟
هادی چاوشی: آخرین گزارشهای منتشرشده توسط مرکز آمار ایران درباره وضعیت نابرابری درآمدی حکایت از آن دارد که شاخص ضریب جینی در ایران پس از طی کردن روندی «در مجموع نزولی» تا ابتدای دهه 1390، از سال 1393 تغییر جهت داده و در سال 1396 به رقم 40 /0 واحد رسیده است.1 همچنین بر اساس ارزیابیهای دفتر آیندهپژوهی، مدلسازی و مدیریت اطلاعات اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی روند رو به رشد ضریب جینی در سال 1397 تداوم داشته و در سال 1398 نیز ادامه خواهد یافت.2 علاوه بر اینها، گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس که از دو برابر شدن سهم جمعیت زیر خط فقر مطلق در سال 1397 خبر میدهد3، نشانهای از همزمانی تشدید فقر و نابرابری در اقتصاد ایران است. از آنجا که این عملکرد در دوره دولتی به ثبت رسیده که یکی از وعدههای انتخاباتیاش «ریشهکنی فقر مطلق تا سال 1400» بوده است، کسانی در تحلیل این وضعیت از گرفتار شدن اقتصاد ایران در یک «چرخه معیوب» سخن میگویند؛ چرخهای که طی آن ساختار سیاسی با سیاستگذاریهای نادرست، نابرابری را تشدید میکند و بعد برای پر کردن شکافهای ایجادشده و با ادعای حمایت از اقشار ضعیف، خطای سیاستی دیگری مرتکب میشود که نابرابری را بیشتر و اقشار کمتربرخوردار را فقیرتر میکند؛ سیاستهایی از جنس تثبیت نرخ ارز در سطوح پایینتر از نرخ بازار و کنترلهای مختلف برای پایین نگه داشتن قیمت انرژی. به عنوان نمونه، آمارهای رسمی نشان میدهد در ماههای اخیر شاخص قیمت خوراکیها و آشامیدنیها یکی از بیشترین فاصلههای تاریخی خود را با متوسط رشد شاخص کل قیمتها داشته است. حال آنکه پایین نگه داشتن قیمت این اقلام همواره برای سیاستگذار اولویت داشته است. برخلاف ادعاهای سیاستمداران، مطالعات دانشگاهی نشان میدهد «یارانهها اثر معنیداری بر روند فقر نداشته است»4 و حتی «کارایی سیاست دولت در کاهش فقر، در سالهایی که یارانه نقدی پرداخت شده به شدت کاهش پیدا کرده است» که البته «یک عامل آن میتواند افزایش نرخ تورم و نرخ ارز در این سالها باشد».5 سوال این است که چرا بهرغم اینکه کانون اصلی توجه سیاستگذار در ایران همواره اعمال حمایت از قشر کمدرآمد از طریق سیاستهای حمایتی، یارانهای و کنترل قیمت بوده، این سیاستها نتیجه عکس داده است؟